خبرگزاری اهل بیت(ع) – ابنا / سرویس صفحات فرهنگی:
مراسم عزاداری و سوگواری حسینی در "دفتر آیت الله العظمی جوادی آملی در میدان شهدا تهران" صبح امروز پنجشنبه ۱۴ شهریورماه با سخنرانی دکتر «ابوالفضل خراسانی» معاون فرهنگی بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء و مداحی و مرثیه سرایی با حضور نمایندگان دفتر مراجع معظم تقلید در تهران، علما و فضلای حوزه علمیه برگزار شد.
در ابتدای این مراسم حجت الاسلام و المسلمین «محمدعلی یزدی» مسئول دفتر آیت العظمی جوادی آملی در میدان شهدا – خیابان مجاهدین تهران ضمن عرض تسلیت ایام حسینی و خیر مقدم به حضار مختصرا درباره فعالیت این دفتر تازه تاسیس توضیحاتی بیان نمود و در ادامه دکتر خراسانی درباره علت قیام امام حسین(ع) به ایراد سخن پرداخت که مشروح بیانات وی در ادامه از نظر می گذرد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به کوشش: امیرمحسن سلطان احمدی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حادثه خونین عاشورا در جایی اتفاق افتاد که محل سکونت و حکومت امیرالمومنین(ع) بوده و این مردم بارها سخنان حضرت را شنیده بودند. اما در روز عاشورا امام حسین(ع) خطاب به آنها می گوید: لقمه های حرام چنان بر شما تاثیر گذاشته که سخن من بر شما تاثیری ندارد.
*دو نکته کلیدی از وصیت کوتاه امام به برادرش محمد بن حنفیه
امام حسین(ع) قبل از حرکت خود از مدینه وصیتنامه بسیار کوتاهی به برادرش محمد بن حنفیه می نویسد که وی در آن مقطع بیمار بوده است. در این وصیت کوتاه تمام فلسفه قیام و نهضت حسینی در آن گنجانده شده است که حضرت می فرماید: « إنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلاَبَطِرًا وَلاَمُفْسِدًا وَلاَظَالِمًا وَإنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاْءصْلاَحِ فِي أُمَّه جَدِّي مُحَمَّدٍ صَلَّي اللَهُ عَلَيْهِ وَءَالِهِ؛ من خروج نكردم از براي تفريح و تفرّج ؛ و نه از براي استكبار و بلندمنشي ، و نه از براي فساد و خرابي ، و نه از براي ظلم و ستم و بيدادگري ! بلكه خروج من براي اصلاح امّت جدّم محمّد صلّي الله عليه وآله مي باشد».
این وصیت کوتاه دو نکته کلیدی دارد که اولین نکته آن این است که حضرت هدف خود را اصلاح امت جدشان بیان می کنند و می فرمایند آن دینی که جد من تلاش کرد و در راستای تحقق توحید و حاکمیت نظام توحیدی تشکیل داد، امروز در حال منحرف شدن است و به تعبیری این دین را دارند منحرف می کنند.
*علت انحراف دین پیامبر(ص) و قیام امام حسین(ع)
اصلا نقطه این انحراف از کجا شروع شده است؟ اولین شخصی که از بنی امیه به حکومت رسید، عثمان بود، عثمان بعد از به خلافت رسیدند یک روز همه بنی امیه را جمع نمود و وقتی مطمئن شد در این جمع کسی غریبه نیست، به آنها گفت که این حکومت به آسانی به دست ما نرسیده است.
در آن جمع عثمان سفارش کرد که این حکومت را قدر بدانید و همانند توپی آن را به هم پاس بدهید و نگذارید این حکومت از دست بنی امیه بیرون برود. بنی امیه حتی دنبال موروثی کردن حکومت هم بودند. و درباره مکر و حیله بنی امیه باید گفت که اگر امروز معاویه بود، او به دلیل مکر و حیله ای که داشت رئیس جمهور آمریکا بود!
