به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ 8 تیر ماه سالروز بمباران شیمیائی سردشت روز مبارزه با سلاح های شیمیایی و میکروبی نام دارد. در تاریخ 7 و 8 تیرماه 1366، هواپیماهای بمب افکن عراقی با بمبهای شیمیایی به 4 نقطه پر ازدحام و متراکم جمعیتی شهر سردشت حمله کردند و شهر سردشت و اطراف آن را آماج گازهای کشده شیمیایی قراردادند.
روز مبارزه با سلاحهای شیمیایی و میکروبی
در تاریخ 7 و 8 تیرماه 1366، هواپیماهای بمب افکن عراقی با بمبهای شیمیایی به 4 نقطه پر ازدحام و متراکم جمعیتی شهر سردشت حمله کردند و زن و کودک و خرد و کلان مردم بیگناه آن شهر و اطراف آن را آماج گازهای کشده و دهشتناک شیمیایی قراردادند. به همین دلیل 8 تیرماه سالروز بمباران شیمیایی سردشت، روز مبارزه با سلاحهای شیمیایی و میکروبی نامگذاری شده است.
تعریف سلاح شیمیایی
جنگافزارهای شیمیایی ابزارها یا موادی هستند که به وسیله آنها انسانها و یا موجودات زنده را هدف قرار میدهند. در اثر تماس مستقیم این مواد با هر قسمت از بدن جاندار، بدن وی آلوده شده و جاندار به انواع بیماریها مبتلا میشود. این مواد میتوانند به صورت جامد، مایع و یا گاز استفاده شوند. به عبارت دیگر عوامل شیمیائی به ترکیباتی اطلاق میگردد که در صورت کاربرد مؤثر علیه انسان، حیوان یا گیاه، منجر به مرگ یا ضایعات قابل توجه دائمی یا موقتی در ساختار اندامی آنها میشود.
جنگافزارهای شیمیایی از نظر نظامی به 6 گروه سمی و کشنده، ناتوانکننده، استفاده برای کنترل اغتشاشها، دودزا، ضد گیاه و شعلهها و آتشزا تقسیم میشوند.
تاریخچه استفاده از سلاحهای شیمیایی و میکروبی
اولین بار در سال 1763 میلادی آمریکاییها سلاح شیمیایی را علیه سرخپوستان که صاحبان اصلی سرزمین آمریکا بودند، به کار گرفتند.
در جنگ جهانی اول (سال 1915 میلادی) سلاح شیمیایی از سوی نیروهای آلمانی به کار گرفته شد و سپس دیگر کشورها استفاده از آن را در برنامههای جنگی خود گنجاندند. آلمانی ها در 22 آوریل 1915 در منطقه یپرس در مرز بلژیک، با بکارگیری 168 هزار تن «گاز کلر» حدود 5000 نفر از سربازان انگلیسی و فرانسوی را کشتند. این روز به نوعی روز تولد جنگ شیمیایی نام گرفت.
باز هم آلمانی پیشتاز بودند و برای اولین بار در سال 1917 «گاز خردل» را به کار گرفتند. در طول جنگ جهانی اول مجموعا 124200 تن مواد شیمیایی مورد استفاده قرار گرفت که در اثر آن حداقل 90.000 نفر کشته و نزدیک 1.000.000 نفر هم مجروح شدند. البته منهای اثرات طولانی مدتی که این مواد شیمیایی بر بدن انسان ها و نسل های آینده گذاشته است.
پس از جنگ جهانی دوم، انگلیسیها در سال 1951 میلادی از ماده «فتیوتوکسین» در مالایا علیه استقلالطلبان این سرزمین استفاده کردند. آمریکا در جنگ ویتنام، کامبوج و لائوس، مواد شیمیایی و میکروبی را به کار برد.
آمریکاییها نیز در جنگ ویتنام هزاران تُن عامل نارنجی را بر روی جنگلهای منطقه ریختند تا مخفیگاه ویت کنگها را به بیابان تبدیل کنند. بخش عمده این ماده را نیز آلمانها در اختیار آمریکاییها قرار دادند. تحت تاثیر این ماده مهلک دیاکسیندار هنوز پس از ده ها سال، در ویتنام بچههای معلول به دنیا میآیند. در سال 1979، ارتش شوروی (سابق)، در اشغال افغانستان از این گونه سلاحها استفاده کرد. رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی در 8 مارس 1983 میلادی از یک نوع ماده سمی علیه نیروهای سواپو در نامیبیا بهره گرفت.
همچنین رژیم بعث عراق، در طول جنگ تحمیلی به طور مکرر از انواع سلاحهای شیمیایی استفاده کرد.
