خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳
۸:۳۶
در حال بارگذاری؛ صبور باشید

با حدیث "غدیر" و "ثقلین" شیعه شدم/ حرف شیعه، حرف عزت و مقاومت است

یکی از شیعیان سودان که در حوزه علمیه قم تحصیل کرده است، اظهار داشت: ما حدیث ثقلین را با «و سنتی» می‌شناختیم؛ نه با « و عترتی». کنجکاو شدم که وقتی حدیث ثقلین در منابع ما وجود دارد و صحیح و حتی متواتر است، پس چرا بازگو نمی‌شود؟ از طرف دیگر، چرا فقط روایت ضعیف به ما گفته می‌شود؟!

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ پیشینه تشیع در سودان به زمان فاطمیان برمی‌گردد. در اثر فشارهای صلاح الدین ایوبی، برخی از سادات و خاندان‌های شیعی، به سودان مهاجرت کردند. «سادات ادریسی»، «سادات مراغنه» و «سادات عریكیین» از جمله شیعیان بومی سودان‌ هستند. «سادات آل‌الزاكی» نیز، از نسل اسحاق مؤتمن (فرزند امام صادق علیه‌السلام) و سیده نفیسه هستند. آنچه امروزه به‌عنوان تشیع دوازده‌امامی در سودان وجود دارد، کسانی هستند که در چند دهه اخیر شیعه شده و به تشیع گذشته خویش بازگشته‌اند.

در سودان فرقه‌های صوفیه به‌ویژه برخی از آنان مانند ختمیه و انصار، محبت زیادی به اهل بیت دارند و جایگاه امام علی(ع) در میان آنان بسیار رفیع است.

آنچه در پی می‌آید، گفتگو با «سیدمحمد زکی سودانی» است. او از فعالان فرهنگی شیعه در سودان است که در قم تحصیل کرده است. در بخش دوم گفت‌وگو با او از ماجرای شیعه شدنش و وضعیت فعالیت پیروان اهل‌بیت(ع) در این کشور صحبت کردیم:

ابنا: به‌عنوان سوال اول، ماجرای شناخت اهل‌بیت(ع) و شیعه شدن شما از کجا آغاز شد و علت شیعه شدنتان چه بود؟

تشکر می‌کنم از شما و خبرگزاری اهل‌بیت(ع) بابت دعوت و وقتی که در اختیار بنده قرار دادید.

قبل از سال‌های 1990 یا 1991 یکی از عموهای ما شیعه شده بود. بعد از ایشان عموی دوم و برادر بزرگ من هم شیعه شدند و اینگونه افتخار پیوستن به مکتب تشیع در خانواده ما آغاز شد. بنده هم از طریق آن‌ها و شناختی که از گفت‌وگوها و برخی کتاب‌ها برایم حاصل شد، علاقمند به مکتب تشیع شدم. در  چهارده سالگی و بعد از مطالعات زیاد، به‌ویژه کتاب «المراجعات» علامه سیدعبدالحسین شرف‌الدین، و آشنایی با دلائل متعددی مثل حدیث ثقلین، شیعه شدم.

ما حدیث ثقلین را با «و سنتی» می‌شناختیم؛ نه با « و عترتی». کنجکاو شدم که وقتی حدیث ثقلین در منابع ما وجود دارد و صحیح و حتی متواتر است، پس چرا بازگو نمی‌شود؟ از طرف دیگر، چرا فقط روایت ضعیف به ما گفته می‌شود؟! «حدیث غدیر که ابداً به گوش ما نخورده بود. وقتی دیدم که همه تصریح دارند حداقل تا «فهذا علی مولاه» متواتر است، برای من خیلی عجیب بود. چه کسی نمی‌خواست ما نسبت به امیرالمومنین و اهل‌بیت(ع) شناخت پیدا کنیم؟ فکرم مشغول این موضوع بود که پشت‌پرده و حقیقت پنهانی وجود دارد.

انسان قبول نمی‌کرد که خود و پدرانش همه اشتباه می‌کنند. راه تأویلی وجود داشت و می‌شد ادعا کرد که در حدیث غدیر «مولا» به معنای دوست، ناصر یا محب است. اینگونه می‌توان مدعی شد که همه پیرو اهل‌بیت(ع) هستیم و فقط شیعیان نیستند که محب اهل‌بیت(ع) هستند؛ صوفی هم می‌تواند محب اهل‌بیت(ع) باشد. اما روایت پیامبر اکرم که در صحیح مسلم و بخاری آمده و تمامی منابع دست اول اهل‌سنت هم آن را ذکر کرده‌اند (پس از من دوازده پیشوا خواهد بود)، دیگر جایی برای توجیه یا دور زدن نمی‌گذاشت. نگاه و فکر درباره این‌ها و البته به انضمام روایت‌های دیگری که جایگاه اهل‌بیت(ع) را تبیین می‌کرد، ما را به مکتب تشیع راهنمایی کرد.

برای من یقین حاصل شده بود؛ یا واقعیت و حق را باید می‌پذیرفتم یا می‌گفتم که حق را نمی‌خواهم و راه پدران خود را ادامه می‌دادم. من تا سال 1991 یا 1992 یعنی چهارده یا پانزده سالگی، مالکی بودم و بعد شیعه شدم، یعنی از زمان بلوغ و سن تکلیف بنده شیعه بودم. ما با مطالعه، با فکر، با حدیث غدیر، با حدیث ثقلین و با معارف اهل‌بیت(ع) شیعه شدیم.

ابنا: همسر شما هم شیعه هستند؟

ـ بله، ایشان پزشک عمومی و جزو کادر درمانی در بیمارستانی در سودان هستند. همسرم سال ششم دانشگاه بود که با مطالعه یکسری کتاب‌ها شیعه شد. با اینکه در مسیر شیعه شدن همسرم، بنده هم نقش داشتم، اما در دانشگاه چند نفر شیعه بودند و با هم بحث و گفت‌وگو می‌کردند. بعد از دو سال از شروع کار همسرم در بیمارستان، ازدواج کردیم و به ایران آمدیم.

ابنا: چند فرزند دارید؟

ـ پنج فرزند دارم.

ابنا: بستگان یا اهالی شهر از شما نمی‌پرسیدند که چرا شیعه شدید؟  در این مسیر با مشکلاتی هم مواجه شدید؟

ـ بله، مشکلات زیاد بود. البته موقعیت خانوادگی ما متفاوت بود؛ مرحوم پدربزرگم از علمای بزرگ بود و در خانه، حوزه علمیه سنتی اهل‌سنت داشتیم، پدر و پدربزرگم امام جمعه و امام جماعت بودند و بر اساس مذاهب چهارگانه اهل‌سنت فتوا می‌دادند. من در خانواده علمی بزرگ شدم و نیاکان ما معلم قرآن بودند. بیشتر اشراف و سادات سودان در این زمینه فعالیت داشتند و به عنوان شیخ صوفیه معروف بودند. مردم از پدران ما دین خود را یاد می‌گرفتند، به گونه‌ای که منتظر بودند ببینند پدران ما چه می‌گویند.

بعد از شیعه شدن ما، مردم و به خصوص دولت مواضعی گرفتند؛ برخی از افراد وهابی یا نیروهای اخوان‌المسلمین در قدرت بودند و تلاش می‌کردند تا شیعه را مهار کنند. دولت سودان با اینکه مواضع تندی علیه تشیع و شیعیان نداشت، اما با دیگر دولت‌ها همراهی می‌کرد. دولت توزیع کتاب و فعالیت شیعیان را ممنوع می‌کرد، اما شیعیان را اذیت نکرد. البته چند بار من را به خاطر برخی خصومت‌های دیگر و به بهانه شیعه بودن، بازجویی و بازداشت کردند.

ابنا: شما و افرادی که با هم از سودان آمدید و در قم طلبه شدید، چند نفر هستید؟

ـ فکر کنم حدود بیست و خورده‌ای نفر بودیم؛ تعداد طلاب سودانی بیشتر از این است و برخی از آن‌ها بعد از فارغ‌التحصیلی به سودان برگشته‌اند.

ابنا: چطور با ایران آشنا شدید و چه شد که برای تحصیل به ایران آمدید؟

ـ بنده سال 1378 شمسی یا 1379 شمسی برای تحصیل در رشته دانشگاهی به ایران آمدم. در تهران موسسه‌ای به نام مدرسة المهدی وابسته به بخش آموزشی وزارت امور خارجه بود که زبان فارسی و معارف آموزش می‌داد. بعد از فارغ‌التحصیلی، برخی از دانشجویان به قزوین ‌رفتند و رشته‌های دانشگاهی خواندند و برخی به حوزه علمیه قم رفتند. قرار بود بنده به دانشگاه شهید بهشتی بروم و مهندسی کامپیوتر بخوانم، اما پدر بزرگم فوت کرد، لذا به کشورم برگشتم و همان جا در دانشگاه تحصیل کردم. بعد از پنج سال، در سال 1384 برای تحصیل دروس طلبگی به اتفاق خانواده به قم آمدیم و از سال 1384 تا 1395 به مدت ده سال در ایران بودیم. سال 1395 به سودان بازگشتم و در این سال‌ها به ایران تردد رفت‌وآمد داشته‌ام. فعالیت اصلی من در عرصه تبلیغ و ایجاد زمینه فعالیت فرهنگی برای دوستانی بود که از قم به سودان برمی‌گردند. ما قصد آمدن و اقامت در ایران را نداشتیم، اما شرایط به گونه‌ای شد که دوباره به ایران آمدیم. من در ایران بودم که در سودان جنگ شروع شد و با هزار  سختی و مشقت خانواده را از سودان به مصر انتقال دادم و به ایران آمدیم.

ابنا: طلابی که برگشته‌اند فعالیت‌های تبلیغی دارند؟

ـ کل طلاب شیعه در سودان به پنجاه نفر نمی‌رسند. شیعیان در سودان، مسجد یا مرکزی برای فعالیت ندارند، به خاطر شرایط فعلی اکثر فعالیت‌ها مجازی است. مسئولیت آموزش و تربیت طلاب برعهده جامعه المصطفی است، اما سازمانی که باید طلاب را حمایت و مبلّغان را سازماندهی کند، وجود ندارد.

ابنا: درباره سادات سودان توضیح دهید که چه فعالیت‌هایی دارند.

ـ در سودان برای سادات، کلمه «اشراف» را به کار می‌برند، اگر بگویند فلانی شریف است، یعنی از نسل مبارک پیامبر گرامی اسلام(ص) است. سادات یا اشراف در کشور سودان زیاد هستند و نهادی به نام نقابه دارند. فعالیت هیئت نقابه بیشتر درباره تحقیق در مورد نسب و شجره سادات است. بیشتر سادات سودان از لحاظ اعتقادی شیعه نیستند؛ برخی سنی و برخی دیگر صوفی هستند، ولی غالباً با شیعه مشکلی ندارند. از طرف دیگر شیعیانی از سادات هم هستند و از این لحاظ بستر برای فعالیت شیعه وجود دارد. سادات از اهل‌بیت(ع) شناخت دارند، چون آن بزرگواران را اجداد خود می‌دانند، حتی برخی از آن‌ها ائمه(ع) را به عنوان امام قبول دارند، هرچند این شناخت منجر به پیروی فقهی آن‌ها از ائمه(ع) نمی‌شود و بیشتر حالت سرافرازی و افتخار برای سادات سودان است که ما از فرزندان امام هستیم. آن‌ها معتقدند تابع ابوحنیفه یا مالک، اما فرزند امام صادق(ع) هستیم.

سادات در همه شهرهای سودان هستند و اکثراً همدیگر را می‌شناسند؛ تعدادشان هم کم نیست؛ تعدادشان به صدها هزار نفر می‌رسد و اگر فقط سادات سودان شیعه شوند، کفایت می‌کند.

ابنا: سادات سودان، شیوخ هم دارند؟ یا مزار و مقبره‌ای دارند که مردم به زیارت آنها بروند؟

ـ بله، شیخ‌ها و مزارهای متعددی دارند، البته شیخ‌ها و مزارها فقط به عنوان سید نیستند. در سودان شیخ به معنای عالم دین است؛ فرق نمی‌کند که سید باشد یا غیر سید. سادات در سودان جایگاه مهمی دارند و رهبران دو حزب سیاسی بزرگ سودان یعنی آقایان صادق المهدی و مرغانی سید بودند و ریشه آقای میرغنی از ایران و از آذربایجان است.

