به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ دکتر «حیدر همتی» عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان، در گفتگویی با بیان اینکه تمدن با کاربرد جدید یکی از واژههای نسبتاً مستحدثه ای است که اندیشمندان غربی در ابتدای ظهور تمدن جدید غرب ناظر به ساحت مادی تمدن ابزار و فن آوری و تکنولوژی به کار برده اند، در مقابل اندیشمندان با رویکرد معنوی ناظر به حیث هویت فرهنگی و معنوی تمدن را در تعریف خود به کار می برند.
وی گفت: امروزه اندیشمندان معاصر در تبیین مفهوم تمدن، کمتر به فناوری و ابزارهای پیشرفت میپردازند بلکه مفهومی که بیشتر درباره تمدن مطرح است، موضوع سبک زندگی است و هر فرهنگی که در این حوزه اندیشه و تحقق عینی آن را داشته باشد دارای دست برتر است.
تمدن ایدئال در منظر اندیشمندان جمهوری اسلامی، هم سویی سختافزار و نرمافزار تمدن است
به گفته موسس و رئیس اندیشکده معلم، امروزه در جهان اسلام با چهار جریان در نسبت با تمدن سازی مواجهیم جریانی که سنت ها و بازگشت به آن را معیار قرار می دهند که از آنها به جریان های سلفی و تحجرگرا یاد می شود جریان دوم تجددگراست که غرب را آمال خود قرار میدهد و معتقد است که ما باید از سبک زندگی غرب تقلید کنیم.
وی ادامه داد: جریان سوم هم جریان تلفیقی است که شامل مدلهایی مانند ژاپن اسلامی، کشور مالزی و... است که به دنبال این است که با گرفتن بعضی از گزارههای ارزشی از تمدن غرب و حفط سنتها به یک ترکیب سنت و تجدد برسد.
دکتر همتی افزود: جریان چهارم که رویکرد جمهوری اسلامی است به دنبال طراحی الگوی جدیدی است که سخت افزار و نرم افزار تمدن را با هم همسو کند تا پیشرفت اتفاق افتد یعنی رسیدن به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که نرم افزار و سخت افزار آن در پاسخ گویی به جامعه ایرانی و اسلامی و در جهت ساخت تمدن نوین اسلامی است .
به گفته این پژوهشگر در مدل تلفیقی معمولاً سخت افزار با نرم افزار همسویی ندارد و صرفاً در نقطه ای سنت و در نقطه ای هم تجدد برقرار است و چالشهای زیادی دارد که باعث میشود نهایتاً بعد از مدتی یک گروه یا رویکرد به نفع دیگری کنار رود و صرفا ظاهری باقی خواهد ماند.
حجت الاسلام همتی در ادامه در مورد رابطه سبک زندگی و علوم انسانی گفت سبک زندگی درواقع حوزه هنجار و عینیت علوم انسانی است .اینکه چگونه باید زیست . خوراک و پوشاک، شادی، غم و ... در جامعه چگونه باشد و چه توصیههایی باید داشت.
وی اضافه کرد: در حوزه تمدن غرب، منشأ این توصیه ها، علوم انسانی است. علوم انسانی در واقع به دنبال توصیف کنشهای انسان است و متغیرهای آن را بیان می کند و گاهی هم به دنبال تبیین و تفسیر این کنشهاست. یکی از بدیهیات در حوزه مبانی علوم انسانی جدید تعریف انسان صرفا در ساحت مادی است. در این منظر انسان مساوی با وجود مادی است. بنابراین برای پاسخگویی به نیازهای انسان هم نیازهای مادی انسان در محوریت قرار گرفت و به دلیل تأثیرپذیری علوم انسانی جدید از روش تحقیق علوم تجربی، به نوعی اصل مشاهده و تکرار در علوم انسانی هم به کار گرفته شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان گفت: البته در قرن بیستم کم کم سراغ تبیینهای موضوعات فرامادی هم رفتند ولی در آنجا هم روش تحقیق تجربی حاکم بود و با وجود آنکه موضوع آنها به مواردی مانند معنای مرگ، ماوراء الطبیعه، وحدت اجتماعی اختصاص داشت همچنان از روش تحقیق تجربی استفاده میکردند. همین اتفاق باعث شد که جزئینگری و مسئلهپژوهی در علوم انسانی غربی به وفور یافت شود و انباشت تولید در حوزه علوم انسانی رخ دهد.
وی در مورد مواجهه حوزه های علمیه و جهان اسلام با علوم انسانی غربی گفت: در مواجهه حوزه های علمیه با علوم انسانی مدرن استراتژی های مختلفی در نظر گرفته شد. یک رویکرد که پیشفرض سکولار در آن نهفته است. یعنی قائل هستند که تولیدات بشر در حوزههایی مثل اقتصاد، سیاست و علوم اجتماعی کاملاً قابل قبول است و حوزه مسایل ربطی به دین ندارد. یعنی دو ساختار دانشگاه و حوزه ایجاد شده است و اولی پاسخ به نیازهای مادی و دیگری پاسخ به نیازهای معنوی را بر عهده دارد. غافل از اینکه این دو حوزه در یکدیگر تأثیر و تأثر دارند. چون سبک زندگی برآمده از یک اندیشه است و وقتی در جامعهای غالب می شود، در یک فرآیند خاص، اندیشههای خود را هم با خود غلبه خواهد داد .
حجت الاسلام همتی ادامه داد: جریان دوم به دنبال تهذیب بود به این معنا که علوم انسانی جدید را قبول کرد و بخشهایی که به طور صد در صد با دین مخالف است را کنار گذاشت. موسساتی مانند موسسه آقای مصباح یزدی، چنین جریانی را تئوریزه کردند. جریان سوم هم قائل به تولید علوم انسانی اسلامی است که به دنبال تولید علوم انسانی بر مبنای قرآن و انسان اسلامی است.
شهید صدر از روش تحقیق مدرن تجربی در حوزه علوم انسانی اسلامی بهره برد
وی در ادامه در مورد مواجهه جریانهای جهان اسلام با علوم انسانی غربی گفت: در جهان اسلام کشور مصر اولین مواجهه را با تولیدات علوم انسانی غرب داشت و به همین دلیل حوزه های علمیه مصر به نوعی در خط مقدم آشنایی با این اندیشهها هستند. مواجهه بعدی مواجهه حوزه نجف با علوم انسانی غربی است. متأسفانه بیشتر این رویکردها مناسب نبودند به طوری که حتی عدهای از جهان اسلام خواندن این علوم را مساوی با کفرهم میدانستند.
رئیس اندیشکده معلم اضافه کرد: مدل دیگر در مواجهه به این علوم افکار و اندیشه های شهید صدر است که در کتابهایی مانند فلسفتنا و اقتصادنا مطرح می شود که می گوید در کنار شناخت آموزههای غرب، باید مکتب فکری خودمان را هم تولید کنیم که همان تولید علوم انسانی بومی است.
وی ادامه داد: به همین دلیل میتوان ایشان را پیشگام در این حوزه دانست. چون وقتی وارد محتوای این دو کتاب می شویم می بینیم که در مواجهه با اندیشههای غربی، نقد و بررسی عقلانی انجام می شود و از روشهای جدیدی مانند استقراء که روش مورد توجه دنیای معاصر است، استفاده می کند. استقراء در واقع حرکت از جزئیات به کلیات است که شهید صدر از این روش در منطق استفاده می کند این روش در روش اجتهاد ایشان هم اثر گذاشت.
به گفته این پژوهشگر حوزه تمدن اسلامی، نوآوریهای مختلف شهید صدر متأثر از روش تحقیق جدیدی بود که در دنیای جدید به وجود آمد و شهید صدر به خوبی از آن استفاده کرد.
وی تصریح کرد: در بحث معرفت شناسی و حوزه های مرتبط با منطق، با نگارش کتاب «مبانی منطقی استقراء»، بعد از قرن ها که منطق صوری و سنت فلسفی ما، استقرای کامل را دست نیافتنی تلقی می کرد و استقرای ناقص را برای حصول علم غیرمفید می دانست، شهید صدر موفق شد تحلیل جدیدی برای آن ارائه و با رویکردی روانشناختی نسبت به معرفت شناسی بشری، استقرا را به عنوان یک منبع معتبر، در مطالعات و تحقیقات علمی، معرفی کند و همزمان، به حجیت آن در اصول فقه، علوم حدیثی و همچنین، قضایای تجربی اعتبار ببخشد. یا در حوزه مکتب سازی و نیز فقه نظام تراکم ادله را ملاک برای تعیین ساختار نظامات فقهی می دانند.
ارتباط نخبگانی حوزههای علمیه با نخبگان غربی برقرار نشده است
حجت الاسلام همتی اضافه کرد: در مجموع اوضاع ما برای انتقال اندیشههای دینی به جهان به دلایل مختلف ابتر و الکن است. برای ارتباط اندیشههای کشور به جهان سه حوزه قابل بحث است:
اول؛ اندیشه دینی و مواجهه آن با اندیشههای فلسفی در جهان، دوم؛ هویت شیعه و تبیین آن در جهان و سوم؛ پدیده انقلاب اسلامی و حرف نوی آن برای جهان است.
ابتدا باید دید آیا زبان علمی حوزه و روش پژوهش آن جهانی است.
وی ادامه داد: جمله ای از حضرت امام(ره) است که می فرمایند فقه می تواند حتی جامعه کفار را اداره کند معلوم است این فقهی که توان اداره جامعه غیر دینی را دارد مبانی و فرایند و مسأله اجتهادی آن متفاوت است. فرایند ارتباط با جهان عبارت است از جهانی اندیشی. فهم زبان جهانی البته زبان جهان را فهمیدن به معنی زبان صرف انگلیسی نیست یا توان مکالمه نیست بلکه هم زبانی به معنای هم اندیشی و هم دلی است. گام بعدی روش و ابزار انتقال پیام است.
مؤسس و رئیس اندیشکده معلم اظهار داشت: واقعیت این است که ارتباط نخبگانی بین ما و نخبگان جهان برقرار نشده است و جلساتی هم که معمولاً سازمانها برگزار می کنند بیشتر ناظر به محتوای تبلیغی برای مخاطبین خاص است و ورود به حوزه نخبگانی و دانشگاهی ندارند.
حجت الاسلام همتی در پایان تصریح کرد: از طرفی نکته مهمتر این است که چهرهای که از ایران و مردم انقلابی ایران در کشورهای دیگر ترسیم شده است به دلیل حضور برخی از ایرانیان در خارج از کشور در نقطه تماس با دیگر کشورها از طریق کسانی بوده که یا شیفته غرب بودند و یا ارتباط مسالمت آمیز با جریان دینی و یا انقلابی نداشتند این جریان تعاطی فرهنگی که از اواخر دوره قاجار شروع شد در یک موضع منفعلانه غرب را برای ما ترجمه کرد و در اوان پیروزی انقلاب اسلامی عمده آنها از کشور پناهنده شدند تفسیر خود ساخته از انقلاب و دین و شیعه را به مخاطبین ارایه کردند که از واقعیت اجتماعی ایران به دور است. این جریان که طیف وسیعی از ایرانیان را تشکیل می دهد حتی کشورهایی که با انقلاب ایران نگاه مثبت به ایران را داشتند مخدوش کردند.
................................
پایان پیام | 348