خبرگزاری اهلبیت(ع) ابنا:
لحظه ای که گلوله سربی گوش ترامپ را خراشید و به خطا رفت، تکلیف ترامپ هم با اسرائیل مشخص شد و هم با ایران و هم با خدا. او فهمید که قاتلان کندی که سابقه رئیس جمهور کشی را در پرونده خود دارند، اینبار قصد داشتند او را نیز حذف کنند و به گردن ایران بیندازند. هم خود او به این باور رسید که زنده ماندن او کار خدا بود (برای افول آمریکا) و هم همکیشان او در کلیسا او را دارای ماموریت الهی قلمداد کردند.
ترامپ آدم کینه توزی است. سوابق برخوردهای او با رقبای تجاری و دشمنانش در گذشته نشان داده است که هیچوقت آنها را نه بخشیده است و نه فراموش کرده است. کری خوانی های انتخاباتی هر قدر که تند و زننده هم باشند از شب انتخابات متوقف می شود و از آن به بعد رفتار ها محترمانه و دوستانه میشود. اما ترامپ هیچوقت هیلاری و بایدن را حتی بعد از پیروزی رها نکرده است و در هر فرصتی به نیش و کنایه های خودش از آنها ادامه می دهد.
کافی است کینه کسی در دل ترامپ شکل بگیرد، آنوقت هیچ فرصتی را برای نابودی او از دست نمیدهد.
کینه ترامپ از اسرائیل و شخص نتانیاهو از مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۲۱ آغاز شد که اسرائیل و نتانیاهو در کمپ بایدن و دمکرات ها قرار گرفتند و لابی اسرائیل عملا شده بود ستاد انتخاباتی بایدن. پیروزی انتخاباتی بایدن با تزریق دلارهای آیپک از چشم ترامپ پنهان نماند. حمایت آیپک از بایدن علیرغم کمک های بیدریغ و بی حساب او به اسرائیل در طول ۴ سال ریاست جمهوری و خدمات بی نظیر و بیسابقه او به این رژیم برای ترامپ بسیار گران تمام شد. او در قبال انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم، شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی، الحاق بلندی های جولان به خاک اسرائیل، طراحی و اجرای موفقیت آمیز پیمان ابراهیم و ارسال و کمک های مالی و تسلیحاتی فراوان و خدمات بیسابقه ای که به این رژیم نمک نشناس کرده بود، دور دوم ریاست جمهوری خود را قطعی می دید و انتظار داشت نتانیاهو و اسرائیل و لابی قدرتمند آن در آمریکا اورا به اطاق بیضی کاخ سفید ماندگار کنند اما آنان نمک خوردند و نه تنها نمک دان را خرد کردند که بر زخم شکست او از بایدن نمک پاشیدند. نتیاهو در دقایق اول پیروزی بایدن که ترامپ آنرا نتیجه تقلب در انتخابات میدانست به بایدن تبریک گفت و نخستین مقام خارجی بود که با بایدن ملاقات کرد و با او دست بیعت داد. او انتظار داشت اسرائیل همراه با او در طبل تقلب بکوبد و با او همراهی کند اما نتانیاهو طرف بایدن را گرفت و از آن لحظه کینه نتانیاهو در دل ترامپ نزج گرفت و هیچوقت آنرا پنهان نکرد و بار ها بر سر اسرائیل منت گذاشت و از نتیاهو در سخنرانی های رسمی اش گله کرد او حتی افشا کرد که اسرائیل در مورد شهادت شهید سلیمانی اورا تنها گذاشته است و حاضر به همکاری نشده است.
علی رغم اینکه ترامپ خدمات بینظیری را در تاریخ اسرائیل به این کشور جعلی ارائه کرده بود اما یک مشکل عمده داشت و آن اینکه در خط فکری او به عنوان یک آمریکایی اصیل، آمریکا در اولویت قرار داشت و برخلاف دموکراتها که آمریکا را برای اسرائیل میخواهند او اسرائیل را برای آمریکا میخواهد و این تفاوت عمده ترامپ با بایدن و دموکراتهاست. از نظر اسرائیلیها تمام خدمات ترامپ به اسرائیل یک کمک استراتژیک برخاسته از یک مبنای اعتقادی نیست بلکه آنها این خدمات را یک حرکت مقطعی برای کسب رضایت اسرائیل میدانستند و نه یک حرکت استراتژیک مبتنی بر ایدئولوژی و فکر یهود پرستانه و همین یک نکته برای اسرائیلیهای تمامیت خواه برای عدم حمایت از او کافی بود
اسرائیل که کار ترامپ را با اتفاقاتی که بعد از پیروزی بایدن رقم زده بود خاتمه یافته می دید، نه تنها ترامپ را تنها رها کرد که پشت پرده اقداماتی کرد که مطمئن شود او دیگر به قدرت باز نمیگردد. افشای فساد های جفری آپستین یهودی اسرائیلی آمریکایی که دامن ترامپ را هم میگرفت، پرونده کیفری اشغال کنگره آمریکا، دادخواست سو استفاده جنسی دو فاحشه علیه ترامپ و طرح دعاوی مالیات گریزی ترامپ همه و همه از نظر اسرائیل میخ های بودند بر تابوت ترامپ که عدم بازگشت اورا به کاخ سفید تضمین میکرد.
اما آنها با ترامپ جان سختی روبرو شدند که مثل ققنوس از آتش زنده بیرون آمد. جفری آپستین در زندان خود کشانده شد، پرونده اشغال کنگره ماست مالی شد، هردو فاحشه با دریافت ده ملیون دلار خفقان گرفتند و ترامپ در پرونده مالیاتی هم حکم عدم تعقیب گرفت اما ترامپ فهمید که با چه موجوداتی مواجه است. موجوداتی که هم بسیار موذی هستند و هم بسیار خطر ناک.
در طول ۴ سال به این فکر میکرد که چگونه می توان سایه آیپک و اسرائیل را از سر سیاست و اقتصاد آمریکا برداشت. او میدانست که مخالفت علنی با اسرائیل ممکن است اورا به سرنوشت کندی دچار کند که بخاطر مخالفت با برنامه هسته ای اسرائیل جان خود را از دست داد، و هم باید در عمل تدابیری اتخاذ کند که کم کم آمریکا را در اولویت قرار دهد و انتخاب شعار زیرکانه (اول آمریکا) نیز در همین راستا ارزیابی میشود. بصورت نا خود آگاه بلافاصله بعد از گفتن شعار اول آمریکا تنها کشوری که به ذهن هر آمریکایی متبادر میشود این است که از نظر ترامپ اسرائیل در اولویت نیست و همین یک شعار برای حذف او وعدم حمایت از او کافی است.
از آنسو ترامپ با این که خودش یکملیاردر است ولی نمیخواهد برای ریاست جمهوری خودش پول بپاشد و بجای آیپک به یک منبع مالی قابل اعتماد نیاز دارد که جای کمک های مالی آیپک را پر کند. ایلان ماسک کاندیدای خوبی است زیرا او نیز با او همدرد است.
در اوایل جنگ غزه ایلان ماسک که تازه توئیتر را خریده بود و به ایکس تغییر نام داده بود دوتوئیت معنا دار منتشر کرد که خط فکری اورا مشخص می کرد. اولی در مورد ایران بود. پوستری منتشر کرد که تعداد زیادی پایگاه های آمریکایی را در اطراف نقشه ایران نقطه نشان کرده بودند و از طرف آمریکا خطاب به ایران با طنز نیش داری نوشته بود چرا نزدیک به پایگاه های من کشور زده ای. این پوستر به وضوح نگاه سیاسی او را به سیاست های جنگ طلبانه آمریکا نشان میداد.
دومی در اوایل تهاجم اسرائیل به غزه بود که ایلان ماسک توئیت زد که حماس یک جریان فکری است. یکایدئولوژی را نمیتوان با تهاجم زمینی و کشتار و اشغال از بین برد. همین یک توئیت کافی بود که لابی اسرائیل با تمام توان به میدان بیاید و سیل حملات به ایلان ماسک شروع شود. تمام شرکت های یهودی تهدید کردند که اگر ایلان ماسک توئیت خود را پس نگیرد با او قطع همکاری خواهند کرد. او در ابتدا مقداری مقاومت کرد اما بزودی متوجه شد که آژانس یهود به اندازه ای قدرتمند هستند که میتوانند اورا از هستی ساقط کنند. کم شدن شاخص سهام او در بازار بورس او را از خواب خوش مستی بیدار کرد و به او فهماند که اگر میخواهد همچنان به عنوان ثروتمند ترین مرد دنیا باقی بماند باید در مورد غزه کوتاه بیاید. چند روز بعد او هم مجبور شد توئیت خود را در مورد غزه حذف کند و هم برای همدردی با اسرائیل به تلاویو سفر کند و هم حاضر نشد از غزه بازدید کند.
اما این اتفاقات از چشم ترامپ دور نماند و او ایلان ماسک را همراه و همداستان خود یافت و بلافاصله با او طرح دوستی انداخت و با وعده وزارت از او تمام هزینه های انتخابات را دریافت کرد و از لابی قدرتمند اسرائیل بی نیاز شد.
در جریان انتخابات یک گاف تبلیغاتی بزرگ داد. او گفت آمریکا از تحریم روسیه و ایران بسیار متضرر شده است و باید راه باز گشت هر دو کشور به بازار تجارت آمریکا بازشود. او همچنین به صراحت گفت اگر به عنوان رئیس جمهور انتخاب شود تحریمهای هر دو کشور را لغو می کند. رفتارهای. احترام آمیز و دوستانه با پوتین و رفتار زننده با زلنسکی دلقک یهودی که با لابی یهودیان رئیس جمهور شد و بعد از شروع جنگ اوکراین هم از او یک قهرمان ساخته شد زنگ خطر دیگری بود برای اسرائیل که حامی بدون قید و شرط اوکراین بوده اند.
لابی اسرائیل با چیدن قطعات مختلف این پازل به این نتیجه رسیدند که ریاست جمهوری ترامپ بر خلاف منافع اسرائیل خواهد بود افشای رسمی تنها گذاشتن آمریکا در جریان ترور شهید سلیمانی، گلایههای متعدد از نتنیاهو برای حمایت از بایدن در حالی که او بیشترین خدمات را به اسرائیل داشته است، عدم التماس به آیپک برای تامین هزینههای انتخابات ریاست جمهوری توسط ترامپ، یارگیری از چهرههای مستقل بدون مشورت با لابی اسرائیلی همه و همه اسرائیل را به این نتیجه رساند که ترامپ رئیس جمهور ایدهآلی برای آنها نخواهد بود.
بعد از پیروزی اگرچه تحت فشار لابی اسرائیل نتیاهو را به عنوان نخستین نخست وزیر خارجی ملاقات کرد اما از دست دادن با او خود داری کرد و تنها با همسر نتانیاهو گرم گرفت. او اگر چه در ملاقات اول با دستی پر از تسلیحات برای کشتار بیشتر باز گشت ولی در ملاقات دوم بدون هیچ دستاوردی بازگشت. قبل از آنکه ترامپ وارد اطاق بیضی کاخ سفید شود برای خاتمه جنگ اولتیماتوم داد که خطاب به هر دو طرف جنگ بود. بالاخره وقتی معاهده آتش بس امضا شد ترامپ آن را به عنوان یک دستاورد به جامعه جهانی فروخت و نقض آتش بس و ادامه جنگ و کشتار در غزه گرچه با چراغ سبز آمریکا و حمایت لابی صهیونیسم انجام شد اما برای شخص ترامپ مفهوم دیگری داشت. او آتش بسی را نقض کرده بود که نخستین دستاورد ترامپ بعد از ریاست جمهوری بود. همان دستاوردی که او بار ها به آن فخر هایی با این مضمون فروخت. من هنوز وارد کاخ سفید نشده ام و جنگ غزه را پایان دادم ، وارد کاخ سفید شوم چه اتفاقاتی خواهد افتاد.
استفاده ابزاری از کاخ سفید قدرت نرم آمریکا را در جامعه جهانی کاملا ازبین برد. آمریکا دیگر در جهان به عنوان مهد دمکراسی شناخته نمیشود. تامین سلاح و حتی مشارکت مستقیم در کشتار غزه آنقدر آبروی آمریکا را برد که حتی افکار عمومی جامعه خود آمریکا را بر علیه دولت شوراند. تمام دانشگاههای آمریکا حتی بسیاری از یهودیان آمریکا به خیابان ها آمدند. آمریکایی که خودش به حکم دادگاه بین المللی لاهه و قطعنامه های متعدد سازمان ملل و قرار داد های بین المللی احترام نمیگذارد مورد احترام جامعه جهانی نیست و قدرت نرم خودش را از دست داده است.
نتانیاهو تمام تلاش خودش را بکار بست که آمریکا را وارد جنگ کند و این از چشم ترامپ پنهان نماند. تا آنجا که به ترامپ گزارش محرمانه ای رسید که مشاور امنیت ملی خودش در کاخ سفید قبل از آنکه مشاور مورد اعتماد او باشد از نتانیاهو برای اعمال سیاست های اسرائیل توسط ترامپ دستور می گیرد. او تمام تلاش خود را برای حمله آمریکا به ایران بجای مذاکره در مورد برنامه هستی اش بکار بسته بود. برکناری او ضربه سختی به لابی صهیونیسم در آمریکا بود.
امتیاز ترامپ در این است که اولا با داشتن میلیارد ها دلار ثروت و بهره مند بودن از حمایت ثروتمند ترین آدم جهان به حمایت لابی قدرتمند و پولدار آیپک نیاز مالی ندارد و ثانیا علیرغم علاقه شدید به اسرائیل آمریکا را در اولویت قرار داده است. رفتار های او با اسرائیل در این راستا ارزیابی میشود.
نشانه های فاصله ترامپ از سیاست های نتانیاهو در موارد زیادی مشهود است. تماس مستقیم با حماس بدون اطلاع اسرائیل که منجر به آزادی عیدان الکساندر شد. عجیب آن است که اگرچه عیدان پاسپورت آمریکایی هم دارد ولی تمام عمرش را در اسرائیل زندگی کرده است. کل دستگاه اجرایی ترامپ برای سفر به خلیجی که ترامپ نتوانست فارس بودنش را بر زبان نیاورد بسیج شدند که عیدانی را آزاد کنند که بعد از آزادی نه حاضر شد با ترامپ ملاقات کند و نه با نتنیاهو. تمام رسانه های آمریکایی که شیپور آزادی اورا به عنوان برگ برنده ترامپ میدمیدند اعلام کردند که عیدان بعد از آزادی اگر در سلامت کامل باشد به دیدار ترامپ در قطر خواهد شتافت. عیدان وقتی آزاد شد همین رسانه ها اعلام کردند که دکتر ها سلامت کامل اورا تائید کرده اند وتا نیم ساعت دیگر با ترامپ ملاقات خواهد کرد. تمام دنیا منتظر دیدار او با ترامپ بودند که این اتفاق نیفتاد و او حاضر نشد با ترامپ ملاقات کند و البته امتناع او از ملاقات اصلا خبری نشد و خبر به حساب نیامد.
عدم توقف ترامپ در تلاویو قبل از سفر به کشور های خلیج فارس کاری بود که محافل صهیونیستی را بشدت نگران فاصله او از اسرائیل کرده است. صهیونیست ها در تحلیل هایشان میگفتند خب معلوم است ما تریلیون ها پول نداریم و فقط از آمریکا پول میگیریم . آقای ترامپ تاجر معلوم است سراغ گاوهایی میرود که بتواند آنها را بدوشد ما خودمان دوشنده هستیم.
اگر ترامپ در یک اقدام غیر منتظره بعد از نا امیدی از نتانیاهو حمایت از تشکیل دولت فلسطینی را اعلام کند هم دولت های عربی را راضی میکند هم قدرت چانه زنی نیروهای حامی مقاومت را تضعیف میکند و هم نظم جدید مورد نظر خود را در خاورمیانه میتواند عملی کند. در این صورت اگرچه اسرائیل از بین نرفته ولی تنها به عنوان یک کشورک مینیاتوری در نقشه غرب آسیا باقی خواهد ماند و آرزوی نیل تا فراتش به فراموشی سپرده خواهد شد.
البته اگر موساد هم اکنون که من این سطور را مینویسم در حال آموزش تک تیر انداز دیگری برای حذف آقای رئیس جمهور نباشد. حکم غیر منتظره او مبنی بر انتشار اسناد محرمانه سازمان سیا در مورد قتل کندی که توسط موساد انجامشده است، یکی از اقدامات پیشگیرانه او برای ایجاد سایه امن برای حفظ جان خودش و تکرار سناریو های مشابه تعبیر میشود.
در نظم جدید خاورمیانه اگر ایران یکی از بازیگران اصلی نباشد قطعا این طرح با شکست مواجه خواهد شد. ترامپ باید این نقش را برای ایران برسمیت بشناسد. وجود یک ایران قدرتمند در کنار کشورک های مینیاتوری خلیج فارس بسیار بیشتر به نفع آمریکاست تا یک ایران محاصره شده ولی مقتدر که همیشه مزاحم هژمونی آمریکا در خاورمیانه خواهد بود. چهار سال آینده در تاریخ جهان نقطه عطف بزرگی خواهد بود که تاریخ جهان به قبل و بعد از این دوره تقسیم خواهد شد.
سید عبدالله حسینی
..............................
پایان پیام/ ۲۶۸
نظر شما