خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳
۱:۲۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
جمعه
۲۷ اردیبهشت
۱۳۹۸
۲۳:۳۴:۳۹
منبع:
ابنا
کد خبر:
751863

رمضان در جهان ـ ایران

آیت‌الله مدرسی در شب دهم تفسیر سوره انسان: مخلوقات تجلی رحمت خدا و اسماء الحسنی هستند

یکی از مراجع معظم تقلید گفتند: ما باید با همه موجودات زنده یک رابطه مثبت برقرار کنیم، این موجودات که دشمن ما نیستند، بلکه همه مخلوقات خدا و در حال تسبیح خداوند هستند.

آآ

خبرگزاری اهل بیت(ع) – ابنا / سرویس صفحات فرهنگی:

دهمین جلسه تفسیر و تدبر در قرآن آیت الله العظمی«سید محمدتقی مدرسی» مفسر تفسیر هجده جلدی "من هدی القرآن (هدایت)" بامداد  پنج شنبه 26 اردیبهشت ماه 1398 برابر با دهم ماه مبارک رمضان در دفتر تهران ایشان با محوریت تفسیر آیات نوزدهم تا بیست و یکم سوره انسان برگزار شد.

فقیه قرآنی آیت الله العظمی مدرسی در این جلسه با اشاره به آیات فوق که خداوند متعال می فرماید: وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا ﴿۱۹﴾ وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا ﴿۲۰﴾ عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُنْدُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا ﴿۲۱﴾ به علت خلقت مخلوقات توسط خداوند پرداختند که ضمن نتیجه گیری از علت خلقت مخلوقات به لزوم رابطه بشر با همه موجودات زنده و حتی طبیعت تاکید کردند.

گفتنی است این جلسات هر شب ماه مبارک رمضان از ساعت 23:30 در "تهران، خیابان 15 خرداد شرقی، کوچه امامزاده یحیی(ع)" در حال برگزاری است. و سحرگاه حدود ساعت 2 بامداد هم از شبکه سوم سیما پخش می شود.

در ادامه گزیده بیانات ایشان از نظر می گذرد:

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در ابتدا فقط خداوند بود و چیز دیگری نبود، بعد خداوند مخلوقات را خلق نمود. حالا علت خلقت نمودن مخلوقات چیست؟ آیا خداوند نیازی به مخلوقات داشت که آنها را خلق نمود؟ یا اگر به مخلوقات نیاز داشتت، پس چرا قبل از مخلوقات بوده است؟ حتما نه و خداوند نیازی به مخلوقات نداشته و او غنی به ذات است.

 چرایی خلقت مخلوقات توسط خداوند متعال

پس خداوند چیزی که نسبت به مخلوقات دارد، رابطه الهی است که فقط عطا و فیض است. خداوند از مخلوقات چیزی نخواست و خداوند در آخر سوره ذاریات می فرماید: «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ؛ مَا أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ؛ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ»؛خداوند خطاب به مخلوقات می فرماید: من از شما رزقی نمی خواهم، از شما عطایی نمی خواهم، من دنبال این نبودم که شما به من چیزی بدهید و اطعام کنید.

بنابراین خداوند در خلقت بشر چیزی از آنها نخواسته و می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ»؛ من از شما چیزی نمی خواهم، آنها بیایند از من بگیرند و طرف من بیایند، نه اینکه به من چیزی بدهند. مثلا شما در روز روشن جایی ایستادید و نگاهی به خورشید کردید، آیا نگاه شما چیزی به خورشید اضافه کرد؟ مشخص است که خیر، در صورتی که شما چیزی هم از نور خورشید گرفتید.

بنابراین مخلوقات در دید ما که جهان بینی اسلامی و الهی است، مخلوقات به بوی رحمت الهی و رنگ رحمت الهی متصف هستند؛ و هر مخلوقی تجلی رحمت خداست. البته مخلوقات تجلی غنی او، عزت او، و تجلی سایر اسماء الحسنی او که بصیر و علیم است، هم هستند.

می توانیم از نظر کردن و تأمل کردن مخلوقات استفاده کنیم، ولی اصل این است که فیض خدا به مخلوقات رسیده و می رسد. اما رابطه مخلوقات با خدا رابطه اخذ و گرفتن است. ما و همه مخلوقات بشر در خانه خدا می رویم تا او به ما لطف کند و چیزی عطا کند.

برای روشن شدن موضوع، یک مثال ساده می زنم؛ این لامپ را که می بینید، ابتدا فکر می کنید این نور از خود این لامپ است، اما بعد کشف می کنید که نور این لامپ از سیمی است که در او الکتریسیته ایجاد می کند. پس نور این لامپ از خودش نیست و آن را از یک ژنراتور گرفته و آن ژنراتور هم اگر خورشیدی باشد، نور خود را از خورشید گرفته است.

خوب حالا نور خورشید از کجاست؟ نور خورشید هم از انفعالاتی که در اتم او هست، بوجود آمده است و این سرعت درونی اتم ها سبب حرارت و نور خورشید شده است، تا اینجا جلو آمدیم اما از اینجا به بعد علم متوقف می شود؛ چون علم می گوید نمی دانم این حرکت درونی اتم ها از کجاست و محرک آن چیست؟ اما عقل حرکت می کند و می گوید: هیچ معلولی بدون علت نیست. پس او نیز محرکی می خواهد و آن محرک یقیناً خداوند سبحان است. پس نور خورشید هم مثل همین نور لامپ علت دارد.

در روایات آمده که در روز قیامت خورشید دو قسمت می شود، یک قسمت آن که نور است به بهشت می رود و آن قسمت دیگرش که آتش است به جهنم می رود. از این روایت استفاده می کنیم که با فرا رسیدن قیامت این نظام منظومه شمسی ما بهم می ریزد و یک نظام دیگری می شود؛ چون اگر خورشید از بین برود، دیگر بقیه سیاره ها هم نباید وجود داشته باشند.

نیاز دائمی مخلوقات به فیض الهی

من این را عرض می کنم،که فیض الهی را حالا که از خورشید گرفتیم؛ چون می دانیم این سیاره ها که یکی از آنها زمین است، این زمین نور خود را از خورشید کسب کرده است.پس خورشید نور دارد اما همین خورشید از خودش چیزی ندارد و این فیض الهی است که به او می رسد. البته جای این بحث در فیزیک های اتمی است؛ در فیزیک اتمی می گوید حرکت اتم چطور است؟ این حرکت از کجاست؟ اما فهمیدن آن در علم متوقف است، اما عقل می گوید باید از یک جا و منبعی باشد.

پس این که در کتاب ها نوشته و خواندیم که مخلوقات احتیاج به فیض دائم الهی دارند به نحوی که اگر فیض نباشد و خدا چیزی عطا نمی کند، در کمتر از یک لحظه همه هیچ و معدوم می شوند و هیچ هم یعنی هیچی از آن نمی ماند.

من می خواهم از کنار این بحث مسئله دیگری را استفاده کنم و مسئله این است که این مخلوقات بوی الهی دارند،رنگ الهی دارند؛ رنگ الهی هم فیض الهی است و اگر دقت کنید می بینید یک تجلی رحمت الهی است. و خداوند نیز در قرآن می فرماید: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ». بنابراین خدا بشر را برای رحمت خلق کرده است، و در روایات و آیات نیز این موضوع آمده است و در دعای سمات نیز به این خلقت بشر برای رحمت الهی اشاره شده است.

تسبیح خداوند توسط همه موجودات زنده

به این جهت مخلوقات می گویم که بعد به پله پایین تر بیایم و بگوییم تمام مخلوقات زنده، حتی نباتات و جنبده ها همه آنها تسبیح خدا را می گویند. و در این باره خداوند متعال در سوره اسراء می فرماید:« تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا».

اول خداوند می فرماید آسمان ها و زمین بعد می فرماید: موجودی نیست که تسبیح مرا نکند. ما این تسبیح دیگر موجودات را نمی شنویم، چون ما زبان آنها را متوجه نمی شویم و نمی فهمیم مثلا این پرنده ای که در آسمان صدا می دهد، چه می گوید و یا این زمین و حیوانات و آسمان چه می گویند؛ حالا اگر چیزی ما نمی فهمیم، دلیل نیست که چیزی نیست.

باز در آیه ای دیگر خداوند می فرماید: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِى السَّمواتِ وَ الاْرْضِ وَ الطَّيْرُ صَافّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ وَ اللهُ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ»؛ در این آیه دقت کنید که می فرماید حتی پرندگان و مرغانی که در آسمان در حال حرکت هستند، تسبیح خدا را می گویند.

منظور از «صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ»

در این آیه آمده « كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ »؛ همه به نماز و تسبیح خداوند مشغول هستند و خدا همی می داند که آنها چه می گویند. در اینجا دو کلمه نماز و تسبیح بیان شده است. تسبیح که واضح و مشخص است اما نماز در اصل دعا است و جوهر نماز رابطه ما با خدا می باشد. و کلمه صلاة به معنی ارتباط برقرار کردن با خدا است.

این مقارنه و تقارن بین کلمه «صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ» است «صَلاتَهُ» که واضح است و این پرندگان دارند دعا می کنند و شاید بگویند: خدایا این بشر دو پا سعی دارد ما را شکار کند، پس مواظب ما باش. حتی در روایات است که اگر پرنده ای یک لحظه ذکر خدا را به جا نیاورد، نصیب شکارچی می شود.

حالا « تَسْبِيحَهُ» تقارن آن با «صَلاتَهُ»این است که اصل تسبیح همین سبحان الله، سبحان الله است که از مهمترین اذکار ثلاثله یا اربعه است. تسبیح هم همان دعا است، وقتی می گوییم: سبحان الله یعنی در دل می گوییم تو خدای بی نیاز وغنی هستی پس به ما عطا کن. محتوا و عمق کلمه کلمه « تَسْبِيحَهُ» دعا است، آنجایی که خدا فرموده: « إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ»، یعنی تمام موجودات در ارتباط مستقیم با خدا هستند که از خدا کسب فیض کنند. این نکته دقیقی است که روایات زیادی هم دارد.

با همه موجودات زنده و طبیعت رابطه خوب داشته باشید

از اینجا می خواهم به کجا بروم می خواهم به این نکته اشاره کنم که باید با این موجودات ارتباط برقرار کرد! ما باید با این موجودات زنده ای که هستند، یک رابطه مثبت برقرار کنیم، این موجودات که دشمن ما نیستند، بلکه همه مخلوقات خدا هستند و همه نیز در حال تسبیح خداوند هستند، و خدای من، خدای آنها هم هست و در روایات زیادی ربی و ربک آمده است.به این دلیل رابطه مسلمان و مومنین با طبیعت یا عالم خلقت یک رابطه نزدیک و محبانه است.

شما فرض کنید یک روزی خدا شما را به زندان بردند و در آنجا در یک چهار دیواری مختصری قرار گرفتید که با بشر، طبیعت، حیوانات، پرندگانف گیاهان دیگر رابطه ای ندارد، اما بدانید هنوز یک رابطه وجود دارد و آن رابطه به همین در و دیوار زندان است. شما با همین در و دیوار زندان رابطه برقرار کنید و بگویید ای در و دیوار روز قیامت شهادت بده که مرا مظلومانه در این مکان زندانی کردند.

حتی در مناجات های آقا امام زین العابدین(ع) آمده که حضرت می فرماید: خدایا تو وضع مرا می دانی و اینکه من آن را می گویم برای این است که شاید این در و دیوار هم بشنوند و رحم کنند و برای من دعا کنند و آمین بگویند، و تو مرا ببخشی. بنابراین مومن باید چنین ارتباطی را با طبیعت و دیگر موجودات زنده برقرار کند و همین طور برعکس این هم هست.

.........................

پایان پیام/184