خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا / سرویس تحلیل سیاسی:
از همان روزی که ترامپ اعلام کرد، سفارت آمریکا را از تلآویو به بیتالمقدسشرقی انتقال میدهد و تمامی بیتالمقدس متعلق به اسرائیل و مرکز آن است، هیچ دولتی در همه کشورهای اسلامی و اغلب دولتها در جهان نه تنها این تصمیمگیری رئیس جمهور آمریکا را نپذیرفت که آن را مغایر با قوانین بینالمللی و مصوبه سازمان ملل دانست. بسیاری نیز این اقدام ترامپ را ناشی از نگاه نژادپرستانه او و مجموعه همراهانش توصیف کردند که دولت کنونی در کاخ سفید را مجموعهای از محافظهکاران جدید و از جریان مشهور «مسیحیان صهیونیست» در آمریکا میدانند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به قلم: ابوالقاسم قاسم زاده
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ترامپ، به محض استقرار در کاخ سفید، دفتر کوچک سیاسی فلسطینیان در واشنگتن را بست و تعهد کمک دلاری اندک (یک میلیون دلار در سال) از سوی دولت آمریکا به آوارگان فلسطینی در کمپهای آوارگان را لغو کرد.
اینک بعد از دو سال از ریاست جمهوری ترامپ، باور سیاسی بسیاری در آمریکا و اروپا، این است که سیاست او برای خاورمیانه دو محور اصلی دارد.
اول، باز آوری دلارهای نفتی در اختیار شیوخ حاکم عرب در حوزه نفتی ـ گازی خلیج فارس به واشنگتن که از آن در اغلب رسانههای غربی به غارت دلارهای نفتی از جیب حاکمان عرب یاد میکنند.
دوم، تثبیت سلطه (هژمونی) رژیم صهیونیستی بر سراسر خاورمیانه.
ترامپ چندینبار در سخنرانیهای خود گفته است، «من برخلاف رؤسای جمهور گذشته آمریکا، مساله و بحرانی به نام فلسطین نمیشناسم.» در همین ایام، داماد ترامپ «کوشنر» که از اعضای برجسته شورای عالی سازمان «اِپک» مرکز صهیونیستهای آمریکایی است و خود را یهودی صهیونیست متعصب به حاکمیت بلامنازع اسرائیل بر خاورمیانه میخواند، پیشنهاد طرحی به نام «معامله قرن» را اعلام کرد که تا امروز و هنوز متن کامل این طرح علنی نشده است! اما، اکنون در آستانه تشکیل اولین نشست برای بررسی این طرح در بحرین، به صورت کلی مفادی از آن ارائه شده است که اساس آن، حل مناقشه تاریخی فلسطین ـ اسرائیل از مسیر تشکیل کشوری جدید به نام فلسطینیان در خاک اعراب و به صورت عمده از اردن و مصر است. سرمایه مالی بزرگی برای انجام آن در نظر گرفته شده است که در فاز اول با 55 میلیارد دلار شروع خواهد شد ولی بودجه و سرمایهگذاری آن بیش از 300 میلیارد دلار خواهد شد که با مشارکت همه کشورها، علیالخصوص، آمریکا، کانادا، آلمان، فرانسه، انگلیس، استرالیا، همچنین دولتهای دارای ذخایر بزرگ دلارهای نفتی، عربستان سعودی، امارات، قطر، بحرین، عمان و کویت انجام خواهد گرفت!
بخشی از خاک مصر در صحرای سینا متصل به بخش خاص و محدودی از نوار غزه تا قسمتی از کرانه باختری تا بخشی از درون کشور اردن، برای شکلدهی معامله قرن و ایجاد کشور جدید فلسطینی اختصاص داده خواهد شد. تا اینجا به طور رسمی هیچ دولت عربی و همه دولتها در کشورهای اسلامی این طرح را نپذیرفته و آن را رد کردهاند. ملتهای عربی، اساس طرح «معامله قرن» را خنجر دوم بر سینه فلسطینیان و اعراب دانستهاند که بعد از خنجر اول بر قلب اعراب و اشغال فلسطین و تشکیل رژیم صهیونیستی در خاورمیانه فرود میآید! انگیزه این طرح نه تنها در پی محو و نابودی ماهیت فلسطین تاریخی است که برای تثبیت نهایی اسرائیل با محو سرزمین تاریخی فلسطین به اجرا در میآید.
نگاه «نتانیاهو»، ترامپ و داماد او «کوشنر» این است که از نظر تاریخی دیگر فصلی به نام سرزمین فلسطین وجود ندارد. فلسطینیها در این گذر تاریخی از بازپسگرفتن خاک عبور کردهاند و اکنون در آوارگی، اصلیترین و عمدهترین مشکل نه سرزمین که فقرزدگی فلسطینیان است که دست به شورش میزنند. همه معاهدههای دو طرف، اسرائیل و فلسطین با محوریت تقسیم خاک نیز جواب نداده است. مشکل دیگر، آزادسازی سرزمین فلسطین نیست که فقرزدگی و نداشتن یک کشور به نام خود است بلکه طرح معامله قرن در پی حل این بحران با سرمایه بزرگ مالی برای تسکین فلسطینیان از فقرزدگی و در کنار آن کشورسازی جدید و مدرن برای اسکان آنها است.
از منظر این برداشت، اگرچه هنوز طرح کامل پیشنهادی آمریکایی ـ اسرائیلی علنی نشده است، اما اسم «طرح معامله قرن» گویای دورنمای آنست. طراحان آن باور دارند که اگر این طرح اجرا شود، نه تنها با فلسطینیان «معامله» کردهاند تا در کشور جدید و مدرن زندگی کنند که از طریق انجام آن، اصل باور «مقاومت» را در سراسر خاورمیانه مضمحل میسازند. تا این مرحله بعد از گذر پنجاه سال، خاک فلسطین به نام سرزمین اسرائیل تثبیت شده است اما تا فقرزدگی فلسطینیها پابرجاست همچنان خطر مقاومت کیان اسرائیل را تهدید میکند. پس با طرح معامله قرن، فلسطینی باید از فقرزدگی بیرون آید و بهجای «مقاومت» «معاملهگر» شود. در مجموعه حرکت «معامله» و کسب سرمایه مالی، از منظر تحلیلی و نگاه آنها، انگیزه اصلی طرح معامله قرن، طراحی فلسطین در چنبره چرخش سرمایه مالی (دلار) است.
اساس این طرح برگرفته از کتاب «خاورمیانه جدید» نوشته «شیمون پرز» نخستوزیر و از رهبران گذشته رژیم صهیونیستی برآمده است. برای طراحی آن متفکران صهیونیست در آمریکا و در اروپا کار و نظریهپردازی کردهاند. به روایت خبری برای شروع اجرایی آن فعلاً 55 میلیارد دلار سرمایهگذاری میشود، اما نیاز به بیش از 300 میلیارد دلار است که از طریق سهمبندی سرمایهگذاری مالی از سوی کشورهای خاص با مدیریت آمریکا و مشارکت دولتهای عربی انجام خواهد گرفت.
گفت مردی کوزهای داشت کوچک از ماست و در کنار دریایی نشسته بود و اندک، اندک ماست را به ساحل دریا میریخت. رندی پرسید، چه میکنی؟ گفت با این کوزه کوچک ماست، از دریا دوغ میسازم. شیخ رند با تعجب گفت: مردک این که نمیشود! پاسخ شنید، میدانم، اما اگر بشود، چه شود!؟
..............................
پایان پیام/ 167