جامعه اسلامی در آن زمان به قدری از آن محور اصلی دین و اسلام ناب محمدی دور شده بود و در حال تبدیل شدن به اسلام اموی بود که امام حسین(ع) به علت این انحراف و اصلاح جامعه و دین قیام نمودند. اصلا این قیام لازم و ضروری بود که شخصی مثل امام حسین(ع) و یاران باوفایش قیام کرده و به شهادت برسند تا دین به انحراف کشیده نشود.
*تعبیر آیت الله جوادی آملی از پاک شدن جامعه با خون شهید
حضرت استاد آیت الله جوادی آملی تعبیر زییایی دارند و فرمودند که این خون شهید است که جامعه را پاک و طیب می کند. و قطعا این کار با چنین حرکتی انجام نمی شد، لذا حرکت امام حسین(ع) یک حرکت اصلاحی بود.
اگر قرار است بدعتها کنار زده شود و اسلام ناب محمدی را مردم ببینند، این قیام لازم بود و حضرت نیز بر اساس سنت جدشان این حرکت و قیام را آغاز کردند.
*اسیر نمودن دین توسط بنی امیه / سه شاخصه اصلی در اسیر نمودن دین
یکی از دلایل مهم ماندگاری نهضت حسینی این است که امام برای احیاء اسلام ناب محمدی و جلوگیری از انحراف آن قیام نمودند. رنگ قیام امام رنگ خدایی بود و هر چیز که رنگ الهی پیدا کند تا ابد ماندگار است. بنابراین امام حسین(ع) احیاگر دین و اسلام ناب محمدی است. حضرت استاد آیت الله جوادی آملی در این باره فرمودند: بنی امیه ابتدا دین را اسیر کردند و بعد مردم را اسیر نمودند.
*اولین شاخصه
سه مشخصه اصلی برای اسیر کردن دین وجود دارد. اولین شاخصه اسیر کردن دین این است که وقتی در جامعه دین اسیر شد، مردم به جای پیروی از دین از هوای نفس پیروی می کنند و هوای نفس جایگزین حق و حقیقت می شود.
*شهادت امام به خاطر پیروی از هوای نفس
امیرالمومنین(ع) در حدیثی نسبت به هوای نفس هشدار می دهند و می فرمایند: من شما را از پیروی از هوای نفس می ترسانم. پیروی از هوای نفس باعث می شود که انسان حقیقت را زیر پا بگذارد و در حادثه کربلا خیلی ها به خاطر هوای نفس به میدان آمدند و روی امام شمشیر کشیدند و حضرت را به شهادت رساندند.
عمرسعد از شخصیت ها و نخبگان دینی بود که گرفتار پیروی از هوای نفس شده بود. شخصیت دینی عمرسعد تا حدی بود که او مفسرقرآن و آخوندزاده بود و لشکریان نماز را پشت سر او اقامه می کردند اما پیروی او از هوای نفس باعث شد که این جنایت را رقم بزند.
در مقابل امام حسین(ع) همه نخبگان و بزرگان بودند که گرفتار هوای نفس شده بودند! اینطور نبود که افراد بی سواد در مقابل امام باشند، اصلا افراد بی سواد نمی توانند دین را به اسارت بکشند! مگر عمرسعد، امام را نمی شناخت؟! مگر عمرسعد سخن پیامبر(ص) را نشنیده بود؟! اما عمرسعد با پیروی از هوای نفس خود پا روی حقیقت گذاشت و با آرزوهای طولانی که در سر داشت، قیامت را هم از یاد برده بود.
*دومین شاخصه
دومین شاخصه اسیر کردن دین ایجاد جهل در جامعه است به نحوی که جهل را به جای عقل قرار دهند. اصلا یکی دیگر از هدف های قیام امام حسین(ع) این بود که عقل جامعه و مردم را شکوفا کند. همچنین در کتاب کافی اولین بحث این کتاب شریف درباره عقل و جهل است.
