خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۱ دی ۱۴۰۳
۱۶:۲۵
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۱ دی
۱۴۰۳
۱۰:۳۳:۰۱
منبع:
ابنا
کد خبر:
1515401

تعامل و پیوند بین طالبانیسم و فرقه‌گرایی در پاکستان

نویسنده این پرسش را مطرح می‌کند که آیا برای مواجهه با تهدیدهای روزافزون راهبرد درازمدتی در اختیار داریم یا خیر؟ زیرا از عملیات های مقطعی و واکنشی هرگز کافی نیست و حاصلی نخواهد داشت. بنابراین لازم است که یک راهبرد جامع برای مبارزه همه جانبه و مؤثر با تروریسم وضع شود.

آآ

به گزارش خبرگزاری بین المللی اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ روزنامه دان‌نیوز چاپ کراچی در نوشتاری به قلم «زاهد حسین» به بررسی تعامل و پیوند بین طالبانیسم و فرقه‌گرایی در پاکستان پرداخته است:

«یک دهه قبل در دسامبر 2014م فاجعه بی‌سابقه حمله تروریستی به مدرسه خصوصی ارتش در پیشاور اتفاق افتاد و 150 نفر از دانش آموزان و کارمندان این مدرسه به قتل رسیدند.

این مرحله در جنگ پاکستان علیه تروریسم مرحله بسیار تاریکی به شما می رود؛ که به دنبال آن وعده داده شد که اجازه تکرار چنین حادثه ای داده نخواهد شد! اما می بینیم که تروریست‌هایی که مسئولیت آن فاجعه را به عهده گرفته بودند، 10 سال بعد هم در این کشور به شدت فعال می باشند.

بعد از سال 2014م، در سال 2024م بیشترین حملات تروریستی ثبت شد. موج جدید تروریسم و جنگ طلبی در خیبرپختونخوا و بلوچستان به ما یادآوری می کند که ـ در کشوری که گرفتار بی ثباتی سیاسی است ـ سرطان تروریستم یک بار در حال سر برآوردن است و این وضعیت در واقع به سان کابوسی برای چنین کشوری است. و این سؤال مطرح می شود که "آیا کشور پاکستان در جنگ علیه تروریست در حال شکست خوردن است؟".

در مدت پنج سال گذشته حملات افراطیون روز افزون بوده است. ترورهای هدفمند، حملات انتحاری، حملات به تأسیسات و مراکز امنیتی به معمول روزانه تبدیل شده اند. مناطق قبائلی سابق و شهرستانهای رسمی فعلی یعنی باجور و وزیرستان جنوبی بیش از دیگر مناطق خیبرپختونخوا تحت تأثیر این موج جدید قرار گرفته اند و این درحالیست که تروریستها فعالیتهای خود را در شهرستانهای مجاور نیز گسترش داده اند و برخی شهرستان های جنوبی اکنون عملا تحت کنترل عناصر تروریست می باشند.

مسئولیت بیشتر این حملات را گروهکهای منحله به عهده گرفته اند که اینک به سلاحهای جدید مجهز شده اند و بیش از گذشته سازمان یافته هستند. در پنج سال گذشته این کروهکها بیش از 2400 حمله تروریستی انجام داده اند که بیشتر این حملات در ایالت خیبرپختونخوا روی داده است؛ و در بیشتر این حملات تروریستی نهادهای مجری قانونی هدف قرار گرفتند؛ در حالیکه  ایالت خیبرپختونخوا که با انواع مشکلات روبرو است، نهادهای غیرمقبول فدرال و ایالتی در مبارزه با تروریستهای مسلح ناموفق بوده اند.

براساس گزارش مؤسسه "مطالعات درگیری و امنیت پاکستان (Pakistan Institute of Conflict and Security Studies [PICSS]) مستقر در اسلام آباد، در بازه زمانی ژانویه 2020م تا نوامبر 2024م بیش از 1627 نفر از نیروهای امنیتی در حملات مسلحین به قتل رسیده اند. این عدد نگران کننده است و پرسشهای زیادی را در خصوص راهبرد مبارزه با تروریسم در پاکستان ایجاد می کند. در دو سال اخیر تعداد کشته ها در حملات تروریستی بی سابقه بوده است.

براساس این گزارش، سال گذشته در 645 فقره حمله تروریستی بیش از 508 نفر از نیروهای امنیتی کشته شده اند و در سال 2024م تعداد این حملات به شده افزایش یافته و یک ماه قبل از پایان سال، این حملات به 856 حمله بالغ شده و به کشته شدن 476 نفر منجر شده است.

در بسیاری از حوادث تروریستها با نیروهای امنیتی درگیری مستقبم و تبادل آتش هم صورت گرفت. از این حملات بزدلانه آشکار می شود که تروریستها در مناطق ناامن چقدر قدرتمند شده اند. مثالهایی از گروگان گرفته شدن نیروهای امنیتی توسط تروریستها نیز وجود دارد.

این واقعیتها در حالی است که نیروهای امنیتی در خیبرپختونخوا و بلوچستان ادعا دارند که در عملیات ضد تررویستی موفقیت های درخشانی به دست آورده اند!

گروهک منحله تحریک (جنبش) طالبان پاکستان (تی تی پی) مشغول گسترش فعالیتهای تروریستی در سایر شهرستانها نیز هستند و این امکان بسیار ضعیف است که روند این حملات متوقف شود و در مناطق مرکزی ایالت خیبر پختونخوا نیز تعداد زیادی تروریست حضور دارند.

چیزی که بیش از سایر مسائل، نگران کننده است، تعامل و پیوند جدید درحال بروز بین "طالبانیسم" و "فرقه‌گرایی" است. در درگیریهای خشونت آمیز فرقه ای اخیر در مناطق قبائلی سابق "شهرستان کُرُم" (پاراچنار) تعداد زیادی کشته شده اند و این حوادث بعد بسیار خطرناک و مهلکی را به تروریسم جاری در کشور، افزوده است. مناطق قربانی این حوادث از دوماه و نیم کاملا مسدود و محصور است؛ و این درحالی است مقامات و نهادهای دولتی در امر کاهش تنش در منطقه به طور کامل شکست خورده اند.(1)

البته نزاع های فرقه‌ای در شهرستانهای کرم و اورکزئی جدید نیستند اما این وضعیت زمانی پیچیده تر شد که یک بار دیگر، طالبان در افغانستان، به قدرت رسید، که به دنبال آن جنبش طالبان پاکستان مجدداً فرصت تحرک و فعالیت یافت. عناصر بیرونی دیگر نیز عامل وخیم شدن اوضاع هستند. (2) از سوی دیگر دولت فدرال و دولت حزب تحریک انصاف در ایالت خیبر پختونخوا نیز روابط تنش آمیزی دارند که این خود باعث تضعیف اقدامات ضد تروریستی هم شده و نیروهای مجری قانون نیز به شدت تحت تأثیر منفی آن قرار گرفته اند.

این یک واقعیت است ـ شاید ـ که به دنبال حاکم شدن طالبان در افغانستان، جنبش طالبان پاکستان نیز تقویت شده تا فعالیتهایش را در پاکستان تشدید کند. در حالی که ـ آنچه امارت اسلامی افغانستان خوانده می شودـ مخفی گاههای امن را برای تی تی پی فراهم می سازد، به بقیه گروههای مسلحی هم که برای پاکستان ایجاد خطر می کند، نیز پناه داده است. اما آنچه اتفاق می افتد علت اساسی آن، این است که دراین کشور هیچگونه سازوکار، سیاست و راهکار و  راهبرد هم آهنگ و حساب شده برای مبارزه با تروریسم و افراط گرایی وجود ندارد و این در واقع آن چیزی است که فرصت را برای عملیات های گروهکهای تروریست ایجاد کرده و ایجاد می کند. در سال 2021م، دولت پاکستان، به توصیه طالبان افغانستان، در آنچه مذاکرات صلح خوانده شد، شرکت کرد، اقدامی که در واقع یک خطای ویرانگر از آب در آمد. برای رسیدن به این مذاکرات، دولت پاکستان تعداد زیادی از فرماندهان بسیار خطرناک طالبان را از زندانها آزاد کرد، که بسیاری از آنها قاتلان بی رحم بوده اند.

به دنبال این مذاکرات نابخردانه ـ که توسط مسئولین سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی انجام شد ـ هزاران نفر از اشرار مسلح اجازه یافتند به کشور بازگردند. اگرچه سرکردگان ارشد طالبان پاکستانی در افغانستان ماندند اما تروریستهای گروهک منحله تی تی پی برای آغاز دوباره عملیات های تروریستی به پاکستان بازگشته بودند، در حالیکه مذاکرات هنوز ادامه داشت، اما تروریستها در همین حال عملیاتهای خودر را آز سر گرفتند که به دنبال آن این مذاکرات ـ همانگونه که انتظار می رفت ـ شکست خورد.

یک نکته جالب هم ممکن است این باشد که مذاکرات دو آخرین روزهای دولت عمران خان آغاز شده بود، اما دولتی که بعد برکناری عمران خان توسط احزاب مخالف وی، تحت عنوان "جنبش دمکراتیک پاکستان" (پی دی ام) تشکیل شد، این مذاکرات را ادامه داد، که نتیجه معکوس آن باعث شد که امروز نهادهای امنیتی کشور به عنوان مسئول چالش های جاری و افزایش ناامنی ها، شناخته می شوند.

از سوی دیگر، ایالت بلوچستان هم وضعیت مناسبی ندارد و حملات خشونت آمیز تروریستهای جدایی طلب افزایش چشمگیری یافته است؛ و اگرچه ماهیت چالش های امنیتی پیش روی ایالت خیبرپختونخوا و ایالت بلوچستان متفاوت است، اما این دو قسم تروریسم اینک با هم ممزوج شده و ترکیب آن، تهدیدهای تروریستی را پیچیده تر کرده است.

معمول این روزها در ایالت بلوچستان نیز مانند ایالت خیبر پختونخوا این است که گروهک های جدایی طلب بلوچ نیروهای امنیتی را هدف قرار می دهند و اطلاعات بدست آمده نشان می دهد که برخی جناحهای گروهک های خشونت طلب بلوچ با تی تی پی به توافقاتی رسیده اند (3) و این امر باعث گسترش تروریسم و تشدید تهدیدهای تروریستی شده است.

علاوه بر این، ـ هم در بلوچستان و هم در خیبر پختونخوا ـ روند حملات به شهروندان چینی فعال در طرح کریدور اقتصادی پاکستان و چین فزاینده بوده و باعث نگرانی های شدید گردیده است. حملات تروریستی به شهروندان چینی در نقاط مختلف پاکستان نشاندهنده تنوع برنامه های تروریستی گروههای مسلح را عیان کرده که این موضوع باعث کنجکاوی هایی شده است.

آنگونه که به دنبال حملات تروریستی اخیر مشاهده شد، ـ نهادهای امنیتی بیش از پیش، عوامل خارجی را به دست داشتن در آن، متهم کردند، که احتمال دارد، تاحدودی درست باشد اما آنچه مهم است ضرورت بازبینی راهبرد مبارزه با تروریسم است، زیرا رویه عاقلانه این است که پاکستانی ها خودشان اوضاع خانه خودشان را اصلاح کنند.

پرسش اصلی این است که آیا ما برای مواجهه با تهدیدهای روز افزون راهبرد درازمدتی در اختیار داریم یا خیر؟ زیرا از عملیات های مقطعی و واکنشی هرگز کافی نیست و حاصلی نخواهد داشت. بنابراین لازم است که یک راهبرد جامع برای مبارزه همه جانبه و مؤثر با تروریسم وضع شود.

باعث تأسف است که کشور ما پاکستان دچار بحران و بی ثباتی سیاسی شده است و این امر باعث مشکل تر شدن مبارزه چالش تروریسم گردیده است زیرا کشوری که گرفتار از هم گسیختگی شده باشد نمی تواند با تهدیدات خطرناک روبرو شود.

بدقسمتی سے ملک میں سیاسی استحکام کی بدتر هوتی صورت حال نے دهشت گردی کے چیلنج سے نمٹنے کو مزید مشکل بنا دیا هے. تقسیم کا شکار ملک سنگین خطرے کا مقابله نهیں کرسکتا.

.....

پانوشتها:

1. زمانی می توان گفت که نیروها و نهادهای دولتی در خاموش کردن آتش تروریسم تکفیری شکست خورده اند، که خود آنها خودشان متهم اصلی این اقدامات تروریستی نبوده باشند؛ در حالیکه در موضوع پاراچنار دولت و ارتش متهم ردیف اول می باشند.

2. نویسنده به دیگر عوامل خارجی اشاره ای کرده اما آن اشاره مشخصی به آنها نکرده و احتمال می رود اشاره اش به نیروهایی باشد که به عنوان زینبیون معروف شده اند.

3. از همان روزهایی که در سال 2003م حملات علیه شیعیان در بلوچستان آغاز شد، این موضوع خیلی آشکار و علنی بود که لشکر جھنگوی ـ که در آن زمان مهم ترین عامل ترور شیعیان به شمار می رفت ـ با گروههای جدایی طلب تروریستی همکاری و تقسیم کار وجود دارد و هر دو گروه به طور جداگانه هم شیعیان را هدف قرار داده اند، یکی به دلیل وفاداری شیعیان بلوچستان به حکومت مرکزی پاکستان و دیگری براساس گرایشات تکفیری؛ اما به نظر می رسد که نویسنده این مطلب به تازگی توانسته است این واقعیت آشکار را کشف کند!

.........................

پایان پیام/ 110