انواع سلاح های شیمیایی:
وی ایكس (VX)
سمی ترین سلاح شیمیایی است و به شكل مایع چسبناك و بی رنگی است كه به آرامی به گاز بی رنگ و بو تبدیل می شود. وی ایكس با تحریك اعصاب موجب تشنج و فلج رگ های خونی و ریه ها می شود.
مقدار 10 میلی گرم از این ماده بر روی پوست برای مرگ كافی است و قربانیان درنهایت بر اثر خفگی می میرند. عراق توانایی ساخت بیش از 200 تن وی ایكس را داشته و هرگز نیز آمار واقعی آن میزانی كه عراق ادعا می كند نابوده كرده، به دست نیامده است.
سارین
همانند وی ایكس مایع بوده و به سرعت تبخیر می شود. سارین همچون VX موجب ناتوانی، فلج و در پایان خفگی می گردد. فرقه [ژاپنی] «آنوم» در متروی توكیو به سال 1995 با پخش سارین 12 تن [از شهروندان این كشور] را به كام مرگ فرستاد. عراق در ابتدا به بازرسان تسلیحاتی اعلام كرده بود كه 112 تن از این ماده سمی را تولید كرده اما بعدها ادعا كرد این میزان 790 تن بوده است. این كشور همچنین نوعی بمبهای تركیبی تولید می كرد كه حامل 2 محفظه جداگانه مواد شیمیایی بوده و پس از انفجار در تركیب با یكدیگر سارین ایجاد می كرده است. عراق به ساخت هزاران راكت، گلوله های توپ و بمبهای محتوی سارین و استفاده از آنها علیه ایرانی ها در جنگ با این كشور طی دهه 1980 میلادی اعتراف كرده و [همچنین] عقیده بر این است كه [این تسلیحات] علیه شهروندان عراقی كرد نیز به كار گرفته شده است.
گاز خردل
گاز خردل در حالت معمولی مایعی بی رنگ است. عنصر خردل به گاز تبدیل می شود و ممكن است بی بو بوده یا با بوی تند خردل یا سیر استشمام شود. خردل به هنگام تماس [با بدن فرد] بافت ها را از بین می برد، زخم هایی شبیه تاول ایجاد می كند و منجر به آسیب ریه ها و چشم ها می شود. خردل اغلب مرگ آور نیست اما می تواند سبب كوری، مشكلات تنفسی و دیگر آسیبها [ی جسمانی] شود كه برای سال ها دردآور خواهند بود.
این گاز برای اولین بار در جنگ جهانی اول مورد استفاده قرار گرفت. بغداد دو دسته آمار از میزان تولید این گاز اعلام كرده است: [اولین بار میزان تولید خود را] 3 هزار و 80 تن [اما در بار دوم] 2 هزار و 850 تن اعلام كرد. عراق به استفاده گسترده از گاز خردل علیه [نیروهای] ایرانی در طول جنگ با ایران در دهه 1980 اعتراف كرده است. بغداد به سازمان ملل اعلام داشته كه بالغ بر 550 گلوله توپ حاوی گاز خردل را پس از جنگ 1991 خلیج فارس نابود كرده است.
سیاه زخم (ANRHRAX)
3 دسته سیاه زخم بیماری زا وجود دارد: پوستی، گوارشی و ریوی یا تنفسی. مرگ آورترین نوع آن ــ و تنها نوعی كه به عنوان سلاح شناخته شده ــ سیاه زخم تنفسی است كه با علایم شبیه آنفولانزا شروع می شود اما در نهایت ریه ها را پر از مایع می كند و منجر به مرگ می شود.
تنها میزان كمی از پودر سیاه زخم در برخی افراد مستعد آلوده شده برای ایجاد عفونت مرگبار كافی است. عراق اعتراف كرده بود كه 2 هزار و 200 گالن از میكروب سیاه زخم ــ كه چنانچه افراد به صورت مؤثر به آن آلوده شوند برای كشتن میلیون ها نفر كافی خواهد بود ــ تولید كرده است.
بازرسان تسلیحاتی می گویند عراق همچنین از دهه 1990 میلادی در تلاش برای تولید نوع مرگبارتر سیاه زخم خشك (پودری) بوده است. این نوع پودر از هواپیما امكان پخش دارد.
بوتولینوم توكسین
نوعی سم پست كه از باكتری «كلاستریدیوم بوتولیندم» به دست می آید و یكی از مرگبارترین سموم شناخته شده، به شمار می رود . میزان بسیار كمی از آن، در حدی كه غذا با این باكتری تماس پیدا كند، می تواند موجب گرفتگی عضلات معده، تاری دید و ضعف عضلانی گردد و تا فلج و مرگ نیز پیش رود. بوتولینوم چنانچه به شكل تولید شده باشد ــ به ویژه هنگامی كه استنشاق صورت گیرد ــ با فلج و مرگ سریع همراه خواهد بود.
