به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ مراسم سوگواری شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) روز دوشنبه ۶ آذر در دانشگاه بینالمللی اهل بیت(ع) برگزار شد.
آیتالله «رضا رمضانی» دبیر کل مجمع جهانی اهل بیت(ع)، در این مراسم به سخنرانی پرداخت که در ادامه گزیده آن را در پی میآید:
با نقلی که در برخی کتب تاریخی آمده، امروز روز مهمی است. البته نباید به چنین جلسهای اکتفا کرد و برای بانوان نشستهای علمی درباره ابعاد شخصیتی حضرت زهرا(س) برگزار شود و به بحث درباره دیدگاه اسلام درباره حضرت زهرا(س) بپردازند. این شخصیت به عنوان زن مسلمان واقعی میتواند برای جامعه انسانی و ایمانی، الگو باشد. بنابراین در مجالس به روضه اکتفا نشود، بلکه به دنبال جلسه فاطمی باشید تا با مکتب فاطمی آشنا شوید. گریستن در جای خود مطلوب است، چنانکه حضرت علی(ع) در رثای حضرت زهرا(س) گریست و حضرت زینب و حسنین در سوگ این بانوی عظیمالشأن اشک ریختند.
* احترام پیامبر اسلام به حضرت زهرا(س)
پیامبر گرامی اسلام احترام ویژهای برای حضرت زهرا(س) قائل میشدند و وقتی ایشان وارد میشدند، پیامبر تمامقد جلوی ایشان بلند میشد و حضرت زهرا(س) را در جای خودش مینشاند. نوع احترام متفاوت است. گاهی سلام میکنیم، گاه بلند میشویم، گاهی به سمت او میرویم و گاه او را در جای مخصوص خودمان مینشانیم. پیامبر اسلام(ص) به سبب شخصیت بینظیر حضرت زهرا(س) به او احترام میگذاشتند. در این جلسات باید با ابعاد شخصیت حضرت زهرا آشنا شویم.
عمر حضرت زهرا(س) کوتاه اما تأثیرگذار بود. حضرت زهرا یک زن حاضر در میدان و عهدهدار مسئولیتهای مختلف بود. در عین اینکه مادر بود و با کمترین امکانات، بهترین تربیت را داشت، در بیداری جامعه و عرصههای فرهنگی و سیاسی حضور داشت. این مکتب آثاری دارد و حضرت مهدی(عج) میفرمایند که دختر پیامبر(ص) برای من اسوه و الگوست و نه تنها زنان و دختران و مادران بلکه مردان هم میتوانند از حضرت زهرا(س) به لحاظ اخلاقی، فکری، عبودیت و سلوک عملی و عرفانی الگو بگیرند.
*همتایی حضرت زهرا(س) با قرآن
ایشان همتای قرآن و قرآن کریم کتابی مقدس است و باطل در آن راهی ندارد و مصون از تحریف است. خداوند فرموده است: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ»؛ البته قرآن را بر تو نازل کردیم و ما آن را محققا محفوظ خواهیم داشت»(حجر/۹). وقتی پیامبر اکرم از فضایل حضرت زهرا(س) صحبت میکنند، میفرمایند آگاه باشید که خداوند گروهی از ملائکه را برای حفظ او مأمور کرده است که همواره همراه حضرت زهرا(س) هستند و بسیار بر فاطمه(س) و پدر و شوهر و فرزندانش درود میفرستند. شبیه همان تعبیری است که خداوند درباره قرآن به عنوان مظهر حقِ مطلق به کار برده است.
