خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳
۱۸:۴۴
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
پنجشنبه
۸ اسفند
۱۳۹۸
۸:۱۴:۴۲
منبع:
روزنامه کیهان
کد خبر:
766138

سفیر فلسطین در ایران: معامله‌‌ قرن همه قراردادها از جمله اسلو را باطل کرد

سفیر فلسطین در ایران اظهار داشت: طرح معامله قرن، حق حاکمیت فلسطینی‌ها را نادیده گرفته و در واقع، ادامه طرح «بلفور» سال 1917 است.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ معامله قرن به‌عنوان طرحی ضد فلسطینی که از سوی دونالد ‌ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا اعلام شد به‌عنوان یک سند و طرح مضحک در عرصه بین‌الملل مطرح شده است. چرا که در این طرح قرار است تمام امتیازات به‌صورت کامل به رژیم صهیونیستی داده شود و در مقابل فلسطین را از آرمان همیشگی خود یعنی پایان دادن به‌اشغالگری فلسطین و تشکیل دولت مستقل فلسطینی با پایتختی قدس شریف محروم کند.

طبق معامله قرن کشور جدید فلسطین مجمع‌الجزایری خواهد بود و از طریق تونل‌ها و پل‌ها به هم متصل خواهد شد. این مسئله به معنای نقض حاکمیت دولت فلسطین است. علاوه‌بر این قرار است 30 درصد دیگر از کرانه باختری نیز به اسرائیل داده شود. این مسئله باعث واکنش شدید گروه‌های فلسطینی و کشورهای مختلف شده است. افکار عمومی نیز به شدت نسبت به عبارت «معامله قرن» حساس شده‌اند و منتظر شنیدن اخبار جدیدی در این مورد هستند. برای بررسی ماهیت واقعی این طرح و پشت پرده آن به سفارت فلسطین رفتیم و با جناب «صلاح زواوی» سفیر فلسطین در تهران به گفت‌و‌گو نشستیم.  صلاح زواوی دومین سفیر فلسطین در ایران پس از‌هانی الحسن است و از سال ۱۳۶۱ (۱۹۸۰میلادی) عهده‌دار این سمت می‌باشد. وی از اعضای مؤسس جنبش فتح و سفیر پیشین فلسطین در کشورهای الجزایر، برزیل و کنیا می‌باشد. زواوی پس از درگذشت همسرش دلال الاعرج، وی را در بهشت زهرای تهران دفن کرد. به دلیل حضور طولانی‌مدت در سمت سفیری در ایران، به وی لقب «مقدم‌السفرا» را داده‌اند. سفیر محترم فلسطین بسیار منظم و وقت شناس بود. بارها در طول مصاحبه از مقام معظم رهبری و امام خمینی(ره) تشکر و تمجید کرد. وی با وجود آنکه از موسسان جنبش فتح بود و راهکار سیاسی را برای حل مسئله فلسطین لازم می‌دانست اما بر این نکته تأکید داشت که تنها راه آزادی فلسطین، جهاد و مقاومت است. اتاق کار جناب سفیر بسیار ساده بود و سه تصویر متعلق به امام خمینی(ره)، رهبر معظم انقلاب و آقای محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین بر روی دیوار قرار داشت. تلویزیون قدیمی ‌و بسیار ساده اتاق جناب سفیر باعث تعجب ما شد چرا که این تلویزیون در طبقات پایین جامعه نیز به ندرت استفاده می‌شود. برخورد کادر سفارت بسیار مودبانه بود و همین مسئله باعث شد تا گفت‌و‌گویی بی‌پرده با جناب صلاح زواوی داشته باشیم.

نکته جالب در این مصاحبه به «محمد جهیر» مترجم سفیر فلسطین برمی‌گردد. وی که از دهه 60 در سفارت فلسطین مشغول به کار است در اصل معاون سفیر به شمار می‌رود. اما به‌دلیل اعتماد بیش از حد سفیر فلسطین به وی، تمام گفت‌وگو‌ها را وی به‌عنوان مترجم حضور دارد. سفیر فلسطین در این گفت‌و‌گو از مترجم خود بسیار تعریف کرد و تأکید داشت که هر آنچه در قلب من می‌گذرد بر زبان جناب «محمد جهیر» جاری می‌شود. معاون صلاح زواوی در ایران ازدواج کرده و فارسی را بسیار مسلط است و به سختی می‌توان متوجه شد که فلسطینی است. متن این مصاحبه جذاب و متفاوت پیش روی شما مخاطبان عزیز است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به کوشش: محمدرضا مرادی، مهرداد آزاد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

