خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

جمعه ۷ دی ۱۴۰۳
۴:۰۰
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۲ بهمن
۱۳۹۸
۱۸:۴۹:۰۹
منبع:
اختصاصی ابنا
کد خبر:
764337

تکذیب خبر شهادت شیخ زاکزاکی

اخباری که امشب در فضای مجازی در مورد شهادت شیخ ابراهیم زکزاکی منتشر شده، کذب است.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ ساعتی پیش (شامگاه امروز 2 بهمن 1398) خبری در فضای مجازی منتشر شد که حاکی از شهادت حجت الاسلام والمسلمین شیخ «ابراهیم زاکزاکی» رهبر جنبش اسلامی شیعیان نیجریه است.

بنا بر اطلاع خبرنگار ابنا در نیجریه، شهادت شیخ ابراهیم زاکزاکی در زندان و بر اثر جراحات و مشکلات باقیمانده در بدن وی کذب است.

البته اوضاع سلامتی ایشان بسیار وخیم است و هر لحظه امکان از دنیا رفتن این روحانی شیعه خدوم می رود؛ ولی تاکنون این اتفاق رخ نداده است.

بویژه پس از انتقال شیخ زاکزاکی و همسرش از حبس خانگی به زندان در روز 14 آذر 1398 وضعیت سلامتی آنها ابهام بیشتری یافت.

                    

* شیخ ابراهیم زاکزاکی کیست؟

حجت الاسلام والمسلمین شیخ ابراهیم یعقوب زاکزاکی (انگلیسی: Ibrahim Yaqoub El Zakzaky) یک روحانی شیعه، مصلح انقلابی، رهبر سازمانی موسوم به "جنبش اسلامی نیجریه" و عضو مجمع عمومی مجمع جهانی اهل بیت(ع) است.

• تولد و تحصیلات

وی در پنجم می ۱۹۵۳ میلادی (۱۵ اردیبهشت ۱۳۳۲) در شهر "زاریا" در ایالت "کادونا" واقع در شمالِ غربی نیجریه به دنیا آمد.
ابراهیم زاکزاکی پیش از دانشگاه، دو سال در مدرسه استانی عربی و چهار سال (۱۹۷۵–۱۹۷۱) در مدرسه معروف مطالعات عربی در کانو درس خوانده بود. آموزش اولیه اسلامی- قرآنی را نزد علمای مختلف در حوزه‌های علمیه زاریا به پایان رسانده بود.
در سال ۱۹۷۹ در رشته اقتصاد از دانشگاه احمد بلو لیسانس گرفت.
وی همچنین پس از استبصار، به دلیل انگیزه های مذهبی به تحصیلات دینی شیعی نیز پرداخت.

• فعالیت سیاسی

زاکزاکی از بدو ورود به دانشگاه فعالیت سیاسی را آغاز کرد. سال‌های ۱۹۷۷ و ۱۹۷۸ میلادی رییس انجمن دانشجویان مسلمان نیجریه در پردیس اصلی "دانشگاه احمدو" بود. وی در سال ۱۹۷۹، معاون امور بین‌الملل کمیته ملی همین انجمن شد.
زاکزاکی از چهره‌های اصلی اعتراض‌های سراسری دانشجویی بود که می‌خواستند قوانین شرع در بازبینی قانون اساسی نیجریه لحاظ شود. فعالیت زاکزاکی در دوران دانشجویی به دانشگاه محدود بود، اما بعد از فارغ‌التحصیلی به شهرها و روستاها گسترش یافت.

• انقلاب اسلامی و تأثرپذیری از امام خمینی(ره)

چیزی به پایان دوران دانشجویی زاکزاکی نمانده بود که انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد. وی در این زمان جنبشِ اسلامیِ نیجریه را تحت تأثیر امام خمینی(ره) تأسیس کرد.
وی درباره این تأثیر می گوید: «همیشه در ذهنم بود شرعیات اسلام را که پس از سقوط عثمانی در یک قرن پیش کمرنگ شده بود، دوباره در جامعه عملی کنم. اما نمی‌دانستم چطور این کار را انجام دهم؟ و اگر حرکتی کنم ثمر می‌دهد یا نه؟ تا اینکه یک روز سر کلاس یک استاد آمریکایی، وی تفاوت "قدرت" و "نفوذ" را برایمان تدریس کرد. او مثال زد که "در ایران شاه قدرت دارد اما خمینی در میان مردم نفوذ پیدا کرده است". یادم هست استاد آن روز (KH) اول نام امام را روی تخته نوشت و درس را شروع کرد تا در مورد نفوذ یک شخصیت بین مردم بیشتر صحبت کند. این اولین باری بود که نام ایشان را می‌شنیدم و شناختی از ایشان نداشتم.... آن ایام روزنامه خیلی کم پیدا می‌شد. یک روز یکی از روزنامه‏های نیجریه عکسی از امام در فرانسه را منتشر ‌کرد در حالی که ایشان مشغول خواندن نماز بودند. این عکس تأثیر زیادی بر مردم نیجریه ‌گذاشت. من آن عکس را از روزنامه جدا کرده، تعدادی چاپ کردم و به تمام دیوارهای دانشگاه چسباندم. یکی دیگر هم به دیوار اتاقم زدم... یک روز به پایتخت نیجریه رفتم که سفارت ایران در آنجا بود. داخل شدم و از کارکنان پرسیدم شما عکس امام خمینی را دارید؟ آنها ‌گفتد: نه، اما دانشجویی یک عکس را چاپ کرده، می‌توانید از او بگیرید.» آن‌ها نمی‌دانستند خود شیخ این کار را کرده است.

