خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳
۱۷:۴۵
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۱۹ اسفند
۱۴۰۲
۱۳:۴۲:۰۴
منبع:
ابنا
کد خبر:
1443163

در گفت‌وگو با عضو هیئت زنان حزب‌الله لبنان عنوان شد:

درخت اسلام برای تداوم حیات و تعالی، به خون شهدا نیاز دارد/ دل ما روشن است که نابودی اسرائیل نزدیک است

خانم هُدی علی مقلّد، عضو هیئت زنان حزب‌الله لبنان: ما به حرف امام خمینی(ره) نه تنها اعتقاد داریم، بلکه عمل می‌کنیم. دل ما روشن است که نابودی اسرائیل نزدیک است و ان‌شاءالله قرار است با مقام معظم رهبری و سیّد حسن نصرالله، در قدس نماز بخوانیم.

آآ

خبرگزاری اهل‌بیت (ع) ـ ابنا ـ خانم هُدی علی مقلّد، عضو هیئت زنان حزب‌الله لبنان، در گفت‌وگویی تفصیلی با ابنا، از علاقه‌اش به جمهوری اسلامی ایران و ارتباط تنگاتنگ دو جبهه مقاومت ایران و لبنان و نیز خاطراتی از شهدای شاخص حزب‌الله گفت.

بخش دوم این گفت‌وگو، تقدیم نگاه مخاطبان عزیز ابنا می‌گردد.

____________________

به اهتمام: خانم اعظم ربانی

____________________

خبرگزاری ابنا: شما گفتید زمانی که حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسید، در لبنان بودید. این خبر چطور به گوش شما رسید و چه حسّی پیدا کردید؟

بله. حاج قاسم که به شهادت رسید، من لبنان بودم. شوکّه شدم و تازه فهمیدم که ای وای! ما چه کسی را از دست دادیم. به جرأت می‌توانم بگویم که تلخ‌ترین حادثه در زندگی من، شهادت ابوعیسی و شهادت حاج قاسم بود. همه‌ی سختی‌های زندگی ما مثل: تبعید، شکنجه، دستگیری پدرم، شکنجه شدن او، انفجار خانه‌مان توسط اسرائیلی‌ها و.... یک طرف و شهادت ابوعیسی و حاج قاسم، طرف دیگر. می‌توانم بگویم که کل این حوادث که برای ما اتفاق افتاده بود، در مقابل شهادت حاج قاسم، هیچ اهمیتی نداشت. من بعد از شهادت سردار سلیمانی، دیگر آرام نشدم، مثل اکثر ارادتمندان حاج قاسم که این‌طور هستند. با خود می‌گفتم: این حاج قاسم بود که باید قدس توسط او آزاد می‌شد. در بخش قبل عرض کردم که ما در چه فضایی بزرگ شدیم، هدف اصلی ما از مقاومت، آزادی فلسطین بود؛ به همین دلیل وقتی برادر بزرگم را شهید کردند، با اینکه خیلی سخت بود؛ اما صبر کردیم، به نظر من این صبر، ارزشمند است؛ چون نتیجه آن، حفظ اسلام و مقاومت اسلامی است. مهم نیست ما چقدر برای اسلام فداکاری ‌می‌کنیم و قربانی می‌دهیم؛ مهم این است که اسلام، مقاومت اسلامی و جمهوری اسلامی حفظ شود. اینها از همه مهم‌تر هستند.

خبرگزاری ابنا: شما در سال‌های اخیر به واسطه‌ی علاقه‌ای که به ایران دارید، سفرهای متعدّدی به کشور اسلامی‌مان داشته‌اید. خاطره‌ی شنیدنی اگر در این موضوع دارید، بفرمائید.

بله حتما. من معمولا هر سال در سالگرد حاج قاسم به ایران می‌آیم. در چهلم حاج قاسم هم ایران بودم؛ البته در کرمان نبودم؛ ولی ۳ روز بعد از اربعین حاج قاسم، بر سر مزارش در کرمان رفتم که البته داستان آن مفصّل است و باشد برای بعد؛ اما امسال تقریبا ۵ ماه مانده به سالگرد حاج قاسم، خیلی دلم برای مزارش تنگ شده بود و نتوانستم تحمل کنم تا سالگرد او برسد. با خود گفتم هر طور شده باید برم.

یک پولی آماده کردم، به ایران آمدم و به کرمان رفتم. ۱۴ روز در آنجا ماندم. بعد با خودم گفتم: احتمالا من دیگر برای سالگرد نمی‌توانم بیایم؛ چون هزینه دارد و من توان پرداخت آن را ندارم. یک دوست ایرانی داشتم که البته خیلی با او صمیمی نبودم. با توجه به اینکه شماره‌اش را عوض کرده بود، تقریبا ارتباطم با او قطع شده بود که خودش به من پیام داد و از من، خواهرم و چند نفر دیگر دعوت کرد تا با هم به زیارت عتبات در عراق برویم. من گفتم الان نمی‌توانم. از زمان سفرم به ایران، هنوز بدهکار هستم و فعلا نمی‌توانم جایی بروم. او هیچ نگفت.

مدتی بعد برای من پیام فرستاد و گفت: هدی! از پاسپورتت عکس بگیر و برای من بفرست. گفتم: برای چه؟ گفت: می‌خواهم برای تو بلیط بگیرم. گفتم: بلیط برای چه؟ گفت: مگر تو نمی‌خواهی برای سالگرد حاج قاسم بیایی؟ گفتم: بله حتما. بسیار خوشحال شدم و تشکر کردم. او هم بلیط گرفت و تصویر بلیط را برای من فرستاد و من هم برای دخترم فرستادم که با هم به فرودگاه برویم. منظورم این بود که دخترم ببیند که پرواز چه ساعتی است و چه زمانی باید به فرودگاه برویم.

روز جمعه، روز پرواز بود. من برای نماز صبح بیدار شدم و دیدم که پیامی آمد که نوشته است: پرواز تأخیر دارد. گفتم: چه شده؟ تأخیر دارد؟! من متوجه نشده بودم که پرواز الآن است. فکر کرده بودم که پرواز ساعت ۳ ظهر است؛ در حالی پرواز ساعت ۳ صبح بود و من باید ساعت ۱۲ شب در فرودگاه می‌بودم؛ ولی خوابیده بودم و اصلاََ متوجه نشدم. من عادتم این هست که معمولا قبل از خواب پیام‌ها را نگاه و بررسی می‌کنم؛ ولی آن‌ دفعه چک نکردم و آن شب، همان دوستم که قرار بود برای استقبال از من به فرودگاه بیاید، پیام داده بود که من اصلا آن را نخوانده بودم.

خلاصه، هم من به ساعت پرواز دقّت نکرده بودم و هم دخترم؛ در نهایت متوجه شدیم که پرواز تأخیر دارد، به سرعت آماده شدیم و به فرودگاه رفتیم. به نیمه‌ی راه که رسیدیم، با فرودگاه تماس گرفتیم و گفتند که پرواز بلند شد.

ما با ناراحتی برگشتیم، وقتی به خانه رسیدیم، یک صحبتی بین من و دوستم شد که گفت: ما هنوز در فرودگاه هستیم، لبنانی‌ها در اینجا منتظر هستند. نام او حریر بود. به او گفتم: حریر! ما با فرودگاه تماس گرفتیم و گفتند که هواپیما بلند شد. گفت: هدی! هواپیما هنوز نرفته و در فرودگاه است. یک ساعت گذشت و من به دخترم پیام دادم و گفتم که دوستم حریر، این‌گونه می‌گوید. دخترم با کسی تماس گرفت و به او گفتند: بله، درست است، ۱۱ دقیقه پیش، هواپیما بلند شد. بعدا فهمیدم که کار ما، حکمتی داشته است؛ یعنی اگر ما به مسیرمان ادامه می‌دادیم، به فرودگاه می‌رسیدیم و احتمالا در زمان انفجار تروریستی در کرمان می‌بودیم و نمی‌دانم که چه می‌شد. ما هم شهید می‌شدیم، یا نه؛ اما مطمئنم که اگر من آن پرواز را از دست نمی‌دادم و به کرمان می‌رسیدم، شاید از اضطراب و نگرانی‌ای که مادرم دارد، یک اتفاقی برایش می‌افتاد؛ چون مادرم خیلی به من وابسته است. اگر چه که ما به پرواز نرسیدیم؛ اما خدا را شکر، مدیر دفتر خدمات پرواز، انسان خوبی بود و بلیط دیگری برای من گرفت و در نهایت جمعه‌ی بعد، به ایران آمدم و مستقیما به کرمان رفتم.