* از شما در ابتدا تشکر می‌کنیم که این وقت را در اختیار ما قرار دادید. به‌عنوان اولین سؤال به‌صورت اجمالی بفرمایید معامله قرن چیست و چه بندها و نکاتی در این معامله وجود دارد؟

- من نکته‌های مربوط به معامله قرن را که بخشی ازسخنرانی‌ام در 22 بهمن در حضور ریاست جمهوری اسلامی ایران و سایر دیپلمات‌های مقیم تهران بود در یک ورقه و در 10 بند نوشته‌ام که عبارتند از:

1. به رسمیت شناختن قدس پایتخت مقدس ما به‌عنوان پایتخت دشمن،
2. دولت فلسطین تنها 11 درصد از کل خاک فلسطین را تحت کنترل دارد،
3. مرزهای دولتمان را  در دست دشمن قرار داده است،
4. خواستار تشکیل کشور فلسطین بدون حاکمیت و خالی از اسلحه است،
5. حاکمیت مطلق دولت ما در هوا، دریا، روی زمین و زیرزمین را به دشمن داده است،
6. از ما خواسته است که اسرائیل را به‌عنوان دولت خالص یهودی به رسمیت بشناسیم،
7. حق بازگشت شش میلیون آواره فلسطینی به سرزمین خود را نادیده گرفته است،
8. خواستار خلع سلاح ملت ما در نوار غزه شده است،
9. مسجد مبارک الاقصی را از لحاظ زمانی و مکانی تقسیم نموده است،
10. خواستار لغو تمام قطعنامه‌های سازمان ملل و شورای امنیت که از حق غیرقابل تصرف ملت فلسطین دفاع کرده بود، از جمله حق بازگشت آوارگان ما، و تعیین سرنوشت آنان و تشکیل دولت مستقل فلسطین به پایتختی قدس شریف شده است.

طرح معامله قرن، حق حاکمیت فلسطینی‌ها را نادیده گرفته و در واقع، ادامه طرح «بلفور» سال 1917 است. پیش از شروع سخن سالروز چهل ویکمین پیروزی انقلاب اسلامی را به ملت ایران و در راس آنها رهبر معظم انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (دام‌ظله) تبریک عرض می‌کنم. نقطه‌ای که شما الان در آن نشسته‌اید (سفارتخانه فلسطین) به برکت همین جمهوری‌ اسلامی است. زمانی این نقطه متعلق به صهیونیزم جهانی بود و سفارت اسرائیل در آن مستقر بود.

این نظام عزیز را رهبری عظیم‌الشان به نام امام خامنه‌ای هدایت می‌کند که از ویژگی‌ ممتاز شجاعت، اطلاع و آگاهی وسیع، جرات و تقید به دو ستون محکم مشروعیت نظام اسلامی یعنی وحدت جهان اسلام و آزادی فلسطین برخوردار است.

از این منظر ما از رنج‌ها و سختی‌‌های شما آگاهیم و می‌دانیم که این مشکلات به‌خاطر تمسک شما به این دو ستون مهم پدید آمده است. غربی‌ها از ‌ترس اینکه شما به سمت ساخت بمب اتمی ‌بروید شما را تحت فشار گذاشته‌اند، این اوج فریب و دروغگویی است چون آن کسی که پروژه‌ هسته‌ای ایران را کلید زد شاه پهلوی بود و نه این نظام. از طرف دیگر دشمن صهیونیستی 400 بمب اتمی ‌دارد و تحت نظارت هیچ نهاد بین‌المللی اتمی ‌هم قرار ندارد، در حالی که شما را به‌خاطر نیاتتان محاسبه و مواخذه می‌کنند به رغم‌اینکه معاهده برجام را امضا کرده‌اید و تحت نظارت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی‌ هستید. اما هدف اصلی فشار غربی‌ها بر شما به‌خاطر نگاه و نیتتان درخصوص اتحاد جهان اسلام و احقاق حقوق تاریخی ملت فلسطین در سرزمین‌های ‌اشغالی است. هدف از تحمیل جنگ هشت ساله بر شما و محاصره تحریمی ‌ظالمانه شما همه و همه به‌خاطر هدفی است که شما دارید. من به یک مسئول بلند پایه ایرانی که به اینجا آمده بود گفتم من سختی‌های ملت شما و فشارهایی که بر این نظام اسلامی وارد می‌شود را می‌دانم. اگر راه‌حل آسانی برای نجات از این همه فشار بخواهید برایتان معرفی ‌می‌کنم و آن راه‌حل این است که سفارت فلسطین را ببندید و به اسرائیلی‌ها بگوئید ببخشید و بفرمائید این سفارت تحویل شما و هیچ مشکلی بین ما و شما وجود ندارد. در این صورت همه ملت‌ ایران نانشان در روغن خواهد بود. اما آنچه شما را از این‌گونه راه‌حل‌ها دور می‌کند پایبندی نظام اسلامی شما به این دو ستون بزرگ است که روحانیت و رهبری انقلاب از آن حمایت می‌کنند.‌ ترامپ وقتی روی کار آمد نگران پروژه‌ای بود که از 200 سال پیش میان صهیونیزم جهانی و آمریکا و غرب کلید خورده بود و هدف از آن تشکیل اسرائیل کوچک در فلسطین بود. اکنون می‌کوشند آخرین مراحل این پروژه را عملی کنند و آن تشکیل سرزمین اسرائیل بزرگ شامل کل فلسطین وکشورهای سوریه، اردن، لبنان، عراق، نصف صحرای سینا، یک سوم خاک عربستان تا مدینه منوره است.

نقشه این اسرائیل بزرگ هم روی یک سکه اسرائیلی به‌نام 10 آگورا حک شده است و تنها کشوری که در برابر این پروژه آنها ایستاده و تنها کشور مخالف آنها در منطقه‌ایران است، بنابراین فشار آنان به شما زیاد و زیادتر می‌شود.

* ‌ترامپ از زمانی که به قدرت رسید چندین‌بار اقداماتی را برای کمک‌ به اسرائیل انجام داد، از جمله سفارت آمریکا را به قدس انتقال داد، بلندی‌های جولان را به خاک اسرائیل ضمیمه کرد، دفتر سازمان آزادی‌بخش فلسطین را در واشنگتن بست و چندبار خواست از معامله قرن رونمایی کند اما به تاخیر می‌افتاد، حتی‌گرینبلات از طراحان معامله قرن زمانی گفت: من از این معامله کنار می‌کشم، پس چه شد که در این مقطع زمانی ‌ترامپ فرصت را برای رونمایی از معامله قرن مناسب دید؟

- چنانکه گفتم این طرح یک طرح قدیمی ‌200 ساله میان صهیونیزم جهانی و غرب به سرکردگی آمریکا است. آنان که قبلاً طرح خود را پیاده کرده و اسرائیل کوچک را به‌وجود آورده‌اند، اکنون می‌خواهند مراحل تکمیلی آن طرح را به اجرا درآورند.

پروژه آنها چندین مرحله داشت، مرحله اول در جنگ جهانی اول در سال 1924 انجام شد با فروپاشی دولت عثمانی در این سال، کشورهای اسلامی کوچکی با اسامی ‌مختلف شکل گرفت و غرب در میان این کشورها اختلافات داخلی ایجاد کرد و به‌گونه‌ای عمل کرد که هیچ کشوری نتواند با همسایه‌اش اتحاد داشته باشد و وحدت میان کشورها ممنوع بود.

از این‌رو مشاهده می‌کنیم جمال عبدالناصر (رئیس‌جمهور اسبق مصر) سعی کرد میان سوریه و مصر اتحاد برقرار کند اما  3 سال بعد آن را متوقف کردند. چون ممنوع بود. او سپس کوشید کشوری متحد متشکل از مصر و سوریه و عراق ایجاد کند اما غربی‌ها مانع شدند. در یمن هیچ‌‌گاه نگذاشتند یمن شمالی و جنوبی متحد شوند. سودان را به دو کشور شمالی و جنوبی تقسیم کردند، الان هم می‌خواهند دوباره تجزیه‌اش کنند. غربی‌ها با ایجاد جنگ‌ها و مناقشات محلی مانع از اتحاد این کشورهای کوچک در منطقه شدند، هدف آنان این است که این منطقه روی آرامش و ثبات را نبیند تا پروژه صهیونیستی به‌طور کامل پیاده شود و متأسفانه جریان امور به این سمت حرکت می‌کند.

در این میان کشوری به نام جمهوری اسلامی ایران پیدا می‌شود و درصدد برمی‌آید در برابر چنین پروژه‌ای بایستد. همان‌طور که می‌دانید ایران در زمان شاه قدرتی بزرگ بود و از حمایت قدرت‌های بزرگ برخوردار بود و موضوع انرژی اتمی‌ در زمان او مطرح و آغاز شد. امام خمینی(ره) با شروع نهضت خود طرح جدیدی درانداخت و اعلام کرد امروز ایران و فردا فلسطین یا استقلال ایران بدون آزادی فلسطین ناقص است، یا آخرین جمعه ماه رمضان را به‌عنوان روز قدس نامید و فرمود این غده سرطانی اسرائیل باید از بین برود، ایشان این نظام را بر روی دو پایه «وحدت جهان اسلام» و «آزادی فلسطین از یوغ ‌اشغالگران صهیونیست» بنا نهاد.

لذا شما ایده بزرگی را بر عهده‌ دارید که گستره آن به اندازه جهان اسلام است ممکن است کسی بگوید این طرح و پروژه شیعی است. در پاسخ باید گفت اولا مذهب شیعه طبق تصریح‌ الازهر مصر پنجمین مذهب اسلامی است دوماً سنی و شیعه مشترکات زیادی دارند، خدای واحد، کتاب واحد، پیامبر واحد، قبله واحد. این در حالی است که یهودیان اختلافات مذهبی زیادی بین خود دارند. مسیحیان هم صدها سازمان و گروه دارند، اما ما مشترکات فراوانی داریم و آنچه مطلوب است اینکه این اختلافات به پایان برسد، راهش هم این است که گروهی از علمای الازهر مصر، حرمین شریفین، قم مقدس و نجف ‌اشرف کنار هم بنشینند و به اختلافات پایان دهند و در وقت کمی ‌هم می‌توانند این اختلافات را حل و فصل کنند. در این راستا در مسائل بنیادین اختلافی وجود ندارد، فتاوای امام خامنه‌‌ای درخصوص وحدت اسلامی و تقریب بین‌المذاهب حقیقتا بی‌نظیر است.

این مسائل را نباید نادیده بگیریم. شما به‌عنوان یک کشور بزرگ که دارای نیروهای مسلح و بسیج و حمایت نهادهای دینی هستید مورد هدف نیستید، مشکل درخصوص این دو ستون یعنی وحدت اسلامی و فلسطین است. هرچند امام خمینی(ره) مدت زیادی زندگی نکرد، اما پرچم را به دست این امام عظیم‌الشان، آیت‌الله خامنه‌ای سپرد و ایشان با قوت و جدیت و صداقت، این دو ستون یعنی وحدت امت اسلامی و قضیه فلسطین را پابرجا نگه داشته است. از نظر ایشان شیعه و سنی یکی هستند و به هدف اصلی یعنی آزادی فلسطین می‌اندیشند، همان فلسطینی که به فرموده پیامبر(ص) بهشت به بیت‌المقدس آن ‌اشتیاق دارد. 10 هزار صحابی پیامبر در فلسطین شهید شده‌اند، هر دانه از ریگ‌های فلسطین مقدس است و آغشته به خون فلسطینی‌ها شده است. معامله قرن را اولین‌بار نتانیاهو در سال 2012 ارائه داد ولی ما نپذیرفتیم. آنان پس از آنکه از مرحله اول فارغ‌ شدند و اسرائیل کوچک را در داخل فلسطین جا انداختند به فکر تکمیل مرحله بعدی یعنی تشکیل اسرائیل بزرگ افتادند. آنان خودشان را مسخره می‌کنند چون هیچ فرد فلسطینی این معامله قرن را نمی‌پذیرد، زیرا تجارت زیانباری است. چه کسی جرات می‌کند که از قدس دست بردارد. زمانی که کلینتون در سال 2000 میلادی به مرحوم یاسر عرفات طرح خود مبنی بر واگذاری قدس را به او پیشنهاد داد، وی گفت من از شما دعوت می‌کنم که در تشییع جنازه‌ام در فلسطین حضور به هم رسانید. از ما فلسطینی‌ها هیچ‌کس حاضر نیست از قدس دست بردارد، من به‌عنوان یک مبارز قدیمی ‌فلسطینی اعلام می‌کنم به خدا سوگند هر ذره‌ای از خاک خانه‌ام در شهر صفد (شمال فلسطین) مساوی با مسجدالاقصی است. هر ذره‌ای از خاک فلسطین همان مسجد‌الاقصی است و هر ذره از خاک فلسطین محل نزول انبیاء و حضرت مسیح است. حضور حضرت امام مهدی(عج) و اقتدای انبیاء به ایشان در مسجدالاقصی خواهد بود. سوگند به خدا من به‌عنوان یک مبارز فلسطینی تا آخرین لحظه عمرم از یک وجب خاک فلسطین نخواهم گذشت، دیگر فلسطینی‌ها هم همین عقیده را دارند.

در جریان مذاکرات اسلو در سال 1993 میلادی، قرار شد حکومت فلسطین در کرانه غربی و نوار غزه تا ماه 5 سال 1999 تشکیل شود اما بعد از گذشت 21 سال هنوز از این حکومت خبری نیست. من خدا را شاکرم که در آن زمان جزء نخستین کسانی بودم که با صدور بیانیه‌ای در تهران مخالفتم را با این طرح صلح اعلام کردم چون می‌دانم این دشمن، دروغگوست و از طرح‌ها و پروژه‌ها و برنامه‌های خود دست برنمی‌دارد ما هم نباید از طرح خود دست برداریم. من همان زمان می‌دانستم که تشکیل حکومت فلسطین بر اساس قرارداد اسلو غیرممکن است و اعلام کردم اگر چنین حکومتی تشکیل شود از سفارت خارج می‌شوم و در خیابان پایکوبی می‌کنم. اما همه اینها خواب و خیال است، این دشمن دارای طرح و برنامه است، اینها نیامده‌اند تا دولت کوچکی تشکیل دهند و به آن بسنده کنند. رژیم صهیونیستی در فلسطین صرفا یک پایگاه برای آمریکا و منافع غربی‌هاست. آنان با تشکیل اسرائيل بزرگ قصد دارند بر همه چیز منطقه سلطه یابند، بر نفت، گذرگاه‌ها، منابع طبیعی و غیره. ما تا حالا صدها هزار نفر شهید تقدیم کرده‌ایم. هیچ فلسطینی نیست که در خانواده‌اش شهید یا اسیر یا مبارز یا مجروح یا معلول نباشد. نیمی‌از زنان ما بیوه شده‌اند اما همچنان در صحنه مبارزه هستند و هیچ راهی جز آزادی کامل این سرزمین وجود ندارد. مرحوم پدرم روحانی بود. او از استادان خود در سال 1920 نقل می‌کرد که می‌گفتند در آغاز اجرای پروژه صهیونیستی، یهودیان از تمام نقاط جهان گسیل می‌شوند و برایشان حکومتی در فلسطین تشکیل می‌دهند اما مسلمانان ساکت نمی‌نشینند و میان ما و آنان در فلسطین و در دشت (مرج ‌ابن عامر) که از دشتهای فلسطین است جنگی رخ خواهد داد و رودخانه نعامین میان حیفا و عکا پر از خون خواهد شد و سطح آب دریای مدیترانه به اندازه یک متر یا دو متر پر از خون می‌شود و در آن موقع عمر این رژیم تحمیلی به پایان خواهد رسید.

امت اسلامی نمی‌پذیرند که ما مثل سرخپوست‌ها شویم که مردمانی از ملت‌ها و سرزمین‌های دیگر بیایند و کشور ما را ‌اشغال کنند. ما تا آزادی فلسطین هرگز ساکت نخواهیم نشست و این آرزو حتما تحقق خواهد یافت. آن زمان که پیمان اسلو امضا‌ شد، 10 تا 15 شهرک صهیونیست‌‌نشین وجود داشت اما امروز حدود 400 شهرک ساخته شده، آن زمان جمعیت شهرک‌نشینان چندین هزار نفر بود، اما الان 800 هزار الی یک میلیون نفر شده، معامله قرن، پیمان اسلو و همه قراردادهای بین ما و اسرائیل را باطل کرد و حتی دولت فلسطین به رابطه‌اش با آمریکا پایان داد.

