به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ با توجه به رویدادهای اخیر منطقه که به سقوط دولت بشار اسد و اشغال بخشی از سرزمین سوریه توسط اسرائیل منجر شد، برخی این وقایع را جزء نشانههای ظهور میدانند و به دنبال تطبیقگرایی هستند.
در پاسخ به این سوالات و شبهاتی که درباره این موضوع در جامعه ایجاد شده، خبرنگار ابنا با حجت الاسلام و المسلمین دکتر «محمد جعفری» عضو هیئت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) گفتوگو کرد.
دکتر جعفری در ابتدا اظهار داشت: در پی حوادث و اتفاقاتی که در چند هفته اخیر در سوریه اتفاق افتاد و گروههای تروریستی توانستند بر این کشور سیطره و حاکمیت پیدا کنند، این ذهنیت و حدس و گمان در جامعه ایجاد شد که اینها چه بسا مربوط به حوادث قبل از ظهور باشد؛ خصوصاً قضیه سفیانی که بر اساس روایات ما یک شخصیت ناصبیمسلک و دشمن اهلبیت(ع) است. خب عمدۀ گروههای تروریستی و تکفیری، ضد شیعه و ضد اهل بیت(ع) هستند و ناصبیمسلک در بین آنان وجود دارد.
وی با بیان اینکه سفیانی جزء علائم قطعی ظهور است، افزود: ظهور علائم متعدد دارد که از بین آنها، پنج علامت جزء علائم قطعی است؛ از جمله خروج سفیانی است که سفیانی در شام و دمشق اعلام حکومت می کند. البته حکومت سفیانی مطابق رویات کمتر از یک سال طول میکشد.
مدير گروه کلام موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) در پاسخ به این شبهه و سوال گفت: اولین اشکال این نوع تطبیقها این است که صرفاً بر اساس حدس و گمان است و هیچ قطعیتی ندارد. ما اصل علائمی که برای ظهور مطرح شده است از جمله خروج سفیانی را میپذیریم و قبول داریم اما اینکه بخواهیم هر حادثه و اتفاقی را به سرعت بر مصادیق زمانه تطبیق دهیم، درست نیست چون هیچگونه شاهد قطعی و یقینی نداریم. چه ادله و مویداتی داریم تا ما را به قطعیت برساند که فلان شخصیت همان سفیانی است؟ لذا نمیشود این گونه تطبیقها را به صورت قطعی ابراز کرد، به دلیل اینکه شواهد ما کافی نیست. بله، اگر شواهد مبرّز و کاملاً روشنی باشد که جای اشکال نداشته باشد، انسان به قطعیت میتواند مطلبی را بیان کند.
وی در بیان آسیب دیگر تطبیقگرایی اظهار داشت: با توجه به اینکه حوادث آینده قابل پیشبینی نیست، وقتی که رویدادهای زمانه بر وقایع قبل از ظهور به صورت قطعی تطبیق شود، ممکن است آنچه گفته شده محقق نشود، لذا همه تطبیقها زیر سوال میرود و امید منتنظران و مهدوی باورانی که اعتقاد قطعی و قلبی به مقوله مهدویت دارند، ناامید میشود. این قضیه متعلق به امروز و دیروز نیست بلکه در گذشته هم تطبیقهای این چنینی صورت میگرفت و بعد از مدتی مشخص میشد که درست نیست. در حمله اول آمريکا به عراق عده ای با تطبيق حوادث بر روايات، مدعي شدند که تا شش ماه ديگر حضرت ظهور مي کند !!!
مدير گروه فلسفه دين مجمع عالي حکمت ادامه داد: از قرنهای گذشته، شبیه این مسائل را داشتیم و برخی، حوادث را با حکومتها و جريانهای باطل زمان ظهور تطبیق میدادند. یا برخی از حکومتها را به عنوان حکومت متصل به ظهور مطرح میکردند اما مشخص میشد که این گفتهها درست نیست. لذا بر مسئله تطبیق دست گذاشتن و مطرح کردن حوادث به عنوان گزارۀ قطعی و نقض آن، باعث ضربه و آسیب جدی به باور و اعتقاد مومنین به مهدویت میشود و مومنین به اصل ظهور حضرت هم تردید پیدا میکنند.