میزان 70 بیلونیوم گرم از این سم برای كشتن كافی است. بغداد اعتراف كرده بود كه بالغ بر 5 هزار و 300 گالن از سم بوتولینوم توكسین را تهیه نموده كه بیشترین این میزان در كلاهك موشك ها و دیگر تسلیحات قرار داده شده بود.
افلاتوكسین
نوعی سم تولید شده از قارچی به نام «Aspergillius flavus» و از دسته قارچ هایی است كه در غلات پرورش پیدا می كنند. افلاتوكسین به طور بالقوه عامل سرطان زایی است كه موجب سرطان كبد می شود. این سم در مقادیر بالا می تواند سبب درد شكمی، تورم ریه ها و مغز، تشنج، كما و در نهایت مرگ شود.رژیم بعث عراق اعتراف كرده بود كه بیش از 520 گالن افلاتوكسین تولید نموده و در كلاهك موشك ها و بمبها جاسازی كرده است.
آثار سلاح های شیمیایی
این سلاحها بر اساس اثرات مختلفی که بر بدن افراد میگذارد، به 3 دسته تقسیم بندی میشوند:
- سلاحهایی که روی سیستم عصبی بدن تاثیر میگذارند.
- سلاحهایی که عوارض پوستی به دنبال دارند.
- سلاحهایی که اختلال تنفسی به همراه دارد.
از این سلاحها برای كشتن افراد و وارد كردن صدمات بسیار جدی و یا ایجاد انواع معلولیت ها در انسان استفاده می شود. این سلاحها بر اساس اثرات مختلفی كه بر بدن افراد می گذارد، به 3 دسته تقسیم بندی می شوند. دسته اول سلاحهایی هستند كه روی سیستم عصبی بدن تأثیر می گذارند.
در این دستهGA،GB،GD،GF وVX (متیل فسفو بوتیوئیك اسید، گاز سارین) قرار دارند. دسته دوم، اثرات خود را روی پوست به جا می گذارند و شاملHD (گاز خردل گوگرد)، HN (خردل نیتروژن)، L وCX هستند. دسته سوم نیز باعث اختلال سیستم تنفسی بدن می شوند. در این گروه گازهای بی رنگ CG وDP، كلرین (CL) و فسفوكلرین (Ps) وجود دارند. از سلاحهای شیمیایی كه روی اعصاب اثر می گذارند، قبل و در طول جنگ دوم جهانی استفاده های بی شماری شده است.
دسته ی اول: این مواد از نظر شیمیایی وابسته به حشره كش های آلی فسفره هستند. این دسته از سلاحهای شیمیایی مانع از عمل آنزیم استیل كولین استراز می شوند. وقتی مواد شیمیایی این دسته وارد بدن شوند، غلظت استیل كولین را در بدن به بیش از حد لازم می رساند. ریه ها و چشمها به سرعت این مواد را جذب كرده در كمتر از یك دقیقه بر سیستم عصبی بدن تأثیرات قابل توجهی می گذارند. علایم آن به صورت آبریزش بینی، ترشح زیاد بزاق، تنگی قفسه سینه، كوتاهی تنفس، تنگی مردمك چشم، انقباض عضلانی و یا حالت تهوع و انقباض شكم ظهور می كند.
دسته دوم: سلاحهای شیمیایی كه بر روی پوست تاول و سوختگی ایجاد می كنند، ماندگاری فراوانی در محیط دارند. این مواد روی چشمها، پوشش مخاطی، ریه ها، پوست و اجزای خون اثر گذاشته و اگر از طریق تنفس وارد ریه ها شوند، بر شدت تنفس اثرات منفی می گذارند و اگر توسط غذا بلعیده شوند، سبب اسهال و استفراغ میشوند.
خردل ها كه جزو این دسته هستند به خاطر خواص فیزیكی خود مقاومت و ماندگاری بسیار زیادی در سرما و دماهای معتدل دارند. اگر دو دقیقه از تماس یك قطره خردل با پوست بگذرد، صدمات جبران ناپذیری به این عضو وارد می شود.
CX نیز كه جزو این گروه است، پودری كریستالی شكل است كه در دماهای 39 تا 40 درجه سانتی گراد ذوب شده و در دمای 129 درجه سانتی گراد به جوش می آید. این ماده را با افزودن موادی خاص در دمای اتاق به حالت مایع در می آورند.CX دارای بوی بسیار نامطبوعی است.
