خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳
۱۱:۱۸
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
سه‌شنبه
۱۶ اردیبهشت
۱۳۹۹
۹:۳۴:۴۶
منبع:
اختصاصی ابنا
کد خبر:
769363

فیض مشکینی: به دوش کشیدن رنج دیگران، اوج تعالی انسان است/ مرحوم "حسنخانی" فردی خالص، صادق و دارای حسن نیت بود

استاد حوزه و دانشگاه گفت: مرحوم حسنخانی دوستدار اهل بیت(ع)، اهل تهجد، نماز، روزه، اهل ادا کردن حقوق واجب، اهل اصلاح ذات بین و اهل حل مشکل بود.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ همزمان با شب یازدهم ماه مبارک رمضان 1441 (دوشنبه 15 اردیبهشت 1399)، یازدهمین مجلس از مجالس مجازی اهل بیتی به مناسبت چهلمین روز درگذشت مرحوم مغفور حاج «محمد حسنخانی» برگزار شد.

در ابتدای این مجلس که از صفحه خبرگزاری ابنا در اینستاگرام به آدرس www.instagram.com/fa.abna24 به صورت زنده پخش شد، استاد «حسن نژاد» آیاتی از قرآن را تلاوت کرد و در ادامه حجت الاسلام و المسلمین  دکتر «فیض مشکینی» استاد حوزه و دانشگاه به سخنرانی پرداخت.

حجت الاسلام فیض مشکینی اظهار داشت: خداوند در قرآن می فرماید " يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى‌ رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ" ای انسان تو به سمت خدای خود با تلاش، رنج، سرعت و سختی سیر می کنی و به ملاقات او نائل خواهی شد.

وی درباره سیر زندگی انسان و مبدأ روح اظهار داشت: برای زندگی انسان سیری تعیین شده است و درباره این سیر چند دیدگاه وجود دارد. برخی می گویند انسان همین جسم است، به وجود می آید، از دنیا می رود و پرونده اش بسته می شود. این طبق باورهای دینی ما قابل قبول نیست. علمای اسلام درباره این مسئله دو دسته هستند. دسته اول معتقدند انسان ها از ازل وجود دارند؛ اما در نشئه و سرای دیگر به شکل دیگری بوده و این موجود که روح انسان است با تولد به جسم انسان حلول کرده و با مرگ از جسم خارج شده و باز هم باقی خواهد ماند. به عبارت دیگر انسان بوده، خواهد بود و مدت کوتاهی در این بدن است.  

این استاد حوزه و دانشگاه افزود: نظر دیگر این است که نه روح و نه جسم انسان وجود نداشته است. در رَحِم انسان روح هم به وجود می آید و با انسان تا پایان زندگی هست و با اتمام زندگی، جسم می رود و روح باقی می ماند.

وی همچنین گفت: در هر صورت، مهم این است که روح انسان در جسم دمیده شده است. جسم که به دنیا آمد روح سوار بر مرکب بوده و این مرکب را می راند. این مرکب با سختی، تلاش و شتاب سیر می کند تا به جایی برسد که غیر از خدا چیزی حاکم نیست. در این دنیا، انسان موجودی است که صفحه سفیدی به او می دهند که باید این صفحه را به درستی تحویل دهد و آن صفحه سفید عملکرد و کارنامه انسان است. زندگی انسان حرکتی از مبدأ به مقصد است. همه به سرای باقی خواهند رفت. اما انسان ها در روز حسابرسی چند دسته هستند؛ کتاب صلحا و انسان های نیک را به دست راست می دهند. اما کتاب برخی را به دست چپ می دهند و برای تحقیر نامه اعمال بعضی را از پشت سر تحویل داده و کتاب عده ای را به گردن شان زنجیر می کنند.

فیض مشکینی با بیان اینکه در مسیر زندگی انسان رنج و سختی وجود دارد، اظهار داشت: خداوند می فرماید "لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِي كَبَدٍ" ما انسان را در رنج آفریدیم. در کنار خوشی، ناخوشی است. همه انسان ها اعم از فقیر و غنی درد، مصیبت و ناراحتی دارند؛ اما سطح گرفتاری ها فرق می کند و هرچه فرد دارا باشد گرفتاری اش بیشتر است. در این آیه مفهوم "رنج" اعم از درد است و شامل روح هم می شود.

وی در توضیح این آیه اظهار داشت: ماشین های جدید عیب یاب دارند. ماشین جسم و روح انسان سیستم بازخورد دارد؛ یعنی هر عیبی در بدن و روح به وجود آمد مشخص می شود. اینکه خدا می فرماید ما انسان را در رنج آفریدیم؛ رنج یا جسمی و یا روحی است. گرسنگی رنج است و اگر گرسنگی نباشد انسان دنبال غذا نمی رود؛ همچنین اگر دندان پوسیده درد نکند لثه و فک از بین می رود لذا هنگام دندان درد، انسان به دندان پزشک مراجعه می کند.

این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: شخصیت انسان این گونه است که اول درباره چیزهایی که مربوط به زندگی مادی است، رنج می کشد. انسان از آب، غذا و مسکن که خلاص شد، دنبال تفریحات می رود. در ادامه رنج انسان فقط مادی نیست بلکه معنوی است؛ از جهل شکایت می کند و به سوی علم می رود. جایگاه آدمیزاد وقتی خیلی اوج می گیرد از فراق خدا شکایت کرده و می خواهد به وصال برسد. به عبارت دیگر رنج فقط خوردن و پوشیدن و مسکن نیست و انسانیتِ انسان اوج می گیرد. یک پله بالاتر، رنج دیگران است. خدا از پیامبر(ص) و مومنان دیگر می خواهد تا استقامت کنند. پیامبر(ص) می فرماید که سوره هود مرا پیر کرد، چرا؟ چون در سوره هود، خدا مسئولیت امت را هم بر عهده ایشان گذاشته است. پیامبر(ص) رنج همه انسان ها را به دوش می کشد و این اوج تعالی انسان است.

وی درباره مرحوم حاج «محمد حسنخانی» گفت: او انسانی بین سلمان و ابوذر بود. ابوذر از مسائل فلسفی و جزئیات و امور ادبی اطلاعی نداشت، شخص عامی بود. اما کسی بود که پیامبر(ص) او را از خود حساب می کرد. پیامبر(ص) می فرمود ابوذر کسی است که از فرق سر تا پایش ایمان است. ابوذر از علم سلمان خبری نداشت. پیامبر(ص) فرمود که اگر ابوذر می دانست در قلب سلمان چه می گذرد، او را می کُشت. لذا برای وصول به ایمان، لازم نیست که انسان حتماً عالم و دانشمند باشد.  

فیض مشکینی افزود: بیش از ده سال با مرحوم حاج «محمد حسنخانی» نشست و برخاست داشتم و کاملا با آن مرحوم آشنا بودم. او انسان خالص، صادق و دارای حسن نیت بود. اگر کسی خانه ای نداشت، برای رضای خدا دنبال خانه می داشت. اگر احساس می کرد چیزی وظیفه اش است انجام می داد. آن مرحوم دوستدار اهل بیت(ع)، اهل تهجد، نماز، روزه، اهل ادا کردن حقوق واجب، اهل اصلاح ذات بین و اهل حل مشکل بود.

........................
پایان پیام/ 167