خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا: این مقاله با هدف بررسی تطبیقی مفهوم توسل در الهیات اسلامی، تبیین نسبت آن با توحید، و بازخوانی نقش آن در سبک زندگی دینی امروز نگاشته شده است. تمرکز بر بعد معرفتی و اخلاقی این آموزه، و تحلیل بیطرفانهی دیدگاههای مکاتب مختلف، از جمله ویژگیهای محتوای پیشرو است.
بخش اول: مفهوم توسل در قرآن و سنت
در لغت، «توسل» از ریشهی «وَسِیلَه» به معنای «وسیله و نزدیککننده» است. قرآن کریم میفرماید:
﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ﴾ (مائده/۳۵).
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان مینویسد:
«وسیلۀ به سوی خدا، هر آن چیزی است که انسان را در مسیر قرب الهی یاری کند، خواه عمل صالح باشد یا انسان صالح؛ و مصداق کامل آن پیامبر اکرم(ص) و اهلبیت اویند» (۱).
در سنت نبوی نیز توسل تأیید شده است. پیامبر(ص) به مرد نابینایی فرمود دعا کند:
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ وَأَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ…»؛ و طبق نقل احمد بن حنبل، مرد بینا شد (۲).
این روایت که در منابع معتبر شیعه و سنی آمده، نشان میدهد توسل نه تنها نوعی درخواست از غیر خدا نیست، بلکه در چارچوب توحید افعالی قرار دارد؛ زیرا انسان از خدا میخواهد بهواسطهی مقامی که خود به بندهای داده، حاجت را روا کند (۳).
بخش دوم: بررسی آکادمیک و فلسفی مفهوم وساطت
از دید فلسفی، مسئلهی وساطت به رابطهی علت و معلول بازمیگردد. فلاسفهای چون فارابی و ملاصدرا، جهان را تجلی تدریجی فیض الهی میدانند.
ملاصدرا مینویسد: «الوسائطُ فیضٌ من الواحد، لیس لها استقلالٌ فی التأثیر، بل هی مراقی الفیض الإلهی» (۴).
در پژوهشهای معاصر، سید حسین نصر تأکید میکند که درک وساطت اولیاءالله درک ساختار قدسی هستی است، نه شرک (۵).
همچنین ویلفرد مادلونگ در تحلیل تاریخی خود از تفکر شیعی نشان میدهد که باور به شفاعت و وساطت، جلوهای از پیوند میان انسان و عالم معناست (۶).
در تاریخ تمدن اسلامی نیز، توسل و زیارت اولیاء کارکرد اجتماعی و دینی داشته است؛ وقفهای عمومی برای مشاهد مشرفه، نمود عملی از پیوند انسان با عالم قدس بود (۷).
بخش سوم: دیدگاه اهل سنت در باب توسل و وساطت
برداشتهای اهل سنت متنوع است. بسیاری از علمای کلاسیک مانند نووی، ابنحجر و قرطبی، توسل را مشروع دانستهاند.
نووی در شرح صحیح مسلم مینویسد: «این حدیث دلالت بر جواز توسل به پیامبر(ص) در حیات و پس از وفات او دارد» (۸).
ابنحجر هیتمی نیز در *الجوهر المنظم* تأکید میکند که توسل منافاتی با توحید ندارد، بلکه نشانهی محبت است (۹).
در مقابل، ابنتیمیه (م ۷۲۸ق) در *الردّ علی البکری* توسل به ذات پیامبر(ص) را بدعت دانست (۱۰)، دیدگاهی که بعدها مبنای وهابیت شد.
اما بسیاری از علمای اهل سنت، از جمله ابنحجر عسقلانی، با استناد به حدیث توسل خلیفه دوم به عباس بن عبدالمطلب، آن را رد کردند (۱۱).
در مجموع، اکثریت اهل سنت توسل را نشانهی عشق و ایمان میدانند، مشروط بر آنکه بنده بداند اثر از خداست:
﴿وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ رَمَی﴾ (انفال/۱۷).
بخش چهارم: برداشت شیعی از توسل و جایگاه اهلبیت(ع)
در مکتب امامیه، توسل بخشی از منطق توحید است.
امام صادق(ع) فرمود:
«نَحْنُ وَسِیلَةُ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ، وَبِنَا یُعْبَدُ اللَّهُ وَبِنَا یُعْرَفُ اللَّهُ» (۱۲).
علامه طباطبایی میگوید: «وسیلۀ حقیقی، انسانهاییاند که سراسر وجودشان مظهر اسماء الهی است؛ قرب الهی جز با سیر در مسیر آنان ممکن نیست» (۱۳).
شهید مطهری نیز در عدل الهی توضیح میدهد که توسل برخاسته از اصل علیت است؛ همانگونه که در طبیعت بدون اسباب هیچ معلولی پدید نمیآید، در عالم معنا نیز وسایط فیض، مجرای قرب به خدا هستند (۱۴).
نمونهای تاریخی از دوران امام رضا(ع) نشان میدهد که توسل، تلفیقی از توکل و محبت است. مردی از خراسان در بیابان گم شد و با توسل به امام رضا(ع) نجات یافت؛ امام فرمود: «دعوتُک سَمِعها اللهُ قبل أن تَدعونی» (۱۵).
بخش پنجم: بررسی تطبیقی و جمعبندی
از دید آکادمیک، وساطت مفهومی فلسفی ـ عرفانی است که با نظریهی فیض سازگار است.
از نظر اهل سنت، توسل در محدودهی احترام و محبت مشروع است.
از منظر شیعه، توسل نه درخواست از غیر خدا بلکه شناخت مجرای فیض الهی است.
تفاوت در تعریف واسطه است: آیا واسطه شریک است یا مظهر؟ در نگاه شیعه، واسطه آینه است، نه شریک. همانگونه که نور از شیشه میتابد اما از خورشید است.
امام علی(ع) میفرماید:
«مَنِ اعْتَمَدَ عَلَی سَبَبٍ دُونَ اللَّهِ، فَقَدْ کَفَرَ بِالتَّوْحِیدِ» (۱۶).
بنابراین، توسل تأکید بر توحید است نه نفی آن. مکتب اهلبیت(ع) راه تعادل را میان انکار و غلو میگشاید: خدا اصل است و اولیای الهی مظهر او.
نتیجه
توسل در الهیات اسلامی، بیانگر نگرشی جامع به رابطهی انسان و خداست. این نگرش، فرمانبرداری خشک را به گفتوگوی عاشقانه بدل میکند.
توسل، راهی برای درک حضور خدا در همهی روابط انسانی است و در سبک زندگی دینی نقشی حیاتی دارد: انسانِ متوسل، فروتن، امیدوار و مسئول است.
در زمانهی فردگرایی و اضطراب، بازگشت به فهم عمیق توسل میتواند ایمان عقلانی و عاطفی را در کنار هم بنشاند.
منابع
- طباطبایی، محمدحسین. المیزان فی تفسیر القرآن. ج ۵، ص ۲۴۳. قم: دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۳ق.
- احمد بن حنبل. المسند. ج ۴، ص ۱۳۸. بیروت: دار صادر، بیتا.
- قرطبی، محمد بن احمد. الجامع لأحکام القرآن. ج ۶، ص ۲۲۱. بیروت: دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
- ملاصدرا، صدرالدین شیرازی. الأسفار الأربعة. ج ۶، ص ۱۷۴. تهران: دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۸۴ق.
- Nasr, Seyyed Hossein. Islamic Life and Thought. London: George Allen & Unwin, ۱۹۷۶.
- Madelung, Wilferd. The Succession to Muhammad. Cambridge: Cambridge University Press, ۱۹۹۷.
- حکیمی، محمدرضا. حیات معقول. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۵.
- نووی، یحیی بن شرف. شرح صحیح مسلم. ج ۲، ص ۶۳. بیروت: دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- ابنحجر هیتمی، احمد. الجوهر المنظم. مکه: المکتبة المکیة، ۱۴۱۶ق.
- ابنتیمیه، احمد. الردّ علی البکری. ریاض: دارالمدار الإسلامی، بیتا.
- ابنحجر عسقلانی، احمد. فتح الباری بشرح صحیح البخاری. ج ۲، ص ۴۹۷. بیروت: دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق.
- مجلسی، محمدباقر. بحارالأنوار. ج ۲۳، ص ۹۷. بیروت: مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق.
- همان، ج ۲۳.
- مطهری، مرتضی. عدل الهی. تهران: صدرا، ۱۳۷۸.
- ابنبابویه، محمد بن علی (شیخ صدوق). عیون أخبار الرضا(ع). ج ۲، ص ۲۱۷. قم: منشورات الرضی، ۱۳۶۲ش.
- نهجالبلاغه. حکمت ۲۲۹. به تصحیح صبحی صالح. بیروت: دارالهجره، ۱۳۸۷ق.
- سبحانی، جعفر. منشور عقاید امامیه. قم: مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۴۲۱ق.
نظر شما