در غلظت های كم آن سوزش شدید چشم بروز می كند، اما در غلظتهای بالا به پوست حمله كرده و چند میلی گرم آن سبب دردهای زیاد و سوزشهای فراوان شده و زخمهای بدی بر جای می گذارد. برای پیشگیری از اثر این مواد سربازان باید به لباسها و ماسكهای حفاظتی مجهز باشند.
دسته سوم: از سلاحهای شیمیایی آنهایی هستند كه بر دستگاه تنفسی اثر می گذارند. این مواد به شدت به بافت ریه آسیب می رسانند. فسفوژن كه خطرناك ترین عضو این گروه است، برای اولین بار در سال 1915 استفاده شد. این ماده گازی بی رنگ است كه در دمای 2/8 درجه سانتی گراد جوش می آید، بنابراین بسیار فرار و ناماندگار است، ولی چون غلظت بخار آن 4/3 برابر هوا است، به مدت طولانی در گودال ها و دیگر مناطق پست زمین باقی خواهد ماند. غلظت زیاد آن پس از چند ساعت سبب مرگ می شود، اما در غلظت های كم سبب سرفه، اختناق، احساس تنگی قفسه سینه، حالت تهوع و سردرد و غیره می شود.
(انواع اول و سوم این سلاح یعنی گازهای سارین وخردل همان هایی هستند كه حكومت عراق در جریان جنگ تحمیلی از آنها در برابر رزمندگان ما و حتی مناطق كردنشین خود استفاده كرد.)
در این میان، محققان طرفدار صلح نیز بیكار ننشسته اند و همواره برای یافتن راه حل مبارزه با این سلاحها، مطالعه و تحقیق می كنند. مثلاً آنها فهمیده اند اگر موشها مقدار كمی از آنزیمی با نام NTE داشته باشند، نسبت به فسفرهای آلی حساسترند.
این موشها كم تحرك تر هستند و شانس مردنشان نسبت به جانورانی كه مقدار این آنزیم در بدنشان در حد طبیعی است، 2 برابر بیشتر است، پس وجود این آنزیم در بدن موشها از اثر فسفرهای آلی جلوگیری می كند. به همین ترتیب، انسانها نیز ژن این آنزیم را دارند، پس می توان امیدوار بود كه از داورهایی كه سطح NTE را افزایش بدهند، برای مبارزه با این مواد شیمیایی استفاده كرد، البته این داروها را باید پیش از حمله گازهای شیمیایی به كار برد. به عبارت دیگر، «هیچ درمانی برای ضایعات مواد شیمیایی وجود ندارد، مگر پیشگیری از تماس انسان ها با این مواد» اما باید پرسید آینده این سلاحها چیست و ماهیت سلاحهای جدید چه خواهد بود؟
آیا ممكن است آینده ای رویایی در پیش رو داشته باشیم كه در آن كاربرد هرگونه سلاح شیمیایی از نظر وجدان تمامی افراد كاری غیرقانونی باشد؟ آیا ممكن است آیندگان روزهای سیاه گذشته را به دست فراموشی بسپارند؟
تلاشهای بینالمللی به منظور ممانعت از استفاده از سلاحهای شیمیایی
اولین تلاشها برای اعمال ممنوعیت استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی و بیولوژیک در اعلامیههای 1868 سنپترزبورگ، 1874 بروکسل و 1898 لاهه نمایان شد، اما هیچ کدام از آنها به تنظیم یک معاهده بینالمللی نینجامید. در نتیجه کوششهای فراوان، سرانجام در سال 1907، یک معاهده بینالمللی که از نظر حقوقی تعهدآور بود، تنظیم شد. اما با شروع جنگ جهانی اول، کنوانسیون 1907 لاهه نتوانست از وقوع جنگ شیمیایی ممانعت کند.
در 16 دسامبر 1917، مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه منع، توسعه، تولید و انباشت جنگ افزارهای میکروبی و سمی و نابودسازی آنها را تصویب کرد. در فاصله دو جنگ جهانی به واسطه اثرات وحشتناک سلاحهای شیمیایی، پروتکل 1925 ژنو منعقد گردید. این پروتکل، به ممنوعیت استفاده از گازهای سمی و خفهکننده در جنگها و روشهای جنگ بیولوژیک اختصاص دارد. در پایان کنفرانس «نظارت بر تجارت بینالملل تسلیحات و مهمات» تدوین و امضا گردید. پروتکل ژنو مهمترین توافقنامه بینالمللی در مورد سلاحهای میکروبی و شیمیایی است.
در سال 1948 و در چارچوب فعالیتهای سازمان ملل درباره خلع جنگ افزار، کمیته جنگافزارهای متعارف، جنگ افزارهایی شیمیایی را به نام جنگافزارهای نابودی گروهی، در کنار جنگافزارهای هستهای قرار داد. نخستین قطعنامه گردهمایی همگانی سازمان ملل درباره جنگافزارهای شیمیایی در سال 1966 به تصویب رسید و در سال 1968 مجمع همگانی، دبیرکل را مأمور کرد تا گزارشی درباره آثار زیانبار جنگافزارهای شیمیایی ارائه نماید.
در پی تلاشهایی که برای جلوگیری از ساخت، تولید، انبار کردن و کاربرد جنگافزارهای شیمیایی و میکروبی صورت گرفت، پیمانی در سال 1972 به امضا رسید که بر پایه آن، دولتهای امضا کننده پایبند شدند که تحت هیچ شرایطی جنگ افزارهای بیولوژیک را فرآوری و انبار نکنند و از گسترش آن خودداری ورزند.
همچنین در 11 نوامبر 1987، سازمان ملل قطعنامهای در مورد جنگ افزارهای شیمیایی به تصویب رساند. در سال 1992 نیز کنفرانس خلع جنگ افزار در ژنو پیش نویس و طرح کنوانسیون بازداری جنگ افزارهای شیمیایی را تهیه و به سازمان ملل تقدیم کرد که گردهمایی همگانی سازمان ملل آن را در 24 ماده و 3 پیوست در دسامبر سال 1992 با اجماع به تصویب رساند. این کنوانسیون از 29 آوریل 1997 لازمالاجرا گردید.
استفاده عراق از سلاح شیمیایی علیه ایران
دولت عراق در زمان صدام حسین به شکل گستردهای از سلاحهای شیمیایی علیه ایران استفاده کرد. از حدود سال 1355، رژیم عراق با جمعآوری برخی از استادان دانشگاه و صرف بودجه لازم، به جمعآوری اطلاعات درباره سلاحهای شیمیایی ـ میکروبی و رادیواکتیو پرداخت و در هر سه زمینه موفقیتهایی را به دست آورد.
صدام حسین از سال 1984 به بعد به طور گسترده از «تابون» استفاده میکرد، اما این ماده گران بود و پیدا کردن مواد لازم برای ساخت آن هم سخت بود. او بعدها بیشتر به سراغ گاز «وی ایکس» رفت که قدرت و دوام بیشتری داشت. او در سال 1988 حدود 4 تن از این گاز را در اختیار داشت، اما ماده شیمیایی که در حجم وسیعتری در دسترس او قرار داشت، «گاز سارین» بود. صدام حسین از «گاز خردل» نیز بسیار بهره برد، چرا که این گاز اثرات دراز مدتی نظیر کوری، انواع سرطان، ناباروری و نقص عضوهای پیش از تولد داشت.
اولین باری که ارتش عراق از سلاح شیمیایی در جنگ استفاده کرد به 27 مهرماه 1359 در منطقه جنوب استان خوزستان برمیگردد. در این سال عراق چهار بار از سلاح شیمیایی از نوع تاول زا (گاز خردل) استفاده کرده که 1 مصدوم و 20 شهید به دنبال داشت. اعتراض ایران به این اقدام غیرانسانی عراق سبب شد تا رادیوی رسمی عراق این اتهام را انکار نمود. ولی در طول عملیات رمضان و خیبر بمبهای شیمیائی تولید عراق به کمک توپخانه و هواپیما به شکل گستردهای مورد استفاده قرار گرفت.
در واقع عراقیها نه تنها خط دفاعی رزمندگان ایران را با سلاحهای شیمیائی میشکستند، بلکه از طیف گستردهای از این سلاحها علیه شهروندان غیرنظامی نیز استفاده میکردند. توسل عراق به سلاحهای شیمیایی به طور محدود، از زمان آزادسازی خرمشهر به کاربرد گسترده آن را پس از پیروزیهای بزرگ ایران و شکست نیروهای عراق به ترتیب در عملیاتهای والفجر 2، والفجر4، خیبر و بدر منجر شد.
مناطق مورد حمله شیمیایی عراق
در زمستان 1359، یعنی درست چند ماه بعد از آغازجنگ تحمیلی، عراق از گلوله های شیمیا یی که غالبا گاز اشک آور و تهوع زا بود، استفاده کرد که استفاده از آن کاملا محدود و احتمالا آزمایشی بود. اما از اواسط سال 1362 حملات هدفمند شیمیایی عراق علیه ایران آغاز شد و در طول جنگ بیش از سی حمله شیمیایی علیه مناطق مسکونی انجام گرفت که حمله به سر دشت در تیر ماه1366 فجیع ترین آن بود.
در این حمله از جمعیت 12 هزار نفری سردشت 130 تن کشته و چهار هزار نفر مصدوم شدند.