خبرگزاری ابنا: حتما مطّلع شدید که اخیرا تعدادی از نیروهای جبهه‌ی مقاومت و چهار نفر از مستشاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دمشق به شهادت رسیدند و یک پهپاد اسرائیلی هم یک خودرو را در جنوب لبنان مورد هدف حمله قرار داده است. به نظر شما آمریکا و اسرائیل با این اقدامات‌شان می‌توانند به اهداف‌ پلیدشان برسند؟

اصلا. به هیچ عنوان. امام خمینی رضوان الله علیه یک حرف خیلی محکم زده بودند: «بکشید ما را، ملّت ما بیدارتر می‌شود.» ما به حرف امام خمینی(ره) نه تنها اعتقاد داریم، بلکه عمل می‌کنیم. در واقع خون شهدا مثل یک شکوفه است. مثل یک نهال است که رشد می‌کند. درخت اسلام برای تداوم حیات و تعالی، به خون شهدا نیاز دارد. ان‌شاءالله ما در این مسیر، ثابت‌قدم خواهیم ماند و مطمئنم که هر چه صبرمان زیادتر شود، دشمنان ما ناامیدتر می‌شوند ان‌شاءالله. امروز ما با یک دشمن صهیونیستِ دیوانه طرف هستیم؛ اسرائیل علیرغم حملات گسترده، نسل‌کشی و به بار آوردن فجایع انسانی، در حقیقت شکست خورده‌ است؛ چون نتوانسته حماس و فلسطین را نابود کند؛ لذا دیوانه شده‌ است. دعا می‌کنیم که ان‌شاءالله خداوند در فرج امام زمان‌مان تعجیل بفرماید و اسرائیل غاصب به زودی زود، شکست خورده و نابود شود. دل ما روشن است که نابودی اسرائیل نزدیک است و ان‌شاءالله قرار است با مقام معظم رهبری و سید حسن نصرالله در قدس نماز بخوانیم.

خبرگزاری ابنا: در این چندماه گذشته، مردم غزّه خیلی بیشتر از قبل، زجر کشیدند و اذیّت شدند. برای مردم غزّه، مادران شهدا و خانواده‌هایی که فرزندان‌شان را از دست دادند، چه پیامی دارید؟

پیام من به ملّت مقاوم و قهرمان غزّه این است که ما به شما افتخار می‌کنیم و از شما درس صبر و استواری می‌گیریم. خداوند به شما توان و قوّت دهد. شما با صبر و ایمان‌تان، به مردم جهان درس مقاومت آموختید. مردم جهان و مخصوصا کشورهای غربی که از دین فاصله‌ی زیادی گرفته‌اند، وقتی مقاومت شما را می‌بینند، متوجه می‌شوند که نزدیک بودن به خدا، چه لذّتی دارد که سختی‌ها را آسان می‌کند.

خبرگزاری ابنا: با توجه به مطالعات شما در حوزه انقلاب اسلامی، از نظر شما جایگاه زن، قبل و بعد از انقلاب اسلامی چگونه بوده است؟ 

جایگاه زن در زمان پهلوی با جمهوری اسلامی، اصلا قابل مقایسه نیست. قبل از انقلاب چقدر بی‌سوادی زیاد بود، الان بحمدالله بی‌سوادی ریشه‌کن شده است. پیشرفت‌های زیاد ایران در حوزه‌های مختلف، مرهون انقلاب بوده است. من عنوان یک شهروند لبنانی اعتراف می‌کنم که مردم ایران برای ما الگو بودند و ما از آن‌ها درس‌های زیادی آموختیم. درست است که ما امام حسین و حضرت زینب علیهماالسلام را داریم؛ ولی ما به الگوی زنده نیاز داریم و ما این را در مردم ایران دیدیم و نه تنها ما مردم حزب الله لبنان، بلکه مردم جهان این را دیدند.

