به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ کشور آرژانتین، با 45 میلیون جمعیت، کشوری در آمریکای جنوبی است که پایتخت آن بوئنوس آیرس و زبان این کشور، اسپانیایی است. این کشور از لحاظ وسعت، پس از برزیل دومین کشور آمریکای جنوبی و در بین کشورهای جهان هشتمین کشور از لحاظ وسعت است. آرژانتین سومین اقتصاد بزرگ آمریکای لاتین را دارد و سطح زندگی در آن بالا است. حدود هشتاد درصد مردم آرژانتین، مسیحیان کاتولیک، ۷ درصد بیدین، ۱۰ درصد پروتستان انجیلی، ۱.۲ درصد از فرقه شاهدان یهوه، ۰.۹ درصد مورمون، ۱ درصد مسلمان و ۰.۲ درصد یهودی هستند.
تاریخچه ورود اسلام به آرژانتین
آغاز ورود اسلام به آرژانتین به درستی مشخص نیست، اما برخی از دستنوشتههای اسلامی کشف شده در برزیل و کوبا نشان میدهد که مسلمانان در این سرزمین قبل از آنکه از نظر جغرافیایی کشف شود، زندگی میکردند و مسلمانان، اسلام را میان ساکنان اصلی این منطقه اشاعه دادهاند. تحقیقات دیگر نشان میدهد که گروهی از بردگان آفریقایی که برخی از آنها مسلمان هم بودند، وارد آرژانتین شده و برای فروش به بازارهای آمریکای شمالی و جنوبی فرستاده شدند و به اشاعه اسلام اقدام کردند. اما اولین هجرت مسلمانان به کشورهای آمریکایی چون آرژانتین حدود ۱۴۰ سال پیش از سوی کشورهای سوریه، لبنان و فلسطین صورت گرفت که در پی جنگ جهانی اول و دوم این هجرتها افزایش یافت.
تشیع در آرژانتین
بخش کمی از مسلمانان آرژانتین، شیعه هستند و علاوه بر آرژانتینیهای مسلمانشده، مهاجرانی از کشور لبنان، و همچنین سوریهای علوی یا دوازده امامی در این کشور اقامت دارند. در آرژانتین، شمار مهاجران شیعه از بومیان بیشتر است. این مهاجران غالبا قدیمی و برخی از نسلهای دوم و سوم آنان، از آموزههای اسلامی دور شدهاند. پیش از انقلاب اسلامی ایران، شیعیان در این کشور مدرسه اختصاصی نداشتند و صرفا در مراسم روز عاشورا و ایام خاص از ماه رمضان جمع شده و مراسم روضهخوانی و احیاء داشتند. پس از انقلاب اسلامی ایران، اسلام و تشیع به نوعی در میان مسلمانان مقیم آرژانتین احیا شد و نسلی از جوانان نیز به این مجالس گرایش پیدا کردند. هماکنون شیعیان در آرژانتین برنامههای زیادی دارند. یکی از مهمترین اقدامات فرهنگی، ترجمه بیش از دویست کتاب به زبان اسپانیولی است.
تشیع در آرژانتین به رسمیت شناخته شده و مساجد و اماکن مذهبی آن، ثبت شده و قانونی هستند. در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تعدادی از شیعیان آرژانتین برای تحصیل به ایران آمدند و پس از تحصیل در قم، به کشور خود بازگشتند و هم اکنون به تبلیغ اسلام و تشیع در آن منطقه مشغول هستند. از مهمترین مراکز فرهنگی - اسلامی آرژانتین که متعلق به شیعیان است، میتوان به مسجد التوحید و مرکز فرهنگی و مدرسه علمیه وابسته به آن، جمعیت عربی - اسلامی، جمعیت اعلای اسلامی و مؤسسه فرهنگ و علوم اسلامی الغدیر اشاره کرد.
حجتالاسلام والمسلمین «فیصل مرهل» مدیر مؤسسه فرهنگ و علوم اسلامی الغدیر در شهر توکومان و از اعضای آرژانتینی مجمع عمومی مجمع جهانی اهلبیت(ع) است. این روحانی و مبلّغ شیعی در گفتوگو با خبرگزاری اهلبیت(ع) به تشریح فعالیتهای خود و دیگر مبلغان مکتب اهلبیت(ع) و اثرپذیری نخبگان و مردم آرژانتین از معارف اسلامی پرداخته است:
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به کوشش: محمدجواد مونسی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ابنا: در ابتدا توضیحی در خصوص فعالیت های تبلیغی خودتان بدهید
من علاوه بر فعالیت های تبلیغی معمول به صورت حضوری در فضای مجازی هم حضور دارم و در این فضا به تبلیغ مشغول هستم، گروههای فعال در شبکه های اجتماعی را اداره میکنم و در دانشگاههای مختلف به تدریس مجازی میپردازم. علاوه بر این برای تدریس حضوری نیز در کرسیهای اسلامشناسی از سوی برخی دانشگاهها دعوت میشوم که این کرسیها به درخواست غیرمسلمانها در دانشگاهها برگزار میشود.
ابنا: کرسیهای اسلامشناسی با چه هدفی در دانشگاههای آمریکای لاتین، برگزار میشود؟
این کرسیها با هدف آشنایی با ادیان شرقی در این دانشگاهها برگزار میشود. به عنوان مثال هر سال در دانشگاه «کاتولیک شیلی» از بهترین دانشگاههای آمریکای لاتین، یک دوره آشنایی با ادیان برگزار میشود که شامل بخشهای مختلفی همچون آشنایی با مسیحیت، آشنایی با یهودیت و آشنایی با اسلام میشود. در گذشته یک کشیش پیر به تدریس بخش آشنایی با اسلام میپرداخت، اما به آنجا مراجعه کردم و گفتم که تدریس بخش یهودیت را به یک خاخام یهودی میسپارید، اما چرا ارائه قسمت اسلام با یک کشیش مسیحی است؟! آنها این ایراد من را پذیرفتند و از آن سال به بعد، بخش مربوط با اسلام را به ما سپردند، این دوره قبلا به صورت حضوری برگزار میشد، اما در دوره کرونا، برگزاری دوره آشنایی با ادیان این دانشگاه به صورت مجازی بود.
ابنا: چه بازخوردهایی از شرکتکنندگان در دوره آشنایی با ادیان در خصوص اسلام گرفتید؟
این دوره برای آنها بسیار جذاب بود. در میزگردهای دوره که در خصوص یک موضوع مشترک در ادیان صحبت میشد، در زمان پرسش و پاسخ، کمتر پرسشی از کشیش مسیحی یا خاخام یهودی صورت میگرفت و عمده سوالات از من و درباره اسلام بود. این مساله دلایل مختلفی داشت، دلیل اول به خاطر اخباری بود از خاورمیانه که به گوش آنها سید. دلیل دیگر هم این بود که بسیاری از آنها برای نخستین بار مسلمانی را میدیدند که با زبان اسپانیایی برای آنها از اسلام میگوید، آن هم موضوعاتی که شعاری نیست، بلکه دغدغه دانشجویان است. از جمله این موضوعات میتوان به پلورالیسم دینی و تجربه دینی و مباحث کلام جدید اشاره کرد. تخصص من درباره این مباحث است و دانشجویان استقبال بسیاری خوبی از مباحث مطرح شده میکنند.
البته سوالات دانشجویان در این دوره به مباحث کلام جدید محدود نیست و به مساله تروریسم و حامیان گروههای تروریستی یا وضعیت «زن در اسلام» و دروغهای گفته شده در این خصوص نیز کشیده میشود.
ابنا: چه دروغهایی درباره زنان مسلمان در آمریکای لاتین گفته میشود؟
از جمله دروغها این است که زنان در اسلام تحت ظلم قرار دارند و دارای هیچ نقشی نمیباشند، امکان درس خواندن برای زنان در اسلام نیست و آنها نمیتوانند در جامعه، حضور داشته باشند. اما زمانی که عکس و فیلم بانوان دانشجو، طلبه و استاد در سر کلاس درس را به دانشجویان آمریکای لاتین نشان می دهیم، شوکه شده و متوجه فریب رسانههای غربی میشوند. متاسفانه آنها تنها تصویری که از اسلام دارند، یک تفسیر وهابی از آن است. این مساله موجب علاقهمندی بیشتر این دانشجویان به اسلام و ادامه برگزاری دورههای آشنایی با اسلام میشود.
ابنا: شما از تدریس در دورههای آشنایی با اسلام، هدف مسلمان کردن دانشجویان را دنبال میکنید؟
اگر کسی بخواهد مسلمان شود که «اهلا و سهلا»؛ اما هدف اصلی این است که با تبلیغات منفی در خصوص اسلام، مبارزه کنیم. حتی برای من مهم نیست که حتما حرف من را بپذیرند، بلکه همین قدر که بعد از این به یک مسلمان به چشم یک انسان عادی و نه به عنوان موجودی خطرناک برای امنیت جامعه، نگاه کنند، بُرد بسیار بزرگی است. هدف اول این بود که مسلمانان مهاجر یا بومی، به عنوان اعضای عادی جامعه آرژانتین شناخته شوند که به این هدف رسیدیم.
تعلیمات زیبا و معقول مکتب اهلبیت(ع) همچون آب زلال به دل دانشجویان شرکتکننده در این دورهها مینشیند و استقبال بسیار خوبی از این تعلیمات میکنند، برای این دانشجویان موجب تعجب است که چرا تصویر آنها از اسلام همیشه همان اسلام وهابی افراطی بوده است!
ابنا: با توجه به اشتغال شما در ترجمه متون دینی، فضای ترجمه آثار اسلامی به زبان اسپانیایی را چگونه میبینید؟
در ابتدا باید گفت که ترجمه نمیتواند تمام مقصود را منتقل کند، اما با این وجود مترجمان همیشه در تلاش هستند که معنا را تقریب به ذهن کنند.
من گاهی با ترجمههای بسیار بدی از آثار دینی مواجه شدم. به عنوان مثال بسیاری از ترجمههای قرآن کریم، مفاهیم نادرستی را از قرآن به مخاطبان القا میکنند. برخی از ارگانهای شیعی متاسفانه کار ترجمه کتابهای مهم دینی را به افرادی میسپارند که مترجم نیستند و تخصصی در این زمینه ندارند.
کار ترجمه باید جدی گرفته شود، این طور نباید باشد که هر کسی را به صرف بلد بودن زبان اسپانیایی در جایگاه مترجم قرار بدهیم.
ابنا: برخی از تجربههای مربوط به ترجمههای بد را برای مخاطبان ما بازگو میکنید؟
واژه «طلاق» در قرآن کریم به معنای جدایی است، این واژه در تمام زبانها وجود دارد و دارای معنای روشنی است. مترجمان قرآن کریم به زبان اسپانیایی به جای استفاده از واژهی «divorcée» از واژهی «repudio» استفاده کردهاند، این واژه در واقع به ترجمه عهدین برمیگردد که وقتی در یهود قدیم میخواستند زنی را از زندگیاش بیرون کنند از این واژه استفاده میکردند. مترجمان از آن جهت که میخواستند از یک واژه قدیمی و مذهبی استفاده کنند، این واژه را در ترجمه آوردند، اما در واقع با این کار، چهره بسیار زشت و منفوری را در ترجمه خود از قرآن کریم به نمایش گذاشتند. این تنها یک مثال بود و اگر وارد ترجمه آثار مربوط به فضای جهاد و دفاع مقدس به زبان اسپانیایی شویم که دیگر فاجعه است.
ابنا: مترجمان آثار دینی به زبان اسپانیایی باید به چه نکاتی توجه کنند؟
به عنوان کسی که سه دهه در ترجمه کتابها و سخنان علمای دینی تجربه دارم، باید بگویم که ترجمه مساله بسیار مهمی است.
