خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۳
۷:۲۴
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
یکشنبه
۱۳ آبان
۱۴۰۳
۱۱:۴۴:۱۱
منبع:
ابنا
کد خبر:
1500833

سفیر ایران در سیرالئون در گفت‌وگو با ابنا: مسلمانان سیرالئون محبّ اهل‌بیت(ع) هستند/ زمینه تبلیغی خوبی در این منطقه وجود دارد

حجت‌الاسلام ساداتی امیری: غرب آفریقا از نظر فعالیت فرهنگی و دینی، کشورهای بکری دارد. وهابیت تلاش‌هایی دارند، اما در نفوذ خیلی موفق نشده‌اند؛ چون وهابی‌ها پول خرج می‌کنند و مردم سیرالئون فقیر هستند. ظاهراً با این‌ها هستند، ولی عملاً این‌گونه نیست.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ اولین شیعیان ساکن سیرالئون، مهاجرانی از لبنان هستند که در فاصله بین سال‌های ۱۸۹۰ تا ۱۹۸۰ میلادی وارد این کشور شدند.

فعالیت این گروه از مهاجران تا سال‌ها محدود به فعالیت اقتصادی بود تا این‌که در سال ۱۹۵۶م. نخستین مدرسه لبنانی‌ها در فری‌تاون پایتخت این کشور تأسیس شد و شیعیان وارد فعالیت فرهنگی نیز شدند. به مرور زمان تعدادی از بومیان این کشور نیز مذهب تشیع را پذیرفتند.

در مورد جمعیت شیعیان این کشور آمار دقیقی در دست نیست. برخی منابع تعداد شیعیان در سال ۲۰۰۰م را حدود ۲۵۰ هزار نفر برآورد کرده‌اند. بنابر برخی آمارها نیز تعداد شیعیان این کشور حدود یک میلیون نفر است.

برای آشنایی با وضعیت شیعیان سیرالئون خبرنگار ابنا با حجت‌الاسلام والمسلمین «سید خلیل ساداتی امیری» سفیر جمهوری اسلامی ایران در این کشور گفت‌وگو کرده است:

ابنا: به عنوان مقدمه درباره خصوصیات و ویژگی‌های قاره آفریقا و کشور سیرالئون بگویید تا وارد سوالات شویم.

اولین مسئله ای که باید مطرح شود، معرفی آفریقا در کشور ما است. آفریقا علی‌رغم اینکه کشور وسیع و گسترده‌ای است و دارای 54 کشور به صورت غیررسمی و 53 کشور به صورت رسمی است اما در جامعه ما شناخته شده نیست. ما آفریقا را به عنوان یک کشور فقیر می‌شناسیم در صورتی که مردم فقیر هستند چون به دلیل فشار استعمار، فکر این‌ها را به‌هم ریخته و زمینه‌ی رشد و توسعه را از آن‌ها گرفته است. اما در مجموع الان نرخ رشد موالید بالا است، منطقه‌ی کل آفریقا، منطقه‌ی جوانی است، نیروی جوان در آنجا موج می‌زند و این عاملی برای آینده‌ی تحولات این کشورها است.

سیرالئون و لیبریا فعالیت‌های استقلال‌طلبانه نداشته‌اند و زبان هر دو انگلیسی است. کشور سیرالئون تا سال 1961 مستعمره‌ی انگلیس و یا به قول معروف بریتانیا بود. چون انگلیسی‌ها احساس کردند که هزینه می‌کنند و مردم تحرک ندارند، به این‌ها گفتند که بیایید به شما استقلال دهیم. برای استقلال از مردم بومی استفاده نکردند، بلکه به خاطر لغو برده‌داری، یک‌سری از برده‌های شاخص که در کشورهای انگلیسی‌زبان داشتند را آوردند و در سرالئون ساکن کردند. این‌ها برده‌های کشورهای نیجریه، کنگو، نیجر و ... بودند که به آن‌ها گفتند این کشور شما است، بروید و حکومت کنید. لذا علی‌رغم این‌که سیرالئون 80 درصد مسلمان دارد، حاکمان جدید که در سال 61 حکومت تشکیل دادند اجازه ندادند تا مسلمانان وارد پایتخت شوند و ورود مسلمانان به پایتخت ممنوع بود. بعدها به مرور زمان دیدند که نمی‌شود این کار را کرد، به همین دلیل امروزه همه چیز در دست مسلمانان است. چون خودبه‌خود یک‌سری از آن‌ برده‌ها که در کشورهای غربی زندگی کرده بودند و وضعیت مالی آن‌ها بد نبود، سیرالئون را رها کردند و رفتند. البته در این کشور گه‌گاه حضور دارند، ولی دیگر ساکن نیستند. همچنین اکثر کسانی که در غرب بودند، صاحب فرزند آن‌چنانی نبودند، از این رو نسل آن‌ها تنزل پیدا کرد. البته زبان‌شان در سیرالئون رسمیت پیدا کرده است؛ زبان رسمی سیرالئون، انگلیسی شکسته به نام کِریو است.

