به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ حجتالاسلام والمسلمین سید«ابوالحسن نواب»، نامی آشنا در عرصههای فرهنگی و خدمات و امدادهای اجتماعی است. او در بحبوحه جنگ تحمیلی راهی میدانهای نبرد شد و حضور در جبهه را با ربط دادن و گره زدن جبهه و پشت جبهه در هم آمیخت.
بعد از جنگ، نیاز طلاب حوزهها و خانوادههای آنان به خدمات ساده اجتماعی را بیش از هرکس دیگری دریافت و با راهاندازی دانشگاه ادیان و ورود قوی به عرصه پژوهشی، مطالعات زنان را پایهگذاری کرد و هماکنون این مجموعه بالنده در حال تربیت خیل نسبتاً عظیمی از علاقهمندان این رشته در مقاطع دکتری و ارشد است و در گامهای بعدی قرار است به یک مرکز جامع آموزشی در حوزه مطالعات زنان و خانواده با افزودن رشتههای جدید و مقاطع دیگر تبدیل شود.
در همین راستا، گفتوگویی با رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب و عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) انجام داده است که بخش نخست آن از نظر خوانندگان میگذرد:
ـ دانشگاه ادیان همان طور که از نام آن پیداست بنا بوده در حوزه ادیان و مذاهب فعالیت داشته باشد ولی امروز فعالیت جامعی را در عرصه زنان شروع کرده است.
نواب: یکی از افتخارات دانشگاه ادیان و مذاهب قم این است که این دانشگاه، دانشگاه حوزوی و جزیی از حوزه است؛ بنده، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب قم، مشاور آقای اعرافی در امور دانشگاهی، رئیس کارگروه دانشگاه حوزوی و رئیس اتحادیه دانشگاههای حوزوی هستم. حوزه در مورد زنان و مخصوصاً در ارتباط با دانشگاهها، با اینکه حدود نیمی از دانشگاههای ما را زنان تشکیل میدهند، کمکاری کرده و به اندازه کافی توجه و اهتمام نداشته است. مسئله این است که چرا دانشگاه حوزوی نباید نسبت به مسائل زنان خوب کار کند و کوتاهی کند.
این تکلیف دانشگاه حوزوی است که در این زمینه تلاش کند؛ حوزه در مورد تربیت طلبه زن کوتاهی نکرده اما در مورد تربیت کادر برای دانشگاهها کوتاهی کرده است. صِرف تربیت طلبه زن نمیتواند نیاز جامعه زنان را برطرف کند. لذا دانشگاه ادیان اکنون این کار را به عنوان یک رسالت حوزوی انجام میدهد و به این دلیل از امثال حوزههای خواهران و جامعةالزهرا طلبه میگیرد و در واقع قصد داریم طلبههای حوزه را دانشگاهی کنیم.
البته کلمه «ادیان» در عنوان دانشگاه ادیان محدودیت نمیآورد، زیرا دانشگاه ادیان و مذاهب دانشگاه جامعی است و مجوز دانشگاه علوم دیگر هم اینگونه است و البته خودمان نخواستیم وارد رشتههای مثلاً مهندسی شویم ولی مجوز علوم کلی انسانی و غیرانسانی را داریم.
یکی از مسائل مهم کنونی جامعه ما، مسئله زنان است. مسئله ادیان، مسئله بشریت است و ما نیز خارج از چارچوب بشریت نیستیم. در جامعه ما به مسئله زنان خیلی کم توجه و در بسیاری جهات از آن غفلت شده است. اگر به مسئله زنان در جامعه ما توجه میشد، وضعیت کنونی جامعه ما اینگونه نبود. اگر بعد از انقلاب مسئله زنان جدی گرفته شده بود و با مسئله زنان برخورد مناسبی شده بود، مشکلات امروز را نداشتیم. یک دهه جنگ و یک دهه آن نگاهها، مانع رشد فرهنگی زنان و توجه به آنان شد و در دوره سازندگی نیز بیتوجهی به مسائل زنان سبب بروز مشکلاتی و آسیب زنان در جامعه شد.
اگر حوزه در طول سال، ۲۰۰ استاد معارف باسواد تربیت میکرد، مشکلات ما کمتر میشد. دانشگاه معارف هم تکجنسیتی است و زن نمیپذیرد و اگر هم بپذیرد تعداد کمی را قبول میکند. تربیت مدرس قم هم تکظرفیتی بود و همه مرد بودند و مخصوصاً در شهر قم که بیشتر از بین مردان دانشجو میپذیرفتند این در حالی است که ما باید سالی ۲۰۰ استاد حوزوی دینآشنا و مسلط به زبان روز تربیت کنیم زیرا بسیاری از افراد، دفاع عوامانه و فاقد استدلال دارند. دفاع از دین باید توسط اساتید با معرفتی انجام شود که دین را کامل میشناسند و این، مورد نیاز جامعه است.
ـ حوزه به خصوص در دهه پنجاه با تلاشهای پردامنه بزرگانی چون استاد مطهری ورود خوبی به حوزه مطالعات زنان داشت اما این ورود به یک روند منتهی نشد. از این رو اکثر فعالیتها جنبه اثباتی و نظریهپردازانه هم نداشته است. چقدر با این مطلب موافقید؟
نواب: در برخی برههها، مانند زمان شهید مطهری و یا علامه طباطبایی به مسئله زنان توجه بیشتری شد ولی بیست سال بعد از آن، از این مسئله غفلت شد، و یک خلأ و برگشت و ارتجاع سنگین اتفاق افتاد و آسیبهایی به این حوزه وارد شد. بعد از آن بیست سال غفلت نیز، راه حل درستی نیز پیدا نکردند تا این خلأ و مشکلات را حل کنند؛ با آمدن یک نفر و یا یک دانشگاه و واحد آموزشی این مشکل حل نمیشود و وجود مردانی که متخصص امور زنان باشند کفایت نمیکند و خود زنان نیز باید وارد عمل شوند و حرکتی کنند. مسائل علوم اجتماعی و علوم تربیتی و مشاوره باید از سوی زنان حل شود. به نظر من، یکی از دلائل طلاق در تهران، مشاورههای نادرستی است که مشاورانی که چندان سواد و تخصصی ندارند، ارائه می کنند. بسیاری از مشاوران ما دانش کافی و جامع در حوزه خانواده و زنان ندارند و نمیتوانند بسیاری از مشکلات را حل کنند. به هر حال، دانشگاه ادیان یک قطره در مقابل دریای نیاز جامعه است. ما اکنون فقط حدود ده هزار زن برای دادگاه خانواده زنان و ده هزار زن مشاور لازم داریم تا قبل از طلاق و بروز مشکلات خانوادگی، کاری پایه ای و اصولی صورت گرفته باشد. چقدر طول میکشد تا این بیست هزار نفر نیروی زن تربیت شوند؟ و آیا با این همه کمبود، مشکلات جامعه زنان به راحتی حل میشود؟ در تمام مراکز مثل فرمانداری و شهرداری و سایر ارگانها ما نیاز به نیرو متخصص زن داریم.
ـ به نظر شما، توسعه دانش و آگاهی زنان در مورد حقوق و وظایفشان تا چه حد می تواند در بهبود شرایط زنان و دست یافتن به الگوی پسندیده در نظام جمهوری اسلامی کمک کند؟
نواب: در جامعه ما زنان به مسائل حقوقی مدنی خود آگاه نیستند و روز عقد، بیشترشان چشم و گوش بسته و صرفاً با اعتماد و امید امضا میکنند. اگر هر کسی به حقوق مدنی خود آگاه باشد، قطعاً مشکلات در آینده کمتر خواهد بود. در ابتدا باید به جامعه خودمان توجه و افراد جامعه را به حقوق خود آگاه کنیم و بعد از آن به کشورهای دیگر بپردازیم. تا مشکلات خودمان را حل نکنیم نمیتوانیم مشکلات دیگر کشورها را حل کنیم. ما الآن لازم نیست برای جهان اسلام کاری انجام دهیم، بلکه ابتدا باید الگوی درستی طراحی کنیم که بعد از به وجود آمدن، منتشر و تکثیر شده و به سایر کشورها و نقاط جهان برَوَد.
کشورهای عربی مثل عراق و برخی کشورها مانند پاکستان و افغانستان به دنبال چنین منابع و کتابها و الگوهایی هستند و برای آن به ایران سفر کرده و هزینه میکنند. باید فکر و نمونه خوب تولید شود و این خود بهخود تکثیر و منتشر و پخش میشود. لازم نیست برای صدور فکر هزینه کنید، وقتی کتاب و الگوی خوب تولید شود، دیگر کشورها به دنبال آن میآیند. فرهنگ خودش میرود، وقتی الگو خوب باشد.
ـ یکی از امتیازات دانشگاه ادیان و دانشکده زن توجه به زبانهایی غیر از فارسی به خصوص انگلیسی و عربی است. چرا این همه اهتمام به این موضوع وجود دارد؟
نواب: بدون دانستن زبان ما هیچ هستیم و حتی دکترا داشتن نیز بیفایده است. شما توجه دارید که فارسیزبانان تنها یک درصد از جمعیت جهان هستند و ما در واقع با ندانستن زبان، ۹۹% از حرف مردم دنیا را نمیفهمیم. گویی بدون زبان ما لال هستیم و قادر به انتقال و دریافت مفاهیم، فکر و اندیشه خود نیستیم. زبان عربی را ۴% و زبان انگلیسی را ۲۵% جمعیت جهان میفهمند. زبان فقط برای انتقال فکر به خودمان نیست، بلکه برای فهمیدن حرف دیگران نیز هست. با دانستنِ زبان دیگران، ما رسم و رسوم، ادب، اخلاق، و عادت دیگران را درک میکنیم.
ـ امام موسی صدر جمله معروفی دارد که به تیتر و کلیشه تبدیل شده است: «ادیان در خدمت انسان» حال با این نگاه ادیان چگونه میتوانند در خدمت زنان باشند و دانشگاه ادیان و تفکر ادیانی که خاص اینجاست، چه کار متفاوت و متمایزی را میتواند انجام دهد که جاهای دیگر نمیتوانند؟
نواب: در ابتدا باید بگوییم که انسان در خدمت انسان و نباید بگوییم تفکر ادیانی. ما که فقط ادیان آسمانی نداریم. در واقع همه انسانها مدنظر و مورد خطاب ما هستند. هم بستگی انسانی مهم است و اینکه ما در این جهت چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم مهم است. همه آموزههای بشری چه آن چه قرآن آورده، چه انبیاء و دیگران، همه برای انسان و للناس است، چه آن چه کنفسیوس، فارابی، ابوریحان بیرونی، افلاطون، ارسطو و ابوعلی سینا آوردهاند، همه برای بشر است و برای این هدف، آورده شدهاند که در خدمت بشر باشند.
خود قرآن هم للناس و برای هدایت انسان است و همه تعالیم عیسی و موسی و کنفسیوس و بودا و... برای تعلیم مردم بوده است؛ بنابراین نباید گفت ادیان فقط برای انسان، تعالیم آموزنده دارد بلکه بشر نیز برای بشر این تعالیم آموزنده را دارد. این بشر است که بشر را به اینجا رسانده است. انبیا هم بشر بودند؛ بشر با هدایت خداوند بشر را به اینجا رسانده است.
خداوند نیز در قرآن کریم گفته است که بشر را برای بشر انتخاب کرده است تا یکدیگر را هدایت کنند، در حالی که میتوانسته ملائک را هم برای این منظور انتخاب کند اما بشر را انتخاب کرده است. این تعالیم انسانی برای هدایت انسانها آمده است و در طی قرون و اعصار تاثیرگذار بوده است. به عنوان نمونه، اخلاق شینتویی انسانها را در ژاپن متکبر نکرده و به آنان یاد داده است هرگز دچار تکبر نشوند. تکبر در هیچ کجا و بین هیچ یک از پیروان این دین دیده نمیشود. چه اشکالی دارد ما این تعالیم را از شینتو یاد بگیریم و در زندگی عملی کنیم؟ کسی ما را از فراگیری این تعالیم نهی نکرده است.
باید از مجموعه این معارف بشری استفاده کنیم. این دانشگاه میتواند این معارف و آموزهها را به صورت کد بیاورد. به عنوان نمونه، اسلام مسیحت، بودیسم، شینتو، یهودیت و زرتشت همه از تواضع میگویند و ما را به این کار سفارش میکنند. مجموعه اولیا و انبیا و اوصیا همه انسان را به تواضع دعوت و از تکبر نهی کردهاند.
.............................
پایان پیام/ 167