خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳
۵:۴۷
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۱۳ مرداد
۱۳۹۹
۱۳:۰۹:۰۰
منبع:
انتخاب
کد خبر:
773532

نشریه آمریکایی «نشنال اینترست»:

فشار حداکثری ترامپ با شکست مواجه شد / برای اتحاد بزرگ چین و ایران آماده شوید

هند شریک اصلی ایالات متحده به منظور مهار چین است. اما سیاست ترامپ در مقابل ایران، موقعیت دهلی نو را در منطقه تضعیف کرده و در عین حال نتوانسته است از تهران امتیازات قابل توجهی به دست آورد. گزارش های مربوط به توافقنامه 25 ساله بین چین و ایران باعث تحریک واشنگتن شده و نشان می دهد که کمپین فشار حداکثری ترامپ برای منزوی کردن تهران با شکست مواجه شده است.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ «روپرت استون» در مقاله ای تحت عنوان "برای اتحاد بزرگ چین و ایران آماده شوید" در رسانه آمریکایی "نشنال اینترست" نوشت:

هند شریک اصلی ایالات متحده به منظور مهار چین است. اما سیاست ترامپ در مقابل ایران، موقعیت دهلی نو را در منطقه تضعیف کرده و در عین حال نتوانسته است از تهران امتیازات قابل توجهی به دست آورد.

گزارش های مربوط به توافقنامه 25 ساله بین چین و ایران باعث تحریک واشنگتن شده و نشان می دهد که کمپین فشار حداکثری ترامپ برای منزوی کردن تهران با شکست مواجه شده است.

اما ایالات متحده تنها کشوری نیست که نگران آینده اتحاد بزرگ چین و ایران است. هند نیز سرمایه گذاری های گوناگونی در ایران انجام داده است که گسترش روابط اقتصادی ایران و چین تهدیدی علیه آنها به شمار می رود.

علائم هشدار دهنده در حال حاضر نیز وجود دارند. به طور مثال، طبق گزارش ها، شرکت های هندی از زمانی که قرار شده است چین در ایران سرمایه گذاری داشته باشد، از معاملات حمل و نقل و انرژی ایران کنار گذاشته شده اند. شرایط فعلی، این نگرانی را ایجاد می کند که پکن، هند را از ایران خارج کند.

تعجب آور نیست که توافقنامه ایران و چین، زنگ های خطر را در دهلی نو به صدا در آورده است. نه تنها در حال حاضر روابط هند و چین بر اثر تشدید اختلافات مرزی آسیب دیده است، بلکه دهلی نو مدت هاست که از تأثیر فزاینده چین در همسایگی خود نگران است.

پکن در چارچوب طرح یک کمربند و یک جاده ی خود، سرمایه گذاری در پروژه های استراتژیک زیرساختی در منطقه اقیانوس هند از جمله بندرهایی که ممکن است در نهایت کاربرد نظامی داشته باشند را طرح ریزی کرده است. یکی از این بنادر استراتژیک، بندر گوادر در پاکستان است.

شواهد نشان می دهد، ترس دهلی نو از اینکه چین در تلاش است تا هند را از ایران بیرون کند، بی مورد نیست. لیکن در حالی که پروژه های هندی واقعاً در تلاشند تا شرایط مناسبی در ایران به دست آورند، با مشکل مواجه هستند. این مشکلات نتیجه تحریم های ایالات متحده است نه تلاش چین برای توسعه نفوذ. در واقع، توافقنامه چین و ایران به مراتب کمتر از آنچه رسانه های خبری نشان می دهند، قابل توجه است.

هند برای چندین دهه تلاش کرده است حضور خود را در ایران تقویت کند، اما این تلاش ها با لغو تحریم ها علیه اقتصاد ایران پس از انعقاد توافق هسته ای در سال 2015 جان تازه ای گرفتند.

نارندرا مودی، نخست وزیر هند پس از توافق هسته ای ایران به سرعت در راستای نزدیک شدن به ایران گام برداشت. تهران چیزهای زیادی برای عرضه داشت، از جمله منابع انرژی فراوان. همچنین ایران دروازه ای به افغانستان و آسیای میانه برای هند بود که پاکستان را دور می زد و صادرات هند را تسهیل می کرد.

شرکت های هندی توافق قدیمی خود را با تهران در مورد توسعه میدان گازی فرزاد B در منطقه خلیج فارس احیا کردند. همچنین در سال 2016، مودی توافق نامه ای را با همتایان ایرانی و افغان خود امضا کرد تا مسیر تجاری جدید بین هند و افغانستان برقرار شود. برای این منظور، هند موافقت کرد که در بندر چابهار ایران که در جنوب شرقی این کشور قرار دارد، سرمایه گذاری کند و آن را ارتقا دهد و یک خط ریلی از چابهار تا مرز افغانستان بسازد.

