خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳
۳:۳۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
یکشنبه
۱۱ اسفند
۱۳۹۸
۷:۱۲:۳۰
منبع:
ابنا
کد خبر:
766282

دکتر مرندی تشریح کرد؛

ناگفته‌هایی از مواجهه رهبر انقلاب با مسائل پزشکی

رئیس فرهنگستان علوم پزشکی اظهار داشت: هر نظر و تشخیصی را که گروه پزشکی خدمت رهبر انقلاب ارائه می‌کنند، همیشه دوست دارند توضیحش را هم بشنوند. به این دلیل که بعضی مواقع ممکن است تداخلی با بعضی از وظایف مذهبی ایشان ایجاد کند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ رهبر انقلاب روز هشتم اسفندماه ۱۳۹۸ در پیامی تصویری از زحمات پزشکان و پرستاران در مبارزه با کرونا قدردانی کردند.

در سومین قسمت از مجله‌ی اینترنتی نگار KHAMENEI.IR، به این پیام و فرامتن آن پرداخته‌ایم. دکتر «علیرضا مرندی»، رئیس فرهنگستان علوم پزشکی در گفتگوی کوتاهی با مجله اینترنتی نگار به ماجرای ضبط این پیام و دغدغه‌های رهبر انقلاب در حوزه سلامت عمومی و سبک زندگی شخصی ایشان در مواجهه با مسائل پزشکی اشاره کرده است.  

* در پیامی که اخیراً رهبر انقلاب خطاب به جامعه‌ی پزشکی منتشر کردند شما هم حضور داشتید که موجب واکنش‌های زیادی از سوی رسانه‌های مختلف شد. به‌عنوان کسی که در کنار ایشان بودید درباره‌ی این پیام مقداری صحبت کنید.

* وقتی صبح پنج‌شنبه خدمت ایشان رسیدم، ایشان به من فرمودند که قبل از هر کاری ابتدا بیا به دفتر کارم برویم که من می‌خواهم یک پیامی را خطاب به پزشکان بدهم. من به همراه ایشان به دفتر کارشان رفتیم و دوربین هم حاضر و آماده بود و همان‌طور که همه دیدند این پیام در محل کارشان منتشر شد.

* شما به‌عنوان پزشک معتمد رهبر انقلاب  از زمان ریاست‌جمهوری تا به الآن ارتباط نزدیکی با ایشان داشتید. مصادیقی درباره‌ی دغدغه‌ها و تأکیدات رهبر انقلاب در حوزه‌ی سلامت و پزشکی و اهمیتی که ایشان در این حوزه قائل هستند را مقداری صحبت کنید. و نگاه ایشان به مسئله‌ی سلامت و بهداشت و درمان چه در حوزه‌ی فردی و چه در حوزه‌ی اجتماعی چگونه است؟

* رفتار و تأکیدات و دغدغه‌های ایشان را باید در قالب اعتقادات فوق‌العاده قوی مذهبی‌شان دید. من اخیراً کتاب «خون دلی که لعل شد» را در ارتباط با خاطرات حضرت آقا مطالعه می‌کردم، و فکر می‌کنم که همه باید این کتاب را بخوانند.

ایشان از بچگی روی مبانی اعتقادی بسیار قوی بودند و تقوای خیلی بالایی داشتند و کسی که چنین اعتقاداتی دارد طبیعتاً به سلامت هم خیلی اهمیت می‌دهد. خداوند احیای یک بشر را مثل احیای کل بشر قلمداد می‌کند. حضرت آقا هم به شدت به سلامت خودشان و خانواده‌یشان و جامعه فوق‌العاده اهمیت می‌دهند. از زمانی که من معاون آقای دکتر منافی بودم تا زمانی که وزیر شدم، برای درست کردن شبکه‌ی بهداشت و درمان و واکسیناسیون بچه‌ها و نیازهای بهداشتی جامعه، ایشان زمینه را برای ما فراهم می‌‌کردند. به‌عنوان مثال در اوج مشکلات و در اوج جنگ وقتی متوجه شدند که ما پول و درآمد نداریم و برای واکسینانسیون و خدمات بهداشتی نیاز به اتومبیل داریم، پول خرید اتومبیل را برایمان تأمین ‌کردند.

یا زمانی که ما تصمیم گرفتیم که برنامه‌ی بسیج سلامت کودکان را شروع کنیم، ایشان در آن زمان رئیس‌جمهور بودند و برای افتتاح برنامه تشریف آوردند و سخنرانی کردند. و اولین قطره‌ی فلج اطفال که در حقیقت اولین قدمی بود که برای واکسیناسیون با هم داشتیم را ایشان به یک کودکی دادند. حضرت آقا بر روی خانم‌ها و بچه‌ها حساسیت بیشتری دارند و همیشه سفارش آن‌ها را به می‌کنند. به خاطر دارم که در سال ۶۴ در یکی از استان‌ها، استاندار و رئیس دانشگاه به این نتیجه رسیده بودند که خانم‌ها باید به دندان‌پزشک خانم مراجعه کنند و آقایان باید به دندان‌پزشک آقا مراجعه کنند. من موافق نبودم و به خدمت حضرت آقا رسیدم و موضوع را به ایشان گفتم. آقا فرمودند که این کار درست نیست و ما باید آن‌قدر نیرو تربیت بکنیم که این خانم اگر می‌خواهد به خانم پزشک مراجعه کند هیچ اشکالی نداشته باشد، اگر هم می‌خواهد به پزشک آقا مراجعه کند ما نباید جلویش را بگیریم. حضرت آقا سعه صدر زیادی دارند و دگم هم نیستند و واقع‌بین هستند. الآن هم به‌دلیل شیوع ویروس کرونا به شدت برای مردم ناراحت هستند و هزینه‌ی بالای درمان بیماری‌هایی که مردم باید پول زیادی برای آن بپردازند ایشان را به شدت اذیت می‌کند.