مسلمانان سیرالئون عموماً قبیله‌ای و از تیره‌ها و قبایل مختلفی هستند. مثل قبیله تمنه، قبیله مِنده، قبیله‌ی پولا، قبیله‌ی سوسو و قبیله‌ی مانینکه. جالب است که در سیرالئون یک‌سری از افراد از قبایل آمریکای لاتین هستند که به عنوان برده به این کشور آورده  و ماندگار شده‌اند. این‌ها هم یک مجموعه هستند ولی زیاد نیستند. عمده‌ی قبایل همین قبایلی هستند که نام بردم. سیرالئون کشوری است که عرض کردم فعالیت‌های استقلال‌طلبانه نداشته است. هنوز سلطه‌ی غرب بر آن‌ها سوار است. از نظر اقتصادی کشور ضعیفی است و مردم آن فقیر هستند ولی الماس دارند، سیرالئون جزء 10 کشور تولیدکننده‌ی الماس است ولی به مردم این کشور چیزی نمی‌رسد. معادن مختلف طلای رودخانه‌ای و حفری دارند. معدن بوکسیت و دتریوم دارند. از طرف دیگر، زمین‌های کشاورزی زیادی دارند. سیرالئون کشوری است که در سال بین 3.5 تا 4 متر بارندگی دارد که می‌توانم بگویم گینه‌ی بیسائو، گینه‌ی کوناکری و سیرالئون، در صدر کشورهای باران‌زای دنیا هستند و بارندگی‌های زیادی دارند. در کشورهای آمریکای لاتین هم یک‌سری کشورها با این خصوصیات هستند.

ابنا: درباره ورود مذهب تشیع به کشور سیرالئون بگویید.

مذهب تشیع قبل از انقلاب به واسطۀ سیدی به نام سید نورالله هاشمی که ایرانی بود، وارد به سیرالئون شد. ایشان از طرف دارالتبلیغ برای کارهای تبلیغی به آنجا می‌رود و چند نفر را برای تحصیل علوم دینی به دارالتبلیغ می‌آورد که یکی از آن‌ها مرحوم شیخ احمد تیجان سیلاه و دیگری شیخ هارون یوسف باری بود. احتمالا تعداد آن‌ها بیشتر بود ولی من این دو را می‌شناسم. شیخ احمد تیجان سیلاه چندین سال در قم درس خواند، به سیرالئون برگشت و زمینه‌ی تبلیغ تشیع را فراهم کرد. البته می‌دانید که لبنانی‌ها عموماً در غرب آفریقا ساکن هستند. در کشور سیرالئون قبل از جنگ داخلی، بیش از 120 هزار لبنانی ساکن بودند اما امروزه 16-17 هزار تا 20 هزار نفر بیشتر نیستند. جنگ داخلی از سال 1991 تا سال 2001 طول کشید که اگر جنگ داخلی رخ نمی‌داد، سلطه‌ی مسلمانان بر تمام شئون مسجل بود اما مسلمانان را عقب انداخت، زیرساخت‌های کشور را نابود کرد و خیلی‌ها کشته و مجروح شدند. یک گروه بود که دست مخالفین خود را قطع می‌کردند و امروزه دست بسیاری از افراد در سیرالئون قطع است.

چون بارندگی در سیرالئون زیاد است، زمین‌های کشاورزی مستعد زیادی دارند اما مردم این کشور مقدار ناشی هستند، و از طرف دیگر، اهتمام دولت‌ها کمتر بوده است و از زمین کشاورزی بهره‌برداری کامل نمی‌شود. اگر کشاورزی به دست افراد کننده‌ی کار باشد، زمین‌های این کشور این قابلیت را دارد که در سال، سه بار محصول دهد مخصوصاً برنج. محصولات دیگر مثل میوه‌های حارّه‌ای، آناناس، انبه، آووکادو و ... را هم دارند ولی توسعه‌ی باغبانی و کشاورزی سیرالئون مثل همسایه این کشور یعنی گینه نیست. در سیرالئون بعضی باغ‌های مختلفی درست کرده‌اند و کاکائو و ... را برداشت می‌کنند ولی این‌که به عنوان یک محصول عمومیت داشته باشد، کمتر است. همچنین بادام زمینی دارند، بادام هندی که «کجو» می‌گویند، دارند. به اندازه‌ای است که حتی می‌فروشند ولی صادرات آن‌چنانی از این محصولات ندارند.

این کشور دانشگاهی به نام «فورابه» دارد که سابقه‌ی آن 175 سال است. یعنی در تأسیس دانشگاه از ما هم قدیمی‌تر هستند. دانشگاه فورابه را انگلیسی‌ها تأسیس کرده‌اند و هنوز هم دایر است. یکی از کارهای استعمار انگلیس این بود که به هر جایی می‌رفت؛ دبیرستان، دانشگاه و مدرسه تأسیس و یک‌سری افراد را تربیت می‌کرد. منتها با این تفاوت که از کودکان مسلمان سیرالئون می‌پرسیدند: اسمت چیست؟ اگر می‌گفت: احمد، می‌گفتند: اگر می‌خواهی ثبت‌نام کنی، از امروز نام تو جُرج است و بر دانش‌آموزان اسامی انگلیسی می‌گذاشتند. لذا به محلات که می‌روید، تمام اسامی، برگرفته از عبارت‌های انگلیسی است. در انگلیس شهری به نام واترلو وجود دارد، در فری تاون هم منطقه‌ای به نام واترلو داریم. لذا انگلیسی‌ها تلاش‌های زیادی کردند تا مردم را مسیحی کنند. آن مقدار که در سیرالئون مسیحی وجود دارد، از همین طریق است. نام یک اسقف مسیحی در سیرالئون، عثمان است! وی در جوانی مسلمان بوده اما مسیحی و اسقف سیرالئون شده است. می‌خواهم بگویم تا این حد تلاش‌های تبشیری زیاد بوده و شهروندان سیرالئون را به این سمت کشانده است. مردم فقیر هستند و ما به آن‌ها شُل‌مذهب می‌گوییم و هر کسی که پول بیشتری بدهد، در آن طرف هستند!

در قدیم داستانی معروف بود که مسیحی‌ها به یک روستای مسلمان‌نشین رفتند و به مردم پول دادند تا این‌ها مسیحی شوند، و این‌ها به خاطر فقری قبول کردند و مسیحی شدند. آن‌ها در کلیسا مراسم داشتند که یک‌دفعه باد آمد و چراغ‌ها خاموش شد. وقتی چراغ‌ها روشن کردند، مردم شروع به صلوات فرستادن کردند. مردم سیرالئون هم چنین حالتی دارند و به خاطر فقر وارد این مسائل شده‌اند.

بعد از پیروزی انقلاب با تلاش‌های سید نورالله هاشمی و چند نفری که به آمدند و درس خواندند، توجه به شیعه بیشتر شد. یکی از علمای شیعه شیخ رمضان است که امام جماعت مسجد بزرگ مرکزی شهر است. دیگری شیخ المام سیسی است که با کمکی که ما قبلاً در سازمان فرهنگ به او کردیم، مدرسه‌ای دارد که امروزه 2000 دانش‌آموز درس می‌خوانند. وی در مدرسه‌اش تبلیغات دینی انجام می‌دهد، ساختمان مدرسه هم با کمک خیّرین ساخته شده و 3 طبقه است. شیخ المام سیسی به زبان فارسی تسلط دارد و جلساتی با هم داریم. البته ما کاری نکردیم ولی هر جایی که می‌نشیند، می‌گوید که این‌ها مدرسه را برای ما تأسیس کردند. او جوان فعالی است و زحمات زیادی می‌کشد.

جامعة المصطفی(ص)، مدرسه‌ای در سیرالئون تأسیس کرده که به معهد معروف است. این مجموعه، آموزشگاهی است که طلبه تربیت می‌کند. شاید قدیمی‌ترین مدرسه‌ی حوزوی که داریم در کشور سیرالئون است. سفارت ما در سیرالئون هم جزو قدیمی‌ترین سفارت‌ها در آفریقا است و سال 1362 اولین سفیر ما در این کشور منصوب شده است. لذا به نسبت کشورهای اطراف، سفارت ما در سیرالئون قدیمی است.

این مدرسه، طلبه جذب می‌کند و به طلاب مدرک لیسانس می‌دهد و این‌ها شاغل می‌شوند. بسیاری از طلابی که تحصیل کرده‌اند در پلیس شاغل هستند، چند نفر از آن‌ها در وزارت خارجه مسئول تشریفات هستند؛ فقط به خاطر این‌که زبان عربی بلد بودند، در بخش عربی فعال هستند. واقعه‌ای پیش آمد که چند نفر از نیروهای پلیس‌ سیرالئون کشته شدند و ما را دعوت کردند که برای تشییع جنازه به مرکز پلیس برویم. مجری برنامه یک افسر شیعه بود. وی اعلام کرد که نماینده‌ی مسلمانان و نماینده‌ی مسیحیان بیایند و سخنرانی کنند. نماینده‌ی مسلمانان پیرمردی بود که به عنوان امام آمد و آیات قرآن را به غلط خواند اما نماینده مسیحیان سخرنانی غرّایی ایراد کرد. به غیرت افسر برخورد و به تفصیل در باب شهادت و شهدا سخنرانی و به ‌آیات مختلفی اشاره کرد. پیکر 5 مسلمان را جدا کرده بودند و دیدیم که او نماز میّت شیعی بر آن‌ها خواند. معلوم بود که فارغ‌التحصیل همان مدرسه است. لذا اثرات زحمات دوستان ما در سازمان مدارس قبلی و جامعة المصطفی(ص) فعلی باقی است و هنوز هم ادامه دارد.

امروزه فعالیت شیعیان در شهرهای مختلف سیرالئون وجود دارد. در این کشور آقایی به نام شیخ ذاکر داریم؛ چون اهل ذکر است به او شیخ ابوبکر ذاکر می‌گویند. اگر قیافه‌اش را ببینید خیلی اهمیت نمی‌دهید که او کیست ولی 14 مدرسه را اداره می‌کند. دوستان برای تأسیس یک یا دو مدرسه به وی کمک کردند، سازمان ملل که دید، ایشان در عرصه‌ی آموزش فعال است، 12 مدرسه دیگر را در اختیارش گذاشت. شیخ ابوبکر ذاکر از فارغ‌التحصیلان همین مدارسی که ما به عنوان جامعة المصطفی(ص) یا مرکز جهانی علوم اسلامی داشتیم. من در سال 87 به یکی از این مدارس رفتم، دانش‌آموزان آمدند و برای ما دعای فرج و اشعار مختلف درباره ظهور امام زمان(عج) به عربی و انگلیسی خواندند؛ شاید نمی‌فهمیدند که چه می‌خواندند ولی بسیار مرتب و منظم خواندند. این‌ها فعالیت‌هایی است که افراد بومی انجام می‌دهند. آنجا به نوع مذهب خیلی اهمیت نمی‌دهند، جوانان شدیداً وارد میدان می‌شوند تا شیعه شوند، بدون این‌که بدانند شیعه چیست.

حوادث یک سال گذشته یعنی عملیات طوفان الاقصی و جنگ غزه، زمینه‌ای برای آگاهی فراوان جوانان شد. به نحوی که سال گذشته در 22 بهمن، به خاطر جنایاتی که اسرائیل مرتکب شده است، نصف سخنرانی وزیر خارجه سیرالئون درباره جنایات اسرائیل در غزه بود، در حالی که کشورش رابطه‌ی مستقیمی با اسرائیل دارد و به دنبال این بودند که سفارت‌شان را از تل‌آویو به بیت المقدس ببرند. یعنی سفیر جدید اسرائیل به سیرالئون آمد و با رئیس جمهور ـ که مسیحی است - ملاقات کرد. رئیس جمهور به وی گفته بود که ما این کار را می‌کنیم، ولی وقتی قضایای فعلی پیش آمد، همه چیز کن فیکون شد. ما در طی این مدت به همراه برادران اهل سنت، برای غزه در مسجد مرکزی مراسم گرفتیم و در عرض دو سالی که بودیم، دو مراسم روز قدس برگزار کردیم. تیشرت‌هایی با پرچم فلسطین و روز قدس تهیه کردیم و به جوانان و دانش‌آموزان دادیم تا پوشیدند. سال اول 300 دانش‌آموز و امسال 500 دانش‌آموز به همراه محصلین ما بودند. غیر از مدرسه‌ی شیخ المام سیسی، چند مدرسه هم داریم؛ در بخشی از مدرسه‌ی جامعة المصطفی(ص)، مقاطع راهنمایی و دبیرستان وجود دارد که غیر از حوزوی‌ها، به دانش‌آموزان تیشرت‌ها را دادیم، آن‌ها آمدند و در راهپیمایی شرکت کردند.

علی‌رغم این‌که لبنانی‌ها در سیرالئون حضور دارند، با آنان که در خفا می‌نشینیم و صحبت می‌کنیم، در خصوص شهادت سید حسن نصرالله ناراحت هستند ولی به خاطر نفوذی که انگلیس و آمریکا در این کشور دارند، می‌ترسند و اظهار وجود نمی‌کنند. چون بسیاری از دوستان لبنانی را در کشورهای مختلف تحریم کرده‌اند و زندگی این‌ها مستأصل شده است لذا ظهور و بروزی ندارند. لبنانی‌ها در مسجد مرکزی، عکس شهید سید حسن نصرالله را نصب کردند و شیخ رمضان در مورد سید مقاومت صحبت کرد. آنان راهپیمایی مفصلی را از داخل صحن تا حیاط مسجد برگزار کردند، شعارهایی دادند و این برنامه فیلمبرداری شد.  

غرب آفریقا از نظر فعالیت فرهنگی و دینی، کشورهای بکری دارد. سعودی و وهابیت تلاش‌هایی دارند اما در نفوذ خیلی موفق نشده‌اند؛ چون وهابی‌ها پول خرج می‌کنند و مردم سیرالئون فقیر هستند، ظاهراً با این‌ها هستند، ولی عملاً این‌گونه نیست. لذا اگر ما یک مقداری تلاش‌های بیشتری داشته باشیم می‌توانیم موفق‌ شویم. برای فعالیت‌های اقتصادی هم زمینه و بستر فراوان است اما متأسفانه دوری مسافت، تحریم حمل و نقل و تحریم بانکی باعث شده است که ما حضور موفقی نداشته باشیم.

ابنا: در مورد پراکندگی شیعیان در سیرالئون بفرمایید که بیشتر در کدام شهرها ساکن هستند؟

شیعیان بیشتر در فری تاون ساکن هستند، ولی در کنما، مکنّی و بو هم حضور دارند. همه‌ی این‌ها فارغ التحصیلان مدارس سیرالئون و ایران هستند.

ابنا: اشاره فرمودید که وهابیت هزینه زیادی می‌کند، به نظر شما علی‌رغم هزینه‌ها، آیا این تفکر برای مردم جاذبه دارد؟

هیچ جاذبه‌ای برای مردم ندارد و مردم اهمیت نمی‌دهند، چون اساساً نگاه فرقه‌ای ندارند. ما 15 مسجد شیعی داریم که امامان جماعت آن‌ها شیعه، و مأمومین سنّی هستند، ولی مردم اهمیتی نمی‌دهند. این‌ها خطبه که می‌خوانند از امام علی(ع) و امام صادق(ع) می‌گویند و روایات و بحث‌های اخلاقی شیعه را بیان می‌کنند. جالب است من در گینه هم که بودم این‌طور بود که شیوخ از علمای ما درخواست می‌کردند که پیش از خطبه‌ها و یا در خطبه‌ها سخنرانی کنند. دلیلش هم این است که محتوای وهابی‌ها ضعیف است و ما چون محتوا داریم از محتوای ما استفاده می‌کنند.

