خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا: در پنج می ۱۹۵۳ (۱۵ اردیبهشت ۱۳۳۲) شهر «زاریا» در نیمه شمالی کشور نیجریه، کودکی چشم به جهان گشود که ابراهیم نام گرفت و سالها بعد با تأسی از خمینی کبیر، به یک شخصیت اثرگذار در جهان اسلام تبدیل شد. ابراهیم در خانواده اهل تسنن و مالکی مذهب به دنیا آمده بود. بیشتر مسلمانان غرب آفریقا مالکی مذهب هستند. «ابراهیم زکزاکی» در کنار تحصیل در مدرسه، به یادگیری علوم دینی نیز مشغول بود. به همین منظور به شهر کانو (شمال نیجریه) رفت و در مدرسه مطالعات عربی به علمآموزی پرداخت.
در سال ۱۹۷۵ (۱۳۵۴) وارد دانشگاه احمد بلو زاریا شد و چند سال بعد مدرک کارشناسی اقتصادش را از این دانشگاه گرفت. به دلیل فعالیتهای علمی و تربیتی متعددش در دانشگاه، بعد از مدت کوتاهی به عضویت اتحادیه دانشجویان مسلمان درآمد و در ادامه به دبیرکلی این اتحادیه رسید.
سفر به فرانسه و دیدار با امام خمینی(ره)
با شروع نهضت امام خمینی(ره) و گسترش آوازه رهبر انقلاب ایران، زکزاکی علاقمند و پیگیر این اخبار و تحولات بود. جان شیفته شیخ ابراهیم او را به دیدار امام(ره) در پاریس رساند؛ دیداری که برای ابراهیم و میلیونها نیجریهای سرنوشتساز شد.
سفر به ایران و دیدار با امام(ره) در ایران
در اوایل انقلاب اسلامی ایران، ابراهیم زکزاکی در قامت معاون امور بینالملل کمیته ملی اتحادیه دانشجویان مسلمان نیجریه به همراه جمعی دیگر به ایران سفر کرد و به دیدار امام(ره) رفت. امام در آن دیدار قرآنی به او هدیه دادند و فرمودند: برو و با قرآن، مردم کشورت را هدایت کن. همین سفارش امام خمینی(ره) کافی بود که او برای یادگیری علوم دینی وارد حوزه علمیه قم شود.
او حالا «شیخ ابراهیم زکزاکی» بود که علاوه بر تسلط کامل به فقه اهلسنت و شیعه، حامل پیام اهلبیت(ع) و انقلاب اسلامی ایران به مردم نیجریه بود.
آغاز جنبش اسلامی در نیجریه
با شروع فعالیتهای شیخ ابراهیم و تاثیر دعوت اسلامی او بر جانهای مشتاق در مناطق مختلفی از نیجریه، نگرانی از این موج گسترده نیز آغاز شد. دولت نیجریه تحت تاثیر القائات غربی، صهیونیستی و وهابی، فعالیتهای او را ممنوع و زکزاکی را به اتهام فتنه و اخلال در نظم عمومی در دفعات مختلف و به مدت 9 سال زندانی کرد.
گسترش خدمات اجتماعی و موج گرایش به مکتب اهلبیت(ع) در نیجریه
تاسیس حدود ۳۰۰ مدرسه اسلامی
در نیجریه و کشورهای همسایه، تاسیس موسسات خدمات اجتماعی به ایتام و تاسیس مرکزی
با هدف ارائه خدمات درمانی، عمرانی و آموزشی، شیخ ابراهیم را محبوب قلب نیجریهایها
کرده بود.
تبلیغ دین مبین و مکتب اهلبیت(ع) که در ابتدا از عده انگشتشماری آغاز شده بود، به جایی رسیده بود که نزدیک به ۱۲ میلیون نفر در نیجریه پیرو مکتب اهلبیت(ع) شده بودند و اکنون نیجریه یکی از پرجمعیتترین کشورهای شیعی جهان است.
القائات صهیونیسم و وهابیت، و کُشتار شیعیان
با اوجگیری جنبش اسلامی نیجریه، بر اثر القائات صهیونیسم و وهابیت سرکوبهایی علیه شیعیان نیجریه صورت گرفت، اما در سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۵) حمله به افراد شرکتکننده در راهپیمایی روز قدس، منجر به شهادت تعدادی از جمله سه نفر از پسران شیخ زکزاکی شد.
