به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ در پی ورود گروه های مسلح معارض حکومت سوریه به شهر دمشق پایتخت سوریه در روز یکشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۳، بشار اسد رئیس جمهور این کشور به صورت رسمی از قدرت خلع شد و ریاست جمهوری او بر سوریه پس از ۲۴ سال پایان یافت.
«ابراهیم الامین» سردبیر روزنامه الاخبار لبنان در یادداشتی به تحلیل ارتباط اسرائیل، ایران و روسیه با تحولات رخ داده در سوریه پرداخته است:
پیش از آغاز درگیریهای گسترده بین حزبالله و دشمن در لبنان، اطلاعات متعددی منتشر شد که نشان میداد دشمن برای گسترش جنگ برنامههایی دارد. یکی از احتمالات قوی این بود که دشمن از بلندیهای جولان به سمت مناطقی در قنیطره حرکت کند و در طول مرزهای شرقی لبنان پیشروی نماید تا نه تنها از عملیات نظامی از جولان علیه خود جلوگیری کند، بلکه همچنین ارتباط بین بقاع و جنوب لبنان را قطع نماید.
اما، تحولات زیادی در جریان درگیریها رخ داد که مانع این اقدام دشمن شد. با این حال، به محض انتشار اخبار مربوط به فروپاشی نیروهای نظام سوریه، دشمن اجرای برنامه خود را آغاز کرد. در حالی که گروههای مسلح شهرها را یکی پس از دیگری تصرف میکردند، دشمن نیز عملیات خود را آغاز کرد و همزمان با اعلام سقوط دمشق، نیروهای اشغالگر عمیقتر به داخل سوریه نفوذ کردند. آنها پوشش نظامی و هوایی گستردهای برای مناطق نزدیک به مرزهای شرقی لبنان در جنوب سوریه فراهم کردند و حملات هوایی گستردهای علیه نیروهای نظامی سوری انجام دادند.
آمادگی اسرائیل برای بحران سوریه
اسرائیل یکی از طرفهای بسیار آماده برای بحران سوریه بود و تصور دور بودن این رژیم از آنچه رخ داد، سادهلوحانه است. این رژیم اهداف عمدهای در منطقه بهدست آورد که از آن جمله، تضعیف ارتش سوریه و دریافت تعهدی علنی از رهبری جدید مبنی بر عدم استفاده سوریه بهعنوان پایگاهی برای عملیات علیه اسرائیل بود.
چالش ایران و روسیه
ایران در این میان با وضعیت پیچیدهتری مواجه شد. نه تنها سقوط اسد، بلکه اقدامات قبلی او نیز نشاندهنده تمایل به فاصلهگیری از محور مقاومت بود. اختلافات بین ایران و روسیه نیز تشدید شد. روسیه به انجام اقداماتی که اسرائیل را برای حمله به اهداف ایرانی در سوریه تشویق میکرد، متهم شد.
پیامدهای سقوط اسد
سقوط اسد تعهدی رسمی از سوی رژیم جدید سوریه به اسرائیل به همراه داشت که مبارزه با این رژیم و بازپسگیری جولان دیگر اولویت دولت جدید نخواهد بود. اما اسرائیل به دنبال تجزیه سوریه نیز هست و از ایدههایی مانند خودمختاری در مناطق کردنشین یا دروزی حمایت میکند.
وضعیت روسیه
روسیه نیز با مشکلات متعددی روبهروست. فساد در میان نیروهای روسی حاضر در سوریه و ناتوانی در حفظ تواناییهای ارتش سوریه از جمله چالشهایی است که مسکو با آن مواجه بوده است. با آغاز جنگ اوکراین، تمرکز روسیه از سوریه کم شد و توازن قدرت در منطقه تغییر کرد.
نتیجهگیری
در نهایت، بحران سوریه نه تنها عرصهای برای رقابت قدرتهای منطقهای و بینالمللی شده است، بلکه هر بازیگر در تلاش است تا منافع خود را در این زمین پیچیده حفظ یا گسترش دهد. از اسرائیل که در تلاش برای دستیابی به امنیت است تا ایران و روسیه که در جستجوی تثبیت نفوذ خود هستند، بحران سوریه همچنان چالشی چندوجهی باقی مانده است.
.............................
پایان پیام/ ۲۶۸