ابنا: وهابی‌ها مسجد هم دارند؟

مسجد دارند ولی گستردگی لازم را ندارد. این‌ها پولی می‌دهند، دولتی‌ها هم مقداری حمایت می‌کنند ولی مردم خیلی در وادی آن‌ها نیستند.

ابنا: درباره محبت اهل بیت(ع) در بین مسلمانان سیرالئون بگویید.

در کشورهای مختلف و حتی آن‌هایی که به وهابی‌ها گرایش پیدا کرده‌اند، محبت اهل بیت(ع) در بین آن‌ها موضوع خاصی است. من به 12 کشور غرب آفریقا رفته‌ام، وقتی مسلمانان می‌فهمیدند که من سید هستم، صف می‌بستند و دستم را می‌بوسیدند.

ابنا: شخصی بودید یا با عبا و عمامه؟

در گینه با لباس بودم اما در سیرالئون با لباس شخصی هستم، ولی به برنامه‌های مذهبی شیعه، با لباس می‌روم. وقتی متوجه می‌شوند که سید هستم، دستم را می‌بوسند. یعنی می‌خواهم بگویم که برای سادات ارزش زیادی قائل هستند.

ابنا: نمادها و نشانه‌های محبت اهل بیت(ع) در این کشورها چیست؟  

ما هر مراسمی که برای اهل بیت(ع) برگزار می‌کنیم شرکت می‌کنند. صلوات که می‌فرستیم، آن‌ها هم با ما صلوات می‌فرستند. در سیرالئون سه فرقه‌ی مذهبی شیعه، سنّی و احمدیه حضور دارند که با هم جمع شده‌اند، یک اتحادیه درست کرده‌اند و نام آن اتحادیه‌ی صلح مسالمت‌آمیز دینی است. این مجموعه هر سال در روز ولادت پیامبر(ص) مراسم مشترک برگزار می‌کنند. در این مراسم عموم بحث‌ها، بحث اهل بیت(ع) است، علی‌رغم این‌که همه شیعه نیستند، ولی همه محب اهل بیت(ع) هستند. اسامی فرزندان مسلمانان، عموماً از اسامی اهل بیت(ع) است لذا محبت اهل بیت(ع) در کشور سیرالئون زیاد است.

ابنا: در مورد تعامل با دولت بفرمایید، دولت برای فعالیت‌های مذهبی مانعی ایجاد نمی‌کند؟

دولت سیرالئون در بحث مسائل تبلیغی و دینی هیچ دخالتی نمی‌کند. اگر شیعیان برنامه‌ای داشته باشند و رئیس جمهور را دعوت کنند، رئیس جمهور می‌آید، اگر سنّی‌ها و احمدیه هم دعوت کنند شرکت می‌کند. رئیس جمهور مسیحی است ولی زن او مسلمان است؛ این‌طور بگویم، خیلی برای آن‌ها تفاوتی ندارد. 80 درصد مردم سیرالئون مسلمان هستند. رئیس مجلس سیرالئون که مسیحی است می‌گفت که 80 درصد مسلمان هستند، لذا مشکل خاصی به وجود نمی‌آید.

ابنا: درباره فرقه احمدیه بیشتر توضیح دهید.

احمدیه یا قادیانیه، پاکستانی هستند که پول زیادی خرج می‌کنند. احمدیه با استعمار انگلیس بیشتر هماهنگ است و در کل کشور  300 مسجد دارند. مردم نمی‌دانند که احمدیه چیست و به عنوان اسلام در مساجد حضور پیدا می‌کنند.

ابنا: در مورد علت مهاجرت لبنانی‌ها به کشور سیرالئون بفرمایید.

