۸ تیر ۱۴۰۴ - ۱۴:۰۹
آیا معاد همان قیامت است؟

معاد، حرکتی بی‌پایان به سوی خداست و از ابتدای خلقت آغاز می‌شود؛ اما قیامت، قسمتی از معاد موجودات و مرتبه‌ای از وجود است که از زمان مرگ شروع و تا قیامت کبری ادامه دارد.

خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت (ع) ـ ابنا: معاد در معنای لغوی و اصطلاحی با قیامت، تفاوت داشته و عام‌تر از قیامت است؛ لکن به‌دلیل ارتباطی که با هم دارند، گاهی به جای یکدیگر استعمال می‌شوند. معاد به معنی رجوع و بازگشت روح است (1) که طی مراحلی چون برزخ، حشر، میزان، صراط، بهشت و ... انجام می‌شود (2)؛ اما قیامت به معنی برخاستن و یوم‌القیامه به‌معنی روز برخاستن از قبرها و روز زنده شدن است (3).

قیامت بر دو قسم است یکی قیامت صغری که با مرگ حاصل می‌شود و دیگر قیامت کبری که وقت آن نامعلوم است (4) و واقعه‌‏ای است که برای کلّ جهان رخ می‌‏دهد و آن را وارد مرحله، حیات و نظام جدید می‏‌گرداند (5)؛ در واقع انسان پس از مرگ، به دو عالم پای می‌‏نهد: قیامت صغری یا عالم برزخ که همچون دنیا، پایان می‏‌پذیرد و نیز قیامت کبری که جاویدان است و ویژه افراد خاص نیست؛ بلکه همه آفریدگان آن را خواهند دید. بر این اساس قیامت، قسمتی از معاد موجودات و مانند آن دارای مراحل است. البته رویکردهای مختلف برای پاسخ به این سؤال وجود دارد.


رویکرد فلسفی کلامی
متکلمان و فلاسفه گاهی معاد را به‌معنی مصدری آن (بازگشتن)، استعمال می‌کنند و گاهی نیز معاد از منظر ایشان، مکانی است که در آنجا عود روح صورت می‌گیرد و منظور عالم آخرت است؛ در این صورت معاد، ظرف و جایگاه قیامت است و گاهی نیز معاد به‌معنی زمان عود استعمال می‌‏شود، یعنی زمانی که در آن، بازگشت ارواح انجام می‏‌شود؛ در این صورت معاد به معنای خاص آن و همان روز قیامت است (6)؛ می‌توان گفت در این رویکرد، قیامت در معنای خاص استعمال می‌شود و‏ آن روزی است که همه مردگان به امر خداوند زنده می‏‌شوند، از قبرها بر می‏‌خیزند و در صحرای محشر حضور می‏‌یابند تا به حساب کردارشان رسیدگی شود و هر کس جزای آنچه کرده، ببیند (7). با توجه به ارتباط وثیقی که بین معاد و قیامت وجود دارد، این دو واژه را به‌جای هم به‌کار برده‌اند (8).


رویکرد نقلی
معاد در شرع بازگشت انسان به حیات پس از موت است، به جهت یافتن جزای عمل نیک یا بد که پیش از موت از او صادر شده بود (9) و منظور از قیامت نیز در این رویکرد، روز رستاخیز و قیامت کبری است که پس از دگرگونی اساس این جهان واقع می‌شود (10)؛ ازاین‌رو، می‌توان گفت معاد در ادله شرعی و نقلی، قیامت به‌معنای خاص (روز رستاخیز) استعمال شده است.


