به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ آیتاللهالعظمی «سیدمحمدتقی مدرسی» از مراجع تقلید شیعیان در کربلای معلی در ششمین جلسه تفسیر و تدبر سوره ابراهیم در ماه مبارک رمضان که 13 اردیبهشتماه با تدبر در آیات هشتم و نهم این سوره مبارکه از برنامه «زلال سخن» شبکه سه سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد، گفتند: در آیه ۸ سوره ابراهیم خداوند متعال می فرماید: «وَقَالَ مُوسَى إِنْ تَکْفُرُوا أَنْتُمْ وَمَنْ فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمِیدٌ»؛ حضرت موسی(ع) به بنی اسرائیل گفت: اگر همه بشر کافر شوند، بشوند؛ چون خدا احتیاجی به عبادت شما ندارد و خدا هم غنی و هم حمید است.
ایشان ادامه دادند: غنی کسی است که امکانات داشته باشد؛ ولی غنی گاهی حمید می شود، که گاهی کار خوب می کند که مردم او را سپاسگزاری کنند و خدا در عین اینکه غنی است، حمید هم هست و به ما لطف دارد.
مفسر تفسیر هدایت به علت اهمیت دانستن قصص قرآنی و سرگذشت اقوام گذشته اشاره و بیان کرد: در آیه بعد خداوند می فرماید: «أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَبَأُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَا یَعْلَمُهُمْ إِلَّا اللَّهُ جَاءَتْهُمْ»؛ خداوند این حقیقت را در قالب مثال بیان می کند و چند قصه از اقوام گذشته می گوید. سرگذشت قوم نوح، عاد و ثمود را بیان می کند و بعد خدا می فرماید: اقوام دیگری هم بودند و کسی از شما نمی داند، این دیگران که بودند!
ایشان افزودند: پیغمبران آمدند و معجزه هم داشتند تا مردم به خدا ایمان بیاورند، اما آنها قبول نکردند و خدا هم عذاب بر آن اقوام گذشته نازل کرد. و بعد از عذاب و نابودی این اقوام و تمدن ها هیچ اتفاقی هم برای خدا نیفتند و مثلاً نقصی برای خدا و مملکت خدا و مخلوقات خدا ایجاد نشد و آنها رفتند و اثری از آنها باقی نماند. و خداوند این قصص را برای ما بیان می کند که ما مثل آنها نشویم و از سرگذشت اقوام گذشته درس عبرت بگیریم.
آیتالله العظمی مدرسی بحث گفتمان بین انبیاء و امم گذشته را برای ما بسیار با اهمیت دانستند و گفتند: علت این اهمیت دانستن سرگذشت امم گذشته به این دلیل است که این وسوسه هایی که آنها داشتند اکنون همان وسوسه ها در دل ما هم هست! این اقوام در یک جا و یک زمان نبودند، بلکه در جاهای مختلفی زندگی می کردند. قم نوح در بابل، قوم عاد و ثمود اطراف جزیره العرب، فرعونیان در مصر بودند و هر کسی در جاهای مختلف زندگی می کردند.
ایشان ادامه دادند: اما یک چیز مشترک داشتند و این چیز مشترک جز سرشک بشر است و امروز هم هست و با گذشته فرق نمی کند. و آن این است که شیطان یکی است و وسوسه های شیطان هم یکی است، و وسوسه های در دل این اقوام گذشته با وسوسه های دل ما هم یکی است و امروز شیطان همان شیطان و وسوسه های دل ما هم همان وسوسه ها است.
* لزوم عبرت گرفتن از سرگذشت اقوام گذشته
این مرجع عالیقدر تقلید با تأکید بر لزوم عبرت گرفتن از سرنوشت امم گذشته ،گفتند: پس خواندن و دانستن این قصص برای ما مفید است و باید از آن درس عبرت بگیریم. آن وسوسه هایی که آن روز شیاطین در بین بشر منتشر می کردند، امروز هم شیاطینی هستند که از راه های جدید از جمله اینترنت، ماهواره، فضای مجازی، رادیو و تلویزیون های اجنبی همان وسوسه ها را پخش می کنند. از این جهت باید از این قصص و سرنوشت امت های گذشته عبرت بگیریم.
آیت الله العظمی مدرسی با اشاره به آیه ۹ سوره ابراهیم، که خداوند می فرماید: «جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَیِّنَاتِ»، گفتند: خداوند پیغمبران را فرستاد، اما پیغمبران دست خالی نیامده اند و با خود بینات آوردند. حالا یکی عصا آورد، دیگری کشتی آورد و یکی ناقه آورد و هر کس یک بینه ای داشت که مهمترین بینات با وجدان مردم سخن گفتن وعقل آنها را برانگیختن بود. و این بینه مهم انبیاء است که با عقل با مردم سخن می گویند. انسان اگر تعصب نداشته باشد و کهنه پرست نباشد و نگوید پدران ما چه بودند و چه گفتند؟! و به حقایقی که انبیاء بیان فرمودند فکر کنند، می بینند این بیانات خیلی واضح است و همه عقل ها سریع به این حقایق می توانند برسند.
ایشان ادامه دادند: اما در ادامه این آیه خداوند می فرماید: «فَرَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ وَقَالُوا إِنَّا کَفَرْنَا بِمَا أُرْسِلْتُمْ»، به جای اینکه آنها به حرف رسولان گوش کنند و به خدا ایمان بیاورند، یک حرکات غریبی از آنها سر زد و دستهای خود را به خاطر اعتراض روی دهان های خود گذاشتند و بعد گفتند اصلاً ما کافر هستیم و نمی خواهیم ایمان بیاوریم! در این قسمت از آیه که خدا می فرماید: «فَرَدُّوا أَیْدِیَهُمْ فِی أَفْوَاهِهِمْ»، بیش از هشت قول بین مفسرین است و معمولاً همه اقوال هم به یک چیز اشاره می کند.
* بیداری وجدان و شک بعد از اظهار کفر!
آیت الله العظمی مدرسی با اشاره به اهمیت وجدان درونی انسان اظهار کردند: این بحث در خاتمه آیه مهم است که خداوند می فرماید: «وَإِنَّا لَفِی شَکٍّ مِمَّا تَدْعُونَنَا إِلَیْهِ مُرِیبٍ»، بعد از اینکه کفر ورزیدند، تازه می گویند: ما شک داریم! ما نمی توانیم باور کنیم و شک داریم! اصلاً این شک ما اینجور نیست که در یک لحظه یا دو لحظه باشد، این شک همیشه هست. کفر مثل سیاهی می ماند که بالاتر از سیاهی رنگی نیست. اما با اینکه گفته بودند ما کافر هستیم، اینک می گویند ما شک داریم! در درون خودشان یک جنگی بین وجدان و عقل و بین شهواتشان ایجاد شد که باعث این شک شد. معلوم است اینها نتوانستند مسئله را هضم کنند که حرف انبیاء را قبول نکنند!
ایشان ادامه دادند: من می خواهیم از این بخش آیه یک پیامی را استفاده و کسب کنم و در اینجا این است که وقتی انسان حقیقت را درک کرد، باید تصمیم بگیرد و آن حقیقت را قبول و باور کند و شک نکند. همچین که از روایت به دست می آید، حضرت علی(ع) فرمودند: علم خود را جهل و یقین خود را شک مپندارید. چون دانستید، عمل کنید و چون یقین کردید، پاى پیش نهید. وقتی علم دارید، کاری نکنید که عملتان جهل باشد! عالمی که علم دارد و به علم خود عمل نمی کند، با یک جاهل چه فرقی دارد؟ وقتی به یقین رسیدید، اقدام کنید و جلو بروید که اگر جلو نرفتید به شک می رسید.
این مرجع عالیقدر تقلید در پایان گفتند: در سیره زندگی بعضی از اولیاء آمده که ماه رمضان، ماه تفکر است. سعی کنید در این ماه مبارک رمضان در خودتان و در دیگران فکر کنید. به خودتان برگردید و فکر کنید که چه هستید؟ چه بودید و چه شدید؟ ماه رمضان ماه رحمت الهی است، ماهی است که شیطان در غل و زنجیر است و یک مقدار ما آزاد هستیم و می توانیم فکر کنیم.
.....................................................
سرویس فرهنگی/ محسن سلطان احمدی