در مرداد ماه 1362 هفت حمله شیمیایی مهم در منطقه عملیاتی شمال غرب کشور شامل منطقه عملیاتی والفجر 2، پیرانشهر و حاج عمران صورت گرفت. روستاهای مجاور و حاج عمران، مریوان، بانه و روستاهای مجاور، پیرانشهر، نودشه، سردشت، منطقه عملیاتی طلائیه، جزایر مجنون از جمله مناطقی بودند که تحت حمله شیمیایی قرار گرفتند.
در منطقه حاج عمران بعد از انفجار بمب ها در حمله های 17 و18 مرداد 1362 دود سیاه رنگی در منطقه پخش شد و ذرات ریزی روی زمین، تجهیزات و نیروها را گرفت و بوی تند خاصی مشابه سیر در منطقه پخش شد. پس از 3-2 ساعت نیروها دچار قرمزی چشم شدند و 7-5 ساعت بعد استفراق شروع شد.
در آبان ماه 1362منطقه وسیعی از غرب کشور چند روز پس از عملیات والفجر 4، با گاز خردل بمباران شد که ده نفر از مردم شهر بانه و سردشت شهید شدند.
در تاریخ سوم اسفند ماه1363 در جنوب در روز چهارم عملیات خیبر،عراق دست به عملیات شدید شیمیایی با استفاده از گاز خردل زد و طی 48 ساعت حدود 5 تن گاز خردل را با یکصد بمب بر روی رزمندگان ریخت که نتیجه آن 2100 نفر مصدوم بود.
در تاریخ نوزدهم اسفند ماه1362 بر اثر حملات شیمیایی عراق در جزایر مجنون 543 رزمنده با گاز خردل مصدوم و تعدادی شهید شدند. با این وجود بعد از اعتراضات ایران و اعزام تعدادی از مصدومین شیمیایی به بیمارستان های کشورهای اروپایی و اعزام هیئت های کارشناسی سازمان ملل طی سال 1362 به بعد، در زمستان 1365 عراق برای اولین بار به عنوان کاربرد جنگ افزارهای شیمیایی بر علیه نیروهای ایرانی معرفی شد.
در روز بیست و دوم اسفند ماه 1363 عراق حملات شیمیایی شدیدی را در جزایر مجنون از سر گرفت که از مجموعه گاز خردل و گاز اعصاب بر علیه سربازان ایرانی استفاده نمود که در نتیجه آن 2231 نفر مصدوم و 32 نفر شهید شدند.
در بعد از ظهر چهار شنبه بیست و سه بهمن ماه 1364 عراق با استفاده از هواپیما منطقه آزاد شده فاو را به شدت مورد حمله شیمیایی قرار داد. که این حملات عمدتا با گاز اعصاب و کمتر خردل بوده است و طی دو روز تعداد مصدومین شیمیایی در منطقه فاو ناشی از گاز های خردل، اعصاب ــ سیانید ــ به 8500 نفر رسید .
«سردشت» به عنوان اولین شهر مسکونی قربانی فاجعه شیمیایی در جهان، فقط نماد مظلومیت ایران نیست بلکه نمادی از برخورد دوگانه مجامع بین المللی در جهت تأمین منافع ابرقدرتهاست.
در صبح هشتم اسفند ماه 1364 نیز بیمارستان صحرایی حضرت فاطمه زهرا (س) بوسیله ده فروند هواپیمای عراقی بمباران شیمیایی شد و به همین دلیل با مصدومیت عده کثیری از پرسنل بیمارستان، این مرکز درمانی برای مدت طولانی از فعالیت باز ایستاد.
در تاریخ دهم دی ماه 1365 یک بیمارستان صحرایی در سومار در اثر بمباران شیمیایی با گاز خردل به شدت آلوده شد و جمع زیادی از کادر پزشکی این بیمارستان مصدوم شدند که آمار موجود 400 مصدوم و 20 شهید را گزارش می نماید.
در روز پنج شنبه بیست و هفتم اسفند ماه 1366 شهر حلبچه در استان کردستان عراق و روستاهای اطراف به شدت حملات شیمیایی با گاز اعصاب و سیانید قرار گرفت و در این فاجعه 5000 کشته و7000 مصدوم بجا ماند که در روزهای بعد جاده های ارتباطی و روستاهای اطراف را با گاز خردل نیز مورد حمله قرار داد .
در بهار 1367 با فعال شدن مجدد جبهه های عملیاتی جنوب حملات شیمیایی عراق نیز مجددا در این مناطق شدت یافت که در بیست و هشتم فروردین ماه 1367 عراق حمله وسیع شیمیایی را به منطقه فاو در خطوط مقدم و پشتیبانی آغاز کرد.
