به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ خطبههای نماز جمعه این هفته بیروت به امامت حجت الاسلام و المسلمین «سید علی فضلالله» برگزار گردید.
وی درباره واکنش ها به معامله مرسوم به معامله قرن اظهار داشت: در هفته گذشته جامعه عرب و سازمان همکاریهای اسلامی این معامله را مردود اعلام کردند. ولی ملل اسلامی و عربی منتظر مواضع عملی و جدی آنها هستند که برخاسته از باور حقیقی به این امر باشد که آنچه از ورای این معامله برای منطقه تهیه دیده شده است بسیار خطرناک و جدی است.
امام جمعه بیروت درباره وضعیت کشور عراق عنوان کرد: امیدواریم که تعیین رئیس دولت جدید و اظهار نظرهایی که پیش از تعیین ایشان صورت گرفته است، آغاز راهی برای تحقق آمال و آرزوهای عراقیها برای ساختن دولتی عاری از فساد، حیف و میل و بیتوجهی به منافع شهروندان باشد.
متن کامل خطبه های حجت الاسلام و المسلمین «سید علی فضلالله» به شرح زیر است:
خطبه اول
خداوند سبحانه و تعالی میفرماید: «وَابْتَغِ فِيمَا آَتَاكَ الله الدَّارَ الْآَخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ الله إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ الله لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ» صدق الله العظيم.
* انحراف قارون
این آیه در چارچوب صحبت پیرامون قارون است که خداوند به او اشاره کرده است. او از قوم موسی (ع) بود ولی دچار انحراف گردید. خداوند مال و ثروت فراوانی به او بخشید بود: «مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ» ولی او به جای این که از اموال خود در راستای اصلاح استفاده نماید و از نعمتهایی که خداوند به او داده است به فقرا و مستمندان ببخشد، ثروت خود را از مردم دریغ داشت و از آن در راستای فساد استفاده کرد.
از این رو ناصحان نزد او آمدند و از او خواستند که طغیان و تکبر نورزد و به هدفی که خداوند برای او و همه انسانها در عرصه زندگی اراده کرده است، عمل نماید. آیه درباره این هدف چنین میگوید: «وَابْتَغِ فِيمَا آَتَاكَ الله الدَّارَ الْآَخِرَةَ» ولی همان طور که قرآن کریم اشاره کرده است، این انسان به این نصیحتها گوش نداد و با گفتن «قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي» به طغیان خود ادامه داد. او گمان کرده بود که با ثروت و جایگاهی که نزد مردم دارد، قوی است و توجه نکرد که خداوند سبحانه و تعالی به او فرموده است: «أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ الله قَدْ أَهْلَكَ مِنْ قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعاً وَلَا يُسْأَلُ عَنْ ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ». نتیجه این شد که معلوم گردید در این زندگی چه کسی قویتر از اوست: «فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ الله وَمَا كَانَ مِنَ الْمُنْتَصِرِينَ».
* هدف مؤمن آخرت است
خداوند با این داستان میخواهد به هدفی اشاره نماید که شایسته است انسان در رسیدن به آن بکوشد. راه سلامت او در دنیا و آخرت نیز همین است. هدف این است که او از تمام نعمتهایی که خداوند به او داده است، در راستای زندگی اخروی استفاده کند.
خداوند سبحان نمیخواهد که دنیا به هدف و غایت انسان تبدیل شود. بلکه دنیا یک ابزار است. چون دنیا در نظر خداوندی که آن را آفریده است، منزل و جایگاه اساسی نیست و نباید به آمال و آرزوهای انسان تبدیل شود: «وَإِنَّ الدَّارَ الْآَخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ» آخرت محل استقرار انسان است: «وَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَزِينَتُهَا وَمَا عِنْدَ الله خَيْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ».
در حدیث آمده است: «إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدْ جَعَلَ الدُّنْيَا لِمَا بَعْدَهَا وَ ابْتَلَى فِيهَا أَهْلَهَا لِيَعْلَمَ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَ لَسْنَا لِلدُّنْيَا خُلِقْنَا وَ لَا بِالسَّعْيِ فِيهَا أُمِرْنَا؛ همانا خداوند سبحان دنيا را براى آخرت قرار داده و مردم را در دنيا به آزمايش گذاشت تا روشن شود كدام يك نيكوكارتر است. ما را براى دنيا نیافریدهاند و تنها براى دنيا به تلاش فرمان داده نشديم.»
در حدیث آمده است: «الدّنيا مزرعة الآخرة؛ دنیا مزرعه آخرت است.»، «نعم العون الدّنيا على الآخرة؛ دنیا بهترین یاریگر برای آخرت است.»
از این رو خداوند کسانی را که زندگی دنیوی را ترجیح داده و آن را تمام دغدغه خود قرار میدهند، محکوم کرده و به آنان فرموده است: «بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا * وَالْآَخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى» و کسانی را که فقط به دنیا تکیه کرده و دنیای بعد از آن را فراموش کردهاند، سرزنش مینماید و میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا وَرَضُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاطْمَأَنُّوا بِهَا وَالَّذِينَ هُمْ عَنْ آَيَاتِنَا غَافِلُونَ * أُولَئِكَ مَأْوَاهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» و به کسانی که فریب زندگی دنیوی را خوردهاند، فرموده است: «فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِالله الْغَرُورُ».
برای این که سیمای زندگی دنیوی به صورت کامل برای مردم روشن شود، خداوند دنیا را به صورت گذر فصلها برایشان توصیف مینماید. میفرماید: «وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيماً تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ وَكَانَ الله عَلَى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِراً».
حضرت مسیح (ع) نیز دنیا را به صورت یک زن به تصویر میکشد. از دنیا سؤال شد: چند بار شوهر کردهای؟ دنیا پاسخ داد: بسیار. وقتی گفته شد: پس همه تو را طلاق دادند؟ گفت: نه! همه را کشتم. حضرت مسیح (ع) فرمود: پس وای بر شوهران کنونیات. چرا از شوهران گذشته عبرت نمیگیرند؟
* بهره مؤمن از دنیا
ولی اینها به این معنا نیست که خداوند از انسان خواسته باشد که دنیا را ترک کند و به آن بیتوجه باشد. از این رو فرموده است: «وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا». انسان باید نیازهای خود را از دنیا تأمین نماید. چون اگر خداوند دنیا را نمیخواست، آن را در چشم بندگان خود زینت نمیکرد و محبت دنیا را در دلهایشان قرار نمیداد؛ بنابراین فرموده است: «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ». خداوند اهل ایمان را از پرهیز از دنیا و حرام کردن دنیا بر خودشان نهی نموده است. فرموده است: «لَا تُحَرِّمُوا طَيِّبَاتِ مَا أَحَلَّ الله لَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ الله لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ».
در حدیث آمده است: «إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْیَا فَأَحَقُّ أَهْلِهَا بِهَا أَبْرَارُهَا لَا فُجَّارُهَا وَ مُؤْمِنُوهَا لَا مُنَافِقُوهَا وَ مُسْلِمُوهَا لَا کُفَّارُهَا؛ امّا اگر دنیا روی آورد و وضعیّت معیشت مردم بهبود یابد و دستها گشاده گردد، شایستهترین مردم برای لذّتبردن و بهرهمندی از دنیا، نیکان هستند، نه بدکاران و فاجران. این حقّ مؤمنان است که از نعمتها برخودار گردند، نه منافقان؛ بهرهگرفتن از دنیا، شایسته مسلمانان است نه کافران.»
بنابراین از انسان مؤمن خواسته شده است که از دنیا بهرهمند شود و حق ندارد که از آن برخوردار نشود. ولی تفاوت مؤمن با دیگران در این است که او همیشه به آخرت توجه دارد. پس دنیا هر چه باشد و هر نعمتی داشته باشد، او آخرت خود را به دنیا نمیفروشد. بلکه طبق حدیث پیامبر خدا (ص) با دنیا برخورد میکند: «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا الدُّنْيَا دَارُ مَجَازٍ وَ الْآخِرَةُ دَارُ قَرَارٍ فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّكُمْ لِمَقَرِّكُمْ؛ اى مردم! جز اين نيست كه دنيا سراى گذر است و آخرت جاى ماندن، پس از گذرگاه براى قرارگاهتان [توشه] برگيريد.» انسان مؤمن در دنیا زندگی میکند و از آن بهرهمند میشود. ولی تمام دغدغه او این است که برای بهرهمندی از نعمتهای آخرت و برکنار ماندن از عذاب اخروی، از دنیا توشه بردارد.
در احادیث رابطه دنیا و آخرت این گونه تشبیه شده است که گروهی از مردم آهنگ جایی دارند که برای همیشه در آن اقامت کنند. در این راه گذرشان به جزیرهای میافتد که آکنده از نعمتهاست. در این جزیره همه آن چیزهایی که برای رسیدن به مقصد به آن نیاز دارند، وجود دارد. ناخدای کشتی از آنان میخواهد که از جزیره به عنوان ایستگاه برای خود استفاده کنند. نه این که در آن بمانند. بلکه باید نیازهای رسیدن به مقصد را از آن بردارند. ناخدا از آنان میخواهد که غرق زرق و برق این جزیره نشوند. بلکه تمام تلاششان این باشد که چیزهایی مفید برای خود بردارند. آگاهان وقت خود را تلف نمیکنند و مایحتاج لازم برای محل اقامت خود را برمیدارند. از این رو از توشههای خود بهرهمند میشوند و راه برایشان آسان و راحت میگردد؛ اما کسانی که وقت خود را در جزیره به هدر داده و به بهرهمندی از زیباییهای جزیره بسنده کردند و مشغول زرق و برق آن شدند، زیان میبینند و به خاطر از دست دادن فرصت غیرقابل تکرار پشیمان میشوند. ولی پشیمانی سودی ندارد.
* راه رسیدن به بهشت
از این رو عزیزان! باید همان کاری را انجام دهیم که خداوند از ما خواسته است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا الله وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا الله». ولی این پرسش باقی میماند: راه رسیدن به این هدف چگونه است؟ بهترین راه برای تحقق آن کدام است؟
پیامبر خدا (ص) در سخنی با اصحاب خود به این پرسش پاسخ داده است: «تَصَدَّقُوا وَ لَوْ بِصَاعٍ مِنْ تَمْرٍ وَ لَوْ بِبَعْضِ صَاعٍ وَ لَوْ بِقَبْضَةٍ وَ لَوْ بِبَعْضِ قَبْضَةٍ وَ لَوْ بِتَمْرَةٍ وَ لَوْ بِشِقِّ تَمْرَةٍ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَبِكَلِمَةٍ طَيِّبَةٍ فَإِنَّ أَحَدَكُمْ لَاقِي اللَّهِ فَقَائِلٌ لَهُ أَ لَمْ أَفْعَلْ بِكَ أَ لَمْ أَفْعَلْ بِكَ أَ لَمْ أَجْعَلْكَ سَمِيعاً بَصِيراً أَ لَمْ أَجْعَلْ لَكَ مَالًا وَ وَلَداً فَيَقُولُ بَلَی فَيَقُولُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی فَانْظُرْ مَا قَدَّمْتَ لِنَفْسِكَ قَالَ فَيَنْظُرُ قُدَّامَهُ وَ خَلْفَهُ وَ عَنْ يَمِينِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ فَلَا يَجِدُ شَيْئاً يَقِي بِهِ وَجْهَهُ مِنَ النَّارِ؛ صدقه بدهید ولو به اندازه یک پیمانه از خرما، ولو کمتر از پیمانه، ولو به اندازه یک مشت، ولو به کمتر از یک مشت، ولو به یک دانه خرما، ولو به کمتر از یک دانه خرما. هر کس نداشت، سخنی نرم بگوید. چون وقتی یکی از شما خداوند را ملاقات کرد، خداوند به او میگوید: با تو چه کنم؟ آیا تو را شنوا و بینا قرار ندادم؟ آیا به او مال و فرزند ندادم؟ میگوید: آری. خداوند تبارک و تعالی میفرماید: پس ببین که برای خود چه چیزی پیش فرستادهای. پیامبر خدا میفرماید: او به پیش روی و پشت سر و سمت راست و سمت چپ خود نگاه میکند ولی چیزی نمیبیند که صورت او را از آتش جهنم حفظ نماید.»