نکته دوم همتایی قرآن و حضرت زهرا(س) از جنبه نور بودن است. قرآن نور است و در این باره آمده: « فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا ۚ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ؛ پس به خدا ایمان آرید و به رسول او و نور علم و حکمتی که (بندگان را در آیات قرآن) فرستادهایم بگروید، و (بترسید که) خدا به هر چه کنید آگاه است»(تغابن/ ۸). انس با قرآن، خُلق، عمل و فکر انسان را نورانی میکند. اگر یک رفیق نورانی داشته باشید، نورانی میشوید و اگر رفیق شما فاسق باشد، به همان سمت کشیده میشوید. در مورد حضرت فاطمه همین تعبیر به کار برده شده است. ایشان نوری است که در معیت پیامبر اکرم و به تبع نورِ وجودی پیامبر زندگی کردند و از ایشان با عنوان نوری در لباس انسان تعبیر شده است. او دو ساحت ملکوتی و مُلکی داشت. ساحت ملکوتی خصوصیات خاص خود را دارد و به لحاظ فلسفه، خلقت آن ابداعی است، چون امر مجرد است. ساحت مُلکی، ساحت ماده و خلقت آن تدریجی است. از نظر ساحت نوری، او در گذشتههای دور ایجاد یا به تعبیر دقیقتر ابداع شده بود یعنی وجود حضرت زهرا(س) ملکوتی و مُلکی است. از وجود ملکوتی به وجود ابداعی و از وجود مُلکی به وجود خَلقی تعبیر میشود که امری تخصصی است و میتوان گفت که آیات بسیاری به این جنبه نورانی اشاره میکند.
نکته سوم اینکه حضرت فاطمه(س) در حبلالله بودن با قرآن همتاست. قرآن حبلالله و ریسمانی است که انسان را به خدا متصل میکند. در قرآن آمده است: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا؛ همگی به رشته (دین) خدا چنگ زده و به راههای متفرّق نروید»(آل عمران/ ۱۰۳). فاطمه حبل الله و ریسمان محکم الهی است که انسان را به حق متصل میکند. در رابطه با ائمه نیز تعبیر به حبل الله شده است. پیامبر خَلق را به خالق وصل میکند. در روایت آمده که نقش پیامبر(ص) و حضرت زهرا(س) حبلالله بودن است و فرش را به عرش و مُلک را به ملکوت وصل میکنند.
*قرآن و حضرت فاطمه(س) جداناپذیرند
نکته چهارم این است که فاطمه(س) و قرآن جدا از هم نیستند. اگر انسان قرآن داشته باشد و فاطمه(س) را نداشته باشد به حاقِ حقیقت انسانی راه پیدا نمیکند. فاطمه(س) تجسم عینی قرآن است. گاهی در محضر قرآن هستیم و آن را میبوسیم و میخوانیم و به تفسیر و معانی آن توجه میکنیم، اما اگر قرار باشد قرآن در خارج تحقق پیدا کند به چه شکلی درمیآید؟ به شکل حضرت فاطمه(س) درمیآید. به همین دلیل فاطمه بدون قرآن و قرآن بدون فاطمه بیمعنا خواهد بود.
بُعد پنجم همتایی این است که قرآن کتاب تدوین دانسته میشود و این کتاب تدوین باید در کنار کتاب تکوین قرار گیرد و حضرت فاطمه(س) تکوین قرآن است و برای رسیدن به سعادت باید قرآن را درسنامه تدوینی زندگی انسان بدانیم. فاطمه درسنامه تکوینی قرآن است.
نکته ششم اینکه قرآن و فاطمه(س) نشانه تجلی خداوندند. حضرت امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند خداوند جلوه کرده که قرآن پدید آمده است. در مورد پیامبر(ص) گفته شده است وقتی از دنیا رفتند، تجلی اعظم الهی از دنیا رفت و حضرت علی(ع) فرمود چیزی از دست رفت که دیگر دستنیافتنی است. وقتی حضرت زهرا(س) از دنیا رفت، بخشی از تجلی خداوند از دنیا رفت، چون کسی بود که با فرشتگان حرف میزد.
نکته هفتم اینکه قرآن و حضرت زهرا(س) در حجت بودن همتا هستند. سندی بالاتر از قرآن نداریم و حضرت زهرا(س) برای ما سند هستند.
نکته آخر اینکه هر دو اینها شافِعِ مُشَفَع هستند و شفاعت هر دوی آنها پذیرفته میشود. لذا یکی از القاب حضرت زهرا(س)، شفیع روز قیامت است.
........................................
پایان پیام/ 167