۴ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۲:۱۹
منبع: تبیان
اقدام تا تشکیل خانواده با نگاهی به روایات

خانواده نهادی است مقدس و بی­‌بدیل که شخصیت هرکسی پیشتر و بیشتر از هر جای دیگر در آن شکل می‌­گیرد و بستری است که سرشت و سرنوشت فرد به مقدار زیادی در آن رقم می­‌خورد. از این منظر اسلام خانواده را در جایگاهی غیرقابل قیاس با جایگاه دیگر دانسته و با تشریع احکام و آداب کاربردی و تاثیرگذار، تمام ظرفیت‌­های اعتقادی – دینی را درجهت بالندگی و پایندگی آن به‌کار گرفته است.

 خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ در هیچ مذهب و مکتبی به اندازه اسلام خانه و خانواده محترم شمرده نشده است. چه توجیهی می‌­توان یافت وقتی اسلام برجزئی‌­ترین و خصوصی‌­ترین روابط زناشویی، رنگ و بو d ی معنوی داده و آن را سبب مغفرت و غفران الهی قلمداد کرده، غیر از اینکه داعیه حفظ نظام خانواده را داشته باشد.
به عنوان نمونه­ امام صادق(ع) می‌­فرماید: «هر زنی که به شوهرش بگوید: من از تو هرگز خیری ندیدم، (ثواب) کارش از بین می‌رود».(۱)
یعنی این آثار وحشتناک بر یک کلمه مترتب می‌شود، اگر زنی عملا به‌خاطر نارضایتی از زندگی آن را دچار تشنج و ازهم‌گسیختگی کند، چه اتفاقی می‌­افتد؟ به بیانی دیگر اسلام با نگاه پیشگیرانه، آفت را در نطفه خفه می‌کند. این تاکتیک در خیلی از معارف و آموزه‌های دینی به‌کار گرفته شده است. درگیری‌های خانوادگی از همین‌جا نشأت می‌گیرد. پس این نباید یک توصیه اخلاقی صرف تلقی شود.
پیامبراسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: «هر زنی که در خانه شوهرش چیزی را برای سامان دادن وضع خانه جابه­‌جا کند، خداوند نظر رحمت به او می­‌کند. و هرکس مورد نظر (رحمت) خدا قرارگیرد، خداوند عذابش نمی­‌کند. (۲)
براساس این روایت، زن خانواده چون با نظر رحمت و عطوفت در خانه کار می‌­کند و این رفتار او موجب نظم و زیبایی خانه می­‌شود، همین نظم، آرامش را در فضای خانه و در اعضای آن به وجود می ­آورد. نتیجه آن هم بر اساس قاعده کلی خلقت «ارحم ترحم» (رحم کن تا رحم و رحمت دریابی) رحمت الهی را نصیب زن خانواده می‌گرداند.
این منظرچقدر می­‌تواند ما را در دفع و رفع گرفتاریها یاری رساند. به تعبیر استاد حکیم‌مان علامه جوادی آملی(سلّمه الله) ما اگر به الفبای دین عمل کنیم؛ خیلی از این مشکلات اصلا بوجود نمی‌­آیند.
کاش بازنگری عمیقی نسبت به نگرش اسلام به انسان و رفتارهای او داشته باشیم، آن وقت زیبائی را با همه وجود درک می­‌کنیم.
اسلام تشکیلات خانواده را مایه آرامش و سکون می‌­داند و از این حیث به چاردیواری زندگی خانوادگی، مسکن نام می­‌نهد. مسکن یعنی محل آرامش.
امام صادق(ع) همسر انیس و موافق(همراهِ هم‌رأی) در زندگی را مایه آرامش مرد معرفی می­‌کند. (۳)
اما این هدف تحقق یافتنی نیست مگر اینکه پایه آن طوری نهاده شود که پاینده باشد.
دوری از فرهنگ و مرام دین در امر خانواده امروزه خسارتهای جبران­‌ناپذیری به فرد و جامعه ما وارد کرده است. ارائه آمار و ارقام میدانی این ادعا مقال و مجالی دیگر می‌­طلبد.
آنچه در نوشتار حاضر درصدد آن هستیم اینکه زندگی خود را براساس آموزه‌های مکتب امام صادق(ع) به چه سبک و سیاقی پایه‌ریزی کنیم.

تشکیل خانواده

ازدواج در اسلام رابطه مقدسی است که بین زن و مرد ارتباط، وحدت، محبت و مودت قلبی برقرار می­‌کند تا زن و مرد در سایه آن، با هم زندگی رضایت­‌بخشی را در شادی‌ها و غم‌­ها داشته باشند و مسئولیت­‌های اجتماعی خود را تا رسیدن به تعالی فردی و محافظت بر کیان بشری انجام دهند.
نگرش قرآن در این مورد، نگرش انسان­‌ شناختی و فطری است. قرآن­ کریم براساس واقعیات خلقت انسان تشکیل خانواده و ازدواج را امری درجهت کمال و تامین نیازهای بشری در ابعاد وجودی انسان مطرح می‌­کند.
آیات قرآن پیرامون اصل امر ازدواج شاهد این سخن می‌­باشد:
{وَخَلَقْناکُمْ أزْواجاً}(۴)علامه طباطبائی در ذیل این آیه می­‌فرماید: «یعنی ما شما را جفت جفت از نر و ماده آفریدیم، تا سنت ازدواج و تناسل در بین‌تان جریان یابد، در نتیجه نوع بشر تا روزی که خدا خواسته باشد باقی بماند».(۵)

وساطت و تلاش در ازدواج

وساطت در ازدواج رفتاری شایسته­ و نشانگر روحیه خیرخواهی و بزرگ­‌منشی انسان است. خداوند چنین نیت نوعدوستی را ارجمند دانسته و برای آن پاداش بس سترگی قرار داده است.
امام صادق(ع) فرمود: «کسی که مجردی را تزویج کند و امکان ازدواج او را فراهم نماید از کسانی است که در قیامت خداوند به آنان نظر لطف می‌کند».(۶)
همچنین فرمودند: «چهار کس در قیامت مورد نظر پروردگارند: آنکه در دادوستد چون طرف معامله پشیمان شود، معامله را برگرداند، غم کسی را بزداید، کسی که برده‌ای را آزاد کند، کسی که بی‌همسران را به ازدواج درآورد».(۷)

جایگاه استخاره در ازدواج

استخاره در لغت به معنای بهترین­‌خواهی و خیرخواهی از خدا است و در اصطلاح دینی، واگذاردن انتخاب به خداوند در کاری است که انسان در انجام دادن آن دودل مانده است. پس استخاره دارای دو معناست:
اول: طلب خیر نمودن از خداوند متعال در تمامی کارها. در روایات نیز بیشتر از این نوع استخاره یاد شده است. بنابراین، این نوع از استخاره برای رفع تحیر و سرگردانی نمی­‌باشد.
امام صادق(ع) فرمودند: «دو رکعت نماز بخوان و از خدا طلب خیر کن. سوگند به خدا هیچ مسلمانی از درگاه خدا طلب خیر نکرد مگر اینکه قطعاً خداوند خیر او را فراهم سازد».(۸)
نیز در حدیثی از قول خداوند متعال فرمودند: «خداوند عز و جل فرمود: از بدبختی بنده من آن است که کاری از کارهایش را بدون استخاره (طلب خیر) از من انجام دهد».(۹)
دوم: طلب خیر نمودن از خداوند متعال برای رفع تحیر، سرگردانی و دودلی است و مخصوص مواقعی است که انسان دچار شک و تردید است. انسان وقتی می‌­خواهد کاری را انجام دهد، ابتدا باید از قوه­ تفکر وتعقل خود بهره­‌مند شود. اگر چنانچه این نیروی درونی نتوانست او را یاری دهد باید از افرادی که صلاحیت مشورت دارند، کمک بگیرد و صلاح خود را از آنان جویا شود و اگر مشورت به نتیجه نرسید، می­‌تواند استخاره کند که روش‌های مختلفی برای آن در روایات بیان شده است.
در ازدواج، بدون تحقیق و تصمیم‌­گیری بر اساس کفویت فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی و… و صرفا با استخاره تصمیم گرفتن، نه معقول است ونه مورد تائید شرع مقدس.