خبرگزاری ابنا: عده‌ی کمی از هموطنان ایرانی ما معتقدند که ایران از نظر امکانات رفاهی و خدمات عمومی، در رتبه‌ی پائینی در جدول جهانی قرار دارد. نظر شما به عنوان یک غیر ایرانی که در ایران هم زندگی کرده‌اید، چیست؟ اگر بخواهید خدمات عمومی را در ایران و لبنان مقایسه کنید، چه می‌گویید؟ 

به نظر من به هیچ عنوان اینطور نیست. مردم ایران فکر نکنند که ما در لبنان مشکلاتی نداریم و در آسایش زندگی می‌کنیم، نه، اصلا این‌طور نیست. ما هم مشکلات اقتصادی داریم. در حوزه انرژی برق باید بگویم که ما در طول روز، فقط ۲ ساعت برق دولت را داریم و ما مجبوریم از جای دیگر برق بخریم که هزینه‌اش هم بسیار زیاد است. همین‌طور نعمت گاز که مجبوریم کپسول گاز بخریم و قیمت آن سرسام آور است. در مجموع باید اعتراف کنم که همه چیز در لبنان گران است. من در خصوص اینکه وضعیت خدمات رفاهی برای عموم مردم در قبل و بعد از انقلاب، چگونه بوده، خیلی تحقیق کردم. خیلی دنبال کردم که در دوران شاه چطور بوده است. قبل از انقلاب اسلامی مردم با آب موجود داخل خیابان‌ها، ظرف‌ها و لباس‌های خود را می‌شستند. مردم صف‌های طولانی برای رفتن نزد پزشکان هندی و پاکستانی تشکیل می‌دادند. به صورت کلی باید بگویم که مردم در دوران شاه، زندگی تلخی داشتند و با آغاز انقلاب اسلامی که مردم به رهبری امام خمینی (ره) شکل دادند، اساسا زمینه عزّت و اقتدار و پیشرفت و آبادانی برای ایران و ایرانی فراهم شد. مردم ایران همه می‌دانند که قبل از انقلاب و قبل از داشتن نعمتی به نام ولایت فقیه، چه وضعیتی داشتند؟ احترام و جایگاه آنها در عرصه‌ی بین‌الملل کجا بود؟ اصلا نه رأی داشتند و نه حقّی. عملا در کشور نقشی نداشتند؛ اما از روزی که خداوند نعمت ولایت فقیه را به ما داد، عزّت‌مان یک عزّت بزرگ شد و اساسا یک جایگاه جهانی به دست آوردیم.

خبرگزاری ابنا: حرف دلتان را با مردم ایران و لبنان بگوئید.

ما مردم حزب‌الله لبنان یک حرفی داریم. ما عهد کرده‌ایم که پشت سر حضرت سیدحسن نصرالله را خالی نکنیم. علّتش هم این است که ما نگاه‌مان به کار، جایگاه، پول، مسائل دنیوی و این چیزها نیست، ما فقط به دو علّت از مقاومت اسلامی و حزب الله لبنان حمایت می‌کنیم، اول این‌ که رزمنده‌های در حال مقاومت، بچه‌های ما هستند و دوم این‌که سیدحسن نصرالله، ما را به سمت خدا هدایت می‌کند. یعنی ما بدون رهبری حضرت آقا و سیدحسن نصرالله، اصلا نمی‌توانیم جلو برویم. ما به این رهبری عزیز، سید حسن نصرالله و رهبرمان حضرت آقا اعتماد داریم. خدا ان‌شاءالله هر دو را تا ظهور امام زمان (عج) حفظ کند.

خبرگزاری ابنا: خیلی ممنون. از وقتی که برای ما گذاشتید، سپاسگزاری می‌کنم. ان‌شاءالله خداوند شما حفظ‌ کند. از صحبت‌هایتان لذّت بردیم، ان‌شاءالله خداوند مادر و عزیزان‌تان را حفظ کند.

خواهش می‌کنم. بله من هم امیدوارم و از شما تشکر می‌کنم.

..................................

انتهای پیام/

اخبار مرتبط