در حدیث آمده است: «تَقَبَّلُوا لِي بِسِتَّةٍ أَتَقَبَّلُ لَكُمْ بِالْجَنَّةِ إِذَا حَدَّثْتُمْ فَلاَ تَكْذِبُوا وَ إِذَا وَعَدْتُمْ فَلاَ تُخْلِفُوا وَ إِذَا اُوتُمِنْتُمْ فَلاَ تَخُونُوا وَ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ وَ اِحْفَظُوا فُرُوجَكُمْ وَ كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ أَلْسِنَتَكُمْ؛ شش چيز از من متعهد شويد و من براى شما بهشت را متعهدم هرگاه نقلى كنيد دروغ نگونید و وعده كه میدهید خلاف نكنيد و در امانت خيانت مكنيد و ديده بپوشيد و فرج خود نگهداريد و دست و زبان خود بازگیرید.»
یکی از یاران پیامبر خدا (ص) میگوید که آن حضرت به او فرمود: «أَ تُحِبُّ أَنْ تَدْخُلَ اَلْجَنَّةَ، فَقُلْتُ نَعَمْ فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي قَالَ فَاقْصُرِ اَلْأَمَلَ وَ اِجْعَلِ اَلْمَوْتَ نُصْبَ عَيْنِكَ وَ اِسْتَحْيِ مِنَ اَللَّهِ حَقَّ اَلْحَيَاءِ؛ آیا دوست داری وارد بهشت شوی؟ عرض کردم: آری! پدر و مادرم به فدایت. فرمود: آرزو را کوتاه کن و مرگ را پیش چشم خود قرار بده و آن گونه که شایسته است از خداوند حیا کن.»
در حدیث آمده است: «ثَلاثٌ مَن أتَى اللّهَ بِواحِدَةٍ مِنهُنَّ أوجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّةَ: الإِنفاقُ مِن إقتارٍ، وَ البِشرُ لِجَميعِ العالَمِ، وَ الإِنصافُ مِن نَفسِهِ؛ سه چيز است كه هر كس يكى از آنها را انجام دهد، خداوند بهشت را بر او واجب مى گردانَد: انفاق كردن در هنگام تنگ دستى، خوشرویی نمودن با همه مردمان و انصاف به خرج دادن درباره خويشتن.»
در حدیث آمده است: «فمَن قَرأَ القُرآنَ قالَ لَهُ: إقْرَأْ و ارْقَ و مَن دَخـلَ مِنهُمُ الجَنّةَ لَم يَكُنْ في الجَنّةِ أعلى دَرَجـةً مِنهُ ما خـلا النَّبِيّونَ و الصِّدِّيقـونَ؛ پس هر كه قرآن بخواند، قرآن به او میگوید: بخوان و بالا رو؛ و هر كس از اين افراد وارد بهشت شود در آنجا كسى بلند مرتبه تر از او نخواهد بود مگر پيامبران و صدیقان.»
عزیزان! بهشت با خواهش و آرزو و دادن بها به دست نمیآید. در حدیث آمده است: «مَنْ سَأَلَ اَللَّهَ اَلْجَنَّةَ وَ لَمْ يَصْبِرْ عَلَى اَلشَّدَائِدِ فَقَدِ اِسْتَهَزَأَ بِنَفْسِهِ؛ هر کس از خداوند بهشت را بخواهد و بر سختیها صبر ننماید، در حقیقت خود را مسخره کرده است.»
خداوند عزوجل فرموده است: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا».