ابنا: وضعیت کنونی شیعیان سودان چگونه است؟

بعد از حکومت عُمر البشیر، آزادی عمومی وجود دارد و شیعیان  هم در خانه‌ها برنامه و فعالیت دارند. ما در خانه خودمان در مناسبت‌ها و موالید و وفیات اهل‌بیت(ع) و شب‌های قدر برنامه داریم.

ابنا: آیا در فضای مجازی سودان علیه شیعه و فرهنگ اهل‌بیت(ع) فعالیت می‌کنند؟ نهادهای فرهنگی چه کار باید انجام بدهند؟

ـ طبیعی است که در فضای مجازی علیه شیعه فعالیت‌هایی وجود دارد؛ البته این فعالیت‌ها فقط علیه شیعه نیست. در مقطع زمانی حاضر، ما شاهد تهاجم فرهنگی به دین، تعهد، اخلاق و هویت هستیم. به نظرم باید دوستان داخل و خارجِ سودان را ساماندهی کرد تا در فضای مجازی با خطرات و هزینه‌های کمتر و بازدهی بیشتر در تبیین افکار عمومی و مباحث دینی فعالیت کنند تا دین‌گریزی متوقف شود و مردم به دین رو بیاورند. باید از مادی‌گرایی فاصله بگیریم و در قضایای سیاسی تحلیل اشتباه نداشته باشیم.

ابنا: منظور من تقویت مبانی شیعی در فضای مجازی است.

ـ حرف شیعه، حرف مذهب در برابر مذهب نیست، حرف عزت و مقاومت است. با بحث عزت و مقاومت، مکتب اهل‌بیت(ع) بیشتر تبلیغ می‌شود تا اینکه در مسائل اختلافی شیعه و سنی متمرکز شویم. شکی نیست که باید کادرسازی کرد، باید فرصت‌های دانشگاهی و حوزوی به شیعیان داده شود و شیعیان برای فعالیت در کشور و محله خود استراتژی داشته باشند و حتی در استراتژی‌ها بازسازی و بازنگری صورت گیرد.

می‌توان یک مرکز پاسخ به شبهات بین‌المللی ایجاد کرد که یک بخش آن به زبان عربی باشد و این برای کشورهای عربی کفایت می‌کند. دیگر لازم نیست مرکز پاسخ به شبهات برای تک تک کشورهای عربی ایجاد شود. بحث مقاومت، سیاسی نیست و امروزه هیچ فرقی بین مسائل فرهنگی و سیاسی نیست. اساساً فکر سیاسی همان فرهنگ است. فکر سیاسی، رویکرد و دید مردم را تغییر می‌دهد. نیرویی که علیه ما تبلیغ می‌کند، غرب است؛ نه امت اسلامی، چون ما در امت اسلامی در مباحث روشنگری و تبیین قضایای مرتبط با عزت امت اسلامی و تشکیل هویت اسلامی و حفظ هویت اسلامی رقیب نداریم. یعنی غیر از شیعیان هیچ گروهی چنین خطابی ندارد؛ مباحث الازهر، وهابیت، گولن و... فقط در مباحث داخلی است. آن قدر دلایل تشیّع واضح و منطقی است که طرف مقابل بلافاصله می‌پذیرد، اما ابتدا با جنگ روانی باید مقابله کرد. آنکه می‌گوید شیعه شیطان است، خیرخواه امت اسلامی نیست، برخی با این سخنان تفرقه می‌اندازند و ما اگر بتوانیم با این جنگ روانی مقابله کنیم، افراد به صورت اتوماتیک شیعه می‌شوند.