* شما اعلام کردید من جزو نخستین کسانی بودم که معاهده اسلو را نقد کردم، چون به حرف دشمن نمی‌توان اعتماد کرد اما می‌بینیم آقای محمود عباس چند روز پیش با اولمرت نخست‌وزیر سابق اسرائیل در آمریکا دیدار کرد. این مسئله به چه معناست؟

من رئیس سازمان آزادی‌بخش فلسطین نیستم، من نظر خودم را می‌دهم اولا، نبرد سیاسی و دفاع سیاسی و جلب حمایت‌های سیاسی بین‌المللی به نفع آرمان خود، کار خطایی نیست، سازمان ملل ما را به‌عنوان حکومت تحت ‌‌اشغال به رسمیت شناخته است. مبارزه ما، هم در جبهه سیاسی و هم در جبهه نظامی انجام می‌شود. ما با فعالیت‌های سیاسی خودمان توانستیم 170 عضو سازمان ملل را در کنار خودمان داشته باشیم، 80 قطعنامه شورای امنیت به نفع ما بوده، 700 قطعنامه سازمان ملل بر حقوق فلسطینی‌ها صحه می‌گذارند این دستاوردها هیچ‌کدام فلسطین را برای ما آزاد نخواهد کرد بلکه پوششی است برای مبارزه عادلانه‌مان و تنها چیزی که سرزمین ما را آزاد می‌کند خون‌های شهدای ما و مردم ماست و ما با هر وسیله ممکن باید سرزمین فلسطین را آزاد کنیم.

* در دهه 50، 60 و 70 میلادی ما شاهد بودیم که مصر با کمک سوریه و دیگر کشورها سه جنگ علیه اسرائیل راه‌ انداختند. در آن مقطع تاریخی فلسطین در صدر مسائل جهان عرب بود اما در شرایط کنونی حداقل در بین حکام کشورهای عربی مسئله فلسطین گویا در صدر مسائل نیست. همان مصری که زمانی پرچمدار مبارزه با اسرائیل بود، اکنون در معامله قرن قرار است امتیاز بگیرد! چه شد که جهان عرب به این نقطه رسید و آن حساسیت‌ها نسبت به مسئله فلسطین در جهان عرب کاهش یافت؟

همان‌طور که گفتم کشورهای اسلامی پس از فروپاشی دولت عثمانی با دسیسه‌های غربی‌ها از متحد شدن با یکدیگر منع شده بودند و نمی‌گذاشتند میان آنها وحدت ایجاد شود. ما معتقدیم باید باب گفت‌وگو میان کشورها و همسایگان باز باشد چون اینها با هم برادر هستند، مسئله مهم این است که وقتی با برادر دینی خود گفت‌وگو می‌کنید باید شرایط او را در نظر بگیرید که در چه وضعیت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و نظامی قرار دارد، ‌ترکیب قومیتی و ملی آن چگونه است. ما به‌عنوان فلسطینی‌ها در تعامل با هر نظام عربی و اسلامی، نگاه می‌کنیم که هویت آن چگونه است، ‌ترکیب و ساختار جمعیتی آن چیست و در چه شرایطی قرار دارد و تابع چه کشوری است. نمی‌توان وارد جنگ و مناقشه و کشمکش با کشوری شد که در آن پایگاه‌های آمریکا مستقر است.

بر این اساس معامله قرن فرصتی برای نقد و توبیخ این دولت و آن مسئول نیست و کسی که این کار را بکند به خطا رفته و مشکل را بزرگ‌تر کرده است. بلکه معامله قرن فرصتی است برای یکپارچه کردن فعالیت‌های کشورهای جهان اسلام در جهت حل مشکل فلسطین. ما به‌عنوان مسلمان و مومن به خدا، وقتی خبر تعرض به مسجدالاقصی را می‌شنویم چه واکنشی نشان می‌دهیم؟ متأسفانه عکس‌العمل ما مسلمانان در قبال وقایع مربوط به مسجدالاقصی بسیار ضعیف و ناچیز است.
وظیفه ما در حال حاضر این نیست که این رژیم یا آن نظام و این کشور و آن کشور را شماتت و انتقاد کنیم. کشوری که در آن پایگاه‌های نظامی آمریکا مستقر است نباید از آن همان انتظاری را داشته باشیم که از یک کشور آزاد مستقل با جمعیت 80 میلیونی که پشتیبان آن است.