برای هند، چابهار نه تنها واردات نفت به این کشور را تسهیل می کرد و راه این کشور را به افغانستان و آسیای میانه می گشود، بلکه باعث می شد که وزن کمتری به بندر گوادار پاکستان داده شود.

برای ایران نیز چابهار اولین بندر آب اقیانوسی و عمیق است که پس از سالها انزوا و فقر ناشی از تحریم های فلج کننده، ادغام در اقتصاد منطقه را برای تهران تسهیل می کند.

با این حال، این پروژه به زودی وارد دوره ی رکود شد. ترامپ در سال 2017 مسئولیت تصدیق قرارداد هسته ای ایران را عهده دار شد. هند برای بهره برداری از چابهار به یک شریک خصوصی احتیاج داشت، اما شرکت ها از تحریم های جدید ایالات متحده بیم داشتند و از همکاری با هند طفره می رفتند.

در سال 2018 ترامپ از توافق هسته ای خارج شد و تحریم ها دوباره در همان سال علیه ایران اعمال شد. اما به دلیل نقش احتمالی توسعه ی چابهار در بازسازی افغانستان، این بندر از تحریم های آمریکا مستثنی شد.

حتی با این چشم پوشی، هند نتوانست اپراتور خصوصی برای چابهار پیدا کند. همچنین تهیه ماشین آلات مورد نیاز تجهیزات این بندر نیز غیرممکن بود. تابستان گذشته، گزارش شد که دهلی نو به تعهدات خود در این پروژه از سال 2017 عمل نکرده است.

ترافیک کانتینری در این بندر بسیار ناچیز است و چابهار در حال حاضر با زیر 10 درصد از ظرفیت سالانه ی خود فعالیت دارد. حجم صادرات کم به این معناست که کشتی ها بدون بار تردد می کنند و بنابراین افزایش هزینه ها را به دنبال دارند. بنادر هندی سعی کرده اند به ارائه تعرفه های تخفیفی بپردازند و تجارت را بهبود دهند که موفقیت اندکی کسب کرده اند.

هند ظاهراً هیچ پیشرفتی در ساختن راه آهن در چابهار نداشته است و ایران مجبور شده که به تنهایی این پروژه را پیش ببرد. همچنین پس از اینکه شرکتهای هندی از پروژه میدان گازی فرزاد B پا پس کشیدند، تهران تصمیم گرفت که به دنبال شریک جدیدی در این عرصه باشد.

البته نمی توان گفت که ترامپ مقصر تمام مشکلات دهلی نو است. در واقع، منطق اقتصادی پشت چابهار همیشه متزلزل بوده است. در حالی که این پروژه هندوستان را قادر می سازد تا پاکستان را دور بزند اما تجارت با افغانستان به عنوان یک کشور درگیر جنگ داخلی و وابسته به کمک های خارجی احتمالاً در آینده ی قابل پیش بینی محدود خواهد بود. همچنین بنادر جنوبی پاکستان از جمله کراچی و بندر قاسم، مسیری سریعتر را برای دسترسی به دریا نسبت به چابهار در اختیار کابل قرار می دهند. به همین دلایل است که گوادر اخیراً با دریافت اولین محموله بار در ماه ژانویه به عنوان یکی دیگر از گزینه های ترانزیت افغانستان ظاهر شده است.

درست است که مرزهای افغانستان و پاکستان به دلیل بحران های سیاسی به طور دوره ای بسته شده است، اما روابط دو جانبه در حال بهبود است و برنامه هایی در مورد گسترش کریدور اقتصادی چین و پاکستان به افغانستان نیز وجود دارد.

اگر جو بایدن در انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 پیروز شود و همانطور که قول داده است، مجدداً به توافق هسته ای ایران بپیوندد، امکان دارد که پروژه ی چابهار جانی دوباره بگیرد. اما تضمینی وجود ندارد که تهران بخواهد با توجه به ظهور تندروهای ضد آمریکایی در داخل ایران، برجام را از سر بگیرد. حتی اگر واشنگتن مجدداً به توافق هسته ای بپیوندد و برجام اجرایی شود، باز هم برخی از تحریم ها همچنان پابرجا هستند و می توانند سرمایه گذاری های خارجی در ایران را محدود کنند.

..........................
پایان پیام/ 101