علی (ع) از کسانی تعجب میکند که خواهان بهشت هستند ولی برای رسیدن به آن تلاشی نمیکنند: «أَ فَبِهَذَا تُرِیدُونَ أَنْ تُجَاوِرُوا اَللَّهَ فِی دَارِ قُدْسِهِ وَ تَكُونُوا أَعَزَّ أَوْلِیَائِهِ عِنْدَهُ هَیْهَاتَ لاَ یُخْدَعُ اَللَّهُ عَنْ جَنَّتِهِ؛ با چنين اعمالى میخواهید كه در جوار خداوندى در سراى قدس او به سر بريد يا از گرامیترین دوستان او به شمار آييد. آرزويى محال است. خداوند را براى رفتن به بهشت او نتوان فريفت.» میفرمود: «أَلَا وَ إِنِّي لَمْ أَرَ كَالْجَنَّةِ نَامَ طَالِبُهَا وَ لَا كَالنَّارِ نَامَ هَارِبُهَا؛ بهراستی نديدم سعادت و ارزشي چون بهشت را كه مشتاقان آن از غفلت به خواب روند و نيز خطر و بلايي را همچون دوزخ نديدم كه فراريان از آن اين گونه آسوده بخوابند.»
بنابراین باید از کسانی باشیم که بهشت را نصب العین خود قرار داده و برای رسیدن به آن تلاش میکنند. پس به جایی میرسند که خداوند عزوجل دربارهشان فرموده است: «إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا الله ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ * نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآَخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ * نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ».
خداوند ما را از کسانی قرار دهد که حرفها را میشنوند و از بهترینشان پیروی میکنند. ای مهربانترین مهربانان.
خطبه دوم:
بسم الله الرحمن الرحیم
ای بندگان خدا! شما و خودم را به همان چیزی توصیه مینمایم که امیرالمؤمنین (ع) به ما سفارش نموده است: «اتَّقوا الله في عباده وبلاده، فإنّكم مسؤولون حتى عن البقاع والبهائم؛ تقوای الهی را درباره بندگان و سرزمینهای او رعایت نمایید؛ زیرا شما در ازای مکانها و حیوانات نیز مسئول هستید.»
امام (ع) با این توصیه از ما میخواهد که برای رسیدن به رضوان الهی، دایره مسئولیتهای خود را گسترش دهیم. نباید به مسئولیتهایی چون انجام واجباتی چون نماز، روزه، حج، خمس، زکات و ترک محرمات بسنده کنیم. بلکه باید بیش از اینها مد نظر ما باشد. باید به مردم پیرامون خود توجه داشته باشیم که با عزت و آزاده زندگی کنند و کرامتشان خدشهدار نشود، باید از میهن خود در برابر تجاوزات صیانت به عمل آوریم و به تمیزی محیط زیست توجه داشته باشیم. نباید به حیواناتی که برای ما ضرر ندارند، آسیب بزنیم.
باید برای همه اینها هنگام ایستادن در برابر خداوند جواب داشته باشیم. چون خداوند از ما خواهد پرسید که بندگان، سرزمینها، مکانها و حیوانات را چگونه ترک کردیم؟ با آنها چه کردیم؟ پیش از این که در این باره مورد سؤال قرار گیریم، باید برایشان پاسخ آماده داشته باشیم. وقتی چنین احساس مسئولیتی داشتیم و با عمل و موضعگیری خود آن را نشان دادیم، طبیعی است که کشورهای ما از آزادی، عدالت و کرامت بیشتری بهرهمند خواهد شد و در برابر چالشها از توان و قدرت بیشتری برخوردار خواهد گردید.
* دولت و آزمون اعتماد
از لبنان آغاز میکنیم که منتظر است دولت بعد از موفقیت در بیانیه وزارتی، از پارلمان نیز رأی اعتماد بگیرد و مرحله تازهای را آغاز نماید که به دست آوردن اعتماد مردم لبنان باشد. لبنانیها منتظرند که دولت برای بحرانهای بسیاری که در زمینههای اجتماعی، معیشتی، اقتصادی و مالی جانشان را به لب رسانده است، راه چارهای ارائه کند و وضعیت فروپاشی را که کشور در آن به سر میبرد، بشکند و به هیچ وجه نباید خطرات و پیامدهای همه جانبه این فروپاشی دست کم گرفته شود.
در برابر این وضعیت لبنانیها خیلی به جزئیات بیانیه وزارتی و وعدههای دولت بعد از هر ارائه بیانیه وزارتی نخواهند پرداخت. این بیانیه حرفهای مبهم و وعدههای سخاوتمندانه هستند. ولی مانند جوهر روی کاغذ میمانند. از این رو از این دولت عملکرد و برنامههای واقعی برای اجرا میخواهند. بعد از آن سیل ویرانگر، شهروندان نمیتوانند تأخیرها، امروز و فردا کردن، هدر دادن زمان و بیتوجهی در تأمین حداقل خواستههای خود را تحمل کنند.
البته این به آن معنا نیست دولتی که بعد از سالهای فساد و سوء مدیریت و برنامهریزی روی کار آمده است، میتواند معجزه نماید و عقیده ندارم لبنانیهایی که به خاطر نیاز و ناراحتی از به هدر رفتن اموالشان صدای اعتراض خود را بلند کردند و به خیابانها ریختند، بر این نظر باشند که این دولت آن هم با شرایطی که روی کار آمده است، بتواند در فرصت صد روزه، این بحرانهای علاج ناپذیر را درمان نماید. چون دولتهای سابق در طول سالهایی که شرایط بهتر این بود، نیز نتوانستند چنین کاری را انجام دهند. ولی چیزی که ما و مردم از این دولت که بافتی متفاوت با دولتهای قبلی دارند، میخواهیم این است که دولت متخصصان باشد و الگویی جدید از نوع تعامل با همه مسائلی که مردم به خاطر آنها صدای اعتراض خود را در میدانها بلند کردند، ارائه نماید و اولویتهای مردم را در رأس اولویتهای خود قرار دهد، نه اولویتهای جریانهای سیاسی که میخواهند این کشور مانند گاو شیری باشد.
* اولویتهای دولت
روشن شده است که اولویتهای مردم بر چاره اندیشی برای کانالهای حیف و میل، فساد، سهمیه بندی و رانتخواری است که دولت را به تنگ آورده، متمرکز است که درمان مشکل برق بارزترین آنهاست. این همان چیزی است که اعتماد به دولت را احیا میکند و داخلیها و خارجیها را تشویق میکند که به دولت کمک کنند. مورد دیگری که بر درمان آن اصرار وجود دارد موضوع بانکهاست و نحوه از سر گرفتن روند طبیعی دریافتها و پرداختهای بانکی است؛ زیرا حل نشدن این مشکلات حرکت اقتصادی و تبادلات داخلی و خارجی را به رکود خواهد کشاند و لبنان مهمترین مزیت اقتصادی خود را از دست خواهد داد. به گونهای که دیگر سپردهگذاران برای گرفتن پولهای خودشان پشت در بانکها سرگردان نشوند. چون حق دارند هر وقت که خواستند به پولهای خود دسترسی داشته باشند و از مهمترین اولویتها برای رسیدن به همه اینها، اصلاح دستگاه قضایی و دور کردن آن از سیاسی شدن و سهمیه بندی است که هیبت و تأثیرگذاری را از آن گرفته است.
وقتی از عمل به این اولویتها سخن میگوییم، نمیخواهیم از حجم چالشهایی که دولت از داخل با آن روبروست بکاهیم. چون برخیها نمیخواهند که دولت موفق شود و موفقیت دولت را به ضرر خودشان میدانند. چالشهایی بیرونی هم وجود دارد. میخواهند چیزهایی را که از راه فشارهای سیاسی یا جنگ نظامی نتوانستند تحقق ببخشند، از راه اقتصادی به دست آورند. مثل چیزهایی که از لبنان در رابطه با ترسیم مرزها، مسئله نفت و گاز، جایگاه لبنان در نقشهای که برای منطقه ترسیم شده است یا قبول معامله قرن میخواهند.
ولی نظر ما این است که اگر دولت در وعدههای خود صادق باشد، در کار خود جدی باشد، در تصمیمگیریهای خود تابع برنامهریزیهای علمی باشد و به دردها و مشکلات مردم توجه داشته باشد، میتواند به این موفقیتها برسد و لبنانیها نیز از همراهی با دولتی که بیانگر خواستههایشان است، امید از دست رفته را به آنان بازمیگرداند و اعتماد به کشور را در وجودشان زنده میکند، ابایی ندارند.
خوب است به جریانهای سیاسی اعم از موافق و مخالف نیز عرض کنیم که مرحله فعلی آن اندازه که به همکاری همگانی برای نجات کشور غرق در شنهای روان نیاز دارد، تحمل ایرادگیری و مچگیری تصفیه حساب را ندارد. چون اگر کشور غرق شود، همه با آن غرق خواهند شد.
* سؤالات و تردیدها
در مقابل از دولت نیز میخواهیم که به سؤالات و تردیدها درباره وجود دیدگاه منسجم و هماهنگ حاکم بر بیانیه وزارتی و برنامههایی ارائه شده برای درمان بحرانها، این که این برنامهها رونوشت اندیشههای گذشته است که موفقیت و واقعگرا بودن آن به اثبات نرسیده است، دولت تابع جریانهای سیاسی به وجود آورنده آن است و مطیع همین جریانها خواهد بود و این دولت یک رنگ در برابر رنگهای دیگر است، به صورت علمی پاسخ قانع کننده بدهد. لبنانیها منتظر پاسخی که رأی اعتماد کرسیهای پارلمانی را به دست آورد نیستند، بلکه پاسخ عملی میخواهند. از این رو مراقب خواهند بود، دقت خواهند کرد و محاسبه خواهند نمود و نمیپذیرند که از یک سوراخ دو بار گزیده شوند.
* پاسخ فلسطین به معامله
در همین زمان واکنشها در برابر معامله قرن ادامه دارد. در هفته گذشته جامعه عرب و سازمان همکاریهای اسلامی این معامله را مردود اعلام کردند. ولی ملل اسلامی و عربی منتظر مواضع عملی و جدی آنها هستند که برخاسته از باور حقیقی به این امر باشد که آنچه از ورای این معامله برای منطقه تهیه دیده شده است بسیار خطرناک و جدی است. شاید رساترین پیام در این زمینه از خود فلسطین باشد که با دو عملیات در قدس علیه دشمن صهیونیستی تبلور یافت. این دو عملیات نشان میدهد که فلسطینیان این معامله را قبول ندارند و به رغم همه فشارها و چالشهایی که علیه آنها جریان دارد، نمیپذیرند که این معامله صورت اجرایی به خود بگیرد؛ اما حزنآور این است که به بهانههای واهی اقدامات برای عادیسازی غیرقابل توجیه روابط با رژیم صهیونیستی ادامه دارد. این امر موضع فلسطین و مللی که این معامله را قبول ندارند، تضعیف مینماید.
* عراق در برابر فتنه میایستد
به عراق میرسیم که تلاشها برای وارد کردن این کشور به دالان فتنه داخلی ادامه دارد. این فتنه وحدت، جایگاه و نقش عراق در منطقه را تضعیف مینماید و ما در این زمینه عراقیها را به بصیرت و متحد کردن صفوف دعوت میکنیم تا در برابر چنددستگی و تجزیه که میخواهند بر این کشور حاکم کنند، بایستند.
امیدواریم که تعیین رئیس دولت جدید و اظهار نظرهایی که پیش از تعیین ایشان صورت گرفته است، آغاز راهی برای تحقق آمال و آرزوهای عراقیها برای ساختن دولتی عاری از فساد، حیف و میل و بیتوجهی به منافع شهروندان باشد. دولتی که صاحب اختیار انتخابها و تصمیمگیریهای مستقل خود باشد.
.......................
پایان پیام/ 167