*توصیه به مطالعه مکتوبات آیت الله جوادی آملی درباره قیام حسینی
حضرت استاد آیت الله جوادی آملی درباره کربلا و مسائل مربوط به امام حسین(ع) ۵ کتاب دارند که توصیه می شود جوانان و دانشجویان این کتاب ها را مطالعه کنند که یکی از عناوین این کتاب ها کتاب “شکوفایی عقل در پرتوی نهضت حسینی” است.
*لزوم کسب معرفت حسینی قبل از شور حسینی
در مجالس و عزاداری های حسینی باید عقل مردم شکوفا شود، اما بعضا در برخی مجالس گفته می شود که امام حسین(ع) برای اشک و گریه و بهشتی شدن ما کشته شد! هر چند که این گفته هم درست است اما اصل قیام و شهادت امام برای شکوفایی عقل و زدودن جهل در جامعه و جلوگیری از انحراف در دین بوده است که باید به این هدف مهم امام توجه شود.
این جوشش امروز مجالس حسینی به برکت این گریه ها است اما باید دانست که ریشه این گریه ها معرفت به امام حسین(ع) است، اصلا هر کس که نمی تواند برای امام حسین(ع) گریه کند، کسی می تواند بر حسین(ع) گریه کند که حسین(ع) شناس باشد و به امام معرفت داشته باشد. پس قبل از این شور و احساس یک معرفت حسینی وجود دارد که این معرفت مهم است.
بنی امیه با ایجاد خرافات و شبهات اعتقادی، دین مردم را اسیر کردند تا جایی که به باور مردم انداخته بودند که خدا خواسته ما بر شما حاکم باشیم! خدا خواسته که علی(ع) خانه نشین شود! خدا خواسته که حسین(ع) کشته شود! و با این قبیل گفته ها بنی امیه مردم را فریب دادند و دین آنها را اسیر کردند. در حالی که مکتب اهل بیت(ع) مکتب جهل نیست و این مکتب عقل و معرفت می خواهد تا انسان بفهمد. بنابراین کربلا مباحث عقلی دارد و جامعه با مبانی عقلی حسینی می شود.
*سومین شاخصه
یکی دیگر از عواملی که باعث اسیر شدن دین می شود، بدعت ها است. اصلا بدعت سازی کار کیست و چرا صورت می گیرد؟ این هم مربوط به نخبگان و بزرگان جامعه است که بدعت ها را ایجاد می کنند! در امر بدعت سازی باز نخبگان جامعه دخیل هستند و افراد بی سواد توان آن را ندارند.
در آمریکا مرکزی به نام مرکز مطالعات اسلامی تاسیس شده که ۱۵ سال پیش تحقیقاتی درباره علت حرکت های بنیادگرایی شیعه و طرفدار پیدا کردن شیعیان انجام داده اند به دو نکته رسیده اند که نکته اول آن پیروی مردم از مرجعیت بوده است که گفتند باید ریشه این پیوند را بزنیم. و نکته دوم تاثیر آموزه های عاشورا بر مردم است. وقتی پرچم سیاه امام حسین(ع) در این ایام برپا می شود مردم از هر قشر و گروهی همه به این مجالس می روند و آنجا دور هم جمع شده و برای امام عزاداری می کنند و دشمن از این حضور متحدانه زیر بیرق امام حسین(ع) می ترسد، لذا بحث تحریفات عاشورا را دشمن به راه انداخت تا این پیوند حسینی مردم هم از بین برود.
امروز دشمن برای رسیدن به خواست های خودش حتی از مجالس امام حسین(ع) برای ریشه کن کردن تفکر عاشورا استفاده می کند. بحث شیعه سازی به همین دلیل است که شیعه انگلیسی مطرح شده است که مردم باید در این زمینه خیلی هوشیار و مواظب باشند. مردم باید با اندیشه های امام حسین(ع) خوب آشنا شوند و در این زمینه استاد آیت الله جوادی آملی تالیفات بسیار خوبی دارند که جامعه خصوصا قشر جوان توصیه می شود این آثار ناب را مطالعه نمایند و با اندیشه های امام آشنا شوند و نسبت به امام معرفت بیشتری پیدا کنند.
.............................
پایان پیام/184