انتخاب زن صالح

انتخاب شریک زندگی از مراحل حساس تشکیل خانواده است که اگر با چشم­‌باز و براساس واقعیات انجام نگیرد؛ چه‌­بسا خسارت­‌های جبران­‌ناپذیری به بار آورد. امام صادق(ع) در این مورد فرمودند: زن بسان گردنبندی است، نیک بنگر که چه گردنبندی را به گردنت آویزان می‌کنی. (۱۰)


مهریه
مهریه یکی از واجباتی است برعهده شوهر و به‌عنوان دین باید پرداخت شود. به همین خاطرکسی که مهریه‌ای (برای زن قرار دهد) و قصدش این باشد که به او ندهد؛ همانند دزد است. (۱۱) نوع و میزان مهریه باید قبل از عقد ازدواج معلوم و بصورت توافقی بین زن وشوهر معین شود. (۱۲) البته مهریه کم نشانه خیر و برکت زن بیان شده است.! (۱۳)
شاخصه­‌های سبک زندگی مشترک
زندگی مشترک صرفا بیتوته در زیر یک سقف نیست. یک زندگی آرام و آرامش بخش مستلزم درک متقابل و از روی عقلانیت عطوفت‌­بار است. مدیریت خانواده با قانون‌های عرفی و سلیقه­‌ای و تحکمی باعث بروز آسیب‌های فردی و اجتماعی شده و فضای خانواده را با چالش‌های ارتباطی مواجه می­‌سازد و از بین رفتن خلاقیت‌­ها و استعدادها یکی از عوارض آن به شمار می‌­آید.
از این رو برخی از این شاخصه­‌ها را از منظر امام صادق(ع) بررسی می‌­کنیم:


حسن خلق
«حُسن» را در لغت زیبا معنی می‌­کنند. خلق و خوی زیبا هم، حسن خلق نامیده می‌­شود. ملاک درک زیبائی هم عقل انسانی است. یعنی اگر عقل به زیبابودن چیزی حکم کرد، آن زیباست. دلیل آن واکنش‌های مختلف در زندگی روزمره است که در برابر کنش و رفتار غیرمعقول و ناصواب کسی گفته می­‌شود که «زشت است». این زشتی را او با عقل خویش درک می‌­کند.
تاثیرحسن خلق در معاشرت­‌های اجتماعی همواره مورد تاکید اسلام بوده و آثار و برکات زیادی بر آن بیان شده است. این حسن معاشرت در خانواده از اهمیت و شأنیت ضروری برخوردار است.
امام صادق(ع) در اهمیت و ضرورت حسن خلق در زندگی می­‌فرمایند: «هیچ زندگی­‌ای گواراتر از نیک­خوئی نیست».(۱۴)
انسان‌های بزرگ و باکرامت با رفتارهای کریمانه شناخته می­‌شوند: «سه چیز نشانه بزرگواری انسان است: خوش اخلاقی، فرو بردن خشم و فرو پوشیدن چشم».(۱۵)
کرامت اجتناب از پستی­‌ها، پلیدی­‌ها و پلشتی‌هاست. امیرالمومنین (ع) در وصیتی به فرزند بزرگوارشان امام حسن مجتبی(ع) می‌فرمایند: «کرامت و شرافت خویش را با اجتناب از زشتی‌ها حفظ کن».(۱۶) ایشان ضمن توصیه به حفظ کرامت و دوری از پلیدی، کرامت را نقطه مقابل دنائت و پستی بیان فرمودند.
اگر پیامبراکرم (ص) بعثت خویش را در جهت اتمام مکارم اخلاقی توصیف می­‌کنند، (۱۷) نشان از جایگاه آن در نظان آفرینش است. چراکه اگر انسان از کرامت به‌دور باشد، شرور و بی‌مبالاتی جامعه بشری را به جهنمی مهلک تبدیل می‌­کند. امام هادی (ع) فرمودند: «کسی که نزد خودش احساس شخصیت نکند از شر او ایمن مباش».(۱۸)
حسن خلق از اوصاف انبیاء است. (۱۹)
آن حضرت در مورد علائم اهل بهشت فرمود: «اهل بهشت چهار نشانه دارند: سیمای گشاده، زبان نرم و مهربان، قلب مهربان و دست بخشنده».(۲۰)
راز اینکه صاحب اخلاق زیبا اهل بهشت است، این است که او با اخلاق خویش محیط زیست خود را برای دیگران به بهشتی دنیوی تبدیل کرده است و آن بهشت ثمره این بهشت است. از طرف دیگرجایگاهی غیر از بهشت برای صاحبان زیبائی‌­ها وجود ندارد.
درنتیجه می‌توان با اخلاق خوش در زندگی، هم خوش زیست و هم عمری طولانی داشت و هم برای دیگران محیطی آرام و لذت­‌بخش فراهم کرد.


