خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳
۵:۰۴
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
سه‌شنبه
۳۱ اردیبهشت
۱۳۹۸
۱۸:۱۱:۰۳
منبع:
ابنا
کد خبر:
752083

رمضان در جهان ـ ایران

آیت‌الله مدرسی در تفسییر آیه ۲۹ سوره انسان: اعتقاد به عالم غیب از اساسی‌ترین شروط ایمان است

یکی از مراجع معظم تقلید گفتند: اعتقاد به آخرت و عالم غیب یک پله پیشرفت در ایمان است.

آآ

خبرگزاری اهل بیت(ع) – ابنا / سرویس صفحات فرهنگی:

چهاردهمین جلسه تفسیر و تدبر در قرآن آیت الله العظمی «سید محمدتقی مدرسی» (دام ظله) از مراجع معظم تقلید کربلای معلی و مفسر تفسیر “من هدی القرآن (هدایت)” بامداد دوشنبه 30 اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ برابر با چهاردهم ماه مبارک رمضان در دفتر تهران ایشان با محوریت تفسیر آیه 29 سوره انسان برگزار شد.

خداوند متعال در این آیه می فرماید: إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا ﴿۲۹﴾

معظم له با اشاره به آیه فوق به تبیین عالم غیب و نتیجه اعتقاد داشتن به آن پرداختند و گفتند: عدم اعتقاد به عالم غیب یکی از دلایل شرک است.

گفتنی است این جلسات هر شب ماه مبارک رمضان از ساعت 23:30 در "تهران، خیابان 15 خرداد شرقی، کوچه امامزاده یحیی(ع)" در حال برگزاری است. و سحرگاه حدود ساعت 2 بامداد هم از شبکه سوم سیما پخش می شود.

در ادامه گزیده بیانات ایشان از نظر می گذرد:

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

یکی از حقایقی که کمتر گفته می شود این است که وجود بشر در محدوده عالم شهود است ولی او می تواند به عالم غیب برسد. می تواند ایمان به غیب داشته باشد و علم به غیب پیدا کند. خداوند که بخیل نیست، حتی خداوند سبحان اجازه داده که از راه صحیح برای رسیدن به غیب استفاده کند و می فرماید: «وَ ما هُوَ عَلَي الْغَيْبِ بِضَنينٍ».

اعتقاد به عالم غیب از اساسی ترین شروط ایمان

یکی از عوالم غیبی که به آن ایمان داریم، ایمان به عالم آخرت، روز آخرت، مرگ، روز حساب و کتاب، میزان و صراط است. در مرحله اول به وسیله ایمان به غیب اعتقاد داریم که عالم غیب هم اساسی ترین شرط ایمان است. در این مرحله اول چشم بسته آن را قبول داریم اما در مراحل بعدی می توانیم این ایمانی که چشم بسته کسب کرده ایم را به مشاهده مبدل کنیم و این مشاهده هم مشاهده با چشم و گوش و احساس نیست، بلکه مشاهده با عقل و روح است؛ از طریق این مشاهده عقل و روح، انسان می تواند به جایی برسد که نه تنها غیب را درک می کند بلکه با آنها زندگی می کند و حتی با آخرت خو می گیرد. چنین شخصی در دنیا است ولی در آخرت سیر می کند، که این یک مرحله از پیشرفت ایمان است.

با این تفکر و رسیدن به عالم شهود و غیب، انسان می داند که خالق کل مخلوقات یکی است و او خدای یکتا است. و خلوقات هم یک نوع و یک نواخت خلق کرده است یعنی اصل خلقت یکی است و این اختلافات به دلایل دیگری است. بنابراین خالق دنیا خالق آخرت هم هست، خدای دنیا خدای آخرت هم هست، خدای زمین خدای آسمان هم هست، خدای امروز خدای دیروز و خدای فردا هم هست ونتیجه اینکه فقط یک خدا هست و با این تفکر به این نتیجه می رسیم که تعدد خدایان وجود ندارد و خدا یکی است.

دلیل شرک و چند خدایی

علت اینکه برخی شرک می وزند این است که آنها حقایق را نمی دانند و برای زمین یک خدا، برای آسمان یک خدا، برای شب یک خالق، و این تفکر شرک آلود باعث اشتباه فهمیدن می شود و آنها را به اشتباه می اندازد.

حضرت یوسف(ع) در آخر کار وقتی به آن مقام و پادشاهی رسید، گفت: «فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ»؛ حالا حضرت یوسف(ع) در چنین مقامی و در اوج قله ایمان و تقوا که همه قله ها را به دست آورده است، به خدا چنین می گوید که ای خدایی که به من علم و قدرت دادی، تو خالق آسمان ها و زمین هستی، پس مرا عاقبت بخیر کن که وقتی فوت کردم مسلمان بمیرم! و همین اینکه وصیت پدرش نیز این بود که در زمره صالحین باشد. ببینید، حضرت یوسف(ع) در چنین مقامی آن هم آخر کار که به همه جا رسیده است، چقدر زیبا سخن گفته و درخواست عاقبت بخیری را از خداوند دارد. همچنین وصیت پدرشان بود که گفت من باید این وصیت را اجرا کنم و بعدا در زمره صالحین باشم.

دنیا آینه ای از  آخرت

این نکته خیلی مهم است و آن اینکه دنیا آینه تمام قد آخرت است ولی قیاس دنیا با آخرت خیلی کم است اما حقیقت آن یکی است. همین آتش در دنیا، همان آتش آخرت است، اما آتش دنیا را 70 بار شسته اند تا این آتش شده است اما آتش آخرت 70 بار از آتش دنیا است.

ما در قدیم آتش دنیا را آتش زغال سنگ و هیزم می دانستیم و امروزهم آتش را گازائیل و نفت و گاز می دانیم و گاهی هم آتش نیروهای اتمی که صدها برابر از این ها قوی تر است، می دانیم؛ اما آتش آخرت از همه این ها قوی تر است.

دنیا عقرب دارد و آخرت هم عقرب است، ولی عقرب آخرت چند برابر عقرب دنیا است؛ یا اینکه دنیا مار دارد، در آخرت هم مار است اما مار در آخرت همچون یک کوه می ماند. بنابراین هر چه در دنیا هست با قیاسی بزرگتر در آخرت هم هست. حالا چرا اینجور است؟ برای اینکه ما در دنیا آخرت را بشناسیم و آن را مزه مزه کنیم.

حالا نعمت های دنیا و آخرت هم همین طور است. در دنیا نعمت هایی همچون خوراک و آشامیدن و زن و بچه هست ولی در آخرت نعمت های آن خیلی بالاتر و عمیق تر از این است. دنیا یک شمه ای از آخرت است و قرآن هم در این باره می فرماید: «وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذابِ الْأَدْنى دُونَ الْعَذابِ الْأَکْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ».

عذاب های شیمیایی

ما در دنیا به برخی گاهی یک مقدار آتش جهنم می دهیم که از غفلت بیدار شوند و به آخرت خود برسند. من خیال می کنم یکی از عذاب های جهنم همین عذاب های شیمیایی است، مثلا اگر به کسی مقدار زیادی فلفل بدهند که بخورد، چه وضعیتی پیدا می کند؟! این ظاهرش آتش نیست، اما باطن آن آتش تر از آتش است، بنابراین می توان گفت شاید یکی از عذاب های آخرت چنین باشد. از دیگر عذاب های آخرت ظلمت است که در دنیا هم ظلمت داریم، عذاب آخرت درد است که در دنیا هم درد داریم.

در روایت است که امام صادق(ع) در سر سفره ای بودند که سر سفره غذای گرمی آورند که از این غذا بخار بلند می شد، تا چشم حضرت به این بخار افتاد، فرمودند:«اعوذ بالله من النار الجهنم»، از آتش جهنم به خدا پناه می بروم و امام به یاد آتش آخرت افتاد.

همچنین در روایتی پیامبر اکرم(ص) فرمودند: اگر در روزه ماه رمضان احساس گرسنگی و تشنگی پیدا کردید، متذکر به روز آخرت شوید و بدانید که در روز آخرت این قدر گرسنه و تشنه می شوند، که فریاد می زنند.

اما به اهل جهنم زقوم می دهند، که شاید همین غذاهای شیمیایی باشد که همین که می خورد کل بدن او آتش می گیردد و درد هم به همراه آن هست. یا اینکه به اهل جهنم آب می دهند، اما همین که این آب را در دست می گیرد، پوست صورت او از شدت حرارت آب در آب می ریزد.

امکانات دنیایی بیشتر حسابرسی بیشتر در آخرت

اگر در دنیا یک روز چیزی نصیب شما نشد، خیلی فکر آن را نکنید، بدانید که در عوض در آخرت حساب شما کمتر است. می گویند در قیامت دو نفر جهت حسابرسی نزد خدا آمد و این دو هر دو مومن بودند. خدا به اولی گفت تو در دنیا چه داشتی و آن را چه کردی؟ او نیز گفت من در دنیا چیزی نداشتم، یک لقمه مختصر نان حلال داشتم که آن را می خوردم و چیزی بیشتر به من نداده بود! خدا هم گفت راست می گوید او را به بهشت ببرید و او رفت. این فرد بعد از سالها در بهشت کسی را دید که تازه به بهشت آمده و او گفت آیا مرا می شناسی؟ گفت نه نمی شناسم! آن فرد گفت من همان کسی هستم که در حسابرسی با هم بودیم و تو به بهشت رفتی و من تازه امروز حسابرسی ام تمام شده و به بهشت آمده ام! آن فرد تازه او را شناخت و گفت پس چرا این قدر معطل شدی؟ گفت چون در دنیا امکانات زیادی داشتم و با اینکه یان امکاناتم از راه حلال بود اما معطلم کردند که باید یکی یکی آنها را حسابرسی کنیم و تازه حساب من تمام شد.

گفتند حتی حضرت سیلمان(ع)  بعد از هزار سال وارد بهشت می شوند. پس اگر در دنیا چیزی ندارید، زیاد غصه نخورید و فکر خود را درگیر نکنید.

..........................

پایان پیام/184