• ملاقات با امام خمینی(ره)

شیخ در زمان حیات امام راحل دو مرتبه با ایشان ملاقات ‌کرد:

بار اول در بهمن سال 1358 و در سالگرد اولین پیروزی انقلاب، شیخ و دو نفر دیگر انتخاب ‌شدند تا برای جشن پیروزی به ایران بروند. آنها با امام ملاقات ‌کردند. او درباره این دیدار می‏گوید: «وقتی به ملاقات ایشان رفتم نمی توانستم در چشم امام نگاه کنم. با دیدن ایشان قلبم منقلب شد و فقط اشک می‏ریختم...» امام(ره) یک قرآن به شیخ هدیه داد و تشویقش ‌کرد که برای تبلیغ در نیجریه حرکت کند... «بعد از اینکه برگشتم با استفاده از چیزهایی که در ایران دیدم گفتم حالا باید در نیجریه تبلیغ را آغاز کنم؛ زیرا وقتی امام خمینی می‌تواند پیروز شود پس ما هم می‌توانیم... وقتی چهره امام را از نزدیک دیدم و به کشورم برگشتم چندین هزار نفر از اقصی نقاط نیجریه به دیدن من آمده بودند تا بپرسند من در ایران چه دیده ام و امام خمینی(ره) چگونه شخصیتی بوده است؟ در آن روزها مرا به دانشگاهی که سالن بسیار پرظرفیتی داشت، دعوت کردند تا در مورد سفرم به ایران و ماهیت انقلاب اسلامی در ایران صحبت کنم که در آن مراسم از شدت ازدحام و جمعیت شیشه های آن سالن شکست. من در آن مراسم هر وقت که می‏خواستم جمله‏ای درباره امام(ره) ادا کنم، بغض گلویم را می‏گرفت. یکی از دوستانم آنجا به من گفت: "این حرارت را در قلبت نگه دار و به مرور به جامعه نیجریه تزریق کن." من هم همین کار را انجام دادم».

بار دوم در سال 1368 در بیمارستان و قبل از رحلت ایشان بود. وی می‏گوید: «یک ضبط کوچک با خودم به داخل اتاق امام(ره) بردم و هر چه امام فرمودند را ضبط کردم. وقتی به نیجریه برگشتم در هر جمعی که حاضر می‌شدم صحبت‌های ایشان را برای مردم توضیح می‌دادم. حتی نزد چند تن از علمای آنجا نیز رفتم و گفتم شما هم باید صحبت کنید و برای اسلام قیام کنید تا دوباره اسلام به کشورمان برگردد. اما آنها گفتند: تو الان جوانی و چیزی نمی فهمی! اگر بخواهی این کارها را بکنی با دولت درگیر می شوی. توصیه می‏کنیم خودت را کنار بکش!».

• گرایش به تشیع

وی درباره شیعه شدن خود می‏گوید: «وقتی انقلاب اسلامی ایران را دیدم با خودم عهد کردم هر مذهبی که امام خمینی دارد من هم پیرو همان شوم؛ زیرا ایشان راه درست و مستقیم را طی می‌کنند».
اما وی پس از شیعه شدن، تقیه می‏کرد و تا مدتها اجازه نداد کسی متوجه این امر شود. همچنین هیچ‌گاه به کسی نگفت "شیعه شو چون من شیعه شدم". بلکه شیوه‌ ایشان این بود که در سخنرانی‌ها سؤالی در ذهن مردم ایجاد می‌کرد، مثلا اینکه "چرا بعد از رحلت پیامبر(ص) امامت به امام علی(ع) نرسید؟" مردم می‌رفتند دنبال جواب این سؤال و جستجو می‌کردند و به واسطه آن شیعه می‌شدند. یا اینکه نهج البلاغه را تفسیر می‌کرد و کتاب‌های مناسبی را به عنوان منابع معرفی می‌کرد. شیخ زاکزاکی قدم به قدم جلو رفت تا اینکه امروز مذهب شیعه در نیجریه شناخته شده و چندین میلیون شیعه در نیجریه داریم. او به مرور از میزان تقیه‏ای که داشت کم کرد و به هر میزان که از تقیه‏ اش کاسته می ‏شد، گرایش مردم هم به جریان بیشتر می‏ شد. رفته رفته حرکت اسلامی شیخ مورد استقبال مردم قرار گرفت و هوادارن او روز به روز بیشتر شدند.
او می‏گفت: «37 سال پیش که حرکت را شروع کردیم، جمعیت ما به 27 نفر رسیده بود و خوشحال بودیم که به این تعداد رسیده‏ ایم».
هم اکنون گفته می شود که بر اثر فعالیت های وی، حدود ده میلیون نفر در نیجریه شیعه شده ‏اند. این در حالی است که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز حرکت شیخ زاکزاکی، حتی یک شیعه بومی نیز در این کشور حضور نداشت.
برگزاری دسته های بسیار بزرگ عزاداری تاسوعا، عاشورا، شیرخوارگان حسینی و اربعین، جشن های میلاد پیامبر(ص) و عید غدیر (به مدت سه روز) و نیز راهپیمایی روز جهانی قدس به شکلی با شکوه و البته آرام و مسالمت‏ آمیز، از مشخصه‏ های فعالیت سازمان شیخ زاکزاکی بود.