معامله قرن مستمسکی برای انتقاد از این یا آن نیست. باید ببینیم آنان چه شرایطی دارند، محدودیت‌های آنها چیست. اگر کمکی از جایی دادند بگیریم، اگر اسلحه دادند بگیریم. باید شرایط هر دولتی را در نظر بگیریم. ما باید سعی کنیم از امکانات و کمک‌های کشورهای عربی و اسلامی بهره‌مند شویم بدون اینکه آنها را دودستی به سمت دشمن هل دهیم. آنچه الان ضروری است وحدت میان گروه‌ها و طرف‌های فلسطینی است. وحدت ملی فلسطین تنها راه نجات ماست. من از تمام دوستانمان و در راس آنها جمهوری اسلامی می‌خواهم که به فلسطینی‌ها فشار بیاورند تا متحد شوند.

با اعلام معامله قرن، اتحادیه عرب، سازمان همکاری اسلامی، سازمان وحدت آفریقا قطعنامه‌هایی را در حمایت از فلسطین منتشر کردند، اروپا در کنار ما ایستاد و حدود 100 عضو کنگره آمریکا از ما حمایت کردند. اینها همه دستاوردهای سیاسی و پوششی برای مبارزات آزادی‌خواهانه ماست، اما اینها سبب آزادی فلسطین نمی‌شود و جز خون و فداکاری خاک فلسطین را آزاد نخواهد کرد. خلاصه ما مخالف کار سیاسی و همکاری در جهت جلب حمایت کشورهای دیگر به نفع مسئله فلسطین نیستیم.

تمام گروه‌های فلسطینی بدون استثناء طرح معامله قرن را رد کردند، برادر اسماعیل هنیه در تماس تلفنی با رئیس محمود عباس گفت: حماس پشت‌سر شماست. حکومت ملی فلسطین نمایندگانی به غزه فرستاد تا مقدمات رسیدن به وحدت و وفاق ملی بین فلسطینی‌ها فراهم شود. مشکل ما طرف ثالث است که همیشه سعی می‌کند کار را خراب کند.

معامله قرن از رَحِم وضعیت کنونی جهان عرب و اسلام و فلسطین به دنیا آمد. وضعیت فعلی جهان عرب و اسلام و فلسطین باعث می‌شود که کسانی مثل ‌ترامپ و بدتر از او معامله قرن و بدتر از آن را مطرح کنند. اگر زن زیبای سفیدپوست با مرد سیاه‌پوست ازدواج کند امکان ندارد بچه‌شان سفید باشد بلکه رنگارنگ خواهد بود. لذا وضعیت رنگارنگ جهان اسلام و عرب موجب می‌شود معامله قرن از میان آن سر برآورد.

خداوند در قرآن می‌فرماید خدا وضع هیچ قومی ‌را تغییر نمی‌دهد مگر آنکه خودشان به دست خودشان وضعشان را تغییر دهند.

امام علی(ع) بارها بر جهاد به‌عنوان بابی از ابواب بهشت تأکید کرده، اما مسلمانان این یک اصل را تعطیل کرده‌اند اگر این فریضه جهاد و شهادت را احیا کنند مشکلات ما حل خواهد شد.

نکته پایانی اینکه من از مرحوم سعید المزین ابوهشام سفیر وقت فلسطین در عربستان شنیدم که می‌گفت در ملاقاتی که میان ملک فیصل سعودی و کیسینجر، سیاستمدار کهنه‌کار و زیرک آمریکایی صورت گرفت، کیسینجر سعی کرد او را در رابطه با فلسطین به کوتاه آمدن وادار کند و پس از صحبت زیاد ملک فیصل به او گفت: آقای من، من می‌خواهم در بیت‌المقدس بروم و نماز بخوانم اما چند روز بعد کشته شد.

...........................
پایان پیام/ 167