آثار حسن خلق
افزایش رزق و روزی:
آن حضرت فرمود: «خوی نیکو باعث فراوانی روزی می‌شود».(۲۱)
آبادانی و افزایش طول عمر:
«براستی نیکی و خوش‌خلقی باعث آبادی سرزمین­‌ها و افزایش [و طولانی شدن] عمرها می‌شود».(۲۲)
پاک شدن گناهان:
آن حضرت فرمود: «خوی نیکو گناهان را ذوب می‌کند؛ چنانکه خورشید یخ را آب می­‌کند».(۲۳)
اجر مجاهد راه خدا:
«خداوند بر نیک خویی بنده، پاداشی را عطا می­‌کند که به مجاهد در راه خودش که در هر صبح و شب می‌­جنگد [و همیشه در جهاد است] می‌­بخشد».(۲۴)


احترام
احترام یعنی حفظ حرمت و حریم‌­های شخصی در روابط و معاشرت اجتماعی. اسلام نقض حریم‌ها را حتی در مورد نزدیکترین علقه‌ها و نسب‌ها نمی‌­پذیرد. همچنین هیچ بهانه و مستمسکی نمی­‌تواند مجوز تعدّی به حقوق و حدود دیگران قرارگیرد، روابط زناشوئی هم از این اصل اساسی مستثنی نیست. اگر جایگاه زن و مرد در خانه حفظ نشود؛ اداره آن به هیچ عنوان قابل کنترل نخواهد بود و اثرمستقیمی بر روابط همسران و نیز فرزندان خواهد گذاشت. از این رو امام صادق(ع) زن خوشبخت را چنین معرفی می‌فرماید: «خوشبخت است، خوشبخت است؛ آن زنی که شوهرش را احترام کند و آزارش ندهد و درتمام مراحل زندگی از وی اطاعت کند».(۲۵)
از طرف دیگر هم به مردان سفارش می‌­کنند که کرامت زن را در رفتارها مورد عنایت قرار دهد:
«وقتی کسی همسری را برای خود انتخاب کرد او را تکریم کند».(۲۶) تکریم به معنی حفظ عزت و اجتناب از رفتارهای توهین‌­آمیز و تحقیرکننده است. تکریم او در تمام زمینه‌­ها از جمله خوراک و پوشاک و مسکن و نیز مسائل اخلاقی است. این موارد بعنوان نفقه واجب در فقه اسلامی، جزو وظائف مردان به شمار می‌­آیند.


پی نوشت:

۱. من لا یحضره الفقیه؛ ج‌۳؛ ص۴۴۰.  
۲. أمالی شیخ صدوق؛ ص۴۱۱.    
۳. خصال ج۱، ص ۲۸۴.     
۴. نبأ/ ۸.     
۵. ترجمه المیزان، ج‌۲۰، ص ۲۶۱.    
۶. وسائل الشیعه، ج۲۰، ص. ۴۵    
۷. وسائل الشیعه، ج۲۰، ص. ۴۶.    
۸. کافی، ج٣، ص٤٧٠.    
۹. مستدرک الوسائل، ج٦، ص٢٦٢.  
۱۰.وسائل الشیعه، ج ۲۰، ص ۳۳.    
۱۱. فروع کافی، ج ۵، ص ۳۸۳.   
۱۲. الکافی (ط – الاسلامیه)؛ ج‌۵؛ ص۳۷۸.    
۱۳. من لا یحضره الفقیه؛ ج‌۳؛ ص۲۵۴.    
۱۴. الکافی (ط – الاسلامیه)؛ ج‌۸؛ ص۲۴۴.    
۱۵. عوالم العلوم؛ ج‌۲۰؛ ص۷۵۷.    
۱۶. غرر الحکم و درر الکلم؛ ص۱۴۴.   
۱۷. الاختصاص؛ ص۳۳۵.   
۱۸. تحف العقول؛ ص۴۸۳.    
۱۹. الخصال؛ ج‌۱؛ ص۲۵۱.    
۲۰. الإختصاص؛ ص۳۳۵.    
۲۱. بحار الأنوار؛ ج‌۶۸؛ ص۳۹۶.   
 ۲۲و ۲۳. الکافی (ط – الاسلامیه)؛ ج‌۲؛ ص۱۰۰.    
۲۴. الکافی (ط – الاسلامیه)؛ ج‌۲؛ ص۱۰۱.    
۲۵. بحار الانوار، ج ۷۳، ص ۳۵۴.    
۲۶. بحار الانوار، ج ۷۳، ص ۸۵.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha