۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۰۶:۳۰
آیا لعن و نفرین، مستجاب می‌شود؟

اگر با انگیزه دینی کسی را نفرین کند، هیچ محذور و اشکالی ندارد، مثلاً به خاطر این که کسی به پیشوایان دین ظلم کرده است و یا کسی که حقیقتی را عمداً و بدون عذر شرعی انکار کرده و یا بر علیه عقاید مذهبی و دینی فعالیت تخریبی انجام دهد و عقاید مردم را نسبت به باورهای الهی و قرآنی عمداً و عملاً، به عنوان دین ستیزی و امثال آن دچار تزلزل نماید، در این گونه موارد نه تنها لعن و نفرین و دعای بد کردن در حق آنها محذوری ندارد، بلکه مستحب هم می‌باشد.

خبرگزاری اهل بیت(ع) - ابنا:

آیا لعن و دعای بد کردن در حق انسانی دیگر, مستجاب می‌شود؟

در ابتدا باید گفت: انگیزه ها و عواملی که موجب می‌شود یک انسان در حق کسی دعای شر بکند و او را لعن و نفرین نماید، متفاوت است. لذا به حَسَب موارد، صحت و عدم صحت نفرین و استجابت و عدم استجابت آن نیز فرق خواهد کرد که به سه مورد اشاره می‌شود:

1. اگر با انگیزه دینی کسی را نفرین کند، هیچ محذور و اشکالی ندارد، مثلاً به خاطر این که کسی به پیشوایان دین ظلم کرده است و یا کسی که حقیقتی را عمداً و بدون عذر شرعی انکار کرده و یا بر علیه عقاید مذهبی و دینی فعالیت تخریبی انجام دهد و عقاید مردم را نسبت به باورهای الهی و قرآنی عمداً و عملاً، به عنوان دین ستیزی و امثال آن دچار تزلزل نماید، در این گونه موارد نه تنها لعن و نفرین و دعای بد کردن در حق آنها محذوری ندارد، بلکه مستحب هم می‌باشد.

به همین جهت در زیارت عاشورا نسبت به کسانی که به پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ و خاندان او ظلم کرده اند لعن و نفرین شده و از مؤمنین خواسته شده که با خواندن آن زیارت آن ستمکاران را لعن نمایند.

این لعن و نفرین ها از طرفی اعلان موضع و اظهار تنفر و بیزاری از دشمنان دین است تا چهره زشت آنها بر جهانیان معلوم شود و این خود یکی از محورهای اساسی ارتباطات در دین اسلام می‌باشد که در فروع دین از آن به تَبَرّی تعبیر شده است.[1] از طرفی این لعن و نفرین ها بر عذاب ظالمین خواهد افزود و آتش جهنم را بر آنها سخت تر و شعله ورتر خواهد نمود.

البته این لعن و نفرین ها فقط در زیارت ها نمی‌باشد. بلکه در قرآن هم ، خداوند در مورد کفار معاند چنین می‌فرماید:

اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللاعنون.[2] «کافران را خدا لعنت می کند و لعنت کنندگان هم لعنتشان می‌کنند».

و در جایی دیگر می‌فرماید:

«کسانی که کافر شدند و در حال کفر مردند. لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر آنان باد».[3]

2. اما اگر دعای بد و لعن و نفرین نسبت به کسی بر اساس انگیزه های نفسانی باشد و از روی بدخواهی بی مورد و کینه و حسادت و سایر عوامل و امور نفسانی صورت گیرد، بطور یقین ناصواب است و اسلام هرگز آن کار را تأیید نمی‌کند و در روایاتی از امام باقر _ علیه السلام _ آمده است که ایشان فرمودند:

«چون لعنت از دهان شخصی بیرون آید میان او و آن شخص که به او لعنت شده تردد می‌کند اگر آن شخص مستحق لعن باشد به او تعلق می‌گیرد و اگر نباشد به صاحبش بر می‌گردد».[4] البته بعضی از دعاهای بد و چشم زخمها و شرور هستند که دامنگیر انسان می‌شوند، زیرا هر چیزی اثر خاص خودش را دارد و اگر تأثیر هم بگذارد و ناحق باشد شخص دعا کننده نزد خدا مسئول است.

3. بعضی انسانها هستند که نفرین آنها بدون تردید مستجاب می‌شود و در روایات به آنها اشاره شده‌است و آنها کسانی هستند که ظلم به آنها شده و مظلوم واقع شده‌اند.

پیامبر گرامی اسلام _ صلّی الله علیه و آله _ می‌فرمایند:

«از دعای مظلوم بترسید چون که او با دعا حق خویش را از خدا می‌خواهد و خدا حق را از حق دار دریغ نمی‌دارد».[5]

در جایی دیگر می‌فرماید:

«از نفرین مظلوم بترسید، زیرا نفرین وی بر ابرها می رود و خداوند می‌گوید: بعزت و جلال من سوگند که تو را یاری می کنم، اگر چه پس از مدتی باشد».[6]

آری! آه مظلوم خانمان سوز است، حتی اگر کافر باشد، چرا که پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ می‌فرمایند:

«از نفرین مظلوم بترسید اگرچه کافر باشد، زیرا در برابر نفرین مظلوم پرده و مانعی نیست».[7]

نتیجه:                  

بنابر آنچه گفته شد این چنین نیست که دعای بد و لعن و نفرین همیشه صحیح باشد و مورد اجابت واقع شود. بلکه باید نفرین کننده یا شخصی باشد که مظلوم واقع شده و حقی به گردن دیگری داشته‌باشد و به انگیزه حق طلبی نفرین کند و یا نفرین شونده از کسانی باشد که دین اجازه لعن آنها را داده باشند. در این صورت است که خداوند تضمین کرده که نفرین مورد اجابت واقع خواهد شد.


پی نوشت:

[1]. و چون ما مأمور به تبری از دشمنان هستیم و اطاعت از فرمان شارع از سنخ عبادات است، لذا دعای مؤمن موحد مستجاب است.

[2]. بقره: 159.

[3]. بقره: 161.

[4]. اصول کافی، تهران، نشر فرهنگ اهل بیت، بی تا، ج2، ص 65، باب الساب، حدیث 7.

[5].  نهج الفصاحه، نشر جاویدان، حدیث 35، ص 7.

[6]. نهج الفصاحه، حدیث 36، ص 8.

[7]. نهج الفصاحه، حدیث 48.