یک سال بعد (سال ۲۰۱۵) و بعد از بازگشت شیخ زکزاکی از سفر ایران نیز واقعه خونین حسینیه بقیهالله زاریا رخ داد و مراسم اربعین حسینی با حمله نیروهای ارتش نیجریه به خاک و خون کشیده شد.
در این یورش علاوه بر عدهای از شیعیان آخرین پسر شیخ زکزاکی نیز به شهادت رسید. شیخ زکزاکی، همسر فداکارش و بسیاری دیگر از شیعیان، دستگیر و زندانی شدند.
با اینکه شیخ ابراهیم زکزاکی تا مردادماه ۱۴۰۰ روزهای خود را در زندان سپری کرد، اما جنبش اسلامی نیجریه ریشههای محکم و استوار خود را پیدا کرده بود. در نهایت زکزاکی از همه اتهامها تبرئه و آزاد شد و حالا او به عنوان نمادی برای جهاد و مقاومت معروف است
دبیرکل جنبش اسلامی نیجریه
در گفتوگوی اختصاصی با خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ علاوه بر روایت کوتاهی از زندگیاش، از درس جهاد و مقاومتی گفت که از مکتب اهلبیت(ع) آموخته است و البته از نگاه خاص و محبت ویژه به امام خمینی(ره) که الگو و استادش در این مسیر بوده است.
ابنا: ابتدا از زندگی خودتان بفرمایید:
من در خانوادهای متدین و دارای التزام به شریعت متولد شدم. پدرم و پدربزرگم معلم قرآن بودند. از همان ابتدا دروس دینی و زبان عربی را در محضر پدرم و مادربزرگم و همچنین از اساتید دیگری فرا گرفتم. در ۱۵ سالگی به مدرسه تربیت معلم برای مدارس مقطع ابتدایی رفتم و بعد از دو سال تحصیل در این مدرسه، به مدرسه دیگری در شهر کانو رفتم و پنج سال در آنجا درس خواندم تا معلم مقطع ابتدایی شوم. همچنین در کنار تحصیل در مدرسه، تعالیم دینی را در نزد اساتیدی فرا گرفتم و در ۲۴ سالگی به دانشگاه رفتم و در رشته اقتصاد تحصیل کردم و فارغ التحصیل شدم.
ابنا: چطور با مکتب اهلبیت(ع) و انقلاب اسلامی آشنا شدید؟
در کنار تحصیل دانشگاهی، از تحصیل دینی غافل نبودم و به تحصیل علوم اسلامی در نزد برخی از علما ادامه دادم. در دهه هفتاد میلادی که دانشجوی دانشگاه بودم و همزمان نیز امام خمینی(ره) در شهر پاریس اقامت داشت، از نهضت انقلاب اسلامی ایران مطلع شدم و تحولات این انقلاب را دنبال کردم.
من نخستین بار در اولین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به
ایران آمدم و از آن زمان تاکنون مبلغ اسلامی هستم. سخنرانیهای امام خمینی(ره) به
زبان های عربی و انگلیسی را از زمانی که در پاریس بودند دنبال میکردیم. پیش از پیروزی
انقلاب اسلامی در قالب سازمان دانشجویان مسلمان، فعالیت داشتم و دبیرکل این سازمان
بودم. زمانی که با امام خمینی(ره) آشنا شدیم، فهمیدیم که امام راحل هر آنچه که
آرزوی ما بود را محقق کردند.
ابنا: بعد از انقلاب، اولین ملاقاتتان با امام خمینی(ره) چه زمانی بود؟
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اولین ملاقات من با امام خمینی(ره) در ایران بود. این ملاقات در زمانی رخ داد که امام راحل در بیمارستان بستری بود. دومین دیدارم با امام خمینی(ره) در زمانی رخ داد که برای دیدار عمومی با امام راحل به حسینیه جماران رفتم و سپس بعد از این دیدار با امام خمینی(ره) در داخل منزل ایشان، دیدار داشتم.
ابنا: چه ویژگی از امام خمینی(ره) برای شما درسآموز بود؟
امام خمینی نماد عینی اسلام بودند، نه این که نمادی برای یک مذهب یا یک فرقه باشند. برخی از علما، صرفا مردم را فقط به یک طریقت یا یک مذهب دعوت میکنند، اما دعوت امام خمینی(ره)، اسلامی و جهانی بود و ایشان دعوت به یک فرقه خاص نمیکردند، بلکه همه مسلمانان را یک امت میدانستند و تکلیفشان را این میدانستند که مستضعفان جهان را آزاد کنند. این باعث میشد که همه مردم از طریقتها و فرقهها و مذاهب مختلف به سمت امام خمینی(ره) جذب شوند.
