به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ مهدی امین فروغی، پژوهشگر حوزه تاریخ و هیأت، روز یکشنبه در نشست خبری «فراخوان ملی شناسایی و نمایهسازی تولیدات علمی و راهبری هیأت» که در سازمان دارالقرآن برگزار شد، با تأکید بر ضرورت تقویت پژوهش در حوزه هیأت و مداحی گفت: هر پدیده فرهنگی را میتوان بر سه پایه آموزش، تولید و پژوهش تحلیل کرد و توفیق یا ناکامی آن وابسته به توازن این سه ضلع است. در زیستبوم هیأت و مداحی، اگرچه در حوزه تولید و آموزش اقداماتی صورت گرفته، اما در عرصه پژوهش با فقر جدی مواجه هستیم.
وی افزود: در حوزه تولید، آثار متعددی در دورههای مختلف خلق شده و در حوزه آموزش نیز، هرچند با شیوههای متفاوت، مسیر خود را طی کردهایم؛ اما پژوهش همچنان حلقه مفقوده این زیستبوم است. خوشبختانه از دهه ۷۰ به بعد، تلاشهایی آغاز شد که عمدتاً برخاسته از ذوق و انگیزههای شخصی پژوهشگران بوده و همین جای قدردانی دارد، اما با شأن و اهمیت این پدیده اثرگذار در تاریخ تشیع فاصله زیادی دارد.
این پژوهشگر با اشاره به نبود آثار جامع و مرجع در حوزه تاریخ هیأت و عزاداری تصریح کرد: هنوز اثر یا مجموعهای کامل و جامع که سیر تاریخی، اجتماعی و فرهنگی عزاداری شیعه را بهطور دقیق تبیین کند، در اختیار نداریم. ریشه این کمبود را باید در شرایط تاریخی تشیع جستوجو کرد؛ جایی که شیعیان در قرون نخستین همواره تحت فشار، سرکوب و ظلم حکام جائر بودند.
امین فروغی ادامه داد: در قرون اول و دوم هجری، شاعران شیعه از کربلا میسرودند در حالی که جانشان در خطر بود. دعبل خزاعی خود میگوید ۳۰ سال دار خود را بر دوش کشیدهام؛ یعنی هر بیت شعر میتوانست حکم اعدام شاعر باشد. طبیعی است در چنین فضایی، پژوهش و ثبت مکتوب مجالس عزاداری معنایی نداشته باشد.
وی با بیان اینکه تاریخ تشیع مملو از فراز و نشیب است، گفت: از قرون اولیه تا دوره آلبویه، سپس در دوران سلجوقیان و غزنویان، محدودیتها دوباره تشدید شد. مورخان نقل کردهاند در مقاطعی حتی کسانی که به جنایتکاران واقعه عاشورا انتساب میدادند، جایزه دریافت میکردند؛ افرادی که خود را از نسل کسانی معرفی میکردند که به پیکر امام حسین(ع) اسب تاختند یا سر مقدس ایشان را به دربار یزید بردند.
این پژوهشگر با اشاره به سرکوب عالمان شیعه افزود: در چنین شرایطی پرداختن به تاریخ عاشورا و عزاداری هزینه سنگینی داشت. نمونه آن دوره سلطان محمود غزنوی است که بنا بر نقل تاریخ، صدها عالم شیعه در ری به دار آویخته شدند و کتابهایشان زیر پایشان سوزانده شد. این فضای خفقان اجازه شکلگیری پژوهش منسجم را نمیداد.
امین فروغی با اشاره به دورههای بعدی اظهار داشت: از قرن نهم و دهم و با روی کار آمدن صفویه، امکان برگزاری علنی عزاداری فراهم شد، اما حتی در این دوره و پس از آن، از جمله عصر قاجار که اوج بروز فرهنگ حسینی در ایران بود، مورخان ایرانی کمتر به ثبت و تحلیل جامع این پدیده پرداختند. در حالی که گونههای مختلف عزاداری در سراسر کشور رواج داشت، کسی سیر تاریخی آن را بهطور منسجم ننوشته است.
وی افزود: بخش قابل توجهی از اطلاعات ما درباره عزاداریهای دوره صفویه و قاجار، از دل سفرنامههای مستشرقان و جهانگردان خارجی مانند برادران شرلی به دست آمده است؛ کسانی که اگر سفرشان با ایام سوگواری مصادف میشد، گزارشهایی ارائه میدادند. حتی در دوره ناصری، با وجود ساخت تکیه دولت بهعنوان نماد رسمی تشیع، باز هم پژوهش داخلی جدی شکل نگرفت و تنها از لابهلای خاطرات افرادی چون معیرالممالک یا عبدالله مستوفی میتوان نشانههایی از وضعیت عزاداریها یافت.
این پژوهشگر حوزه هیأت با اشاره به تحولات معاصر گفت: در دوره مشروطه و سپس پهلوی اول و دوم نیز جریانهای ضد دینی و ضد تشیع فشارهای تازهای ایجاد کردند که این روند پژوهشی را دچار وقفه کرد. با این حال، خدا را شکر میکنیم که از دهه ۷۰ به بعد، پژوهشهای تحلیلی در حوزه مقتل، تاریخ عاشورا، ادبیات آیینی و حتی موسیقی مداحی بهتدریج آغاز شد و امروز به نقطهای رسیدهایم که میتوان آن را نقطه شروع یک حرکت جدی دانست.
امین فروغی در پایان تأکید کرد: این حرکت تازه، اگرچه دیرهنگام است، اما میتواند برکات فراوانی به همراه داشته باشد. ما ابتدا نیازمند پژوهش عمیق هستیم تا بدانیم این پدیده شگفتانگیز و فراملی چه تاریخی را پشت سر گذاشته است؛ سپس میتوان به آموزش نظاممند و در نهایت به تولید آثار اثرگذار و راهبردی در حوزه هیأت و مداحی پرداخت.
............
پایان پیام/ ۲۱۸
نظر شما