به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ کلام وحی، از پیامبر اعظم حضرت محمد مصطفی(ص) به «رَحمَةٌ لِلعَالَمین» تعبیر کرده و این وجود مبارک به عنوان بهترین و کاملترین اسوه را، نسبت به تمام مردم، دلسوز و مهربان معرفی نموده است.
17 ربیعالاول سالروز میلاد آن یگانه هستی است که اخلاق، کرامت، رحمت و رأفتاش در طول ۲۳ سال نبوت توانست، دلهای گمراه بسیاری را شیفته مکتب دین مبین اسلام کند.
به همین مناسبت، آیتالله رضا رمضانی، دبیرکل مجمع جهانی اهلبیت(ع) در گفتوگو با خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ به مفهومشناسی تعبیر کلام وحی از پیامبر مکرم اسلام(ص) و مفهومشناسی صلح و جنگ از نگاه اسلام پرداخته است که از نگاه مخاطبان گرامی میگذرد:
راهشناسی و مقصدشناسی از مهمترین رسالتهای انبیاء الهی
از بحثهای مهمی که در اسلام مطرح است و امروزه باید علمای اسلام بازنگری بیشتری نسبت به آن داشته باشند و مورد تأمّل قرار بگیرد، مفهوم صلح و جنگ است.
وقتی که آیات قرآن را مورد مطالعه قرار میدهیم، بحث تربیت انسان مطرح شده است. در قرآن کریم آمده که امر هدایت، بر عهده خدای متعال است، هم در حوزه تکوین و هم در حوزه تشریع؛ لذا انبیاء الهی و کتابهای آسمانی نازل شدند تا بشر بتواند تکامل پیدا کند و مسیر را بشناسد.
راهشناسی و مقصدشناسی از مهمترین رسالتهایی است که بر عهد انبیاء الهی گذاشته شده است. راهشناسی یعنی انسان بتواند ظرفیتهای وجودی خود را بشناسد، آنها را شکوفا کند و در نهایت به کمال برسد؛ حتی حاکمیت در نظام اسلامی هم مقدمهای برای رسیدن بشر به کمال فردی و اجتماعی میباشد. همه انسانها باید این فرصت را داشته باشند که در حاکمیت بر مبنای عدل و عقلانیت و معنویت، زمینه ارتقاء فردی و اجتماعی را تجربه کنند.
هچنین انسان باید با شیطان درون خودش مقابله کند و خود را تهذیب و تربیت کند که به همین جهت انبیاء الهی برای این امر مهم فرستاده شدند. قرآن کریم در خصوص حضرت محمد(ص) میفرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاک إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ» یعنی ما تو را مبعوث کردیم که رحمت برای عالمیان باشی؛ یا در جایی دیگر پیامبراکرم(ص) فرمودند: « إنّما بُعِثتُ رَحمَةً» یعنی من برای رحمت مبعوث شدم.
مدیریت امر هدایت از سوی پیغمبر نیز براساس رحمت بوده، ولی بر پایه اخلاق و رفتاری که جذبکننده باشد؛ قرآن میفرماید: «فَبِما رَحمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُم وَلَو كُنتَ فَظًّا غَليظَ القَلبِ لَانفَضّوا مِن حَولِكَ» یعنی به برکت رحمت الهی در برابر مردم نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده میشدند؛ پس قرآن کریم، انبیاء الهی و کتب آسمانی به این هدف آمدند که بشر، راه و مقصد را بشناسد.
جنگ و صلح در اسلام
اسلام هیچگاه به دنبال ترویج جنگ در میان بشر نیست، بلکه در سوره مبارکه حجرات میفرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثي وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ» یعنی ای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید،گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست؛ لذا انسان بر اساس ویژگیهای معنوی و اخلاقی و انسانی سنجیده میشود و مبنای ارتباط انسانها بر شناخت و تعامل با یکدیگر استوار است.
در آیاتی هم هست که پیامبر(ص) به جنگ و قتال دعوت شده، مانند: «وَ قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ» یعنی در راه خدا با کسانی که با شما میجنگند، نبرد کنید و از حدّ تجاوز نکنید که خداوند تعدّیکنندگان را دوست نمیدارد؛ یا در آیاتی دیگر میفرماید: «وَما لَكُم لا تُقاتِلونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَالمُستَضعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالوِلدانِ» یعنی چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و کودکانی که به دست ستمگران تضعیف شدهاند، نمیجنگید؟ مجموعهی مباحثی که در رابطه با این حوزه و جنگهای صدر اسلام مطرح شده حدود چهارصد آیه است. برخی نتوانستند تحلیلی درست نسبت به این آیات داشته باشند و در نهایت به اسلام و پیامبر اکرم(ص) نسبت خشونت دادند. عدهای با زبان قرآن آشنا نبودند و دچار این برداشت غلط شدند، برخی افراطیون با نگاه تکفیری ظاهر شدند و خشونت را در میان انسانها رواج دادند و کارهای غیرانسانی کردند که باعث ایجاد هراس بین مردم و در نتیجه تحلیل غلط شد.
باید تکلیف آیات در این زمینه روشن شود که اصلاً چرا مواردی مثل جنگ و قتال در قرآن کریم آمده و چرا پیامبر اکرم(ص) که رحمت برای عالم است به اینچنین کاری مأمور شده؛ البته باید توجه داشت پیامبر اکرم(ص) در مکه، فقط مشغول به جهاد تبییّن بودند؛ گرچه مورد آزار و اذیت شدیدی قرار میگرفتند و به تعبیر پیامبر(ص) «هیچ پیامبری به اندازه من اذیت و آزار نشد»؛ اما همچنان در مکه فقط راهنما بودند.
اما زمانی که قریشیان از مکه به سمت مدینه آمدند، یکسری جنگهایی صورت گرفت که باید به درستی تبیین شود. برخی از علمای اسلام نقل میکنند که یاران پیامبر(ص) از ایشان درخواست میکردند تا در مقابل اذیت و آزار دشمنان، با آنان مقابله کنند و در کنار پیامبر(ص) با آنان بجنگند، اما ایشان حدود 75 مرتبه در شرایط مختلف به یاران فرمودند: « من الان مأمور به جنگ و قتال نیستم»؛ ولی زمانی که اسلام قدرت گرفت و پیامبر اکرم(ص) حکومت اسلامی را در مدینه تشکیل داد، «جهاد» به معنای قتال، یکی از مأموریت های پیامبر اکرم(ص) شد.
اولویت، عدالت و حفظ ارزشهاست
برخی از دانشمندان غربی مانند «کانت» بحث «صلح پایدار» را بر مبنای فلسفه اخلاق، معرفتشناسی و انسانشناسی مطرح میکنند و بدنبال این هستند که به هیچ وجه جنگی در جامعه رخ ندهد و یک نگاه سلبی مطلق به مقوله جنگ دارند؛ اما در اسلام، اولویت با حفظ ارزشها در محور انسانشناسی کامل است، یعنی زمانی که مجموع آیات قرآنآنمآ را مورد بررسی قرار دهید، صلح با یک فلسفه و مبنا مطرح شده که منظور عدالت است. عدالت بر همه چیز مقدم است و انبیاء الهی نیز مبعوث شدند تا عدالت را در جامعه بشری برقرار کنند؛ قرآن میفرماید: «لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَيِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الكِتابَ وَالميزانَ لِيَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ» یعنی ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب آسمانی و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ یا در جای دیگری میفرماید: «ان الله یأمر بالعدل و الاحسان»، یعنی خداوند همانا بر عدالت و احسان امر میکند. مجموعه این آیات و آیات دیگر باید در کنار هم قرار بگیرد و یک جمعبندی نهایی را در این زمینه انجام دهیم.
پیامبر(ص)؛ مصلحِ عادل
در نتیجه، بحث «صلح عادلانه» در قرآن کریم مطرح است؛ آنچه به عنوان حکم اولی در اسلام وجود دارد، ظرفیتسازی حاکمیت برای ایجاد کمال فردی و اجتماعی برای جامعه است که جامعه نیز باید از آن بهره ببرد. در این خلال یکسری خودکامگان، زورگویان، افراد لجوج و عنودی بودند که با پیغمبر(ص) همواره مخالفت میکردند و مانع اجرای رسالت پیامبر(ص) بودند؛ القاب ناروایی مانند: کاهل، ساحر و مجنون را به ایشان نسبت میدادند که در نتیجه مانع رشد جامعه در ابعاد فردی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بودند و ناهنجاریهای زیادی را در مسیر انسانها قرار میدادند؛ لذا پیغمبر(ص) با این افراد مقابله کرد و درصدد خنثیسازی افکار آنان برآمد.
از اینرو دشمنان، پیامبر(ص) را مانع اهداف خود میدانستند و در مقابل ایشان ایستادند. بیشترین فشارها و تهدیدها بر پیامبر(ص) و یارانشان وارد شد، حتی تحریمهای اجتماعی را به مدت سه سال در شعب ابیطالب بر این افراد اعمال کردند.
مقابله با جاهلیت و بردهداری مدرن!
پس یکسری خودکامگان در گذشته بودند که میخواستند انسانها را استعمار و استثمار کنند؛ امروزه در جاهلیت مدرن نیز بشر به شیوههای جدید به بردگی گرفته میشود، مثلا کشورهای ضعیف تحت سلطه قدرتهای بزرگ، غارت میشوند و از آنان بهرهکشی میشود که «بردگی نوین» نام دارد. استعمارگران، زیادهخواهانی هستند که جامعه بشری را به لجن کشیدهاند، انسانها را از مسیر اصلی دور کرده و ثروت دنیا را چپاول کردهاند، لذا امروزه بچههایی هستند که سوء تغذیه دارند و در اثر نداشتن غذا، از بین میروند.
در این شرایط بود که اسلام جنگ را برای مقابله با نظام سلطه قرار داد، اسلام جنگ را برای مقابله با اهل زر و زور و تزویر قرار داد، اسلام جنگ را برای مقابله با استعمارگران بشریت قرار داد، اسلام جنگ را علیه کسانی قرار داده که ضد عدالت و ضد حقوق حقّهی بشری هستند.
متأسفانه عدهای به واسطه نفهمیدن این مسائل، خشنونت را به اسلام نسبت میدهند در حالی که اسلام دین رحمت است. دین، مقاومت و جنگ را بر محور عدالت قرار داد برای اینکه رحمت الهی در کل جامعه بشری توسعه یابد و مردمی که تشنه عدالت، معنویت و عقلانیت هستند از آن استفاده کنند که شاخصههای مهمی برای اسلام محسوب میشود.
اسلام، دین
عقلانیت، معنویت، عدالت و مدارا
به گمانم امروزه باید تأمّل دقیقی نسبت به شبهات مطرح شده نسبت به قرآن، پیامبر اکرم(ص) و دین صورت پذیرد. اسلام دین عقلانیت، معنویت، عدالت و مدارا است اما در مقابل زورگویان، فزونیخواهان و خودکامگانی که درصدد سلطه بر بشریت هستند، ایستادگی میکند و مقاومت را به عنوان یک راهبرد میبیند، لذا آیه میفرماید: «وَ قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَکُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدينَ »، یعنی در راه خدا و اهداف دین بجنگید؛ در عین حال به مجاهدان میگوید که تعدّی و تجاوز به احدی نباید بشود که خدای تبارک و تعالی دوستدار اهل تعدّی و تجاوز نیست؛ از این منظر باید به بحث جنگ و صلح در اسلام پرداخت و علمای بزرگ اسلام امروزه باید از این منظر به مباحث ورود کنند.
در ایّام ارزشمندی هستیم که بنام پیامبر اکرم(ص) است که رحمت برای عالم میباشد. باید نسبت به اتهامات ناروا به ایشان تبییّن صورت گیرد که جزو وظایف علمای اسلام است. پیامبر اسلام به عنوان یک معصوم از جناب خداوند تبارک و تعالی برای هدایت بشر فرستاده شد که جامعه را به کمال فردی و اجتماعی با محوریت عدالت برساند؛ پس اسلام دنبال «صلح عادلانه» است و در مقابل خودکامگان می ایستد و بشریت را به عبودیت و بندگی خدا دعوت مینماید.
..........................
پایان پیام