خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ مطالعه در لغت به معنای نگرش به چیزی و تفکر درباره آن و درک کردن و وقوف به آن معنا می شود و دین اسلام یکی از ادیانی است که بیشتر از هر دین و مذهبی به کتاب و لزوم مطالعه توجه نشان داده است همانطور که در روایات هم به این موضوع اشاره شده است که حضرت علی (علیه السلام) در این باره فرموده اند: من در عجبم از مردی که به غذای جسم خویش اهمیتی دهد اما نسبت به کتاب و مطالعه که برای تغذیه روح آنان است این چنین بی اعتنا هستند.
مطالعه به عنوان یک مهارت اجتماعی، نردبان ترقی و تکامل هر ملت است که مطالعه و رشد افراد و جوامع هم بستگی بسیار بالایی وجود دارد. همچنین که در روایات اسلامی کتاب به عنوان میراثی عظیم و ماندگار و عنصری شگرف و با ارزش در عرصه زندگی بشر معرفی شده است زیرا کتاب همچون دریچه ای است به سوی جهان شگفت انگیز علم و معرفت و مطالعه راهی است بسیار ساده و عملی برای پرورش استعدادهای خداداد انسان و آموزش و علوم و فنونی که او را در مسیر رشد و تکامل راهنمایی کند و اگر بتوانیم مطالعه را در انسان به صورت عادت در بیاوریم دیگر ارتباط او با جهان دانش و آگاهی سخت نخواهد بود و بدون هیچ زحمتی خواهد توانست از راه مطالعه در ک و اندیشه خود را نسبت به جهان هستی رشد و تعالی بخشید، زیرا انسان هیچ گاه بی نیاز از مطالعه نبوده است همانطور که رهبر معظم انقلاب در سخنان خود فرمودند: امروز کتابخوانی و علم آموزی نه تنها یک وظیفه علمی بلکه یک واجب دینی است که باید در جامعه اسلامی همگانی و فراگیر شود.
بنابراین پژوهش حاضر در پی آن است که با بررسی جایگاه برجسته کتاب و کتابخوانی در آیات قرآن کریم و احادیث معصومین (علیهم السلام) شیوه های بهره گیری مطلوب از این هدیه الهی را تبیین نموده و با ارائه شیوه های راهبردی راهکارهای اثربخش نمودن فرایند مطالعه و همچنین ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی را تحلیل و بررسی نمایند.
پیشینه کتاب و کتابت در اسلام
کتاب یعنی اوراق منظمی که حاوی یک سلسله مسائل علمی و اندیشه های ژرف نگران می باشد. کتاب و نوشته، حافظ علوم بشری و قطعه محصولات فکری و وسیله انتقال علوم به دیگران و روشنگر زمان ها و فصل ها است که در فرهنگ تمدن اسلامی، کتاب جایگاه ویژه ای دارد و همواره به آن عنایت شده است، اسلام یگانه دینی است که معجزه اش، کتاب و نخستین پیام آن، امر به خواندن است تنها راه انتقال علوم گذشتگان به این عصر، کتاب بوده که در روایات نیز به آن تأکید شده است و اهل بیت عصمت و طهارت، سفارش بسیار زیادی در امر کتابت و نگارش مطالب علمی به صورت مطلق از کتاب و کتابخوانی دارند. از سوی دیگر همه احادیث و روایاتی که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم درباره کتاب و کتابخوانی و دانش اندوزی نقل شده است ادامه دستورها و اهداف قرآن مجید بوده، مبین اهمیت آن در رسیدن به کمال دنیوی و اخروی انسان ها و جوامع است. البته در همه مراحل مطالعه و علم آموزی و نگارش و انتقال آن به دیگران، در هر عصر و زمانی، جهت گیری انسان باید به سمت پروردگار و در پرتوی انوار معنوی و معارف و رضای الهی باشد در این جهت روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بدین مضمون نقل شده است:
صاحب قلم را روز قیامت در تابوتی آتشین که با قفل های آتشین بسته شده است، بیاورند، پس نگاه کنند که قلم را در چه جهت به جریان انداخته است، اگر قلم را در اطاعت و رضای الهی به کار گرفته باشد، از تابوت بیرون آورده می شود. ولی اگر از قلم در راه معصیت خداوند بهره جسته باشد به اندازه ۷۰ سال خواهد ماند. [۱]
فضیلت علم در قرآن
اصل کلمه علم ۸۰ بار در قرآن کریم در موانع گوناگون تکرار شده و مشتقات آن مانند یعلمون و یعلم و بارها به کار برده شده است. «هل یستوی الذین یعلمون والذین لا یعلمون» قرآن با تفاوت قائل شدن بین فرد عالم و جاهل پیروان خود را پیوسته به آموزش علوم و کسب دانش فرا می خواند و ارزش آن را یاد آور می شود و نقش آن را در ابعاد گوناگون زندگی در قالب تمثیلات و تشبیهات ترسیم می کند. علم را نور و جهل را تاریکی می خواند مدارج عالی و مقامات رفیع را مختص عالمان و اندیشمندان مؤمن می داند. «یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین أوتوا العلم درجات؛ خداوند کسانی که ایمان آورده اند و کسانی را که علم به آنان داده شده درجات عظیمی می بخشد.»
کدام مقام بالاتر از آن که قرآن، عالمان را مرجع علم و محور مراجعات معرفی کرده و از مردم خواسته است که مجهولات خود را با آنان در میان بگذارند؛ «فَسْئَلُوا أَهْلَ اَلذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لاٰ تَعْلَمُونَ؛ اگر نمی دانید از آگاهان بپرسید.»
از دیدگاه قرآن یکی از ویژگی های علم و دانش دوام و ماندگاری منافع آن است و اجر و پاداش آن هم حتی پس از مرگ بر انسان همچنان ادامه پیدا خواهد کرد.
آموزش و آموختن در جهان آفرینش از ارج ویژه ای برخوردار است و خداوند سبحان اولین معلم انسان است: «الرحمن، علم القرآن، خلق الإنسان، علمه البیان؛ خداوند رحمان، قرآن را تعلیم داد، انسان را آفرید به او بیان آموخت.»
در مورد اهمیت دادن اسلام به علم همین بس که خداوند به عنوان اولین معلم، همه ی علومی که مورد نیاز مردم بود از طریق وحی به سفیران خویش فرو فرستاد. در قرآن پیرامون دانش انبیاء اشاراتی شده است به خصوص دانش حضرت آدم «وَ عَلَّمَ آدَمَ اَلْأَسْمٰاءَ کُلَّهٰا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَی اَلْمَلاٰئِکَةِ فَقٰالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمٰاءِ هٰؤُلاٰءِ إِنْ کُنْتُمْ صٰادِقِینَ»
دانش حضرت داود: «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اَللّٰهِ وَ قَتَلَ دٰاوُدُ جٰالُوتَ وَ آتٰاهُ اَللّٰهُ اَلْمُلْکَ وَ اَلْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَهُ مِمّٰا یَشٰاءُ وَ لَوْ لاٰ دَفْعُ اَللّٰهِ اَلنّٰاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ اَلْأَرْضُ وَ لٰکِنَّ اَللّٰهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی اَلْعٰالَمِینَ»
دانش یعقوب: «وَ لَمّٰا دَخَلُوا مِنْ حَیْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ مٰا کٰانَ یُغْنِی عَنْهُمْ مِنَ اَللّٰهِ مِنْ شَیْءٍ إِلاّٰ حٰاجَةً فِی نَفْسِ یَعْقُوبَ قَضٰاهٰا وَ إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِمٰا عَلَّمْنٰاهُ وَ لٰکِنَّ أَکْثَرَ اَلنّٰاسِ لاٰ یَعْلَمُونَ»
دانش طالوت به عنوان یک فرمانده نظامی: «وَ قٰالَ لَهُمْ نَبِیُّهُمْ إِنَّ اَللّٰهَ قَدْ بَعَثَ لَکُمْ طٰالُوتَ مَلِکاً قٰالُوا أَنّٰی یَکُونُ لَهُ اَلْمُلْکُ عَلَیْنٰا وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَ لَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِنَ اَلْمٰالِ قٰالَ إِنَّ اَللّٰهَ اِصْطَفٰاهُ عَلَیْکُمْ وَ زٰادَهُ بَسْطَةً فِی اَلْعِلْمِ وَ اَلْجِسْمِ وَ اَللّٰهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَنْ یَشٰاءُ وَ اَللّٰهُ وٰاسِعٌ عَلِیمٌ»
در مورد حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز توجه به این نکته کافی است که بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) با ذکر مسائل مربوط به علم نظیر آموختن، قرائت و قلم آغاز شده است.
