۲۷ مهر ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۹
روایت دردناک ایمان آفانا از زندگی زنان غزه در دو سال نسل‌کشی/ جهان هرگز نخواهد دانست چه بر چه بر سر آنان گذشت

در مقاله‌ای که «ایمان آفانا»، نویسنده و استاد فلسطینی ساکن غزه، در روزنامه العربی الجدید The New Arab منتشر کرده، تصویری دردناک و صادقانه از زندگی زنان غزه طی دو سال گذشته ترسیم شده است؛ زنانی که در میان محاصره، بمباران، کمبود منابع و ناامنی، هر روز برای بقا می‌جنگند و جهانی که از دور تنها «تاب‌آوری» آنان را می‌بیند، از رنج‌های بی‌پایانشان بی‌خبر است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ در روایت ایمان آفانا، زنان غزه تنها «تاب‌آور» نیستند؛ بلکه در چرخه‌ای بی‌پایان از فقدان، ترس و مسئولیت‌های سنگین گرفتار شده‌اند. آنان هر روز با تهدید بمباران، کمبود آب و غذا و ناامنی برای خود و فرزندانشان مواجه‌اند، در حالی که تلاش می‌کنند زندگی را ادامه دهند، برای دیگران شغل ایجاد کنند و امید به آینده را زنده نگه دارند. آفانا تأکید می‌کند که جهان باید حقیقت آنچه زنان غزه تحمل کرده‌اند را بداند و داستان آنان را با تمام تلخی و درد روایت کند.

مقاله‌ای از دل آوارگی

ایمان آفانا، استاد و نویسنده فلسطینی ساکن غزه، در مقاله‌ای در روزنامه العربی الجدید The New Arab تصویری صادقانه از زندگی زنان این منطقه ارائه داده است. او می‌نویسد چگونه زنان در میان بمباران‌ها، محاصره و کمبود مداوم منابع، برای بقا می‌جنگند و فراتر از تصور جهانی درباره «قهرمانی»، در واقعیت تلخ زیستن، پیش می‌روند.

در غزه حقایق بسیاری پنهان مانده است و آنچه روایت می‌شود، اغلب زخم‌های عمیق‌تر را پنهان می‌کند. زنانی که کمتر سخن می‌گویند، اما طی دو سال گذشته پیوسته رنج و از دست دادن را تجربه کرده‌اند، زیرا تمام توان خود را بر زنده ماندن متمرکز کرده‌اند.

آفانا می‌نویسد: آنچه جهان «تاب‌آوری» می‌نامد، در حقیقت نقابی است که مانع از دیدن واقعیت غیرقابل تحمل می‌شود. زنان غزه هرگز نگفته‌اند از بار مسئولیت خود قوی‌ترند؛ بلکه این جهان بوده که از آنان تصویر قهرمانان ساخته است. اما در واقع، صبر برای آنان انتخاب نیست، بلکه دامِ ناگزیر زندگی است. بقا در غزه قهرمانی نیست، بلکه روزمرگی‌ای آکنده از شکست، فقدان و خیانت است.

دو روی شهر و زندگی در میان ویرانه‌ها

آفانا در بخشی از مقاله می‌نویسد: «من دو روی این شهر را تجربه می‌کنم؛ یکی اصرار به زندگی دارد: لباس‌هایم را مرتب می‌کنم، عطر مورد علاقه‌ام را می‌زنم، انگار به جشن می‌روم. دیگری از خانه‌ای ویران به جهانی قدم می‌گذارد که دیگر قابل شناسایی نیست.»

او از خیابان‌های غزه می‌گوید؛ جایی که بوهای دود، فاضلاب، نمک و باروت در هم می‌آمیزند و صدای فریاد فروشندگان، گریه کودکان و بوق خودروها با صدای انفجار موشک‌ها قطع می‌شود. زمینِ زیر پا، آوایی ناآرام دارد، گویی هر قدم بر روی آوار برداشته می‌شود نه بر خیابان.

