خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

جمعه ۱۵ تیر ۱۴۰۳
۰:۳۳
در حال بارگذاری؛ صبور باشید

آیت الله جوادی آملی: امت و جامعه‌ای که اهل استغفار باشد، عذاب نمی‌بیند

آیت الله جوادی آملی اظهار داشتند: مادامی که امت، اهل استغفار باشند نه اشخاص وحده! نه اشخاص به تنهایی، بلکه امت و جامعه اهل استغفار باشند آن جامعه عذاب نمی‌بیند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ جلسه درس اخلاق آیت الله العظمی «عبدالله جوادی آملی» به روال هر پنجشنبه در محل نمازخانه بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء در قم برگزار شد.

آیت الله العظمی جوادی آملی در این جلسه در ادامه سلسله مباحث شرح نهج البلاغه حضرت امیرعلیه السلام به شرح هشتاد و ششمین کلمه از مجموعه کلمات قصار نهج البلاغه پرداختند و بیان داشتند: حضرت در این بیان نورانی می‌فرماید: «رَأْی الشَّیخِ أَحَبُّ إِلَی مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ وَ [یرْوَى‏] رُوِی مِنْ مَشْهَدِ الْغُلَامِ»؛ این بیان از یک جمله نورانی دیگر آن حضرت گرفته شده است که حضرت می فرماید، در مسئله تدبیر، رأی و اندیشه، سالمندان مقدم‌اند و در کارهای اجرایی و فعالیت‌های میدانی، جوانان آماده، فعال و به روز، مؤثرتر و مقدم‌اند.

ایشان ادامه دادند: حضرت در اینجا می‌فرماید که آن سالمند ورزیده‌ای که تجارب فراوان را پشت‌سر دارد، رأی، نظر و تدبیرش خیلی بهتر از تدبیر و نظر جوانی است که آن تجارب را ندارد. با این وجود جوانان را در کارهای اجرایی نباید فراموش کرد، همین که از تحصیل فارغ شد باید کار مناسب را در اختیار او گذاشت؛ دوران تحصیلی جوانان نیز باید طرزی باشد که جوان، کارآمد شود، از سوی دیگر مسئولین کشور زمینه کار را برای وی آماده‌ داشته باشند.

معظم له در شرح کلمه هشتاد و هفتم از کلمات قصار نهج البلاغه بیان داشتند: کلمه هشتاد و هفتم این است که حضرت فرمود: «عَجِبْتُ لِمَنْ یقْنَطُ وَ مَعَهُ الِاسْتِغْفَارُ»؛ من تعجب می‌کنم کسی ناامید باشد در حالی که درِ استغفار به روی او باز است!

ایشان ادامه دادند: غیر از معصومین، افراد در زندگی اشتباهاتی دارند گاهی بر اثر ﴿غَلَبَتْ عَلَینا شِقْوَتُنا﴾ گاهی در اثر تقدیم جهالت عملی بر عدل عملی یا جهل علمی بر معرفت علمی، انسان در این جهاد درون غفلت می‌کند و شکست می‌خورد، ولی نباید ناامید بشود، درِ رحمت الهی همیشه باز است. فرمود وقتی استغفار در دست شماست گویی کلید رحمت در دست شماست! هرگز نباید کسی بگوید من از سابقه خودم ناامید هستم، اگر استغفار هست اگر قدرت استغفار هست، اگر ادای حق مردم هست، دیگر جا برای ناامیدی نیست.

آیت الله العظمی جوادی آملی تصریح داشتند: یکی از شرایط اصلی دعا این است که انسان از بیگانه هیچ نخواهد و حتی خود را هم بیگانه بداند. کسی که دعا می‌کند اگر دعای او موحدانه باشد یعنی فقط با خدا گفتگو کند و از او بخواهد، چنین شخصی ممکن نیست دعایش مستجاب نشود. در سوره مبارکه «یوسف» دارد که ﴿وَ مَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُونَ﴾؛ از امام(سلام الله علیه) سؤال می‌کنند که چگونه مسلمان و مومن مشرک می‌شود؟ امام فرمود همین که می‌گوید: «لَولا فَلانٌ لَهَلَکْتُ»؛ اگر فلان کس نبود مشکل ما حل نمی‌شد، یا اول خدا دوم فلان شخص! این شرک است. مگر خدا اولی دارد که در قبالش دوم باشد؟ مگر خدا اولی هست که ثانی داشته باشد؟ او هم اول است هم آخر. فرمود اینکه می‌بینید می‌گویند اگر فلان کس نبود مشکل من حل نمی‌شد این شرک است. اما اگر انسان بگوید خدا را شکر که فلان شخص را وسیله قرار داد تا مشکل من حل بشود این می‌شود توحید. غیر خدا هر که هست و هر چه هست وسیله‌ای است که ذات اقدس الهی آنها را به عنوان وسیله قرار داد و ما را به عنوان توسل به آن وسایل دعوت کرده است.

معظم له در شرح کلمه هشتاد و هشتم از کلمات قصار نهج البلاغه بیان داشتند: وجود مبارک امام باقر از وجود مبارک امیرالمؤمنین(سلام الله علیهما) این حدیث را نقل کرد که حضرت امیر فرمود در زمین دو امان بود که وسیله امنیت و حفظ جامعه را فراهم می‌کرد «كَانَ فِی الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَكُمُ الْآخَرَ فَتَمَسَّكُوا بِهِ»؛ دو وسیله امان بود که با آنها هرگز عذاب نازل نمی‌شود و نمی‌شد که یکی رحلت کرده است دیگری مانده است؛ اما اوّلی که رحلت کرده است وجود مبارک پیغمبر(علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) است که تا حضرت بود عذاب نازل نمی‌شد. و دومی «وَ أَمَّا الْأَمَانُ الْبَاقِی فَالاسْتِغْفَارُ» مادامی که امت، اهل استغفار باشند نه اشخاص وحده! نه اشخاص به تنهایی، بلکه امت و جامعه اهل استغفار باشند آن جامعه عذاب نمی‌بیند.

ایشان ادامه دادند: این گرانی‌ها، قحطی‌ها، کم‌آبی‌ها، خشکسالی‌ها، برخی از بیماری‌ها، اینها عذاب است. اگر جامعه، جامعه دینی باشد ذات اقدس الهی اینها را هدایت می‌کند به کشف بیماری، به کشف داروی شفابخش، به کشف درمان، آن وقت این جامعه مصون می‌ماند، یا دفع خطر می‌شود یا رفع خطر.

..........................
پایان پیام/ 167