وی با اشاره به اینکه آسیب دیگر تطبیقگرایی، مقوله تقدیرگرایی است، در تشریح آن گفت: اگر از این زاویه و منظر نگاه کنیم که آنچه در سوریه میگذرد، حوادث قبل از ظهور است، سفیانی خروج کرده، و نهایتاً به ظهور و قیام امام زمان(عج) و رفع جور منجر میشود، متأسفانه باعث میشود که خیلی از افراد، وظایف فردی و اجتماعی خودشان را به فراموشی بسپارند و نسبت به کارها، مهمات و تکالیفی که دارند تعلل کنند. نمونهی آن در دهههای اخیر «انجمن حجتیه» است. انجمن حجتیه معتقد بود که بر اساس روایات، هر پرچمی که قبل از حکومت حضرت ولی عصر(عج) بلند شود، پرچم باطل است. لذا برپایی حکومت قبل از ظهور باطل است. لذا اعضای انجمن حجتیه به انقلاب اسلامی نگرش و نظر مثبتی نداشتند.
دانشيار موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) اضافه کرد: روایاتی که انجمن حجتیه استناد میکنند، کاملا نادرست است؛ از لحاظ سندی هیچگونه حجیتی ندارد و به فرض صحت، از نظر دِلالی بر حکومت حق مثل جمهوری اسلامی ایران منطبق نمیشود و از سوي ديگر با مسلمات و ضروريات قرآني در مورد قيام در برابر ظلم هم منافات دارد.
وی با بیان اینکه دیدگاه انجمن حجتیه کاملاً تقدیرگرایانه بود بود، اظهار داشت: مطابق دستورات قرآنی و دینی، مومنان وظیفه دارند تا علیه ظلم بشورند و وظیفه خود را انجام دهند. انقلاب اسلامی هم بر اساس ظلمستیزی شکل گرفت اما اعضای انجمن حجتیه قبل و بعد از انقلاب، همراهی لازم را با نهضت حضرت امام نداشتند و با حکومت شاه به نوعی همراهی میکردند يا دست کم مخالفت نمی کردند. برخي از آنان بر اساس برخی از برداشتهای نادرست مدعی بودند که هر چقدر ظلم بیشتر شود، ظهور حضرت جلوتر میافتد و ما وظیفه نداریم جلو ظلم و منکرات را بگیریم و امر به معروف و نهی از منکر جزء وظایف ما نیست! البته نه اینکه خودشان مرتکب گناه شوند بلکه میگفتند نباید جلو نشر ظلم و منکرات را گرفت. این تفکرات مبتنی بر تقدیرگرایی یا برداشتهای غلط از متون دینی است.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: در تطبیق اخیر هم ما این آسیبها را شاهد هستیم. در سال ۲۰۱۱ هم که شروع جنگ سوريه بود، برخی معتقد بودند که اغتشاش و هرج و مرج در شامات از اتفاقات قبل از ظهور است و لذا ما نبايد حمايتی از نظام حاکم سوريه داشته باشيم تا سوريه زودتر سقوط کند و مقدمات ظهور فراهم شود!!! اما اينها سوءبرداشتهای بسيار خطرناکی از مساله ظهور و فلسفه تاريخ است. ما در هر برهه و در هر موقعيت و صحنه ای لازم است وظیفه خود را انجام دهیم و بر اساس تکلیفگرایی و وظیفهگرایی جلو برویم و ببینیم که در مواجهه با این اتفاقات چه نقشی میتوانیم داشته باشیم و چه کمکی به جبهه مقاومت میتوانیم انجام دهیم. تصور کنيد که اگر در آن برهه ما خودمان را از سوريه و عراق کنار می کشيديم، بی ترديد اين باعث مي شد که داعش با آن توحش بر منطقه سيطره پيدا نمايد و امنيت ما را هم به مخاظره بيندازد که تا حدی هم انداخت . اما جمهوری اسلامي و مدافعان حرم با درک درست وظيفه سياسی و اجتماعی به وظيفه خودشان عمل کردند و ريشه داعش را زدند.
وی در پایان گفت: بله خداوند متعال در مقام ربوبیت و تدبیر خود، حوادث و اتفاقات را به نوعی رقم خواهد زد که منجر به غلبه جبهه حق خواهد شد اما خود اين خط تاريخي که مبتنی بر نگرش فلسفه تاريخی درست و متقنی هم هست، خودش بر اساس اختيار و اراده و حرکت و جهاد جبهه حق رقم می خورد و اين ايجاب می نمايد که تقدیرگرایی بر وظیفهگرایی غلبه نکند . ما مأمور به تکالیف هستیم و نه مأمور به نتیجه. در همین راستا باید مسیر خودمان را دنبال کنیم و پیش برویم. البته خداوند ربوبیت و سنت خود را پیش خواهد برد و بر اساس وعدهای که فرمود «كَتَبَ ٱللَّهُ لَأَغۡلِبَنَّ أَنَا۠ وَرُسُلِيٓ»، به زودی جبهه حق بر جبهه باطل پیروز خواهد شد و پرچم اسلام به دست حضرت حجت سلام الله عليه خواهد رسید ان شاالله .
.................................
پایان پیام/ ۱۶۷