۱۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۴:۴۳
تا کجا به رفیق ات حسادت نمیکنی؟

«مولی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)»: الحَسَدُ مَقنَصةُ اِبلیسَ الکُبری! حسد، بزرگترین دام شیطان است!

خبرگزاری بین المللی اهل بیت علیهم السلام ابنا- یک عکس هم بود از رهبری در زمان تبعیدش، درکنار آقای راشد یزدی که آقا در تعریف ایشان گفته بودند، مرد شوخ طبعی است.

کتاب (خون دلی که لعل شد) تمام شده بود، موقع اذان مغرب تلویزیون را روشن کردم، نماز حرم امام رضا (علیه السلام) را نشان می داد.

زیرنویس نداشت، شک داشتم حرم امام رضاست یا جای دیگر.

منتظر بودم، آخرهای نماز زیرنویس شد «حجت الاسلام راشد یزدی، حرم مطهر رضوی»

دقیق نگاهشان کردم چقدر با آن عکس توی کتاب فرق داشتند. پیش خودم حساب کردم اگر همسن و سال رهبری باشند الان تقریبا هشتاد ساله اند، طبیعی است این محاسن سفید کردن ها.

یکهو نمیدانم چرا پیش خودم گفتم :«ولی خیلی سخته ها! رفیق ات بشه رهبر و تو نشی!»

رفتم به خودم.

گفتم اگر من بودم چه کار می کردم؟

 بیایید فرض کنید یکی از رفقایتان، چندین سال بعد می شود یک کاره ای! که شما موظف می شوید از او اطاعت کنید، چه می شود؟!

حسادت کلید ماجرای خیلی از دشمنی های تاریخ است.

طرف کاملاً امامت را قبول داشته، ولی به امام علی حسودی کرده است.

اصلا برویم عقب تر!

شیطان حسودی اش شد بعد آن همه سال عبادت، او نشد خلیفه الله که هیچ! تازه باید سجده هم کند!

حواسمان به ریزه حسادت های درونمان باشد، که خدا به موقع اش امتحان سختی برایشان آماده کرده و آن وقت که شده ایم  ۴۰ ، ۵۰ ساله دیگر نای درمان کردن نداریم.

هرچند ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است.

اما همه ی سالکان راه حق گفته اند:

«در جوانی جان گرگ ات را بگیر

وای اگر این گرگ گردد با تو پیر

وز پیری گر که باشی هم چو شیر

ناتوانی در مصاف گرگ پیر» فریدون مشیری

«مولی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام)»:

الحَسَدُ مَقنَصةُ اِبلیسَ الکُبری!

حسد، بزرگترین دام شیطان است! (فهرست غرر، ص ٦٧)

علامه مجلسی ‏‎[1]‎‏، (قدس سره) ریشه های حسادت را هفت مورد ذکر کرده اند:

‏۱. دشمنی.

۲. عزیز شدن:  در صورتی است که بداند فرد مورد حسادت به واسطه نعمتی که دارد بر او تکبر می کند و او طاقت کبر و فخر او را نداشته باشد، بنابراین نبود آن نعمت را بخواهد.

‏‏۳. کبر: در صورتی است که فرد حسود بخواهد به صاحب نعمت تکبر کند و فقط در صورت نبود آن نعمت بتواند تکبر کند.

‏۴. تعجب: در صورتی است که فرد حسود تعجب کند از اینکه این نعمت بزرگ را این شخص داراست. همانطور که خدای تعالی از امت های سابق خبر می دهد که تعجب کردند از آنکه کسی که مثل خود آنها دارای مرتبه رسالت و وحی شود، بنابراین حسادت کردند.

‏‏۵. خوف: در صورتی که بترسد از مزاحمت صاحب نعمت به واسطه داشتن آن در جهت مقاصدی که صاحب نعمت دارد.

‏۶. حب ریاست: درصورتی که ریاست کردنش بر داشتن آن نعمت استوار باشد.

‏‏۷. خبث طینت: فرد محسود آنقدر تنگ نظر باشد که نتواند کسی را در نعمت ببیند.


(1). بحار الانوار، ج 70، ص 240،« کتاب ایمان و کفر»،« باب حسد»، مرآة العقول، ج 10، ص 159،« کتاب ایمان و کفر»،« باب حسد».

‏‏ولی به عقیده امام خمینی (ره) در کتاب چهل حدیث ، تمام این موارد درواقع از ذلت نفس و رؤیت آن نشأت می گیرد.

(ر.ک چهل حدیث امام خمینی صفحه ۱۰۷)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha