خبرگزاری بین المللی اهل بیت (ع) ابنا- خداوند در سوره نصر می فرماید: «پروردگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه پذیر است»
در ذیل آیه سه دستور مهم به پیغمبر اکرم (و طبعا به همه مؤمنان) می دهد که در حقیقت شکرانه ای برای این پیروزی فتح مکه، و واکنش مناسبی در برابر این نصرت الهی است، دستور به تسبیح و حمد و استغفار.
تسبیح به معنی منزه شمردن خداوند از هر گونه عیب و نقص است و حمد برای توصیف او به صفات کمالیه است و استغفار در برابر نقصان ها و تقصیرهای بندگان است. مسلم است پیامبر اکرم همچون همه انبیاء معصوم بود پس دستور به استغفار برای چیست؟
در پاسخ این سؤال باید گفت این سرمشقی است برای همه امت زیرا:
اولا: در طول این مبارزه طولانی که سال های زیادی به طول انجامید (حدود بیست سال) و مسلمانان روزهای بسیار سخت و دردناکی را طی کردند، گاهی آن چنان حوادث پیچیده می شد که جان ها به لب می رسید و در افکار بعضی گمان های بدی در مورد وعده های الهی پیدا می شد.
همانگونه که قرآن در مورد جنگ احزاب می فرماید: «و دل ها به گلوگاه رسیده بود و گمان های (نامناسبی) درباره خدا داشتید». اکنون که پیروزی فرا رسیده می فهمند که همه آن گمان ها و بی تابی ها غلط بوده و باید در مقام استغفار برآیند.
ثانیا: انسان هر قدر حمد و ثنای الهی کند باز حق شکر او را ادا نخواهد کرد و لذا در پایان این حمد و ثنا باید از تقصیر خویش روی به درگاه خدا آورد و استغفار کند.
ثالثا: معمولا بعد از پیروزی ها وسوسه های شیطان شروع می شود و حالت غرور از یک سو، و تندروی و انتقام جوئی از سوی دیگر، به وجود می آید، در اینجا باید به یاد خدا بود و پیوسته استغفار کرد تا هیچ یک از این حالات پیدا نشود، یا اگر پیدا شده بر طرف گردد.
رابعا: اعلام این پیروزی تقریبا به معنی اعلام پایان ماموریت پیامبر (ص) و اتمام عمر آن حضرت و شتافتن به لقای محبوب بود و این حالت مناسب تسبیح و حمد و استغفار است، و به همین جهت در روایات وارد شده است که بعد از نزول این سوره پیغمبر اکرم این جمله را بسیار تکرار می فرمود: «خداوندا! منزهی، و تو را حمد و ستایش می کنم، خداوندا! مرا ببخش که تو بسیار توبه پذیر و مهربانی».
وقتی خداوند توبه شما را می پذیرد، شما نیز حتی المقدور توبه تقصیرکاران را پس از پیروزی بپذیرید و مادام که تصمیم خلاف یا آثار توطئه ای از آنان ظاهر نباشد آن ها را از خود مرانید، و لذا چنانکه خواهیم دید پیغمبر اکرم در همین ماجرای فتح مکه چهره رأفت و رحمت اسلامی را در مقابل دشمنان کینه توز شکست خورده، به عالی ترین وجهی نشان داد.
پس از آن که آدمی به خدا رو آورد و خدا را شناخت، در مرحله بعدی به اولیاء خدا از آن جهت که اولیاء خدا و پرستندگان خدا و فانی فی الله اند و مراحل عبودیت را طی کرده اند رو می آورد، در این مرحله است که آن ها را وسیله استغفار و دعا قرار می دهد.
یعنی از آن ها که بندگان صالح خدایند و در جهان دیگر زنده اند استمداد می کند که از خداوند بخواهند که فی المثل به قلب او روشنی عنایت فرماید، گناهانش را به لطف و کرم خود ببخشاید.
این استمداد از آن جهت روا است که طرف، یک موجود زنده وحی مرزوق است و مراتب قرب را با قدم عبودیت پیموده است و می تواند بهتر از ما مراتب تذلل و عبودیت را انجام دهد و به همین جهت از ما مقرب تر است.
ما مسلمانان در زیارت رسول اکرم خطاب به رسول اکرم می گوییم: ای پیامبر عزیز! من آمده ام نزد تو در حالی که از خداوند آمرزش می طلبم و در حالی که از گناه گذشته ام پشیمانم، من به وسیله تو که بنده صالح خدا هستی و می توانی برای من دعا و استغفار کنی به سوی خدا که هم پروردگار من است و هم پروردگار تو رو آورده ام تا (در اثر استغفار من و استغفار تو) گناهان مرا بیامرزد.
توسل و توجه به اولیای خدا چون به این صورت و به این شکل است شرک نیست، بلکه عین عبادت خداوند است.
منابع:
1- قرآن کریم
2- مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن
3- مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران
4- مرتضی مطهری، آشنایی با قرآن
5- ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، جلد 27
نظر شما