به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی (۳۰۵-۳۸۱ق) معروف به شیخ صدوق از عالمان شیعه در قرن چهارم هجری قمری است. وی از مشهورترین محدّثان و فقیهان مکتب کلامی و حدیثمحور قم به شمار میآید. حدود ۳۰۰ اثر علمی به او نسبت داده شده ولی بسیاری از آنها امروزه در دسترس نیست. یکی از مهمترین آثار وی، کتاب «من لایحضره الفقیه »از کتب اربعه شیعه است. از دیگر آثار شیخ صدوق، «معانی الاخبار»، «عیون اخبار الرضا»، «الخصال»، «علل الشرایع» و «صفات الشیعة» است.
برخی از مشهورترین شاگردان وی عبارتند از سید مرتضی، شیخ مفید و تلعکبری. مدفن شیخ صدوق در قبرستان ابنبابویه در شهرری است.
بزرگی شخصیت صدوق آنچنان است که دانشمندان معروف اسلامی ـ اعم از شیعه و سنی ـ هر جا به نام وی رسیده اند، زبان به مدح او گشوده و او را به بزرگی یاد کرده و با لقب های بلند و عبارت های پر معنا از او نام برده اند. مرحوم شیخ طوسی می گوید: «وی دانشمندی بزرگ، پاسدار احادیث، آگاه به رجال و نقّاد اخبار بود که در میان قمی ها کسی در پاسداری از علم حدیث و دانش زیاد، همانند او دیده نشده و حدود ۳۰۰ کتاب تألیف کرده است. (۱)
ابنبابویه از دو نظر بسیار اهمیت دارد؛ یکی آنکه او از بزرگترین محدثان شیعه در عصر غیبتِ کبراست و از ۲۵۰ محدث روایت نقل کرده و حدود ۴۵۰ کتاب و رساله دارد که مبنای همة آنها روایت است، و دیگر اینکه او یکی از کتب اربعة شیعه را، نوشته است. ابنبابویه، همزمان با کلینی و پیش از شیخ طوسی، جمعآوری و تنظیم و دستهبندی روایات شیعه را آغاز کرد و بدین ترتیب، مانع پراکندگی و از دسترفتن آنها شد. (۲)
اهمیت دیگر ابنبابویه در تبیین عقاید شیعی و طرحریزی نظام عقیدتی و کلامی شیعه در پرتو روایات امامان شیعه است. در سفرهای بسیارِ خود عقاید شیعه را برای مردم تبیین میکرد و گاه برای تأکید بر مطلب کتابی مینوشت.
بسیاری از کتابهای او در این سفرها خطاب به مردم این شهرها یا در پاسخ به پرسشهای ایشان نوشته شده است. او در پیریزی مرزهای عقیدتی میان شیعیان امامی با شیعیان زیدی و اسماعیلی، که در آن روزگار بسیار فعال بودند، نقش بسیار مهمی داشت. همچنین در تثبیت مسئلة اعتقاد به امام غایب و وضعیت شیعیان در عصر غیبت آثاری نوشت که از همة آنها مهمتر کتاب «کمال الدین و تمام النعمۀ» است؛ به همین علت او در رأس دیگر علمای اخباری قم مبارزهای بیامان با عقاید انحرافی و غلوآمیز در مورد امامان شیعه را رهبری کرد.
این تلاش به تکفیر و شکست مقطعی مُفوّضه، که خود را نمایندگان جریان اصیل مکتب تشیع معرفی میکردند، در آن دوران انجامید. ابنبابویه تلاش کرد میانهروی در اعتقاد به امامان را نشان دهد؛ راهی که نه غلو و زیادهروی در حق ایشان باشد، نه کوتاهی و تقصیر. چندی بعد با تلاشهای شیخ مفید، در بغداد، مؤلفههای عقلانی معتزلی در کلام و عقاید شیعی راه یافت و به جریان مسلط در کلام شیعی تبدیل شد و کلام روایتمحور ابنبابویه از رونق افتاد. (۳)
زهرا صالحی فر، کارشناس ارشد قرآن و حدیث، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت رسانه دانشگاه باقرالعلوم.
پاورقی
۱. مظفر، محمد رضا، عقائد الامامیه، تحقیق: دکتر حامد حنفی داود، قم، انتشاارات انصاریان، ص۵۲
۲. شیخ طوسی، الفهرست، صححه و علق علیه سید محمدصادق آلبحرالعلوم، نجف، المکتبة المرتضویة، بیتا، ص۱۵۷.
۳. پاکتچی، احمد، «ابن بابویه»، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۳، ۱۳۶۹ ش، ص ۶۴-۶۵؛ ابن بابویه، محمدبن علی، منلایحضرهالفقیه، به تصحیح علیاکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، بیتا، ج۱، ص ۲۳۴-۲۳۵.
نظر شما