• زندگی شخصی

همسر شیخ زاکزاکی «زینت‌الدین ابراهیم» نام دارد. وی خانمی مدیر و مدبر است که بسیاری از فعالیت های شیخ را نیز مدیریت می‏کرد و می‏کند. وی در جریان حمله به منزل شیخ مورد اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شد. او از آن زمان تاکنون به همراه شیخ در حبس است.
شیخ زاکزاکی ۹ فرزند داشت که هفت نفر آنان پسر و دو نفرشان دختر بوده است. سه پسرش در سال ۲۰۱۴ هنگام راهپیمایی روز قدس به دست نظامیان نیجریه به شهادت رسیدند و سه پسر دیگر در جریان حمله به منزل وی و حسینیه بقیة الله(عج).
هم اکنون از فرزندان شیخ زاکزاکی و خانم زینت ‏الدین، تنها یک پسر به نام «محمد» و دو دختر به نام‌های دکتر «نصیبه» و «سهیلا» باقی مانده است.

• خصوصیات فردی و شخصیتی شیخ زاکزاکی

شیخ ابراهیم زاکزاکی نمونه ای از یک مسلمان واقعی و عامل به اسلام ناب است. جلوه های مختلف سبک زندگی اسلامی در گوشه گوشه زندگی ایشان قابل مشاهده می ‏باشد. ایشان بسیار متواضع، اهل دعا و سلوک، عامل به تهجد و اعمال عبادی، دارای ارتباط نزدیک و عاطفی و حتی شوخی و گپ و گفت با عامه مردم است. با همسر و فرزندان نیز بسیار مهربان است و هیچیک از فرزندان او به یاد ندارند که از وی پرخاش شنیده باشند. وی حتی هم اکنون در حبس سه ماه رجب، شعبان و رمضان را روزه ‏دار است و علاوه بر آن در طول سال نیز دوشنبه و پنجشنبه هر هفته را روزه می‏ گرفت و عده زیادی از مردم به او اقتدا کرده و بر سر سفره او افطار می‏ کردند.
نتیجه اینکه شخصیت ایشان جذاب و فوق العاده محبوب است؛ حتی در بین مسیحیان و اهل سنت نیجریه.

• فعالیت‏های خیریه و عام‏المنفعه حرکت اسلامی نیجریه

سازمان "جنبش اسلامی نیجریه" ـ یعنی سازمان تأسیس شده به وسیله شیخ زاکزاکی ـ بیش از هر چیز یک جمعیت فرهنگی و خدمت‏رسان به مردم است. به عنوان مثال، بخش‏های امدادی و بهداشتی دارد که پزشکان و اساتید دانشگاه که یاران آقای زاکزاکی هستند در آنها به خدمت رسانی مشغولند؛ بخش خیریه و کمک های مردمی دارد؛ بخش رسانه ای دارد؛ سوادآموزی دارد؛ علم آموزی و کارآفرینی برای آنها بسیار مهم است؛ کلاس‏های منظم قرآن و نهج البلاغه دارد و...
هیچ فردی عضو جنبش اسلامی نیست مگر این که آن سازمان مسئله اشتغالش را حل کرده است. لذا اعضای این جمعیت همه شغل دارند و کسی دربین شیعیان بیکار و فقیر نیست، در حالی که 70 درصد مردم نیجریه زیر خط فقر زندگی می‎کنند.

• فعالیت زنان

تا پیش از شروع حرکت اسلامی، زنان حضور پررنگی در جامعه نیجریه نداشتند؛ اما شیخ زاکزاکی نقش مهمی در مورد نقش زنان، آموزش احکام شرعی به آنان و حضور آنها در جامعه داشت.
تا قبل از آن زنان حق نداشتند در هیچ فعالیتی حتی دینی شرکت کنند. حتی به مسجد نمی توانستند بروند. اما بعد از شروع حرکت اسلامی شیخ، او گفت زنان هم باید فعالیت کنند و به لحاظ فرهنگی و سیاسی وارد جامعه شوند. وی تفکرات سابق را کنار زد و البته این کار بسیار سخت بود.
بانوان نیجریه حتی نمی‌دانستند باید چگونه حجاب داشته باشند! آنان وقتی ازدواج می کردند فقط یک شال روی شانه خود می‏انداختند و اینگونه معلوم می‏شد که فلان زن متأهل است. اما کسانی که متأهل نبودند همان شال را هم نمی‌گذاشتند. بعد از دعوت شیخ، کم کم زنان پارچه‏ای شبیه مقنعه بر سر خود گذاشتند. البته زنان نیجریه قبلا حجاب داشتند اما استعمار انگلیس حجاب را از بین برد بودند و زنان جوان و نسل‏های بعد چیزی از رعایت حجاب بلد نبودند. اما هم‏ اکنون خانم‏های زیادی حجاب دارند. قبلا کسی حجاب داشت عده‌ای او را مسخره می‌کردند و حتی به او سنگ می ‏زدند، یا حجاب را از سر زنان می‏کشیدند! اما مردم به پشتوانه حرکت اسلامی شیخ استقامت کردند و الان حجاب در بین زنان بسیار فراگیر شده است.

• زندان و حبس

با وجود فعالیت های مسالمت آمیز شیخ زاکزاکی، وی بارها و بارها به اتهام فتنه و اخلال در نظم عمومی زندانی شد. همه حکومت‌های نیجریه ـ از اوباسناجو و شاجاری و بوهاری گرفته تا بابانگیدا و آباچا ـ او را حبس کرده‌اند و سالها در ۹ زندان کشور به سر برده است.

• بوکوحرام

تقریباً به موازات رشد جنبش اسلامی نیجریه، حرکت دیگری نیز به نام اسلام در این کشور ایجاد شد؛ اما درست بر عکس آن!
حرکت "بوکوحَرام" (به زبان هوسا به معنی: تحصیل غربی حرام است) با نام رسمی "جماعة اهل السنة للدعوة و الجهاد" یک گروه شورشی و جهادی اسلامی در شمال نیجریه است که خواستار تعطیلی تمامی مدارس نوین و تحمیل قوانین ارتجاعی و سلفی بر تمامی ایالت‏های نیجریه است. این گروه که در نیجر، چاد و شمال کامرون نیز فعال است با شبکه تروریستی "القاعده" ارتباط داشت اما در سال ۱۳۹۴ با «ابوبکر بغدادی» خلیفه داعش بیعت کرد و نام خود را به "ولایت غرب آفریقای دولت اسلامی" تغییر داد.
به اعتقاد برخی ناظران، یکی از اهداف تأسیس این گروه، توقف حرکت اصیل، عقلانی و آرام شیخ زاکزاکی از طریق بدنام کردن اسلام و جنبش‏های اسلامی بود.
جالب اینکه بوکوحرام که مخالف تحصیلات مدرن است و نیز با ربودن دختران محصل تلاش می‏کند آنان را از عرصه جامعه خارج نماید، دقیقا رفتارها و شعارهایی مخالف جریان جنبش اسلامی از خود به نمایش می‏گذارد که تأکید بر سوادآموزی، فراگیری آموزش و مشارکت زنان در جامعه دارد.

• توطئه ‏های خارجی

علاوه بر وهابیون داخلی، بوکوحرام و مخالفان سیاسی شیخ زاکزاکی، نقش دشمنان خارجی اسلام نیز در مخالفت با جنبش اسلامی بسیار بارز است. آل‏سعود و مزدوران وهابی آن از این حرکت بسیار خشمگین هستند و تلاش زیادی برای مقابله با آن به خرج داده و می‏دهند. رژیم اسرائیل نیز در آفریقا و نیجریه نفوذ زیادی دارد. صهیونیست‏ها تلاش دارند که نفوذ خود را در این کشور بیشتر کنند تا از منابع آن استفاده نمایند؛ همان کاری که در سده‌های گذشته کشورهای استعماری ‌کردند. نیجریه سرشار از ذخایر زیرزمینی است. به طور مثال در حوزه انرژی هشتمین کشور دارای منابع گاز طبیعی در جهان است. از سوی دیگر، ارتش نیجریه دارای روابطی نزدیک با رژیم صهیونیستی است. طبعاً این رژیم وجود جریانی که طرفدار انقلاب اسلامی و آرمان آزادی قدس شریف باشد را متضاد با منافع خود می‏داند.
عجیب اینکه رئیس ستاد مشترک ارتش نیجریه پیش از عملیات حمله به منزل شیخ زاکزاکی و حسینیه بقیه ا... زاریا سفری به اسرائیل داشت و با برخی مقامات موساد و ارتش این رژیم جلساتی برگزار کرد.

• حمله روز قدس و شهادت سه پسر

روز جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۳ (٢٧ رمضان ١٤٣٥ ـ ۲۵ جولای ۲۰۱۴) مردم روزه دار شهر "زاریا" واقع در "ایالت کادونا" در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان پس از برگزاری نماز جمعه همگام با دیگر مسلمانان و آزادیخواهان جهان برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین و غزه، راهپیمایی روز قدس را برگزار کردند.
اما این راهپیمایی آرام با حمله نیروهای نظامی منطقه روبرو شد. در اواخر راهپیمایی و در هنگام بازگشت مردم، برخی از سربازان ارتش نیجریه در اقدامی عجیب از پشت به صفوف راهپیمایی‏کنندگان تیراندازی کردند. آنان همچنین راهپیمایانی که پس از تیراندازی فرار می‏کردند را تحت تعقیب قرار داده و به سمت آن‌ها شلیک کردند.
این هجوم ناجوانمردانه منجر به شهادت بیش از 30 نفر از شیعیان روزه‏دار و زخمی شدن حدود 180 شخص دیگر شد. نیروهای امنیتی همچنین ده‌ها نفر از شرکت‌کنندگان در راهپیمایی را نیز بازداشت کرده‌اند.
«احمد زاکزاکی»، «حامد زاکزاکی» و «محمود زاکزاکی» سه فرزند شیخ ابراهیم زاکزاکی در این حادثه شهید شدند و «علی حیدر زاکزاکی» دیگر فرزند او مجروح شد. احمد و حامد در یکی از دانشگاه‏های چین تحصیل می‏ کردند و محمود نیز در حوزه علمیه بیروت به دروس دینی اشتغال داشت.
به گزارش خبرنگار ابنا از نیجریه، پیش از روز قدس، ارتش با تانک و خودروهای نظامی از پایتخت این کشور به زاریا آمده بود و این نشان دهنده آن است که حمله به راهپیمایی، هدفمند و از پیش طراحی شده بود.

• حمله دوم و شهادت سه پسر دیگر

روز یکشنبه ۲۲ آذر 1394 (اول ربیع الاول 1437 و 13 دسامبر 2015) نیروهای ارتش نیجریه در یک برنامه از پیش تعیین شده به سه مرکز تجمع شیعیان این کشور ـ شامل " حسینیه بقیة الله"، "دارالرحمة" و "منزل شیخ ابراهیم زاکزاکی" ـ در شهر زاریا یورش بردند.
حمله به حسینیه، طی برگزاری مراسم تغییر پرچم‌های سیاه با پرچم‌های سبز ـ که به مناسبت حلول ماه ربیع‌الاول روی آنها عبارت «لبیک یا رسول الله» درج شده بود ـ انجام شد. مراسم تغییر پرچم‌های سیاه با پرچم‌های سبز، مراسم جدیدی نیست، بلکه هرساله برگزار می‌شود.
در آن حمله حدود 1000 نفر از شیعیان نیجریه به شهادت رسیدند که سه فرزند شیخ زاکزاکی نیز جزء شهدا بودند؛ «علی حیدر زاکزاکی»، «حمد زاکزاکی» و « حُمید زاکزاکی».
خود شیخ نیز ۴ گلوله خورد و زخمی شد. همسرش نیز مجروح شد. سپس هر دو بازداشت و به محلی نامعلوم تحت نظر ارتش نیجریه منتقل شدند.
ارتش نیجریه در آن زمان علاوه بر یورش به حسینه و منزل شیخ زاکزاکی در شهر زاریا، ‌به دفاتر مرکزی شیعیان در شهر سوکوتو نیزحمله کرد.
ارتش نیجریه برای برملا نشدن ابعاد گسترده این جنایت بسیاری از اجساد شیعیان مظلوم را سوزانده و یا در گورهای دسته‏جمعی دفن کردند.
رسانه‌های دولتی نیجریه و رسانه‌های غربی پوشش‌دهنده حمله به حسینیه بقیة الله(عج) به نقل از ارتش نیجریه در یک توجیه مضحک برای این کشتار وحشیانه مدعی شدند که کاروان رئیس ستاد مشترک ارتش در حال عبور از کنار حسینیه شیعیان در شهر زاریا بود و شیخ زکزاکی در حال سخنرانی در این مراسم بوده و طرفداران وی مانع عبور کاروان نظامی شده‌اند و نظامیان ارتش نیز به روی آن‌ها آتش گشوده اند!
این توجیه احمقانه در حالی است که به گفته شاهدان محلی نیروهای ارتش با برنامه قبلی به خانه زاکزاکی و حسینیه یورش برده‌اند. از سوی دیگر سؤال اینجاست چرا ارتش نیجریه به جای مبارزه با گروه تروریستی بوکوحرام که آسایش و امنیت مردم نیجریه را با کشتارهای روزانه سلب کرده است به شیعیان حمله می‌کند؟
نکته تاسف بار این جنایت در این است که هیچ یک از سازمان‌های مدعی حقوق بشری اعتراض جدی به این جنایت نکردند و با سکوت خود عملا این جنایت ضد بشری را تائید کردند.

• محکومیت ارتش و عدم تمکین به رأی دادگاه

از آن زمان تاکنون بازداشت غیر قانونی شیخ زاکزاکی اعتراضات زیادی را در جهان برانگیخته است.
در ۲ دسامبر ۲۰۱۶، دیوان عالی نیجریه دستور آزادی فوری شیخ زاکزاکی از بازداشت را صادر و حکم کرد که باید به او و همسرش غرامت داده شود. قاضی این دیوان استدلال دولت مبنی بر "تحت الحفظ بودن وی برای محافظت از او" را رد کرد.

• شهادت تعداد زیادی از مردم نیجریه در اعتراض به زندان

در طول چهار سال حبس غیر قانونی شیخ در شرایط غیر انسانی، صدها تظاهرات و تجمع در نیجریه و کشورهای دیگر برگزار شده است.
تظاهرات در نیجریه بارها به خشونت کشیده شده و تعداد زیادی شهید، مجروح یا بازداشت شده اند.
طرفداران شیخ اعلام کرده اند که تا زمانی که از آزادی او اطمینان پیدا نکنیم، این تظاهرات ادامه دارد؛ چرا که او به درمان فوری و اعزام به خارج از کشور نیاز دارد.

