خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳
۱:۰۸
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۲۷ شهریور
۱۳۹۸
۱۹:۴۴:۱۷
منبع:
ابنا
کد خبر:
758120

مرتضی جوادی آملی: چهره واقعی علم، الهی بودن آن است

مرتضی جوادی آملی خطاب به طلاب گفت: هدف از علم آموختن باز شدن باب عالم غیب است و طلاب مستعد نباید به بهانه تبلیغ، درس را تعطیل کنند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) - ابنا - مراسم آغاز سال تحصیلی حوزه علمیه حضرت حجت(عج) تهران با حضور حجت‌الاسلام‌ و‌المسلمین «مرتضی جوادی‌ آملی» رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء و با حضور ائمه جماعت مساجد منطقه، نماینده ولی فقیه در ناحیه بسیج مقداد تهران، سرکلانتری منطقه و تولیت، اساتید و طلاب حوزه علمیه حضرت حجت(عج) در مسجد این حوزه علمیه برگزار شد.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین مرتضی جوادی آملی در سخنان خود در این مراسم، به تببین دو عالم شهادت و غیب پرداخت و اظهار کرد: خدای عالم، بارها و بارها در قرآن کریم وجود دو عالم شهادت و غیب را یادآوری کرده است و خود را هم، عالم شهادت و غیب می‌داند. در قرآن هم به عالم غیب اشاره کرده و می‌فرماید «هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ»[۱].

وی درباره عالم شهادت گفت: عالم شهادت همین عالمی است که از طریق حواس و ادراکات حسی ما با آن ارتباط داریم و آنچه که به ادراکات حسی ما و تا حدی نفسی ما بر می‌گردد، مربوط به عالم شهادت است. اما با وجود اینکه عالم شهادت دارای وسعت و بزرگی است اما این عالم، مورد توجه خداوند نیست، زیرا این عالم محکوم به تخریب و ویران است و بقایی ندارد و به عبارت دیگر دار فنا و محل گذر است و با وجود همه زیبایی‌هایی که دارد، در پیشگاه خداوند اهمیتی ندارد.

این استاد حوزه و دانشگاه افزود: ولی وجود عالم شهادت ضروری است، چراکه آدم در این دنیا حیات ابدی خود را می‌سازد و می‌تواند تا آسمان پرواز کند. زیرا نقطه آغاز آدم از خاک است، پس ضرورت داشت که خداوند این عالم شهادت را بیافریند.

سه رسالت مهم انسان‌ها از منظر آیت‌الله جوادی آملی

ایشان با اشاره به نکته‌ای از نگاه والد بزرگوار درباره رسالت انسان‌ها، بیان کرد: آیت‌الله‌العظمی جوادی‌ آملی در کتاب مفاتیح‌الحیات ۱۲ اصل را به عنوان مقدمه بیان کرده که در یکی از این اصول و عناوین فرمودند: «انسان سه رسالت عمده دارد که عبارتند از جهان‌دانی، جهان‌داری و جهان‌آرایی».

وی ادامه داد: این آراستگی نظام طبیعت که در حد نهایت زیبا، جذاب و جالب آفریده شده و همه چیز بر اساس نظم، انضباط و ترتیب الهی است و از آن به‌ عنوان نظام احسن هستی یاد می‌کنند، این برای آن است که انسان بروید. انسان موجود جنبده‌ای است که رویش دارد، شهوت و غضب دارد و می‌رود که به عقل، اندیشه و تفکر و به قلب و سویدای هستی راه پیدا کند. به هر حال عالم شهادت عالمی است که از راه مجاری ادراکی و حسی قابل درک و فهم است.

عالم غیب؛ اصلی‌ترین عالم

حجت‌الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی، عالم غیب را اصلی‌ترین و مهم‌ترین عالم دانست و گفت: اما عالم اصلی یک عالم دیگر است که همه انسان‌ها رهسپار آن عالم هستند و آن عالم غیب است و حتی مبدأ عالم شهادت نیز جهان غیب است و از آن عالم تنزل یافته است؛ آن عالمی که اصل است و همه به آن دعوت شده‌اند و همه به آن رهسپار هستیم.

وی ادامه داد: این طور نیست که این عالم شهادت که اکنون در آن زندگی می‌کنیم، عالم اصلی باشد. حضرت حسین بن‌ علی(ع) آن کسی که وطن اصلی را لقاءالله قرار داده او نیز همسفر ما در عالم غیب است و حتی شهادت امام حسین(ع) سفر حضرت به دیار الهی و عالم غیب است که در سوره مبارکه فجر که به نام حضرت نام گرفته در آنجا می‌فرماید: «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ»[۲]، بعد در ادامه باز می‌فرماید: «ارْجعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً»[۳]. به هر حال در این عالم شهادت می‌بینیم خدا رهنمودهای لازم را نیز برای انسان بیان اما اختیار انتخاب را به خود انسان واگذار کرده است.

ایمان و معرفت؛ زینت انسان‌ها

رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء با طرح این پرسش که آیا ستارگان برای زینت انسان‌ها آفریده شده‌اند، گفت: خداوند در قرآن می‌فرماید: «إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ»[۴]؛ وقتی آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی این آیه را تفسیر کردند، فرمودند: «این ستاره‌ها زینت انسان نیست، بلکه زینت آسمان‌ها است در صورتی که زینت انسان، ایمان و معرفت است».

وی خطاب به طلاب تأکید کرد: شما طلاب عزیز در این روز آغاز سال تحصیلی حوزه، بدانید که در مسیری بزرگ قدم گذاشتید که انتهای این مسیر همین عالم غیب است و آشنایی با احکام و عقاید که زمینی نیست، اینها همه برای ورود به عالم غیب است، اصلاً اگر می‌شد در منشأ زمین سخن گفت، دیگر قرآن و عترت طاهره لازم نبود و انسان‌ها نیز مانند سایر ملل بر اساس نظم طبیعت زندگی می‌کردند.

شناخت کم مردم از عالم غیب

حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی با انتقاد از اینکه امروزه مردم شناخت کافی به عالم غیب ندارند، گفت: اما خداوند می‌خواهد انسان بر اساس عالم غیب زندگی کند که متأسفانه الان مردم چنین شناختی از عالم غیب ندارند و عالم شهادت را اصل قرار داده‌اند، در صورتی که عالم اصلی عالم غیب است. آنچه اصل و اساس است و خدا ما را به آن دعوت کرده، عالم غیب است؛ قرآن می‌فرماید: «وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ»[۵].

وی اظهار کرد: مسیری که حوزه‌های علمیه و طلاب علوم دینی در پیش گرفته و حرکت می‌کنند، مسیر همین عالم غیب است و شما طلاب عزیز باید قدر بدانید که در این مسیر قرار گرفته‌اید. هر چند ما از جهت اینکه عالم شهادت مبدأ آفرینش بوده به این عالم هم توجه می‌کنیم اما عالم اصلی عالم غیب است.

چهره واقعی علم، الهی بودن آن است

رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء افزود: آیت‌الله‌العظمی جوادی آملی می‌فرمایند: «آنچه در دانشگاه‌هاست یک لاشه از علم است و تا این لاشه به علت فاعلی مرتبط نباشد، نمی‌تواند علم اسلامی باشد»، علوم کنونی مثلاً از حرارت و نور خورشید سخن می‌گوید اما علم الهی می‌گوید «إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ»[۶]، خورشید را خدا آفریده است. ما در حوزه‌های علمیه به خودمان و جامعه چهره الهی علم را نشان می‌دهیم که باید آن چهره از علم را دید.

هدف از علم آموختن باز شدن در عالم غیب است

دکتر مرتضی جوادی آملی هدف از علم آموختن را ورود به عالم غیب دانست و گفت: طلاب عزیز باید اول یک باور در خود ایجاد کنید و بدانید علم واقعی چیست؟ برخی فکر می‌کنند وقتی از ادبیات عرب، صرف و نحو، شروع کردند، این‌ها علم است در صورتی که اینها محملی برای علم است، فکر نکنید که اگر در ادبیات عرب، یا در فقه و فلسفه قوی شدید، دیگر یک عالم و دانشمند حوزوی هستید، اینها نقشه‌های روی پرده است و این علم نیست.

وی تأکید کرد: هدف از این علوم و آموختن‌ها این است که این علوم بابی برای ورود به عالم غیب است تا ما از این طریق بتوانیم وارد عالم غیب شویم.

حجت‌الاسلام والمسلمین جوادی آملی دین را در سه بخش تعریف کرد و گفت: دین مجموعه احکام، اخلاق و عقاید است، پس شامل مباحث فقهی و حقوقی و امثال آن، مباحث اخلاقی و فضایل نفسانی و نیز مسائل عقیدتی یعنی جهان‌بینی ما کلامی، فلسفی، عرفانی و یا وحیانی می‌شود.

در قرآن خواندن به وجود عینی قرآن برسید

این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه بعد از روخوانی قرآن باید انسان به وجود عینی قرآن برسد، اظهار کرد: رسول‌الله(ص) قرآن نمی‌خواند، بلکه حضرت خودشان قرآن بودند، اصلاً قرآن چیزی جدا از پیامبر(ص) نیست و پیامبر(ص) قرآن ناطق است. اما ما باید با وجود کتبی، یا با وجود ذهنی، قرآن را بخوانیم تا از این طریق به وجود عینی قرآن برسیم، اما پیامبر(ص) از جایگاه وحی و حق‌الیقین قرآن را می‌خواندند. بعضی جهان را می‌بینند و نسبت به این جهان یک نگرش زمینی دارند، اما بعضی دیگر ملکوت را مشاهده می‌کنند.

وی افزود: اگر کسی با قرآن باشد، می‌بیند که این قرآن، عین حق است، اما ما چون ضعیف هستیم، آن را خوب نمی‌فهمیم، در صورتی که اگر کتاب لفظی باشد در آن متشابهات، عام و خاص وجود دارد، اما قرآن «ذلک الکتاب» است که در ابتدای سوره بقره آمده است.

چه کسی می‌تواند از قرآن برخوردار باشد؟

حجت‌الاسلام والمسلمین جوادی آملی با بیان اینکه فقط اهل تقوا می‌توانند از قرآن بهره‌مند شوند، بیان کرد: خداوند این قرآن را با عظمت نازل کرده است اما اگر کسی بخواهد از این قرآن برخوردار شود و آن را بفهمد باید تقوا داشته باشد و شرط مهم و اساسی فهم قرآن داشتن تقوا است که خداوند نیز در آیات ابتدایی سوره بقره بیان کرده و می‌فرماید «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ»[۷].

وی ادامه داد: این کتاب الهی برای همه مردم است اما بهره و فهم آن فقط برای اهل تقوا است که خداوند نیز به صراحت در آیات ابتدایی سوره بقره آن را بیان فرموده است.

نشانه تقوا چیست؟

رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء به تبیین ویژگی‌ها و نشانه‌های اهل تقوا پرداخت و گفت: حالا پرسشی مطرح می‌شود که این تقوا چیست؟ اولین ویژگی و صفت اهل تقوا و حتی شرط داشتن تقوا این است که در آیه بعد قرآن می‌فرماید «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ»[۸]؛ قرآن ایمان به غیب را اولین شرط اهل تقوا می‌داند.

وی ادامه داد: قرآن مثل سایر کتاب‌ها نیست که کسی چنین فکری داشته باشد، فهم این کتاب به فرموده خود قرآن تقوا است و اولین ویژگی تقوا هم ایمان به غیب است.

دو بال اهل تقوا/ سالک الی الله کیست؟

حجت الاسلام و المسلمین جوادی آملی با بیان این که قرآن یک چیز زمینی و کتاب زمینی نیست، گفت: شرط فهم قرآن تقوا است و بعد از آن باید جهان نفسانی و روحی و همینطور جهاد علمی داشته باشید تا آن را بفهمید. اجتهاد علمی و جهاد نفسانی دو بال برای حرکت کردن هستند، و اگر یکی از این دو بال را نداشته باشید، باز هم نتیجه ای نصیبتان نمی شود و جز اهل تقوا هم نخواهید بود.

این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه سالک الی الله کیست، اظهار کرد: هر کس در این مسیر سلوکی گام برداشت، سالک الی الله است، چرا که قدم به قدم در مسیری گام برداشته که رفتن به این مسیر را خداوند فرموده است  و این راه را برای ما نشان داده و باز کرده است و فرموده بیایید بالا و زمینی حرکت نکنید.

وی ادامه داد: همه ما باید توجه کنیم که سفر ما یک سفر طبیعی و زمینی نیست، بلکه یک سلوک الی الله است و این سلوک آدابی دارد، راهی دارد، اسرار و معارفی دارد که اگر هر کس به آن وارد شده و آن را انجام دهد به مقصد خواهد رسید. طلاب عزیز نیز باید در ابتدای طلبگی با این نگاه حرکت کنند.

حجت الاسلام و المسلمین جوادی آملی افزود: بدانید این مسیر مسیری است که اگر وارد آن شدید دیگر بوی این مسیر به مشام شما می رسد به نحوی که منبعد دیگر نگاهی به عالم شهادت و طبیعت ندارید و این عالم طبیعت را یک اسباب بازی می بینید، همانطور که یک کودکان وسایل بازی را اسباب بازیی بیش نمی بیند شما نیز این عالم را یک اسباب بازی می بینید.

سالک به جایی می رسد که بوی گناه را متوجه می شود

ایشان اظهار کرد: آیت الله العظمی جوادی آملی فرمودند: «آدم به جایی باید برسد که بوی گناه به استشمامش برسد»، و همیشه به ما می فرمودند در نشست و برخواست های خود با دیگران آنها را استشمام کنید که بدانید نزد چه افرادی و کجا می روید.

آفت طلبگی

حجت‌الاسلام والمسلمین جوادی آملی در پایان خطاب به طلاب، گفت: برای طلاب یک آفت جدی وجود دارد که شما را از درس دور می‌کند؛ اینکه طلبه‌ای که تازه وارد حوزه شده و استعداد درسی خوبی هم دارد، نباید وارد زمینه‌های تبلیغی و کارهای فرهنگی شود، هر چند تبلیغ لازم است اما در دیگر ایام نباید درس را رها و تعطیل کرد.

وی ادامه داد: در حوزه علمیه تهران استعدادهای خوب و درخشانی وجود دارد اما این حوزه موفق نبوده است و علت آن همین آفت است که طلاب را درگیر مسائل تبلیغی کردند. با رفتن به تبلیغ، فضای علمی، ذهنی و فکری شما طلاب مستعد درگیر می‌شود و دیگر ذهن‌تان به درس نیست، حتی اگر کسی در تهران یک امام جماعت شود دیگر با وجود مشغله کاری نمی‌تواند خوب درس بخواند.

.........................
سرویس فرهنگی/ امیرمحسن سلطان احمدی
.........................
پایان پیام/ 268