دو سال زندگی در خلأ و از دست رفتن رویاها

آفانا تأکید می‌کند که دو سال از زندگی او در خلأیی از بی‌ثباتی و ناامیدی از بین رفته است؛ نه تنها در کار و حرفه، بلکه در ساده‌ترین رویاها مانند مادر شدن. او از زنانی می‌گوید که هر روز در اتوبوس می‌بیند؛ مادرانی با نوزادانی در آغوش، زنانی که شیشه‌های شیر را حمل می‌کنند در حالی که نمی‌دانند فردا آبی خواهند یافت یا نه، و مادرانی که کوله‌پشتی فرزندان ازدست‌رفته‌شان را در آغوش دارند.

روایتی از مادری در سایه مرگ

در یکی از این سفرها، مادری جوان از ایمان می‌خواهد نوزادش را نگه دارد تا کرایه اتوبوس را بپردازد. او با اندامی نحیف و چشمانی خسته می‌گوید: «از زمان تولدش نخوابیده‌ام، نه به خاطر گریه، بلکه چون هواپیماها هرگز خاموش نمی‌شوند. هر انفجار مرا بیدار می‌کند تا ببینم هنوز نفس می‌کشد یا نه.» این مادر جوان، نوزادش را در کلاسی که به پناهگاه تبدیل شده بود، به دنیا آورده است. او اکنون تنها برای گرفتن کمی شیر رایگان آمده، اما نگران آلودگی آب است. حتی خرید پوشک هم برایش ممکن نیست.

زنانی و آرزوی زندگی عادی

ایمان آفانا از زنانی سخن می‌گوید که دیگر از تکرار رنج خود خسته‌اند؛ زنانی که دو سال است مقابل دوربین‌ها ایستاده‌اند، انگار خودشان این مبارزه را انتخاب کرده‌اند. آنان از گفتن به جهانی که فقط وانمود به شنیدن می‌کند، خسته‌اند و گاه تنها پناه‌شان سکوت است.

رسانه‌ها به ندرت نشان می‌دهند که شانه‌های این زنان دیگر تاب تحمل ندارند. آنان تنها آرزو دارند روزی بدون ترس از تمام شدن آب و نان یا حمله هوایی بیدار شوند؛ روزی که بتوانند بخندند، زندگی کنند و برای آینده‌ای امن‌تر امید داشته باشند.

ماهیت فمینیسم از نگاه زنان غزه

آفانا می‌نویسد: «ماهیت فمینیسم در همین‌جاست، اگرچه جهان به ندرت درباره غزه چنین می‌اندیشد. ما انسان‌هایی هستیم که همان حقوقی را می‌طلبیم که زنان سراسر جهان می‌خواهند: زندگی بدون ترس، پرورش امن فرزندان، احترام به کار و تصمیم‌هایمان، حق شادی، استراحت و آسیب‌پذیری بدون شرم.»

او تأکید می‌کند: اگر قرار است تاریخ این سرزمین نوشته شود، باید با حقیقت آنچه زنان غزه تحمل کرده‌اند نوشته شود. ایمان درباره واقعیت خود می‌نویسد، نه چون استثناست، بلکه چون جهان باید بداند چه بر آنان تحمیل شده است؛ به‌ویژه اکنون که رسانه‌های غربی تنها بر گفت‌وگوهای آتش‌بس تمرکز دارند، گویی دو سال تروما و رنج ناپدید شده است.

به باور آفانا، نسل‌کشی نه‌تنها زندگی زنان غزه را تغییر داده، بلکه حتی امکان خیال‌پردازی را نیز از آنان گرفته است.

عکس صفحه: زنان فلسطینی در حال عزاداری برای بستگان خود در کمپ چادری میزبان آوارگان، پس از بمباران اسرائیلی در شهر غزه – ۵ سپتامبر ۲۰۲۵

........
پایان پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha