به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ برنامه قرآن و علوم شبکه قرآن و معارف سیما طی دو قسمت با حضور حجتالاسلام دکتر میثم ناظمی به بررسی رابطه میان باستانشناسی و قرآن کریم پرداخت.
تعریفی جامع از باستانشناسی
دکتر ناظمی ابتدا به بیان تعریف و پیشینه دانش باستانشناسی پرداخت و گفت: باستانشناسی به معنای دانش مطالعه و پژوهش در گذشته انسان برپایه آثار به جای مانده از انسان و جوامع انسانی در گذشته است.
باستانشناسان برای یافتن پیشینه فرهنگی انسان و جوامع انسانی، همواره به صورت میدانی اقدام به کاوش در زمین میکنند و روش این کاوشها علم باستانشناسی را شکل داده است. البته بعضی به باستانشناسی به عنوان یک هنر رمانتیک نگاه میکنند. مانند افرادی که دنبال اشیاء عتیقه هستند یا کلکسیوندارها.
پیشینه دانشباستانشناسی
این علم خیلی قدیمی نیست و در طول چهارصد سال گذشته به آن توجه شده است. قبل از شکلگیری این دانش، حفاریها و کاوشها برای به دست آوردن عتیقهجات بوده است و آسیبهای جدی نیز به تاریخ و گذشته بشر وارد کرده است و باعث شده انسانهای از آشنایی با گذشته و تاریخ خود محروم شوند.
آنگونه که در کتب تاریخی، در مورد تاریخچه علم باستانشناسی ذکر شده است، ناپلئون بناپارت در لشکرکشی خود به مصر، گروهی از دانشمندان مختلف را نیز همراه داشته که بعد از فتح مصر به مطالعه علمی آثار تمدن مصر پرداختند و دانشباستان شناسی از این زمان شکل گرفته است و تأثیر شگرفی بر تاریخ مکتوب بشری نیز گذاشت.
تعریف باستانشناسی قرآنبنیان
حجتالاسلام ناظمی در ادامه به تعریف باستانشناسی قرآنی پرداخته و گفت: باستانشناسی قرآنی، بخشی از باستانشناسی است که به بررسی دستهای از آیات قرآن کریم میپردازد که به آثار، اعلام، اماکن و گذشته انسان از زمان حضرت آدم اشاره کرده است. به این شکل که به صورت میدانی، کاوشهایی در خصوص این اشارات باستانشناختی قرآن انجام بگیرد. البته قبل از باستانشناسی قرآن کریم، باستانشناسی کتاب مقدس وجود دارد که یک رشته علمی است و کتابهایی نیز در مورد آن نوشته شده است.
مثلاً در آیات سوره فجر از «ارم ذات العماد» نام برده شده که در تفاسیر بحث شده که آیا منظور از آن قوم بوده یا شهر؟ که غالباً اعتقاد دارند منظور از آن شهری بوده است که باستانشناسان هم کشفیاتی در این مورد داشتهاند.
تعریف مستشرقان و خاورشناسان از باستانشناسی قرآنبنیان
ایشان سپس به بیان تعریف مستشرقان از این نوع باستانشناسی پرداخته و گفت: خاورشناسان از مهمترین افرادی هستند که به کاوش در آثار باستانی ذکر شده در کتب مقدس پرداختهاند. بیش از شصتوپنج درصد آثار باستانی دنیا در سرزمینهای اسلامی قرار دارد و این حاکی از گستردگی تمدن اسلامی و همچنین ادیان الهی است.
خاورشناسان دنبال این هستند که افسانهها را به واقعیت پیوند دهند و لذا به دنبال این سنخ باستانشناسی هستند. از طرفی نیز در برههای از تاریخ موجبات بیایمانی غرب از طریق افسانه پنداشتن دین و امور دینی و هرآنچه منتسب به ادیان الهی است رقم خورد و گفته شد که این گزارهها بهرهای از واقعیت ندارند. لذا خاورشناسان با کاوش در آثار باستانی به دنبال یافتن مابازای خارجی در مقابل گزارههای کتابهای آسمانی بودند و ثمره آن هم این بود که ایمانگریزی جهان غرب به واسطه این کشفیات از بین رفت.
کارکردهای مطالعات میانرشتهای باستانشناسی قرآنبنیان
حجتالاسلام دکتر ناظمی پس از ذکر این مقدمات، کارکردهای مطالعات میانرشتهای قرآن و باستانشناسی را اینچنین مطرح کرد: مهمترین کارکرد مطالعات میانرشتهای قرآن و باستانشناسی ارائه تفسیری بهتر و متقنتر از آیات قرآن است. مثلاً مفسران قرآن در تفسیر آیاتی که مربوط به گذشته است بر اساس یافتههای تاریخی، تفسیرهای مختلفی را از یک آیه قرآن ارائه دادند که بعضاً تفسیرهای درستی نیست. مثلاً در مورد آیات سوره کهف، قرآن تنها به یک غار اشاره کرده است ولی در تفسیر این آیات مکانهای متعددی برای آن غار ذکر شده است. در حالی که باستانشناسان با توجه به علائمی که قرآن کریم برای غار ذکر کرده، میتوانند به مکان غار پی ببرند. تاکنون شش نقطه به عنوان مکان غار اصحاب کهف ذکر شده است، ولی به نظر باستانشناسان غاری که در اردن وجود دارد، به مشخصات قرآنی آن نزدیکتر است. علامه طباطبایی نیز میفرمایند با توجه به مشخصات قرآنی، غاری که در ترکیه وجود دارد، نمیتواند به عنوان غار اصحاب کهف پذیرفته شود.
در مورد مجمع البحرین نیز که محل ملاقات حضرت موسی و خضر بوده نیز بعضی اقیانوس هند را ذکر کردهاند، ولی محل تلاقی دریای احمر و مدیترانه به آن مشخصات نزدیکتر است.
در مورد محل شکافته شدن دریا و جایی که بنیاسرائیل از مصر به سمت عربستان عبور کردند نیز خیلی از تفاسیر معتقدند رود نیل شکافته شده است، ولی باستانشناسان با تحقیقات خود مکان درست را یافتهاند و حتی بقایای چرخ ارابه فرعون را که از جنس طلا بوده نیز پیدا کردهاند.
در مورد لشکر ابرهه و حمله آنها به خانه کعبه نیز در آیات قرآن از سجیل یاد شده است که بعضی از پژوهشگران معتقدند سجیل واقعیت خارجی نداشته و همان بیماریهای فراگیر مثل حصبه و آبله بودهاند، در حالی که باستانشناسان میتوانند با کاوش در آن منطقه به یک تفسیر صحیحی از سنگها دست پیدا کنند.
حجتالاسلام ناظمی در پاسخ به این سؤال مهمان برنامه که از آنجا که یافتهها و گزارههای علمی در حال تغییر هستند، آیا صحیح است آنها را به صورت قطعی به آیات قرآن کریم منتسب کرد، چنین بیان داشت:
همان آسیبهایی که به تفسیر علمی وارد است، به این بحث هم وارد است. لذا متخصصان مباحث قرآن و باستانشناسی باید از آسیبها پرهیز کنند. البته در مواردی که ما قطعیاتی از علم را در اختیار داشته باشیم، میتوانیم در تفسیر قرآن از آن استفاده کنیم. مثلاً نتایجی که از آزمایش کربن چهارده به دست میآید قطعی و پذیرفته شده است. لذا ما نیز میتوانیم زمانی را برای پیدایش پدیدهای مشخص کنیم و در تفسیر قرآن از آن بهره بگیریم. بنابراین اگر مقدمات علمی یافتههای باستانشناسی آن به خوبی رعایت شود و بتواند نظر قطعی را در اختیار مفسر قرار دهد، او نیز میتواند نظر قطعی بدهد. ولی اگر ظن و گمان باشد، مفسر نیز باید آن مسئله را با احتمال بیان کند.
شبهه مستشرقان در خصوص اقتباس قرآن از کتب عهد عتیق
کارشناس این قسمت از برنامه سپس به بیان شبههای قدیمی که مستشرقان نیز آن را مطرح کردهاند، پرداخت و سپس به آن پاسخ داد و گفت: مستشرقان شبههای مطرح کرده و میگویند قرآن برگرفته از کتب مقدس است؛ چراکه رسول اکرم با بزرگان یهود و نصاری در ارتباط بوده است. شاهد حرف آنها نیز گزارههای مشابه تاریخی است که در قرآن و کتب مقدس به آنها اشاره شده و مشابهت دارند. آنها به داستان فردی به نام هامان اشاره میکنند که شش جا در قرآن از او نام برده شده و به عنوان دستیار فرعون ذکر شده است، ولی در کتب عهد عتیق فقط یک جا از هامان نام برده شده که آن هم مربوط به هزار و صد سال بعد از حضرت موسی است. این مسئله دستآویزی شده که بگویند پیامبر اکرم چیزی را از علمای یهود شنیده و نتوانسته آن را به درستی نقل کند. البته این مسئله از زمان خود حضرت رسول اکرم نیز وجود داشته و مشرکان میگفتند قرآن وحی الهی نیست، بلکه تراوشات ذهنی پیامبر اکرم بر اساس مطالعاتی که از کتب عهد عتیق داشته است.
در پاسخ به این شبهات با استفاده از یافتههای باستانشناسی میگوییم که پس از کشف رموز خط مصریان باستان و بازخوانی آنها، باستانشناسان متوجه شدند که اسم هامان در کنار اسم فرعون به کار رفته است و ساختمانسازی میکرده است و این اعجاز قرآن است که از سوی خداوند متعال آمده است و اقتباس پیامبر اکرم از کتب مقدس نیست.
در مورد القاب پادشاهان مصر در دوران مختلف تاریخ مصر نیز نکته جالبی در قرآن به چشم میخورد. قرآن کریم وقتی در سوره یوسف از پادشاه مصر یاد میکند، تعبیر «ملک» را به کار میبرد، ولی هنگامی که از پادشاه مصر در دوران حضرت موسی یاد میکند، تعبیر «فرعون» را به کار میبرد. باستانشناسان با کاوش در آثار مصر باستان به این نکته پی بردهاند که القاب پادشاهان مصر در دوران اول که شامل هجده نسل پادشاهی بوده، «ملک» بوده است و در دوران دوم پادشاهی مصر نیز القاب پادشاهان آنان «فرعون» نام داشته که به معنای بنای رفیع و بلند بوده است. این کشف باستانشناسی توانسته است اعجاز قرآن را اثبات کند.
برنامه «قرآن و علوم» شنبه هر هفته، ساعت ۲۱ از شبکه قرآن و معارف سیما پخش شده و بازپخش آن نیز ساعت ۱۴:۱۵ روزهای یکشنبه، سهشنبه و پنجشنبه خواهد بود.
.......................................
پایان پیام/ 167