اگر کسانی که وارد فضای ترجمه به زبان اسپانیایی میشوند، با اصطلاحات علمی آشنا نباشند، مساله پیچیده میشود. مثلا برخی از طلاب آمریکای لاتین، درس حوزوی خواندهاند، اما با اصطلاحات آن علوم به زبان اسپانیایی آشنا نیستند، به همین دلیل آنها در ترجمه یک کتاب علمی، میتوانند معنا را به صورت کلی برسانند، اما وقتی کتاب آنها به دست دانشگاهیان میرسد، میپرسند که چه کسی این کتاب را ترجمه کرده، این کتاب در سطح دانشگاه و فضای علمی نیست و بسیار ساده نوشته شده است!
اگر کسی بخواهد حکمت متعالیه ملاصدرا را با در دست گرفتن دیکشنری ترجمه کند، ترجمه او یک اثر تحت لفظی میشود که رسا و علمی نیست. ما برای اصلاح چنین مواردی، تلاشهای زیادی کردیم.
ابنا: آیا آثار ترجمه شده توسط شما توسط جوانان مورد مطالعه قرار میگیرد و بازخوردی در این خصوص از نسل جوان گرفتهاید؟
این مساله خارج از دست من است. من کار ترجمه را به همراه همسرم دکتر سمیه یونس انجام میدهم. وی همچنین در مجله ثقلین به زبان اسپانیایی، مقاله مینویسد، مجلهای که دورهای من دبیری آن را بر عهده داشتم. بارها پیش آمد که افرادی از کشورهایی مثل پرو و السالوادور با ما ارتباط گرفتند و گفتند که به خاطر مطالعه مقالهای در مجله ثقلین، اسلام آوردند و مستبصر شدند.
همسرم در مجله ثقلین، مقالهای تخصصی با استناد به منابع اهل سنت نوشت و شخصی از پرو با مطالعه آن مقاله، شیعه شد. او گفت که با استناد به این همه منبع، امکان ندارد سخنان نویسنده مقاله درست نباشد، حتی اگر فقط پنج یا شش مورد از مطالب بیان شده در مقاله درست باشد، حق با مکتب تشیع است. این شخص اهل پرو بعد از خواندن مقالات مجله ثقلین شیفته شخصیت امیرالمومنین(ع) شد و به مذهب تشیع گروید و هم اکنون مشغول تحصیل علوم دینی در حوزه علمیه قم است.
ابنا: آیا مخاطبان مجله اسپانیایی زبان ثقلین تنها شیعیان بودند؟
مجله ثقلین ادبیات وحدتمدارانه داشت و این مجله را علاوه بر مراکز شیعیان به مراکز اسلامی اهل سنت نیز ارسال میکردیم، به خاطر استفاده مجله ثقلین از ادبیات محترمانه، ارسال آن به مراکز اهل سنت حساسیت برانگیز و مشکلساز نبود.
بگذارید خاطره دیگری از تاثیر مجله ثقلین در آمریکای لاتین بازگو کنم. یکی از اهالی کشور السالوادور به یکی از مراکز اسلامی اهل سنت در این کشور رفته بود تا منابع اسلامی را دریافت کند، نگهبان آن مرکز به او گفته بود که تنها از مجلات موجود در اینجا میتوانم به تو بدهم تا با خودت ببری و او مجله ثقلین را از آن مرکز گرفته بود و پس از مطالعه این مجله به مکتب اهلبیت(ع) گروید و نخستین شیعه کشور السالوادور شد. او در ادامه، طلبه حوزه علمیه قم شد و سپس مرکز اسلامی حضرت فاطمه زهرا(س) را در کشور السالوادور تاسیس کرد.
این نتایج برای ما قابل پیش بینی نبود و حساب و کتابش نیز در دست ما نیست. امروز، عصر رسانه است و یک حرکت کوچک میتواند که نتایج بسیار بزرگی را به دنبال داشته باشد. اینها اصلا برای ما قابل پیشبینی نبود و حسابش هم دست ما نیست. مخصوصا در این دوره و زمانی که عصر رسانه است ممکن است یک حرکت کوچک نتایج بسیار بزرگی داشته باشد.