* مصادیقی درباره‌ی اقدامات و توصیه‌های ایشان در رابطه با پیشرفت در حوزه‌ی پزشکی و بهداشت و درمان و نهضت ملی ریشه‌کن کردن فلج اطفال برای ما بفرمایید.

* زمانی که ایشان رئیس‌جمهور بودند، ما به پزشک نیاز داشتیم اما در کشور به حد کافی پزشک‌ هندی، پاکستانی و بنگلادشی وجود داشت. البته پزشک هم نبودند و اکثراً کارشناس پزشکی بودند. لازم بود که آموزش پزشکی‌مان را در کشور زیاد کنیم، اما وزارت علوم به ما گفت که امکانات نداریم. بنابر این ما یک لایحه نوشتیم که دانشکده‌ی گروه پزشکی را جدا و با وزارت بهداری در آن زمان ادغام کنیم تا وزارت بهداشت تأسیس بشود. وقتی ایشان متوجه این مطلب شدند، به شدت از آن دفاع کردند. همان زمان وزارت بهداشت شکل گرفت و دانشگاه آموزشی احداث و تأسیس شد. درباره‌ی ریشه کن کردن فلج اطفال هم وقتی که من ایده‌ی این کار را به خدمت حضرت آقا عرض کردم، در ادامه به ایشان گفتم که تعداد کارکنان ما برای این کار کم است و اگر ممکن است ما از نیروی بسیج استفاده کنیم. ایشان از پیشنهاد من استقبال کردند و حتی نامه‌ای به فرمانده‌ی بسیج آن موقع نوشتند که منجر به داوطلب ششصد هزار نفر از سوی بسیجیان شد. با توجه به تعداد بالای داوطلبین ما از بین همه‌ی آن‌ها فقط چهارصدو‌پنجاه هزار نفرشان را پذیرفتیم و در ظرف کمتر از دوازده ساعت به دوازده میلیون خانوار مراجعه کردیم و واکسیناسیون را انجام دادیم. اینها همه‌اش به پشتیبانی ایشان انجام ‌شد.

الآن هم حضرت آقا برای مبارزه با کرونا، همه‌ی امکانات نهادهایی مثل ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد مستضعفان در اختیار این مسئله قرار داده‌اند، تا نیازها و امکانات بهداشتی‌ای که نیست در کشور فراهم شود. لازم نیست که همه‌اش را علنی بگویند، ولی در مقابل همه‌ی مشکلات کشور دلسوز هستند و در همین مسئله هم ایشان کاملاً وارد شده‌اند و نسبت به آن دلسوز هستند.

* با توجه به اینکه رهبر انقلاب یک وجه نسبت به جامعه و نظام اسلامی دارند و یک وجه مرجعیت دارند. در زندگی شخصی در مواقعی که تضادی بین سیره‌ی شخصی ایشان با نظرات و تشخیص پزشکان پیش می‌آید، ایشان چه ترتیباتی را اتخاذ می‌کنند؟                    

* هر نظر و تشخیصی را که گروه پزشکی خدمت رهبر انقلاب ارائه می‌کنند، همیشه دوست دارند توضیحش را هم بشنوند. به این دلیل که بعضی مواقع ممکن است تداخلی با بعضی از وظایف مذهبی ایشان ایجاد کند. اگر توضیح ما برایشان قانع‌ کننده باشد که اغلب هست؛ هیچ‌وقت مخالفت نمی‌کنند. واقعاً بعد از سال‌ها توفیق به‌عنوان مسئول تیم پزشکی‌ ایشان یادم نمی‌آید که حتی یک مورد را هم مخالفت کرده باشند و همیشه مطالبی را که ما خدمتشان ارائه می‌کردیم مورد پذیرش ایشان بوده است. برای مثال ما از نظر نوع غذایی مثل نان و ماست و یا نان و پنیر که ایشان به‌خصوص در اوائل رهبری می‌خوردند راضی نبودیم و به حضرت آقا می‌گفتیم که سن شما دارد بالا می‌رود و شما نیاز به غذای مناسب‌تری دارید، یا تا همین چند ماه قبل ایشان به‌خاطر زندگی کردن مثل طبقات پایین جامعه میوه نمی‌خوردند، اما بالأخره برای سلامتی‌شان قانعشان کردیم که میوه بخورند. [بعد شنیدم که] از محافظانشان پرسیده‌اند که ارزان‌ترین میوه کدام است و آن میوه را تهیه کرده بودند.

...................................
پایان پیام/ 167