در روز پنج شنبه اول اردیبهشت ماه 1367 عراق روستاهای خوزستان در اطراف دار خونین و هویزه را با گاز اعصاب و سیانید مورد حمله قرار داد. و در همین روز مناطق واقع در اطراف جاده اهواز ــ خرمشهر را نیز مورد حمله قرار داد.
در تاریخ چهارم تیر ماه 1367 حمله عراق به جزایر مجنون با عوامل شیمیایی آغاز شد و شدت حمله به حدی بود که با مصدوم نمودن سربازان و گرد و خاک حاصله، عراق جزایر مجنون را تصرف نمود. با توجه به ناپایداری گاز اعصاب بعد از مدتی عراقی ها وارد منطقه شدند.
و سرانجام آخرین حمله شیمیایی عراق در مرداد ماه 1367 در شهر اشنویه اتفاق افتاد که با پرتاب 8 بمب از یک هواپیمای ملخی با استفاده از گاز خردل انجام شد که 2680 مصدوم غیر نظامی بر جای گذاشت و بعد از توقف جنگ ایران و عراق ،رژیم عراق حملات شیمیایی را متوجه مخالفان و مناطق کردنشین عراق کرد و حلبچه را هدف قرار داد.
در بمباران حلبچه، نزديک به 5000 نفر درجا کشته شده و حدود 10000 نفر نيز بر اثر لطمات ناشي از آن، جان سپردند. زخميان اين حادثه، از آسيبهاي جدي بلندمدت مانند فلجشدن سيستم عصبي، صدمات شديد پوستي، غدههاي سرطاني و آسيب دستگاههاي تنفسي لطمه ديدهاند.
تولّد نوزادان ناقصالخلقه يا داراي نقص عضو و عفونتهاي شديد تنفسي، از پيامدهاي آتي اين بمباران کمسابقه ضدبشري به شمار ميرود که تنها در عرض يک روز، چنين فجايع عظيمي را پديد آورد.
حملات شیمیایی عراق علیه ایران منجر به مصدوم شدن بیش از یکصد هزار نفر در ایران گردید که بسیاری از آنان هنوز به عوارض و بیماریهای ناشی از مصدومیت شیمیایی مبتلا هستند و نیازمند مراقبتهای پزشکیاند. بعد از گذشت ده ها سال از جنگ هر روز خبری از شهادت یکی از 35000 جانبازان شیمیایی در گوشه و کنار کشور عزیزمان به گوش می رسد.
حمله شیمیایی هواپیماهای متجاوز رژیم بعث عراق به شهر سردشت در غرب ایران، به شهادت 110 نفر و مجروح شدن پنج هزار تن انجامید. با کمال تأسف، هنوز هم تعدادی از مردم مقاوم شهرستان سردشت با آثار و پیآمدهای این بمباران دست به گریبان هستند و در رنج و درد به سر میبرند. به رغم ارتکاب این جنایت هولناک، مجامع جهانی هیچ اقدامی در جلوگیری از ادامه تجاوز به عمل نیاوردند، حتی آن رژیم را هم ملامت نکردند و چون گذشته بیاعتنا از کنار این حادثه گذشتند.
عراق از کجا به سلاح شیمیایی دست یافت؟
عراق از اواخر دهه هشتاد میلادی با كمك مستقیم كارشناسان و دانشمندان شوروی سابق و یوگسلاوی، آمریكا، آرژانتین، برزیل، اسپانیا، هلند، ایتالیا، مصر، آلمان، فرانسه و چندكشور دیگر مبادرت به خرید مواد و تجهیزات تولید در كنار خرید مستقیم عوامل مخرب شیمیایی نمود و به تدریج كارخانجات تولید این عوامل را در «عكاشه»، «القائم»، «سلمان پاك» ، «اتاجی»، «الفلوجه» با عناوین پوششی فریبنده دایر و سرانجام مخوفترین كارخانجات اسرارآمیز سامره را ایجاد می كند و با تولید گازهای تاولزا آغاز و با دستیابی به دانش پیچیده تر، گازهای بس خطرناك سری اعصاب و عوامل مؤثر برخون (سیانور) را در مقیاسی انبوه با نظارت كارشناسان غربی و مساعدت شركتهای مختلف مستقیماً تولید و ذخیره و دركوران جنگ تحمیلی علیه ایران در سطحی گسترده به كار می گیرد که تمام مراحل معامله، خرید، انتقال مواد اولیه وتولید عوامل شیمیایی تحت پوشش وعناوین فریبنده نظیر سموم دفع آفات كشاورزی، سموم حشره كشها، كودشیمیایی و با آگاهی كامل كشورها و شركتهای غربی از مقاصد اصلی عراق صورت گرفته است.