بحث مهاجرت لبنانی‌ها جدید نیست، از قدیم بوده ‌است. شاید جمعیت مهاجر لبنانی در کشورهای مختلف 17-18 میلیون باشند، ولی جمعیتی که در کشورشان است 3-4 میلیون است. چرا؟ چون وسعت و امکانات این کشور، اقتضاء نمی‌کند که جمعیت‌شان بیشتر شود. «نبیه بری» رئیس پارلمان لبنان از جمله کسانی است در سیرالئون به دنیا آمده و مادرش سیرالئونی است. لبنانی‌ها  130-140 سال قبل به اینجا آمده‌اند و بخشی از مهاجرت آنان به خاطر دوره استعمار است. چون کشورهای استعمارگر این‌ها را برای سرباز می‌بردند لذا به انحاء مختلف مهاجرت می‌کردند.

ابنا: ولی اصالت خودشان را حفظ کرده‌اند.

بله، جالیه، حسینیه و مراسم خودشان را دارند. البته اشتباه نکنید، تمام لبنانی‌ها مسلمان نیستند، در بین آن‌ها دروزی و مسیحی هم است ولی اکثر آن‌ها شیعه هستند. لبنانی‌ها 6 فروشگاه زنجیره‌ای دارند که از این تعداد مالک 4 فروشگاه مسیحی‌ و مالک 2 فروشگاه شیعه است. در فروشگاه‌هایی که مالک آن‌ها مسیحی است، مشروب می‌فروشند ولی دو فروشگاه‌ متعلق به شیعیان مشروب ندارند و محصولات حلال می‌فروشند.  

ابنا: عزاداری شیعیان لبنانی در دهه‌ی محرم، عاشورا، تاسوعا و اربعین، در جای مسقف برگزار می‌شود؟

بله، مسقف است و خیابانی نیست.

ابنا: چرا؟

در آنجا سینه‌زنی و عزاداری در خیابان مرسوم نیست. لبنانی‌ها در حسینیه‌شان 10 شب برنامه برگزار می‌کنند. شیعیان در 15 مسجدی که دارند، شب‌های محرم مراسم می‌گیرند. برای اربعین لبنانی‌ها مراسم دارند، بومی‌ها هم در حسینیه‌ای که دارند مراسم برگزار می‌کنند.

ابنا: گرایش به شیعه در جامعه سیرالئون چگونه است؟  

عرض کردم که خیلی پایبند به این نیستند که مسلمانان شیعه یا سنّی باشند. من راننده‌ی سنّی داشتم، منشی ما شیعه و از فارغ التحصیلان قم بود و وقتی با وی صحبت کرد، خودش و خانواده‌اش شیعه شدند. خیلی تعصب ندارند و چون تعصب ندارند قابلیت شیعه شدن دارند. تعصب در بین آن‌ها خیلی کم است.

ابنا: با توجه به این‌که حضرتعالی قبلاً و جزء مسئولان مجمع جهانی اهل بیت(ع) بودید، شیعیان سیرالئون چه انتظاراتی از مجمع دارند و چه چالش‌هایی در آنجا وجود دارد؟

چالشی که مجمع در آنجا دارد این است که تشکلی که دارد، نتیجه‌ی مطلوب ندارد. کار فرهنگی هزینه‌بردار است و مردم سیرالئون فقیر هستند. ما یک مؤسسه توحید داریم که آن را مرحوم شیخ هارون در واترلو تشکیل داد. این بندگان خدا گلایه دارند که ما می‌خواهیم برنامه داشته باشیم اما کسی برای برنامه‌های دینی ما نمی‌آید. آن‌ها فقط برای ولادت پیامبر(ص) مراسم دارند. خود من دو سال شرکت کردم و هر بار سخنرانی می‌کنم، مترجم داریم که سخنان من را ترجمه می‌کند. ما چون اعضای هیئت امنای همه‌ی این‌ها را شیخ گذاشته‌ایم، حد و حدود شیوخ مشخص است و خیلی نمی‌توان روی این‌ها حساب کرد. ما در گینه این کار را نکردیم، در گینه که بودیم، از بین جمعیت‌هایی که برای هیئت امنا تشکیل می‌دادیم، آدم‌های غیرشیخ هم می‌گذاشتیم و خود این عامل رشد و توسعه بود.

ابنا: می‌توانم فرمایشات حضرتعالی را این‌گونه جمع‌بندی کنم که زمینه در آنجا بسیار زیاد است؛ سپاسگزارم که در این گفت‌وگو شرکت کردید.

..........................

پایان پیام/ 167

اخبار مرتبط