ابنا: در منطقه، فعالیت تبلیغاتی تشکیلاتی با اهداف بلندمدت انجام میدهید؟
ما متاسفانه همیشه دچار مشکل با مساله تشکیلات هستیم. کارهای تشکیلاتی به صورت محدود انجام شده و جدیترین کارها در این زمینه مربوط به جمهوری اسلامی ایران بوده است.
یک مبلّغ نباید همیشه این انتظار را داشته باشد که یک ارگان تبلیغی مشخص، مثلا از ایران یا لبنان به فراهم کردن زمینه تبلیغ برای او اقدام کند و بودجه و امکانات برای او فراهم سازد، بلکه باید خود مبلّغ گاهی این تشکیلات را برای کار تبلیغی خود فراهم سازد.
به عنوان مثال در کشور آرژانتین شاهد هستیم که یک سری تشکلهای تبلیغی فعال در پایتخت این کشور مشغول به فعالیت هستند، اما در مناطق دورتر از پایتخت خبری از حضور این تشکلهای تبلیغی نیست.
در کشورهای همسایه آرژانتین نیز همین منوال در جریان است و اگر در داخل این کشورها جستجو کنیم، خواهیم دید که جمعیتهای پراکندهای از مسلمانان در مناطق مختلف این کشورها، وجود دارد. ما برای ارتباط گرفتن با این جمعهای پراکنده مسلمانان با خودروی شخصی، روستا به روستا و شهر به شهر، سر بزنیم تا هم کار تبلیغ را انجام بدهیم و هم در جهت رفع نیازهای دینی این مسلمانان، خدمتی داشته باشیم.
ابنا: لطفا توضیح بیشتری در خصوص رفع نیازهای دینی مردم خارج از فعالیت تبلیغی بدهید؟
مثلا خطبه عقد ازدواج شیعیان را میخوانیم یا در مراسم ترحیم اموات آنها شرکت میکنیم. در مناسبتها با خودروی شخصی به ایالتهای مختلف میرویم، به عنوان مثال در سالروز ولادت رسول اکرم(ص)، برنامهریزی میکنیم که به منطقهای برویم و از قبل نیز به عنوان مثال هماهنگی انجام میدهیم که مراسم اجرای خطبه عقد در آن منطقه همزمان با حضور ما در آن منطقه صورت بگیرد که هم به این نیاز پاسخ داده شود و هم از فرصت تبلیغی برای سخنرانی و کار تبلیغی استفاده کنیم، حتی تلاش میکنیم حالا که به آن منطقه رفتیم برای برگزاری جلساتی با کلیساها و دانشگاههای آنجا، هماهنگی انجام بدهیم تا فرصتهای تبلیغی جدیدی را ایجاد کنیم و حداکثر استفاده را از این سفر داشته باشیم و به اصطلاح با یک تیر، چند نشان بزنیم.
ابنا: آیا در میان گروههای شیعه ساکن در آمریکای لاتین، شاهد تعارضها و اختلافاتی هم بودید؟
من این مساله را فقط در میان شیعیان در کشور برزیل دیدم، دلیل این مساله هم این است که بیشتر شیعیان این کشور، مهاجر هستند و برخی از این شیعیان از مهاجران قدیمی و برخی دیگر نیز از مهاجران جدید هستند. مهاجران جدید در دهه هشتاد میلادی همزمان با جنگ داخلی لبنان به برزیل مهاجرت کردند، این مهاجران هر کدام وابسته به حزب یا نهادی در لبنان بودند و به همین دلیل شاهد اختلاف دیدگاههایی به صورت محدود در بین این گروه از شیعیان برزیل هستیم.
اما در کشورهای دیگر آمریکای لاتین که جمعیت شیعیان را بیشتر مهاجران قدیمی تشکیل میدهند، اصلا چنین چیزهایی پیش نمیآید. چه بسا آنها حتی از اختلاف دیدگاهها بین آن احزاب و گروهها، اطلاعی ندارند یا این که برایشان دارای اهمیت نیست.
ابنا: آیا امکانی برای تشکیل یک مجموعه بزرگ که همه مسلمانان را در آنجا با یکدیگر مرتبط کند، وجود دارد؟
این کار به خصوص در دنیای امروز ممکن نیست، اما متاسفانه تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است، حتی برخی ترجیح میدهند که به این سمت نروند تا کنترل آن در آینده سخت نباشد.
زمانی برخی از مبلغان میخواستند که چنین کاری را در منطقه خودشان، انجام بدهند، اما برخی از متولیان به آنها هشدار دادند که دست به چنین کاری نزنند، چون ممکن است که مشکلات امنیتی برای آنها در آینده به وجود بیایید که به نظر من، اشتباه بزرگی بود. ما نباید به خاطر ترس از یک خطر احتمالی، نفع بزرگ حتمی را از دست بدهیم.
ابنا: مبلغان منطقه آمریکای لاتین به نظر شما باید بیشتر بر چه مسائلی، تمرکز کنند؟
موضوعات خیلی گستردهای وجود دارد که بتوان راجع به آنها بحث کرد، اما من فکر میکنم الآن به خصوص در منطقه ما اولویت دارد تا روی مسائل اخلاقی و قضیه بانوان تمرکز بیشتری شود.
به عنوان مثال، خانمهای محجبه در آمریکای لاتین، شرایط دشواری دارند و بسیار زحمت میکشند. مثلا از غیر مسلمانها متلک میشنوند که شما گرمتان نیست با این لباس؟ بعضی اراذل و اوباش پا فراتر گذاشته و حتی میخواهند روسری از سر اینها بکشند؛ مردم عادی هم در این شرایط کمکشان نمیکنند؛ چرا که نگاهشان به اسلام یک نگاه منفی است.
همین روسری به سر داشتن خانمهای مسلمان، خودش یک جهاد بسیار بزرگ برای آنهاست. وضعیت اقلیت مسلمانان در آرژانتین و آمریکای لاتین با کشورهای اروپایی مثل انگلستان بسیار متفاوت است؛ مثلا مسلمانها در انگلستان تا بخواهید مسجد و حسینیه و مرکز اسلامی و رستورانهای حلال و... دارند، اما در آمریکای لاتین مسلمانها پراکنده هستند، بحران اقتصادی سنگین و همیشگی هم مانع میشود تا بتوانند کمی از این مشکلات بکاهند. مثلا اگر یک خانواده مسلمان در یک منطقهی دورافتاده به تنهایی زندگی میکنند، اگر وضعیت مالی خوبی داشته باشند هر سال برای مدتی، به لبنان یا کشور دیگری که از آن مهاجرت کردهاند بازمیگردند و تجدید روحیه میکنند، اما اکثریت چنین امکانی ندارند.
حال، زنانی که با این وضعیت دست و پنجه نرم میکنند و با امید رحمت خداوند به سختی از پس این مسائل برمیآیند نیاز به حمایت عاطفی بیشتری دارند.
مبلغانی و روحانیانی که به این مناطق میروند باید روی این مسائل تمرکز بیشتری داشته باشند. منابع و آثار اسلامی ما در روابط زن و شوهر و روابط خانوادگی و اخلاق در خانواده بسیار غنی هستند و از این ظرفیت باید استفاده مناسب صورت بگیرد. اگر برای گرم کردن روابط داخلی خانوادهها آموزشهای مناسب صورت بگیرد، این مسائل حل میشوند. به صورت کلی تمرکز روی اینگونه مسائل اخلاقی باعث تحکیم روابط خانوادهها و تضمین آینده فرزندانی پاک و مومن خواهد شد، انشاءالله.
ابنا: بسیار ممنونیم که در این گفتوگو شرکت کردید
.........................
پایان پیام