به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ آیت الله العظمی در جلسه تفسیر قرآن کریم که در ماه مبارک رمضان در مدرسه حجتیه برگزار می شود، با اشاره به آیه« إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاکِینِ وَالْعَامِلِینَ عَلَیْهَا…» بیان داشتند: سخن در مورد آیه ای است که درباره زکات وارد شده است؛ اول آیه را با انما آغاز می کند که در لغت عرب، برای حصر است و شان کاربرد آن، ردّ درخواست منافقین مبنی بر تقسیم بین آنهاست.
ایشان در خصوص تفاوت فقیر و مسکین گفتند: قرآن کریم کلمه مسکین را ۲۳ بار به کار برده است اما کلمه فقیر را ۱۲ مرتبه آورده است.
آیت الله سبحانی تصریح کردند: مسکین شدیدترین درجه فقر است و دلیل ما آیه «او یتیما ذامقربه، او مسکینا ذا متربه» در سوره مبارکه بلد است لذا در فقیر، خاک نشینی نیست و ممکن است فرش و زیراندازی داشته باشد.
معظم له در مقام بیان تفاوت دیگر فقیر و مسکین گفتند: فقیر کسی است که در عین احتیاج، دست سئوال به سوی مردم باز نمی کند و عفیف است. از برخی آیات استفاده می شود که مسکین، سئوال می کند بنابراین معلوم می شود، مسکین سائل است اما فقیر، سائل نیست.
مرجع تقلید شیعیان ادامه دادند: مقصود از عاملین در آیه ۶۰ سوره توبه، کارگران و کارگزاران اداره زکات در جامعه اسلامی است که باید از این زکات جمع آوری شده به آنان داد خواه غنی باشند خواه فقیر.
ایشان وَالْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ را نیز اینگونه تفسیر کردند: سه طائفه در این زمینه وجود دارد؛ دسته اول کسانی هستند که کافرند اما زکات می دهیم که میل به اسلام پیدا کنند و با دل آرام قرآن را مطالعه کنند. دسته دوم کافری که در جهاد به ما کمک کند مثلا گاهی نقش جاسوسی داشته باشد و سوم مسلمانیکه ضعیف الایمان است و رفع حاجت می کنیم که تحت تاثیر تبلیغات دیگران قرار نگیرند.
آیت الله سبحانی بیان داشتند: متاسفانه بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) وَالْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ ساقط شد و گفتند دیگر به اینها زکات نمی دهیم. وقتی این دسته افراد نزد ابوبکر آمدند که برای ما سهمی از زکات بدهید، ابوبکر نامه ای به انبار زکات نوشت که سهم اینها را بپردازید. نیمه راه، نفر دوم آگاه شد و گفت: ابدا. آمدند نزد خلیفه و ماجرا را شرح دادند و پرسیدند تو خلیفه هستی یا او. گفت: او خلیفه است انشاء الله.
ایشان ادامه دادند: ما معتقدیم بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) حق نداریم در احکام خدا تصرف کنیم، اولا آنگونه نیست که محتاج الْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ نباشیم و ثانیا الْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ منحصر در کافر نیست. ما نمی توانیم احکام قرآن را عوض کنیم.
این مفسر قرآن کریم تصریح کردند: برخی مفسرین به این آیه که می رسند، به توجیه کار خلیفه روی آورده و می گویند، خلیفه اجتهاد کرده است درحالیکه این اجتهاد اشتباه است چون اجتهاد باید از روی دلیل باشد نه بر دلیل و لذا باید از دلیل استفاده کنیم نه اینکه علیه دلیل استفاده کنیم.
ایشان بیان داشتند: مفسر باید شاگردی بر قرآن کند نه استادی. وقتی قرآن کریم می فرماید: الْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ. باید بپردازیم لذا نباید آیات قرآن را با اجتهاد عوض کنیم، متاسفانه این رویه بین برخی فقهاست که می خواهند کارهای بدعت را از راه اجتهاد توجیه کنند.
آیت الله سبحانی عنوان داشتند: اگر ما احترام برای مقام خلافت قائل هستیم آن یک مساله ای است اما نمی توانیم همه اعمال افراد را توجیه کنیم لذا اجتهاد برنامه گیری از آیات قرآن کریم است نه تاویل و به هم زدن آیات قرآن.
ایشان ابراز داشتند: مبلغی از زکات براساس آیه ۶۰ سوره توبه می توان به بدهکار داد اما بدهکاری که بدهی او از روی حلال است نه حرام. الان بدهکارانی در زندان هستند که بدهی آنها از روی قصور است نه تقصیر که بوسیله زکات می توانیم اینها را آزاد کنیم.
مرجع تقلید شیعیان کلمه «فی سبیل الله» در این آیه را بر سیل زدگان منطبق ساختند و گفتند: سیل آمد و همه زندگی آنها را برد ما می توانیم فی سبیل الله به آنها از زکات بدهیم و رضایت خدا را جلب کنیم.
ایشان با بیان اینکه دولت اسلامی باید ریشه فقر را بسوزاند، بیان کردند: اگر فقیر و مسکینی در جامعه است و یا موارد دیگری که در آیه آمده است، در جامعه وجود داشته باشد، سهمی از زکات را به او بدهند و اگر اینها نبودند، سهم آنها را به دیگری باید داد.
آیت الله سبحانی با طرح این سئوال که آیا بشر می تواند بگوید که از زمان نزول قرآن تا روز قیامت فقیر و مسکینی نخواهد بود؟ گفتند: اینها خیال می کنند فقیر و مسکین برای دولتهاست درحالیکه همه فقرها به دولتها باز نمی گردد بلکه جهات دیگری هم هست مانند اینکه فردی ورشکست می شود، آیا این هم تقصیر دولتهاست؟ بسیاری از این گرفتاری ها مربوط به زندگی خود انسان است و مربوط به دولتها نیست که بگوئیم وظیفه دولت است که فقر را بسوزاند.
ایشان با بیان اینکه دولت اسلامی ۱۷ منبع درآمدی دارد، بیان داشتند: اگر این درآمدها وصول شود، اسلام می تواند به صورت یک دولت متوازن در جامعه باشد به شرط آنکه دولت اسلامی و مردم اسرافکار نباشند. زندگی ما تا حدی اسرافکاری است. این همه زباله هایی که جمع آوری می شود، اسرافکاری است اگر تولید و مصرف ما متوازن باشد، فقر و مسکنت ما هم کمتر می شود.
این مفسر قرآن کریم با تاکید بر اینکه می بایست به اقلّ زندگی اکتفا کنیم، اظهار داشتند: البته مقصود، اقلّی است که مایه ناراحتی نباشد، اگر این مساله را در کنار آن بگذاریم، قانون اسلام، قانون متوازن است.
................
پایان پیام/ 340