ابنا: از تجربه دعوت تبلیغی خودتان در نیجریه بفرمایید
اگر شما به یک کشور سنی بروید و به مردم آنجا بگویید که ما مذهب حقیقی داریم و به نزد ما بیایید، کسی نزد شما نخواهد آمد. در کشور نیجریه، مذاهب مختلفی به خصوص مذهب مالکی وجود دارد، طریقتهای صوفی مختلف هم در این کشور فعال هستند و وهابیهای نیجریه، اعضای این طریقتهای صوفی را تکفیر میکنند. ما به مسلمانان نیجریه گفتیم که همه ما مسلمان هستیم و یک قضیه پیش روی خودمان داریم و آن «اسلام» است و اسلام همه ما را جمع میکند. محور گفتوگوی ما با آنها همین بود.
مردم وقتی به نزد ما میآیند، چیزی را میبینند که در خصوص آن اطلاعی ندارند، مثلا این که ما چطوری نماز را اقامه میکنیم. همچنین مردم را در نیجریه دعوت میکردیم که در مجالس ادعیه ما همچون قرائت دعای کمیل، حضور پیدا کنند یا این که در مجالس دینی همچون میلاد پیامبر(ص) شرکت کنند و سخنان ما را بشنوند. سپس آنها خودشان، جستجو برای یافتن حقیقت را آغاز میکردند. شیوه تبلیغی ما، شیوه عملی بود و این باعث جذب مردم به سمت ما حتی از جانب مسیحیان شد.
ابنا: اتهاماتی که به شما میزدند چه بود؟
توهین به صحابه از جمله اتهاماتی بود که دشمنانمان به ما میزدند، اما ما به آنها پاسخ نمیدادیم و میگفتیم که همه ما مسلمان هستیم و نزد ما بیایید و واقعیات را از خودمان و نه از دشمنانمان، بشنوید. زمانی که نزد ما میآمدند، میدیدند که ما چطور با آنها رفتار میکنیم و این باعث جذبشان به سمت ما میشد. این شیوه تبلیغی را ما از امام خمینی(ره) فرا گرفتیم، امام راحل نمیگفتند که به سمت یک مذهب معین بیایید، بلکه میگفتند همه ما مسلمان هستیم و باید برای اسلام عمل کنیم.
ابنا: بعد از سالها زندان و مجاهدتهایی که داشتید، احساستان از سفر دوباره به ایران چه بود؟
من از دولت و ملت ایران بابت مراسم استقبالی که صورت گرفت، تشکر میکنم و این نشان دهنده محبت ایرانیان به من بود. ما در نیجریه از مکتب امام خمینی(ره) پیروی کردیم و هنوز هم پیرو این مکتب هستیم که مقام معظم رهبری در زمان حاضر، آن را رهبری میکند.
ابنا: با توجه به تحولاتی که اخیرا در دنیای اسلام شاهد بودیم؛ خصوصا قضیه فلسطین و غزه، چه نکته یا پیامی دارید؟
سخن من خطاب به همه مسلمانان این است که اختلافاتشان را فراموش کنند و بدانند که یک قضیه واحد دارند. وضعیت امروز غزه را ببینید که هزاران نفر در آنجا شهید شدند و بیشتر این شهدا از زنان و کودکان بودند. متاسفانه برخی از مسلمانان نگاه مذهبی به این قضیه دارند و هر کسی که از قضیه فلسطین حمایت میکند میگویند این حمایت را با انگیزههای مذهبی انجام داده است، بدون این که این نگاه را داشته باشند که قضیه فلسطین یک قضیه اسلامی است و ما مسلمانان یک امت واحد هستیم.
رسول اکرم(ص) در روایتی فرمودند که مسلمانان همچون یک پیکر واحد هستند که اگر یک عضو به درد بیایید دیگر اعضا هم به درد میآیند. متاسفانه ما مسلمانان دچار تفرقه شدیم و باید قضایای طائفهای را فراموش کنیم و به یاد آوریم که یک امت واحد هستیم و قضیه واحدی داریم. در مقابل شاهد هستیم که دشمنان با وجود داشتن نظرات مختلف، یک صف واحد را تشکیل دادند و در برابر مسلمانان، متحد هستند.
...................................
پایان پیام/ ۲۶۸