به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «جان مک لافین» معاون اسبق سازمان سیا با انتشار مقاله ای در نشریه OZY از سیاست رژیم ترامپ در منزوی کردن آمریکا انتقاد کرد.
ترجمه مقاله او به شرح زیر است:
من نمیتوانم سیاست دولت ترامپ در قبال ایران را درک کنم. آنها هنوز دلایلی ارائه نکردهاند که این استراتژی را واقعگرایانهتر جلوه دهد. من بیشتر دوره فعالیتم در سرویسهای اطلاعاتی را مشغول کشف و خنثیسازی اقدامات ایران بودم. به همین خاطر دوست دارم که استراتژی دولت آمریکا در قبال ایران تا جای ممکن منطقی و مؤثر باشد. اما از نظر من رویکرد ترامپ تاکنون قابل توجیه نبوده است.
دولت اوباما در سال 2015 توافق هستهای برجام را با ایران امضا کرد. این توافق توسط روسیه، چین، آلمان، فرانسه و نماینده 28 کشور اتحادیه اروپا نیز امضا شد. مطابق با این توافق، ایران قبول کرد که ذخایر اورانیوم خود را تا 98 درصد کاهش و غنیسازی اورانیوم را در سطوح صلحآمیز (3.67 درصد) انجام دهد.
اما دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا تقریباً یک سال قبل، از این توافق خارج شد. او برجام را توافقی بد توصیف کرد، زیرا محدودیتهای کافی بر روی برنامه هستهای ایران اعمال نمیکند و رفتار ایران در منطقه در آن پوشش داده نشده است. هم زمان، دولت ترامپ یک ناو هواپیمابر خود را به خلیجفارس فرستاده است. آنها ادعا کردهاند که ایران مطابق با گزارش سرویسهای اطلاعاتی در حال تشویق نیروهای خود برای حمله علیه منافع آمریکا است. ایران نیز در پاسخ به اقدامات ترامپ اعلام کرد که تعدادی از تعهدات خود در قبال توافق هستهای را زیر پا می گذارد.
دولت اوباما موفق شده بود که کشورهای اروپایی، چین و روسیه را علیه ایران متحد کند. اما رویکرد دولت ترامپ باعث شد که این مزیت استراتژیک از دستان آمریکا خارج شود. البته شما میتوانید ادعا کنید که برجام توافق بدی است و میتوان به توافق بهتری دست پیدا کرد. اما اکنون ما هیچ متحدی نداریم و در حال استفاده از ابزارهایی هستیم که باعث عصبانیت شرکای قبلی ما در توافق خواهد شد. تحریمهای اقتصادی تأثیر منفی بر روی متحدان آمریکا خواهد داشت، زیرا آنها از تجارت با ایران محروم میشوند یا بانکهایشان در صورت دور زدن تحریمها از سیستم مالی آمریکا خارج خواهند شد. بنابراین، در حال حاضر دولت ترامپ متحدی ندارد.
شاید اگر دولت ترامپ قابلیت خوبی در مذاکره با کشورهای دیگر نشان داده بود، امید بیشتری به موفقیت سیاست آنها در قبال ایران داشتیم. برای مثال، مذاکرات بین آمریکا و کره شمالی تاکنون هیچ پیشرفتی نداشته است. کره شمالی نیز دارای یک برنامه هستهای خطرناک است و همچون ایران دست به اقداماتی در منطقه خود زده بود. اگرچه دولت آمریکا موفق به لغو توافق هستهای ایران شد، اما آنها هنوز موفق به جایگزین کردن آن با توافقی بهتر نشدهاند.
البته میتوان تصور کرد که اقدامات ترامپ در راستای جایگزین کردن توافق نبودهاند، بلکه وی به دنبال تغییر حکومت ایران است. اما تجارب آمریکا در کشورهایی همچون عراق، لیبی و ونزوئلا نشان میدهد که ما عملکرد خوبی در جایگزینی حکومت کشورهای دیگر نداشتهایم.
گزینه نظامی خطرناک است و سؤالات زیادی را پیش روی ما میگذارد. ایرانی ها در چند دهه گذشته بر روی این موضوع تمرکز کردهاند که چگونه از جنگ نامتقارن علیه نیروهای آمریکا بهره بگیرند. در صورت وقوع جنگ میتوانیم شاهد درگیری جدی بین نیروهای دریایی در خلیجفارس، اقدامات برنامه ریزی شده ایران برای بستن تنگه هرمز و حملات موشکی علیه پایگاههای آمریکایی در منطقه توسط نیروهای نیابتی ایران باشیم. گروههایی همچون حزبالله میتوانند حملاتی را در خاک آمریکا پیادهسازی کنند. این جنگ پرهزینه، خونین و طولانی خواهد بود.
من تردید دارم که ارتش آمریکا تمایلی برای شروع یک جنگ دیگر در خاورمیانه داشته باشد. آیا کسی به ترامپ یادآوری کرده است که او به دنبال خروج نیروهای نظامی آمریکا از خاورمیانه بود؟ او به طور مکرر بر روی خروج نیروهای آمریکایی از سوریه تأکید کرده است. با این وجود، ایران در سالهای اخیر نفوذش در سوریه را گسترش داد. این موضوع تمایل دولت ترامپ برای درگیری نظامی با ایران را بیشتر زیر سؤال میبرد.
بنابراین اگر تحلیلهای قبلی ما درست باشند، چه نتیجهگیریهای میتوانیم داشته باشیم؟ در پاسخ باید گفت که خروج از توافق هستهای هیچ متحدی برای آمریکا باقی نگذاشته است. از سوی دیگر، درگیری نظامی بین دو کشور قابل تصور است، اما به احتمال زیاد ما را درگیر کمپین نظامیای خواهد کرد که ترکیبی از جنگهای متعارف و نامتقارن خواهد بود.
تاکنون سیاستمداران حاضر در دولت ترامپ هیچ دلیل استراتژیکی برای حمایت از رویکرد یکجانبه و نظامی گرایانه ترامپ ارائه نکردهاند. آمریکا باید با همکاری متحدان خود از فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک برای دستیابی به اهدافش استفاده کند.
..........................
پایان پیام/ 101