آموختن (..... ویعلمهم الکتاب والحکمة)
قرائت (اقرأ باسم ربک الذی خلق، خلق الإنسان من علق، اقرا و ربک الأکرم، الذی علم بالقلم، علم الإنسان ما لم یعلم)
قلم (ن والقلم وما یسطرون.)
لذا از ویژگی های نظام آموزشی در قرآن که مقدمه آن علم آموزی است می توان به موارد زیر اشاره نمود:
۱. کرامت محور تعلیم و تربیت الهی
۲. تأمین آموزش و پرورش برای همه ی افراد
۳. نبودن محدودیت مکانی
حکمت نوشتن و آثار مترتب بر آن
اخبار و روایات متعدد شیعه و سنی اولین آفریده خداوند را قلم دانسته اند. هرچند قلم در این معنا دارای وجه رمزی تکوینی است و قضای الهی را افاده می کند ولی انتخاب آن به عنوان رمز اراده پروردگار در پدید آوردن نقطه جهان هستی و اعتبار ملکوتی قلم در حکمت اسلامی حکایت دارد. همانگونه که «ام الکتاب» به مثابه رمز علم الهی بر رفعت مقام و منزلت «کتاب» دلالت می کند. این امر مهم هنگامی اهمیت صد چندان می یابد که به یاد آوریم نزول «وحی» بر پیامبر اسلام با امر به «خواندن» آغاز می شود، و تعلیم و تعلم ناسوتی و لاهوتی مبتنی بر «قلم» ملکی و ملکوتی را مورد تأکید قرار می دهد:
عبدالله عمر گفت: رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) را گفتم: یا رسول الله شاید تا آنچه را بشنوم از احادیث بنویسم تا فراموش نکنم. گفت: روا باشد، بنویس. [۲]
بر این مبنای ایمانی، امام صادق (علیه السلام) در باب حکمت «نوشتن» مضمون بلندی را بیان فرمودند که دال بر رابطه مستقیم بین «ثبت مطلب» و «ثبات قلب» نویسنده و خواننده است: دل به نوشته اعتماد پیدا می کند.
این معنا ناظر به ظاهر و باطن نوشته است، زیرا به وجه ظاهر، اشاره به اعتماد نویسنده به بقای خویش و نیز اعتماد خواننده به اعتبار مطلب مورد نظر دارد.
چه امکان حفظ نوشته و موارد استفاده آن همواره موجب اطمینان خاطر طرفین است و با گفت و شنود موقت و ناپایدار در زمان و حافظه، قابل قیاس نیست.
از پیامبر بزرگ اسلام منقول است که فرمود: «قیدوا العلم، قیل: وما تقییده؟ قال: کتابته؛ علم را به دام افکنید، گفته شد: چه چیزی دام آن است؟ فرمود: نوشتن آن.»[۳]
اولین کتاب و اولین کتابخانه در اسلام
در ذهن نقاد و جستجوگر انسان، معمولا اولین ها در هر رشته و موضوع، جاذبیت خاصی دارد. این بدان علت است که انسان علاقه دارد بداند اولین کسی که کاری را انجام داده و یا سخنی گفته و یا سنت نیکویی را بر جای گذاشته که بوده است؛ به عبارت دیگر اگر دانستن تاریخ و سرگذشت زندگی انسان برای انسان موضوعیت داشته باشد که دارد، طبعاً آغازگران در هر رشته و کاری جایگاه خاصی خواهند داشت. همیشه اولین ها به عنوان نقطه عطفی در تاریخ یک موضوع حائز اهمیت است و سر آغاز فصل جدیدی در آن زمینه خواهد بود.
از این گذشته توجه به اولین ها در هر مورد خود یک نوع ارزش گذاری و پاسداری از یک موضوع است. روایت است که هر کس سنت نیکویی از خود بجا گذارد برای او اجر آن عمل و اجر کسانی که تا روز قیامت به آن عمل کند خواهد بود؛ بنابراین دانستن اینکه کسانی که به نحوی در تکامل تمدن بشری سهم داشته اند و با تلاش خود بر گنجینه و ذخایر انسانی چیزی قابل توجه افزوده اند، خود دارای ارزش و اهمیت است. علاوه بر آن دانستن، ذکر کردن و ثبت نمودن هر اثر به نام فرد حقیقی و حقوقی ای که مبدع آن است خود تشویق به امر خیر است و تقدیر از کار نیک و نیکوکار و کم ترین سپاسی است که جامعه بشری به بنیانگذاران خیر و نیکی تقدیم می کند و در این رابطه چه مسئله ای مهم تر و ارزشمندتر از کتاب و کتابخانه ها که سهم مؤثر و والایی در ساختمان تمدن بشری داشته اند.
اولین کتاب در اسلام
شک نیست که وقتی سخن از پدید آورنده اولین کتاب به میان می آید اشاره به کتابهایی است که توسط بزرگان اسلام نوشته شده است و این اعم از این است که آن کتابها هم اکنون موجود باشند و یا دست تطاول زمان آنها را از بین برده باشدو نیز اعم از این است که آن کتابها از شهرت کافی برخوردار باشند و یا شهرت نداشته باشند زیرا سخن در اولین هاست و این مسئله ایجاب می کند که حق کسانی که در این زمینه پیش قدم بوده و زحمت کشیده اند ضایع نشود.
از آنجا که مسلمانان پس از کلام خدا بیشترین اهتمام را نسبت به جمع آوری و ضبط احادیث داشتند لذا اولین کتب و نگارش ها مربوط به حدیث و آثار مربوط به آن است. صاحب کشف الظنون در ذیل ماده الحدیث کلامی از بعضی از بزرگان نقل می کند که عبدالملک بن جریح و مالک بن انس، اولین کسانی بوده اند که کتابت کرده اند و چنین نقل قول می کند که گویا کتاب ابن جریح و موطا مالک از اولین کتب توصیف شده. [۴]
کتاب «ابن جریح» در آثار و حروف التفاسیر از مجاهد و عطادر مکه است. سپس معمر بن راشد ضعانی در یمن، آنگاه کتاب موطا مالک بن انس و پس از آن جامع سفیان ثوری است وی چنین اضافه می کند: صحیح این است که اولین کتاب که در اسلام تصنیف شده مربوط به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) است که کتاب خدا را جمع آوری کرد. سپس سلمان فارسی، آنگاه ابوذر غفاری، بعد از آن اصبغ بن نباته، سپس عبدالله بن رافع و در آخر صحیفه کامله سجادیه امام زین العابدین است. [۵]
آقای علی اکبر غفاری می گوید: نخستین کتابی که در طول تاریخ حدیث در خصوص حدیث و روایت تدوین شده است کتاب «جامعه» یا «صحیفه» است که به املاء رسول خدا و به خط حضرت علی (علیه السلام) بوده است. [۶]
ابن ندیم کتاب سلیم بن قیس متوفای ۹۰ هجری را اولین کتاب شیعه می داند و قاضی بدرالدین سبکی هم در کتاب
محاسن الوسائل فی عدد الأوائل می گوید: اولین کتابی که برای شیعه نوشته شده کتاب سلیم بن قیس هلالی بوده است.
اولین کتابخانه در اسلام
در واقع تعیین اولین کتابخانه ای که در اسلام رسما افتتاح و با شروع به کار کرده است کار دشواری است؛ زیرا در دوران تمدن اسلامی کتابخانه های فراوانی اعم از عمومی، اختصاصی، شخصی و آموزشگاهی بوده و پاره ای از آنها از شهرت و عظمت فراوانی برخوردار بوده اند و شاید اهمیت و عظمت برخی از کتابخانه ها سبب شده تحقیق بر روی اولین ها کمتر صورت گیرد.
خلفای بنی عباس از بزرگ ترین مشوقان در زمینه تأسیس کتابخانه بوده اند. آنان مدارسی برپا کردند و کتابخانه های نفیسی برای آنها ایجاد نمودند. از آنجا که خلیفه خود علاقه مند به شراکت در مجالس علم بود.
سعی می کرد که خود نیز از علوم و فنون بهره ای داشته باشد و بر گرد خود دانشمندان، ادیبان و شاعران را جمع کند و آنان را بنوازد. [۷]
قلقشذی می گوید: گفته می شود بزرگ ترین کتابخانه ها در اسلام ۳ تا بوده اند: اولی آن کتابخانه خلفا، بنی عباس در بغداد است که در آن کتب فراوانی وجود دلشت و از نظر نفاست هم بیمانند بود و این کتابخانه تا زمان هجوم مغول ها به بغداد بر سر پا بود. سپس از دو کتابخانه دیگر سخن به میان میاورد و آن دو را کتابخانه فاطمیون در مصر و کتابخانه خلفاء بنی امیه در آندلس می داند.
در سال ۱۰۶۴ خواجه نظام الملک در نظامیه بغداد کتابخانه عظیمی به سلیقه اشاعره و صوفیه برای دانشجویان و روشنفکران تأسیس کرد.
خلیفه مستنصر بالله عباسی در سال ۱۲۳۳ کتابخانه بزرگی برای ملل و نحل مختلف شرق بغداد بنیان نهاد که صدها کتابدار و صدها هزار جلد کتاب خطی در آن موجود است.
و اکنون حتی صد یک آن باقی نمانده است. تعداد کتابخانه های خصوصی نیز بسیار بود. نام و شمار تعدادی از کتابخانه های بزرگ در تمدن اسلامی به اختصار به این شرح است:
بیت الحکمه بغداد با ۴/۰۰۰/۰۰۰ جلد
کتابخانه شاپور در بغداد با ۱۰/۰۰۰کتاب
کتابخانه الحکمه در قرطبه با ۴۰۰/۰۰۰ کتاب
کتابخانه سلطنتی و خاندان سلطنتی در قاهره با ۱۰۰/۰۰۰ کتاب
کتابخانه طرابلس ۳/۰۰۰/۰۰۰کتاب
کتابخانه مراغه با ۴۰۰/۰۰۰کتاب
در تحقیق در مورد اولین کتابخانه ها باید گفت از آنجا که کتابخانه معمولا ابزار کار آموزش بوده و آموزش هم در اسلام همزمان با تأسیس مساجد آغاز شده و سپس در مدارس ادامه یافت، لذا می توان چنین نتیجه گرفت که از همان روزگار نخستین که مساجد و مدارس ساخته شد، کتابخانه ها نیز به نوعی در کنار آنها پدید آمده است. کتابخانه ها بیشتر در مسجد و نهادهای آموزشی وجود داشتند و چندان فراوان بودند که به سختی می توان مسجدی با بنیاد علمی بی داشتن کتابخانه ای در دسترس دانشجویان پیدا کرد؛ و نیز کمتر مدرسه ای در عراق، خراسان، سوریه و مصر پیدا می شد که کتابخانه به توانمندی مالی خود مدرسه بستگی داشت.
گورگین عواد در کتاب تاریخ کتابخانه های قدیمی در عراق، کتابخانه های موجود در عراق را در دوران تمدن اسلامی به ۵ بخش تقسیم می کند:
بخش اول: کتابخانه های خلفاء در بغداد که در ذیل آن از کتابخانه های منصور، هارون الرشید به نام خزان الحکمه و تعدادی دیگر از خلفاء یاد می کند.
بخش دوم: کتابخانه هایی که به شاهان و سلاطین اختصاص دارد و در ذیل آن نام کتابخانه عضدالدوله اشاره دارد.
بخش سوم: کتابخانه های عمومی را یاد می کند که در آن کتابخانه های حیدریه در نجف، دار العلم و کتابخانه وقف در موصل دار الکتب در بصره، دار العلم در بغداد که کتابخانه شاپور هم نام دارد.
بخش چهارم: کتابخانه های وزراء را در عراق بر می شمارد و در ذیل آن از کتابخانه یحیی بر مکی و ... یاد می کند.
بخش پنجم: کتابخانه های شخصی که به ترتیب از قرن دوم تا قرن هشتم آنها را معرفی می کند.از آنچه تاکنون گفته شد چنین می توان نتیجه گیری کرد که صرف نظر از تاریخ تأسیس اولین مسجد و به همراه آن اولین کتابخانه که کاملا مشخص نیست کتابخانه های بلاد شرق در خراسان و ماوراءالنهر قدمت بیشتری دارند و شاید کتابخانه مدرسه احمدبن اسدین سامان در گذشته به سال ۲۹۵ هجری اولین کتابخانه
منابع
۱. قرآن.
۲. نهج البلاغه.
۳. انصاریان، حسین، ارزش کتاب و کتابخوانی، انتشارات دارالعرفان، قم، سال ۱۳۸۸.
۴. انصاری، عادات کتابخوانی کی و کجا شکل می گیرد، صنعت چاپ، آبان ۷۶.
۵. اصغرنژاد، حسین، بررسی وضعیت کتاب و کتابخانه در ایران، پیام کتابخانه، سال یازدهم، بهار ۱۳۸۰.
۶. القمی، ابن بابویه، امالی، بیروت: مؤسسة الأعلمی، ۱۴۰۰.
۷. امینی، ابراهیم، اسلام و تعلیم و تربیت، تهران، ۱۳۷۲.
۸. آبرامی، هوشنگ، کتاب و پدیده کم رشدی، تهران: انجمن کتابداران ایران، ۱۳۷۹.
۹. بلاذری، فتوح البلدان، قاهره، ۱۹۵۷، ج ۳
۱۰. برومند، مهدی، شیوه های تعلیم و تعلم در قرآن، ۱۳۷۹، تهران: کتاب مبین.
پی نوشت ها:
[۱] علی بن حسام الدین متقی، کنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج ۶ و ۵، ص ۱۴۹۵۳ .
[۲] تفسیر شیخ ابو الفتوح رازی، روض الجنان وروح الجنان فی تفسیر القرآن نشر بنیاد و پژوهش های اسلامی آستان قدس، همان، چاپ اول، ج ۱۲، ص ۱۲۹.
[۳] محمدباقر، ساعدی خراسانی، آداب تعلیم و تعلم در اسلام، مرکز نشر مکتب الاعلام الاسلام، چاپ اول، ص ۳۴۰.
[۴] مترجم یوسف بیگ باباپور ومصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه. کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون ناشر سفیر اردهال ۱۳۹۳، ص ۶۳۷
[۵] علی بن موسی ثقه الاسلام تبریزی. مرات الکتب، مقدمه ناشر عبدالله ثقه الاسلامی قم ۱۳۶۸.
[۶] علی اکبر، غفاری، مقاله "تاریخ تدوین حدیث"، کیهان اندیشه، شماره ۲۰، ص ۵۴.
[۷] عواد، گرگیس، خزائن الکتب القدیمیه فی العراق وناشر دار الرائد العربی سال ۱۴۰۶، ص ۱۰۱.
نظر شما