خبرگزاری بین المللی اهلبیت (ع) ـ ابنا ـ در دل خاطرات دهه شصت، کوپنها فقط تکههای کاغذ نبودند، بلکه بهانهای بودند برای با هم بودن، تقسیم کار، و یاد گرفتن صبر و مسئولیت. امروز، نوجوانان در دنیایی دیجیتال با کیپاپ، شبکههای اجتماعی و سرگرمیهای جهانی زندگی میکنند. اما همچنان در جستجوی معنا، هویت و تعلقاند.
یکی از تفریحات دوره کودکی ما دهه شصتی ها زمانی بود که کوپن اعلام می کردند. لذت جدا کردن کوپن از هم قابل توصیف نیست. خط چین هایی که آخرین تکنولوژی آن روزها بود. تعداد ما زیاد بود و شمردن کوپن ها ساعت ها طول می کشید. وظیفه جدا کردن و شمردن کوپن ها به عهده من بود و خواهر و برادر کوچکترم هم آنها را روی هم می چیدند و به ترتیب کنار هم می گذاشتند. شاید به دلیل مسئولیتی که برعهده من گذاشته می شد از بابت آن خوشحالتر بودم.
از لذت کوپن که بگذریم، وقتی کوپن ها اعلام میشد باید آنها را بنا به موضوع جدا می کردیم و مثلا قند و شکر که به خانه می رسید جاسازی آنها هم پروسه ای بود جذاب! مخصوصا وقتی قند شکستن ها شروع می شد، برای بدست آوردن تکه های سفید شده قند براثر ضربه تیشه مسابقه داشتیم!
کنار هم بودن، دور کیسه قند نشستن و تماشای زحمت پدر یا مادر برای تهیه مایحتاج خانه با دستهای زحمت کشیده خودشان، خندهها و بازیها و حتی دعواها، همه و همه رنگ و بوی دیگری داشت. بازیها و سرگرمی های دهه شصت هر کدام تربیت و مفهومی در خود داشت و نه فقط بازی که درس زندگی بود. سبک زندگی و تغذیه ها سالم تر بود. از شکلاتهای خارجی و Kit Kat و آبنباتهای مارکدار خبری نبود. با همه سادگیها، آن روزها پر از معنا بود. کوپنها فقط تکههای کاغذ نبودند، بلکه بهانهای بودند برای با هم بودن، برای تقسیم کار، برای یاد گرفتن صبر و نظم.
قند شکستن، دعواهای کودکانه سر تکههای سفید، و حتی صف ایستادن برای گرفتن برنج و روغن، همه بخشی از خاطراتی شدند که امروز با لبخند از آنها یاد میکنیم. اما نوجوان امروز در دنیایی دیگر زندگی میکند. دنیایی پر از رنگ، صدا، تصویر و سرعت. دیگر خبری از کوپن نیست، اما به جایش گوشیهای هوشمند، اینترنت پرسرعت و شبکههای اجتماعی آمدهاند. سرگرمیها از حیاط خانه و کوچهها به صفحههای لمسی و ویدیوهای کوتاه و گوشه ی اتاق ها منتقل شده است. نوجوانان امروز به جای شمردن کوپن، پلیلیست آهنگهای کیپاپ را مرور میکنند، نام اعضای گروه BTS یا Stray Kids را حفظ هستند و با اشتیاق از استایل و حرکات موزنشان تقلید میکنند.
آنها به جای قند شکستن، ویدیوهای Danc تمرین میکنند، به جای صف روغن، در صف کنسرتهای مجازی مینشینند. دنیای آنها جهانی است پر از موسیقی کرهای، فشن شوها، و ارتباطات جهانی. شاید دیگر خبری از بازیهای خاکی و کوچهپسکوچهها نباشد، اما در دل همین دنیای دیجیتال، آنها هم به دنبال معنا، هویت و تعلقاند. شاید مقصر خود ما باشیم که با پیشرفت تکنولوژی ناگزیر به حذف این لذت های کوچک شده ایم و جایگزین مناسبی برای آن نداشته ایم. شاید اگر خوب نگاه کنیم، همانطور که ما از دل کوپن و قند و بازیهای ساده، چیزهایی آموختیم، آنها هم از دل کیپاپ و دنیای مجازیشان، شاید چیزهایی دریافت می کنند که جای آنها در خانه و مدرسه خالیست.
تکرار و تمرین حرکات موزون، داشتن پشتکار و همدلی با دوستان و موارد دیگر از تلاشهای انها برای پیوستن به ارتش طرفداران گروه های کیپاپ (آرمی) است. نوجوانهای امروز اتفاقا باهوشتر, جستجوگرتر و شاید پر انرژیتر از نوجوان های دوره های پیشین هستند. آنها در جستجوی معنای گمشده ای هستند که باعث فقدان آن، خود ما هستیم و باید به آن بیشتر بیاندیشیم!
به نظر میرسد این امر نیازمند راهکارهاییست، که قابل بررسی است. اما ما می توانیم با معنا دادن به فعالیتهای روزمره با نسل جدید همراه باشیم: یکی از راهکارها، تقویت تفکر انتقادی و انتخابگری است؛ به جای طرد علایق نوجوانان، باید آنها را به تفکر دربارهی محتوای مصرفیشان دعوت کرد. این گفتوگوها به جای تقابل، به تعامل منجر میشود. نوجوان امروز، همچون نوجوان دیروز، تشنهی معنا، تعلق و زیبایی است. اگر ما با زبان زمانه با او سخن بگوییم، با احترام به علایقش و با بهرهگیری از حکمت اسلامی، میتوانیم پلی بسازیم میان کوچههای خاکی دیروز و دنیای دیجیتال امروز.
مرضیه صالحی فر
نظر شما