• بیماری های گوناگون شیخ

رهبر جنبش اسلامی نیجریه در جریان حمله ارتش نیجریه به محل اقامت او در سال 2015 میلادی، بینایی یکی از چشم‌هایش را از دست داد. او همچنین در حبس چندین بار سکته کرد و به بیماری فشار خون بالا و نیز مسمومیت سُربی مبتلاست.
دکتر «سید نادر مصطفوی» متخصص مسمومیت و عضو تیم پزشکی مشاور شیخ ابراهیم زاکزاکی، در خصوص بیماری ایشان گفت: شیخ زکزاکی دچار مشکلات متعدد پزشکی هستند. مطابق شرح حالی که از طریق دخترش به‌دست من رسیده و حاوی اعداد و ارقامی درباره آزمایش سطح سرب در خون اوست، این اعداد و ارقام به قدری بالاست که شاید بتوان گفت یک معجزه رخ داده که ایشان هنوز زنده است! اولین سطح سرب ایشان به طور تقریبی 170 بود و این سطح سه هفته بعد به 230 رسیده بود که این سطح سرمی سرب با جذبی که از گلوله یا ترکش باقیمانده اتفاق می‌افتد ممکن است به‌وجود بیاید ولی قویا معتقدم باید درباره میزان رشد سطح سرب خون با یک منبع سرب قوی‌تر روبرو باشیم که می‌تواند از مسیر خوراکی یا تزریقی و یا به هر شکلی در حال حاضر ایشان یک منبع سرب دریافت می‌کند و ما هم نمی‌دانیم به چه شکلی.
این پزشک متخصص مسمومیت تصریح کرد: در علائمی که دختر ایشان به من اعلام کرد خواب‌آلودگی، کاهش سطح هوشیاری و اختلال حرکتی در اندام‌های ایشان به صورت ضعف عضلانی است که علائم خطرناکی می‌باشد و در سطوح بالای 100 سرب اورژانس می‌شود یعنی وقتی بیمار سطح سرمی بالای 100 و همچنین کاهش سطح هوشیاری و یا اختلال شناختی به شکلی که متوجه زمان و مکان نشود و یا اشخاص را نشناسد داشته باشد، نیازمند درمان اورژانسی برای پایین‌آوردن سطح سرمی سرب است.
مصطفوی خاطر نشان کرد: ایشان باید در حالت اورژانس و شاید یک درجه بالاتر از اورژانس در مرکزی که امکانات درمان مسمومیت با سرب در آنجا مهیا باشد بستری شود وگرنه سِیر بیماری به سمت عمیق‌تر شدن کاهش سطح هوشیاری، تشنج و مرگ پیش خواهد رفت.
وی ادامه داد: نمی‌توانیم زمان پیش‌بینی کنیم که آیا این اتفاقات یک ساعت دیگر، یک‌ماه و یا چندماه دیگر می‌افتد ولی معتقدیم با این سطوحی که به من گزارش شده؛ بحث اورژانسی است و باید قدر ساعت‌ها در نظر گرفته شود و حتی زمان را به روز هم نمی‌شود گسترش داد و باید به ساعت و به سرعت این سطح سرمی سرب پایین آورده شود وگرنه دچار عوارض مغزی و منجر به فوت خواهد شد.
این عضو تیم پزشکی مشاور درباره بیماری رهبر جنبش اسلامی نیجریه تصریح کرد: چه بسا حتی اگر الان هم درمان را بلافاصله شروع کنند، خیلی از عوارضی که به‌علت مسمومیت با سرب اتفاق افتاده بهبود پیدا نکند ولی حداقل پیشرفت هم نکند. البته ایشان در موارد بیماری‌های دیگرشان هم در وضعیت اورژانس قرار دارد؛ وضعیت فشار چشم ایشان که به من گزارش کردند که البته ظاهرا یک چشم ایشان قبلا تخلیه شده بوده و فشار چشمی که بینایی دارد بالاست و این هم خود یک وضعیت اورژانسی است. ایشان در وضعیت ستون فقرات و گردن نیز مشکل داشته و همچنین بیماری‌های همراه دیگر دارد که من به علت تمرکز درباره مسمومیت با سرب، جزئیات وضعیت آنها را نمی‌دانم.
مصطفوی اظهار کرد: درباره مسمومیت ایشان با سرب تأیید می‌کنم که وضعیت وی اورژانسی است و نیاز به درمان دارد و درمان هم خیلی پیچیده نیست. واقعا اگر عزم وجود داشته باشد به سرعت می‌شود درمان را شروع کرد و جلوی مرگ را گرفت.

• اعزام درمانی نافرجام به هندوستان
حجت‌ الاسلام والمسلمین شیخ ابراهیم زاکزاکی بعد از چهار سال حبس خانگی و تحمل بیماری های گوناگون، سرانجام با فشارهای افکار عمومی جهان، توانست از نیجریه خارج و برای مداوا به هندوستان برود. دادگاه عالی ایالتی "کادونا" روز دوشنبه 14 مرداد 1398 به ریاست قاضی «داریوس خُبو» (Darius Khobo) برای سومین بار جهت بررسی درخواست اعزام به خارج جهت درمان تشکیل جلسه داد. آن دادگاه، با رد ادعای نماینده دولت ایالتی مبنی بر وجود امکانات برای معالجه آقای زاکزاکی در داخل کشور، با تقاضای وکلای شیخ جهت درمان شیخ در بیمارستان پیشرفته ای در "دهلی نو" موافقت گردید.
اما متأسفانه به دلیل دروغ های دولت نیجریه که دولت هند و کارشکنی در هندوستان، امکان درمان امن و مطمئن برای وی ایجاد نشد و رهبر جنبش اسلامی نیجریه بامداد روز جمعه 25 مرداد 1398 از فرودگاه دهلی به مقصد کشور "اتیوپی" و سپس به "ابوجا" پایتخت نیجریه عزیمت نمود و دوباره به حبس خانگی منتقل شد.
بنا بر اعلام شیخ زکزکی، مقامات دولت نیجریه، اطلاعات نادرستی درباره وضعیت جسمانی وی به دولت هند منتقل کردند. همچنین پزشکانی که بر اساس توافق قبلی، باید وی را مداوا می کردند نتوانستند وی را در بیمارستان "مدانتا"ی دهلی ملاقات کنند. همچنین، دولت نیجریه با "تروریست" معرفی کردن شیخ به دولت هند، موجب شد که وی در بیمارستان تحت محدودیت های شدید امنیتی قرار بگیرد؛ محدودیت‌هایی که حتی در نیجریه هم وجود نداشت!

• انتقال شیخ زاکزاکی از حبس خانگی به زندان

در روز 14 آذر 1398 شیخ ابراهیم زاکزاکی به همراه همسرش، به جای پیگیری درمان، به زندان مرکزی ایالت "کادونا" در نیجریه منتقل شدند. قاضی پرونده شیخ زاکزاکی مدعی شده که تصمیم برای انتقال رهبر جنبش اسلامی نیجریه و همسرش از منزل به زندان برای سهولت دسترسی پزشکان و وکلا به آنها صورت گرفته است!
اما کمیسیون حقوق بشر اسلامی این انتقال را در حکم امضای حکم اعدام شیخ زاکزاکی دانسته است. در بیانیه این کمیسیون آمده است: «حکم دادگاه عالی ایالت کادونا برای انتقال بازداشت زاکزاکی و همسرش از سازمان امنیت داخلی نیجریه به زندانی در داخل این ایالت، چرخشی نگران‌کننده در آزار و اذیت آنها به شمار می‌رود که از سال 2015 میلادی حبس شده‌اند... طرح اتهامات علیه شیخ زاکزاکی با هدف سلب مسئولیت از دولت بابت حمله سیاسی به رهبر جنبش اسلامی نیجریه و طرفداران او صورت گرفته است... انتقال فردی با این وضعیت سلامت به زندان عملاً به معنای امضای حکم اعدام او است».

• آخرین وضعیت شیخ در گفتگو با دکتر شجره

در ارتباط با آخرین وضع شیخ زاکزاکی، دیروز 30 آذر 1398 گفتگویی با دکتر «مسعود شجره» رئیس کمیسیون حقوق بشر اسلامی (مستقر در لندن) انجام شده که مشروح آن از نظر می‌گذرد:
* همانطور که می‌دانید اخیراً «شیخ زاکزاکی» رهبر نهضت اسلامی نیجریه به همراه همسرش به بیمارستان مرکزی ایالت «کادونا» منتقل شده است. این درحالی است که رهبر نهضت اسلامی نیجریه از بیماری‌های فراوانی رنج می‌برد که پزشک معالج وی نیز بدان اشاره کرده است. لطفاً توضیحاتی را در خصوص آخرین وضعیت «شیخ زاکزاکی» ارائه بفرمایید؟
ــ بله؛ شیخ زاکزاکی به تازگی به زندان مرکزی ایالت «کادونا» منتقل شده است. در این خصوص باید گفت که زندان مذکور فاقد استانداردهای مورد نیاز برای حفظ سلامت زندانیان است. جای هیچ شکی در این مسأله نیست. زندان «کادونا» در واقع، یکی از خطرناک‌ترین زندان‌ها نه تنها در نیجریه که در سطح آفریقا، محسوب می‌شود.
افرادی که به زندان «کادونا» منتقل می‌شوند، جملگی با شرایط بدی مواجه هستند. در خصوص شیخ زاکزاکی نیز همین مسأله صادق است. شیخ زاکزاکی درحالی به زندان «کادونا» منتقل شد که دادگاه نیجریه تحت هیچ شرایطی مجوز اعزام وی به بیمارستان برای درمان و مداوا را صادر نکرد. از دیدگاه ما شیخ زاکزاکی با شرایط کاملاً اضطراری مواجه بوده و هست و می‌بایست به بیمارستان منتقل می‌شد، اما با تصمیم دولت نیجریه وی به زندان «کادونا» انتقال یافت.
* آیا پیگیری‌های کمیسیون حقوق بشر اسلامی لندن که حضرتعالی مسئولیت اداره آن را برعهده دارید، تاکنون پیشرفتی در پرونده «شیخ زاکزاکی و همسرش و همچنین شیعیان نیجریه حاصل کرده است؟ این کمیسیون در مسیر پیگیری‌های خود در خصوص وضعیت شیخ زاکزاکی با چه موانعی تاکنون مواجه شده است؟
ــ علیرغم اینکه کمیسیون اسلامی حقوق بشر لندن پیگیری‌های زیادی را در خصوص وضعیت شیخ زاکزاکی انجام داد، اما متأسفانه این پیگیری‌ها با وجود گذشت زمانی بسیار، به نتیجه مثمرثمری منجر نشد. ما تلاش زیادی کردیم تا شیخ زاکزاکی به دلیل شرایط وخیم جسمانی به بیمارستانی در خارج از نیجریه منتقل شود، اما این اتفاق نیفتاد.
ما تلاش بسیاری کردیم تا اسناد و مدارک مورد نیاز برای بیرون آوردن شیخ زاکزاکی از زندان را تهیه کنیم تا بتوانیم وی را از زندان خارج کنیم. متاسفانه زمان بسیاری صرف شد؛ ما امیدوار بودیم که نتایج درمان ایشان مطلوب باشد و شرایط درمانی و جسمی وی بهبود پیدا کند.
با تمامی اینها، هر تلاشی که ما کردیم با کارشکنی دولت نیجریه روبرو شد. ما نه تنها مجبور بودیم با نهادهای مختلف در این زمینه رایزنی کنیم؛ بلکه حتی مجبور شدیم با دادگاه عالی و مرکز رسیدگی به امور زندان‌ها مذاکره کنیم، با این حال این مذاکرات و رایزنی‌ها به نتیجه مطلوب نرسید. دولت نیجریه با استفاده از زور و فشار، در مسیر این رایزنی‌ها سنگ اندازی کرد.
* در حال حاضر گمانه زنی‌هایی مبنی بر احتمال صدور حکم آزادی شیخ زاکزاکی تا پیش از ماه فوریه توسط دادگاه عالی نیجریه، در رسانه‌ها مطرح می‌شود. حتی پزشک معالج شیخ زاکزاکی نیز اخیراً به این مسأله اشاره داشته است. دیدگاه شما در این خصوص چیست؟ آیا می‌توان انتظار صدور حکم آزادی رهبر نهضت اسلامی نیجریه پیش از ماه فوریه را داشت؟
ــ در این خصوص باید گفت که احتمال آزادی «شیخ زاکزاکی» کم است. پیگیری‌های ما و نتایج اوضاع میدانی حاکی از آن است که طی ۲ سال گذشته روند رفتارهای دولت نیجریه درقبال پرونده شیخ زاکزاکی نه تنها بهتر نشده بلکه بدتر و سخت‌تر نیز شده است. در واقع، برخلاف اینکه ما انتظار داشتیم فشارها علیه شیخ زاکزاکی از سوی دولت نیجریه کاهش یابد، این روند طی ۲ سال گذشته تشدید شده است.
از سوی دیگر، در حال حاضر نیز در هیچیک از رفتارهای دولت نیجریه با شیخ زاکزاکی نشانه‌ای از کاهش فشارها علیه وی وجود ندارد؛ فشارهایی که سلامتی شیخ را با خطر جدی مواجه ساخته است. به طور کلی باید بگوییم که در طول مدت زمان گذشته فرایندی طی شده است که حاصل آن افزایش فشارها، بی عدالتی‌ها و رفتارهای نامناسب علیه شیخ زاکزاکی بوده است.
* سؤال آخر در خصوص «زینت ابراهیم» همسر شیخ زاکزاکی است. در شرایط کنونی با توجه به وخامت اوضاع جسمانی همسر شیخ زاکزاکی، آیا می‌توان انتظار داشت که دولت نیجریه حداقلی‌ترین کار را صورت داده و همسر شیخ را آزاد کند؟ آیا داده‌های کنونی می‌توانند دالّ بر احتمال آزادی همسر شیخ باشند؟
ــ احتمال آزادی همسر شیخ زاکزاکی نیز کم است. همسر شیخ زاکزاکی نیز مانند وی از شرایط جسمانی خوبی برخوردار نیست. اعمال محدودیت‌های فراوان علیه شیخ زاکزاکی و همسرش نیز وضعیت جسمانی آنها را تشدید کرده است.
در حال حاضر با توجه به اقدامات دولت نیجریه و دادگاه این کشور، شرایط برای آزادی شیخ زاکزاکی و همسرش فراهم نیست. آنها هم اکنون در وضعیت ناعادلانه ای در زندان نگهداری می‌شوند؛ کما اینکه در طول ۴ سال گذشته وضعیتشان به همین صورت بوده است. برآوردهای ما نشان از آن دارد که وضعیت جسمانی هر دو رو به وخامت است.

..............................
پایان پیام/ 300-101