ابنا: دیدگاه شما در مورد حضور و سرمایه‌گذاری ایران در سودان و کشورهای قاره آفریقا چیست؟

 ـ ایران باید در آفریقا حضور داشته باشد. اگر به بحث تشیع نپردازیم، آفریقا مستعد سرمایه‌گذاری است. الان در سودان، آمریکا با روسیه و چین می‌جنگد؛ به عبارتی علت جنگ داخلی سودان، تعارض منافع این کشورهاست و ایران فارغ از بحث تشیع برای اقتدار خود باید در سودان حضور داشته باشد و نباید میدان را خالی کند. اما نه با اشتباه سابق که هزینه‌ها و اعتمادش بر اخوان‌المسلمین بود. از سال 1989 تا 2015 میلادی بیش از 25 سال، ایران از حکومت آقای عمرالبشیر حمایت و کمک‌ نظامی و غیرنظامی کرد؛ البته سودان هم در حمایت از غزّه و رساندن تسلیحات با ایران همراهی می‌کرد، اما اینکه ارتباطات صرفاً با اخوانی‌ها باشد اشتباه است. اخوانی‌ها از پشت به ایران خنجر زدند و به دلیل فشار عربستان، ارتباطات را قطع کردند. اخوان‌المسلمین در سوریه، یمن و فلسطین هم پشت ایران را خالی کردند؛ البته در فلسطین بخاطر دشمن مشترک، شرایط مقداری فرق می‌کند و باید چشم‌پوشی کرد. اخوان‌المسلمین در هر کجا و در لحظه حساس نه تنها پشت ایران را خالی کردند، بلکه ایران را زدند؛ چون اهل شعار دادن هستند و به شعارها و اهداف خود پایبند نیستند. ایران اگر بخواهد به سودان بیاید، باید خوب مطالعه کند و ببیند که به غیر از شیعه، چه کسی استکبار را قبول ندارد، چه کسی در میدان حضور دارد؟ ما الان با کشور ونزوئلا بر اساس مقاومت ارتباط داریم، چرا؟ چون مسئولان ونزوئلا نسبت به آمریکا و اسرائیل موضع مشخصی دارند و می‌خواهند آزاد و مستقل باشند. فرهنگ مقاومت در هر کشوری وجود دارد و مشروط به این نیست که طرف مقابل شیعه و مسلمان باشد. لذا هرکس در این راه قدم بردارد، شایسته کمک است و تقویت افرادی که به دنبال قوی و مستقل کردن کشور خودشان هستند، به بحث مقاومت و هدف ما کمک می‌کند هرچند تفاوت‌هایی در بحث دید و بینش وجود داشته باشد.

ابنا: از دیدگاه شما، ابنا به عنوان رسانه شیعیان، چگونه می‌تواند در فضای کشور سودان ورود داشته باشد.

ـ ابنا به عنوان خبرگزاری اگر بخواهد درباره شیعیان در فضای عمومی سودان فعالیت کند باید بداند که ما مثل لبنان و عراق فضای باز نداریم و حضور شیعیان در کشور کم‌رنگ است. شاید فعالیت ابنا در سودان در افکار عمومی منفی تلقی شود، اما اگر ابنا کار رسانه‌ای را به چند نفر از طلاب سودان آموزش دهد تا برای فعالیت در سودان آنچه که به نظر ابنا خوب است را انجام دهند و سرفصلی برای کار داشته باشند، می‌توانند همکاری کنند. اما در پوشش اخبار شیعیان نباید به صورت مذهبی و طایفه‌ای فعالیت کند. شما و دیگر رسانه‌های ایران می‌توانید در فضای اسلامی در خصوص مقابله با استکبار و غرب و همچنین تثبت هویت اسلامی، اخلاق، تعهد، مسائلی مثل عفت و حجاب، خودباوری و مولفه‌های کرامت انسانی از دید دین، قرآن و روایات سهمی بزرگ در تعالی معانی و مفاهیم اسلامی ایفا کنید، بدون اینکه در مسائل اختلافی شیعه و سنی ورود کنید. ما رقیب و دشمن داریم و رسانه‌ای که همیشه تلاش می‌کند به اختلافات سنی و شیعه دامن بزند در زمین دشمن بازی می‌کند؛ هرچند فکر می‌کند که مسئولیت و رسالت و تکلیف شرعی خود را انجام می‌دهد، اما آنکه از بحث تفرقه بهره می‌برد، مسلمانان اعم از شیعه و سنی نیستند، بلکه دشمن ما از این اختلافات سود می‌برد و ما را با هم درگیر می‌کند.

ابنا: بسیار ممنونم از اینکه وقت‌تان را در اختیار ما گذاشتید.

......................................
پایان پیام/ 167