در این راستا در دوم نوامبر1974(1353)، «عزت الدوری» عضو شورای فرماندهی عراق و وزیر كشاورزی نخستین قرارداد احداث آزمایشگاه باكتری شناسی در عراق را با مؤسسه «مریو» در پاریس امضا كرد.
در سال1975 عزت الدوری مأموریت خرید و دایر نمودن كارخانه گاز سمی از آمریكا را برعهده گرفت زیرا «عدنان خیرالله» وزیر دفاع عراق عقیده داشت «سلاح شیمیایی قدرت نیروهای نظامی را چند برابر می كند» لذا دستور خرید و تولید گازهای خردل، تابن و سارین را صادر كرد.
از مشهورترین دلالان و كارشناسان عراق در خرید جنگ افزارهای مدرن وتسلیحات شیمیایی از غرب آثار «رفری دلول» فلسطینی تبار آواره مقیم لندن، مشاور نظامی، جادوگر صنایع نظامی فرانسه آقای «مارسل داسو» از صاحب منصبان نیروی هوایی فرانسه و یكی از مهره های عمده و با نفوذ فروش تسلیحات با زیر فشار قراردادن مقامات فرانسوی به عراق است.
همچنین همكاری های دستورات مستقیم شخص ژاك شیراك و سپس فرانسوا میتران و نیز رئیس سازمان جاسوسی فرانسه «الكساندر مارشت» در فروش جنگ افزارهای پیشرفته و تسلیحات شیمیایی به عراق بسیار مؤثر بوده اند. بدین ترتیب بزرگترین شركتها وصنایع تسلیحاتی فرانسه نظیر «تامسون سی.اس.اف» ، «آلكاتل» ، «ماترا» ، «پترو براس» و... طرف رجوع و معامله این دلال معروف بوده اند كه میلیاردها دلار تسلیحات منجمله مواد و جنگ افزارهای شیمیایی را برای عراق معامله كرد وی علاوه بر فرانسه نقش مهمی را در هدایت عراق به سوی دیگر كشورهایی كه مایل به فروش تسلیحات بودند ایفا نمود به نحوی كه معاملات كلانی را با كشورهای یوگسلاوی، برزیل، آرژانتین، كشورهای جنوب اروپا و... برای عراق انجام داده و فن آوری نظامی و تجهیزات همطراز شوروی سابق و غرب را با قیمتی ارزان تر از آن كشورها خریداری كرد و علاوه بر ارزانی قیمتها، از قید و شرطهای سیاسی نیز آزاد ومحدودیتهای آنها را نداشتند.
همچنین از بزرگترین شركتهای صادركننده جنگ افزار و تسلیحات شیمیایی به عراق می توان از شركت «پتروبراس» به مدیریت فروش بین المللی آقای «كارلوس سانتانا» اشاره کرد.
از سوی دیگر، نقش آمریكا در دهه هفتاد در تجهیز عراق به سلاحهای مخرب شیمیایی عیان تر می شود. به نحوی كه از سال1977 (1356) تا نیمه سال 1983 (1361) عراق از طریق دلال بزرگ دیگر تسلیحات نظیر آقای «الحداد» عرب تباری با شناسنامه آمریكایی كه به كمك دلال معروف آمریكا «دلول» فلسطینی تبار آمده بود توانست مواد اصلی تولید گاز سمی سارین یعنی «دی متیل فسفونات» را به دست آورد.
بدین ترتیب بود که رهبران جنایت پیشه عراق با ایجاد سلسله كارخانجات اسرارآمیز مجهز به عظیم ترین و پیشرفته ترین صنایع تولید عوامل مختلف شیمیایی شده و با تولید و ذخیره فراوان، بی سی با آن عوامل را بر علیه ایران استفاده و ننگ و ذلت ابدی را برای خود در تاریخ به یادگار گذاشتند.
حمایتهای بی دریغ آمریكا و غرب از صدام نه تنها سبب شهادت و مجروحیت دهها هزار نفر از ایرانیان گشت بلكه باعث حمله بی رحمانه عراق به مردم مسلمان حلبچه و كشتار بیش از پنج هزار نفر از كودكان، زنان و سالخوردگان شد و این جنایت هولناك در پی بی توجهی و بی تفاوتی سازمانهای بین المللی و آمریكا جهان غرب در حمله های کشنده عراق موثر بود.
موشنگرافیک «سلاح شیمیایی» پرونده سیاه آمریکا در ارسال محمولههای بمب شیمیایی به عراق برای استفاده در جنگ تحمیلی علیه ایران را مورد بررسی قرار داده است.