رویکرد عرفانی
در این رویکرد معاد همان عود به‌سوی خداست و گاهی زمان و نیز محلّ عود به‌سوی خدا منظور است (11). خداوند متعال از همان لحظه خلقت، خلق را به‌راه انداخته و همه موجودات با سیر، حرکت، تبدل و تحول به‌سوی الله می‌روند (12) مطابق این رهیافت، قیامت کبری، رجوع هر شی‏ء به اصل و بازگشت‏ هر مجاز به حقیقت و هر معلول به علّت و هر مغیّا به غایت و هر مستکمل به نهایت است که در قیامت صغری نیز نظیر این بازگشت وجود دارد (13). هنگام مرگ و با قیامت صغری، ارکان بدن و استخوان‌ها متزلزل گردد و در قیامت کبری، کوه‌ها و آسمان مندکّ و منشقّ شوند، به‌علاوه قیامت صغری عیان شدن، مصیر و مرجع قوای بدن است و قیامت کبری، عیان شدن خدایِ کلّ اعیان است (14). بنابر اینکه رجوع به‌سوی بی‌نهایت است، معاد که از ابتدای خلقت آغاز شده، حرکتی بی‌پایان است؛ اما روز قیامت با قیامت صغری و از اولین مرتبه رجوع، یعنی مرگ، شروع شده و تا آخرین مراتب ظهور و رجوع تام که قیامت کبری است ادامه دارد (15). از این منظر، عوالم تو در تو هستند و یکی بر دیگری سیطره دارد؛ عالم دنیا در سیطره عالم برزخ و عالم برزخ در سیطره قیامت قرار دارد (16) و معاد، طی کردن عوالم و حرکت به‌سوی خداست که از اول خلقت آغاز می‌شود؛ ازاین‌رو، قیامت بخشی از معاد است.

بنابراین، معاد هرچند به‌عنوان ظرف زمان یا ظرف مکان برای قیامت استعمال می‌شود، اما قیامت نیست. قیامت قسمتی از معاد و مرتبه‌ای از وجود است؛ ازاین‌رو، مانند وجود امر تشکیکی و ذومراتب است که از زمان مرگ شروع و تا قیامت کبری ادامه دارد و معاد نیز برگشت به قیامت و مانند آن دارای مراتب و مراحل است که از ابتدای خلقت آغاز شده است (17).


پی‌نوشت
1. ملاصدرا، محمدبن ابراهیم (1363) مفاتیح الغیب، اول، تهران: مؤسسه تحقیقات فرهنگی، ص 611.
2. محمد جعفر استر آبادی (1382) البراهین القاطعة فی شرح تجرید العقائد الساطعه، ج‏4، اول، قم: مکتب الأعلام الإسلامی‏، ص: 239.
3. قرشی بنایی، علی اکبر (1412ق) قاموس قرآن، ج‏6، ششم، تهران: دار الکتب الاسلامیة، ص: 53.
4. سجادی، جعفر (1373) فرهنگ معارف اسلامی، ج‏3، سوم، تهران: کومش، ص: 1555.
5. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج‏2، تهران: صدرا، ص 520.
6. خرازی، محسن (1417ق) بدایة المعارف الإلهیة فی شرح عقائد الإمامیه، ج‏2، چهارم، قم: مؤسسة النشر الإسلامی، ص: 241.
7. سجادی، جعفر (1379) فرهنگ اصطلاحات فلسفی ملاصدرا، اول، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ص 405.
8. مصباح، محمدتقی (1378) آموزش عقائد، قم: دارالثقلین، ص 385.
9. جمعی از نویسندگان‏ (1415) شرح المصطلحات الکلامیه، اول، مشهد: آستان قدس رضوی‏، ص: 333- 330.
10. مصباح، محمدتقی (1378) آموزش عقائد، قم: دارالثقلین، ص 407.
11. حسینی تهرانی، محمدحسین (1423ق) معاد شناسی، ج‏5، اول، مشهد: نور ملکوت قرآن‏، ص: 254.
12. شجاعی، محمد (1380) معاد یا بازگشت به سوی خدا، اول، تهران: شرکت سهامی انتشار، ص 14 و 34.
13. «إنّ نسبة القیامة الکبری و هی فناء جمیع الخلائق و قیامها عند اللّه، إلی القیامة الصغری و هو موت کل أحد کنسبة الولادة الکبری أعنی خروج الأرواح عن بطن الدنیا إلی الولادة الصغری و هی خروج الجنین عن بطن أمه» سمیح، دغیم (2004م) موسوعة مصطلحات صدرالدین الشیرازی، ج‏1، بیروت: مکتبة لبنان ناشرون، ص 793 و 794.
14. سبزواری، ملا هادی (1383) اسرار الحکم، ج 1، قم: مطبوعات دینی‏، ص 429.
15. امام خمینی، روح‌الله (1378) معاد، اول، قم: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، ص 261.
16. حسینی تهرانی، محمدحسین (1423ق) معاد شناسی، ج‏5، اول، مشهد: نور ملکوت قرآن‏، ص150.
17. شجاعی، محمد (1380) معاد یا بازگشت به سوی خدا، اول، تهران: شرکت سهامی انتشار، ص 16 و 17.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha