به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ استاد «حسین انصاریان» طی سخنانی در حسینیۀ همدانیهای تهران، تعریفی از دین ارایه داد و اظهار کرد: دین واقعی که طبق قرآن مجید دین همه انبیای خدا بوده عقاید، اعمال و اخلاق هستند؛ عقاید مربوط به قلب، اخلاق مربوط به نفس و اعمال مربوط به اعضا و جوارح است.
اگر حذفی در عقاید، اخلاق و اعمال نباشد، در به دست آوردن خیر دنیا و آخرت به مشکل برمیخوریم
وی با طرح پرسشی مبنی بر اینکه عقاید، اخلاق و اعمال چه زمانی و به چه کیفیت صورت میگیرد؟ گفت: هنگامی که انسان تا آخر عمر در کنار عقاید، اخلاق و اعمال در حال حذف کردن باشد؛ یعنی عقاید را از شرک به پروردگار و ناخالصیها، اخلاق را از رذائل مثل کبر و ریا و حسد و حرص، اعمال را از انحرافات عملی حذف کند. چنانچه عقاید و اخلاق و اعمال حسنه انتخاب شود، ولی حذفی در کار این سه حقیقت نباشد، یعنی آنچه که برای هر سه حقیقت سم، خطر، عامل عذاب، شیطانی و ابلیسی است حذف نشود، انسان در به دست آوردن خیر دنیا و آخرت به مشکل برمیخورد.
حجت الاسلام انصاریان ادامه داد: از اولین تا آخرین سوره قرآن مسئله انتخاب و حذف مطرح است. در مسئله اعتقاد به وجود مقدس حق و صفاتش «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم»؛ اعتقاد به این که وجود مقدس او مالک و پرورشدهندۀ همۀ جهانیان است «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين»؛ اعتقاد به رحمت و رحیمیت بینهایت حق «الرَّحْمنِ الرَّحِيم»؛ اعتقاد یقینی به روز قیامت «مالِكِ يَوْمِ الدِّين»؛ قرار داشتن در صراط مستقیم الهی «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» که خداوند راه «أَنْعَمْتَ» را توضیح میدهد و «مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِينَ»(نسا، 69)، انتخاب اعتقاد است؛ اما حذف «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضَّالِّين» آنچه گروهی را مورد خشم من و در گمراهی قرار داده باید با اعتقاد، عمل و اخلاق تو مخلوط نشود.
بداخلاقی اعمالتان را تباه میکند
وی گفت: امام باقر(ع) جمله جالبی در «اصول کافی» دارند و میفرمایند: «سوء الخلق یفسد العمل کما یفسد الخل العسل» سوء الخلق یعنی رذائل اخلاقی، حسادت کردن، حرص، ریا و کبر داشتن یا به عبارتی بداخلاقی اعمالتان را تباه میکند. آن دو نفری که در جمل شمشیر به روی امیرالمؤمنین(ع) کشیدند و کشته شدند، سوء خلقشان یعنی حسادت به امیرالمؤمنین(ع) و ریاستطلبی آنها را به کشتن داد.
زشتیها اعتقاد، عمل و اخلاقتان را تباه میکند
استاد برجسته اخلاق حوزه های علمیه با بیان اینکه چنانکه سرکه عسل را فاسد میکند، زشتیها هم اعتقاد و عمل و اخلاقتان را تباه میکند، تصریح کرد: بحث قرآن در سوره های آلعمران، سوره نسا، سوره مائده، انعام، اعراف، انفال، توبه، یونس، هود، یوسف، رعد، ابراهیم، حجر تا «مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاس» حذف و انتخاب است. به عنوان مثال خداوند می فرماید: «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ مَلِكِ النَّاسِ إِلهِ النَّاسِ مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ» وسواس در زمان ما تمام بدکاران و گمراهان کرۀ زمین هستند که ابزار وسواس هم در اختیارشان است. «مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاس» با رب و مالک مردم باشید تا وسوسهها در شما اثر نکند و وارد زندگی، عقیده، اخلاق و اعمالتان نشود.
درهای توبه و اصلاح به روی بندگان باز است
نویسنده کتاب ارزشمند «توبه آغوش رحمت» بیان کرد: اگر کسی عقاید، اخلاق و عمل را با زشتی مخلوط کرد، پروردگار نام او را در قرآن گناهکار و مجرم قرار می دهد، اگر گناه و جرم کمی سنگین باشد مفسد و اگر کمی سنگینتر باشد طاغی. حال اگر این زشتی ها در انسان ماندگار شود خداوند دری از درهای توبه و اصلاح را به روی انسان باز می کند «أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِيم»(انعام، 54).
محقق، مفسر و پژوهشگر علوم قرآنی با بیان اینکه خداوند سخت گیر نیست و توبه کنندگان را دوست دارد، گفت: جابر انسان با شخصیت و مورد محبت پیغمبر و صدیقه کبری(س) و امیرالمؤمنین(ع) بود و تا زمان امام باقر(ع) حیات داشت. جابر میگوید: من در مسجد بودم پیغمبر هم یک گوشه نشسته بود، فردی با یک حالی یک بار گفت «یا رب» با همان حال بار دوم گفت «یا رب» بار سوم دوباره با همان حال اشک چشم گفت «یا رب» پیغمبر هم تبسم کرد. پرسیدند: آقا یا رب گفتن این فرد خنده داشت؟ پیامبر فرمود: برای من خنده داشت. پرسیدند: چرا؟ فرمود: برای اینکه بار اول که گفت «یا رب» پروردگار فرمود: لبیک، بار دوم که گفت «یا رب» خدا دو بار گفت: لبیک، بار سوم که گفت «یا رب» خدا سه بار گفت: لبیک.
سخنان عاشقانه پیامبران با خدا
وی در ادامه به سخنان عاشقانه پیامبران با خدا اشاره و خاطرنشان کرد: خداوند خطاب به حضرت عیسی(ع) فرمود: «عیسی هر زمان که قصد داشتی نزد من بیایی «هب لی من عینیک الدموع» با گریه بیا چون من گریۀ بندهام را دوست دارم، «و من قلبک الخشوع» با دل متواضع بیا، «و من بدنک الخضوع» یک لحظه با اشک چشم، دل خاشع و گردن کج بیا، یک عمر گناهت را پاک میکنم» خداوند بسیار بندگان را دوست دارد چون محبت او بینهایت است، ولی ما محدود هستیم.
خداوند از انسان گناهکاری که در گناهان خود پررویی کرده، خشمگین است
استاد انصاریان در پایان درباره خشم و حیای خداوند از بندۀ گناهکار، گفت: خداوند از انسان گناهکاری که در گناهان خود پررویی کرده، خشمگین است، خداوند را می خواند، اما پروردگار از او رو برمیگرداند و میگوید نمیخواهم صدایت را بشنوم. بنده پس از اینکه چندین بار خداوند را صدا می کند، پروردگار به فرشتگان میگوید «ان عبدی لن یدعوا غیری» بندۀ من که کسی دیگر را صدا نزد، بندۀ من که مدام گفت «یا الله»، «یا رب» «فقط استحییت منه» من دیگر از بندهام حیا میکنم. «کم یدعونی و اعرض عنه» چقدر من را صدا بزند و من رو برگردانم؟ همۀ شما فرشتگانم را گواه میگیرم که من از بندهام حیا میکنم و دیگر جوابش را میدهم.
...................
پایان پیام/ 340