۳ دی ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۴
میان طالبان و جهادی‌های سوریه: چرا شاخه از ریشه جدا شد؟

بازگشت طالبان به قدرت، الهام‌بخش جریان‌های جهادی در منطقه بود، اما مسیر هیئت تحریر الشام به‌سرعت از الگوی افغانستان فاصله گرفت؛ فاصله‌ای که ریشه‌های آن بیش از ایدئولوژی، در سیاست، جغرافیا و موازنه‌های بین‌المللی نهفته است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان، حیات دوباره‌ای به جریان‌های اسلام حرکتی بخشید که از تفکر جهادی سلفی پیروی می‌کنند. این تفکر بر بازخوانی متون دینی از منظر مبارزه و غلبه استوار است و با مفاهیم جامعه‌شناسی مدرن قطع رابطه دارد؛ این مسیر را راهی برای نهضت در جوامع خود می‌دانند.

براساس گزارش روزنامه «الاخبار» لبنان، مهم‌ترین شاهد این روند، بازگشت طالبان به قدرت در افغانستان در آگوست ۲۰۲۱ بود؛ رویدادی که توجه بسیاری از گروه‌ها و ناظران در چین، قفقاز و خاورمیانه را به خود جلب کرد، به ویژه پس از آنکه خروج ناگهانی آمریکا تصویری از سرنوشت محتوم کسانی که دو دهه با ارتش آمریکا همکاری کرده بودند، به نمایش گذاشت.

این تصاویر از فرودگاه کابل، دریچه‌ای برای دید جهادی‌ها باز کرد و انگیزه زیادی برای بسیج دوباره آن‌ها فراهم کرد. بسیاری از گروه‌های جهادی سوریه، از جمله هیئت تحریر الشام، از این تجربه الهام گرفتند. این گروه که در ادلب حاکم است و رسماً اعلام کرده از القاعده جدا شده اما همچنان تفکر جهادی سلفی را پی می‌گیرد، پس از بازگشت طالبان، جشن گرفت و در بیانیه‌ای، مردم افغانستان را به خاطر این پیروزی بزرگ تبریک گفت و وعده داد مسیر جهاد و مقاومت سوریه را بر پایه تجربه افغانستان ادامه دهد.

با وجود اعلام جدایی از القاعده، پذیرش تفکر جهادی توسط تحریر الشام پنهان نماند و کشورهای حامی آن را تحت نظر قرار دادند. غرب، به ویژه مسئولان پیشین، از جمله روبرت فورد (آخرین سفیر آمریکا در دمشق) و دیوید پترائوس (مدیر پیشین CIA)، بر قابلیت این گروه برای انطباق با محیط پیچیده اجتماعی سوریه حساب باز کردند. این انتظار بر اساس عضویت تحریر الشام در اکثریت سنی شکل گرفت، که طی شش دهه قدرت را از دست داده بود، و توانایی این گروه برای رعایت شروط بازیگران بین‌المللی سنجیده شد. بر همین اساس، تحلیلگران غربی گمان می‌کردند شرایط صعود تحریر الشام آن‌ها را مجبور به رفتار متفاوت از طالبان خواهد کرد؛ طالبان همچنان مقاومت سخت و ایستادگی ایدئولوژیک در برابر آمریکا را حفظ کرد.

یک تفاوت اساسی این است که تحریر الشام از شوک روانی ۱۱ سپتامبر که طالبان را تحت تأثیر قرار داد، مصون بود. طالبان به شدت تحت تأثیر این رویداد و پیامدهای آن قرار گرفت و رفتار آن‌ها انعطاف‌ناپذیر و متکی بر مقاومت بود، در حالی که تحریر الشام توانست رویکردی قابل انعطاف‌تر اتخاذ کند. عوامل دیگری مانند موقعیت جغرافیایی، تاریخچه ارتباطات و میراث اجتماعی نیز باعث تفاوت در واکنش غرب به سوریه و افغانستان شد. در حالی که افغانستان پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی اهمیت ژئوپلیتیکی خود را از دست داده بود، سوریه به دلیل پروژه‌های خاورمیانه بزرگ و خاورمیانه جدید، اهمیت بیشتری یافت و به صحنه اصلی تحولات منطقه تبدیل شد.

حمایت غرب از احمد الشرع ملقب به ابومحمد جولانی رهبر گروه هیئت تحریرالشام به او اجازه داد تا فضای مانور بیشتری نسبت به طالبان داشته باشد. آمارها نشان می‌دهد طالبان بین سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴ میلادی، ۱۳۸۲ تعامل دیپلماتیک با ۸۰ کشور داشت که ۸۳ درصد آن با چین، ترکیه و ایران بود. در مقابل، سوریه تحت رهبری الشرع بیش از ۱۵۰۰ مشارکت دیپلماتیک داشت که آمریکا، ترکیه، قطر و بریتانیا بیش از ۹۰ درصد آن را تشکیل دادند. این تفاوت، فرصت بیشتری به جهادی‌های سوریه می‌دهد تا بر چالش‌های پیش روی خود غلبه کنند، در حالی که طالبان با محدودیت‌های مشابه و فشار داخلی و خارجی روبه‌رو بود.

همچنین، طالبان با دشواری در ادغام اقلیت‌های قومی مانند ازبک‌ها و تاجیک‌ها مواجه شد، در حالی که الشرع با چالش مشابهی در تعامل با علوی‌ها، دروزها و کردها روبه‌رو بود. تفاوت اصلی در بُعد خارجی است که حمایت بین‌المللی در سوریه فضا را برای انعطاف بیشتر فراهم کرد، اما طالبان تحت فشار و کنترل خارجی قرار داشت.

در نهایت، هرچند طالبان تلاش کرد انزوا خود را بدون مصالحه سیاسی بشکند، الشرع در سوریه مجبور بود با شرایط منطقه‌ای و فشارهای خارجی کنار بیاید. این جدایی مسیر فکری و عملی گروه‌های جهادی سوریه را از طالبان متمایز کرد و نشان داد که بقای هسته جهادی در بحران‌های پیچیده، نیازمند انعطاف و تعامل با واقعیت‌های سیاسی و بین‌المللی و نه صرفاً ایستادگی ایدئولوژیک است. 

..............................

پایان پیام/ ۲۶۸

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha