۲۴ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۰:۴۵
نقش زنان در حکومت امام زمان

در روایتی امام صادق(ع) از 13 زن که در زمان ظهور به زمین رجعت می کنند، فقط نام 9 نفر را یاد می‏کند. در کتاب خصایص فاطمی به نام نسیبه، دختر کعب مازینه، و در کتاب منتخب البصائر به نام وتیره وأحبشیه اشاره شده است. جز این سه نفر، نام دیگری به میان نیامده است.

 خبرگزاری بین المللی اهل بیت علیهم السلام ابنا- با آفرینش زن برگ زرّینی به برگ های زرّین عالم وجود افزوده شد؛ چرا که زن مظهر جمال و جلال خداوند بود که باید شناخته می‏شد. این نور الهی از آغاز آفرینش تاکنون دوران های تلخ و شیرینی سپری کرده است. گاه همراه با حرکت انبیای الهی گام در گام پیامبران خدا گذارده و دوشادوش مردان صالح، از پیامبر زمان خود حمایت کرده است؛ امروز نیز بانوان همانند بسیاری از مردم به آینده می‏اندیشید؛ به یک انقلاب جهانی و یک حکومت موعود، که چگونه در برابر قدرت های بزرگ غلبه پیدا می‏کند! آیا برنامه‏های او چیست؟ چه کسانی با او همکاری می‏کنند و زنان در آن زمان چه نقشی دارند؟ دشمنانش چه کسانی‏اند وراز ورمز موفقیتش در گرو چیست؟

در این مجال به نقش زنان در حکومت امام زمان برگرفته از کتاب "نقش زنان در حکومت امام زمان" نوشته آیت الله طبسی می پردازیم.

در روایتی امام صادق(ع) از 13 زن که در زمان ظهور به زمین رجعت می کنند، فقط نام 9 نفر را یاد می‏کند. در کتاب خصایص فاطمی به نام نسیبه، دختر کعب مازینه، و در کتاب منتخب البصائر به نام وتیره وأحبشیه اشاره شده است. جز این سه نفر، نام دیگری به میان نیامده است.


زنان سرافراز

اینک به اختصار به شرح حال برخی از زنان نامبرده اشاره می‏کنیم.

1. صیانه ماشطه

او یکی از همان سیزده بانویی است که در دولت حضرت مهدی(ع) زنده شده، به دنیا باز می‏گردد. وی همسر حزقیل، پسر عموی فرعون، وشغلش آرایشگری دختر فرعون بود. او همانند شوهرش به پیامبر زمان خود، حضرت موسی، ایمان آورده بود امّا همچنان ایمان خود را پنهان می‏کرد.

نوشته‏اند: روزی وی مشغول آرایش دختر فرعون بود که شانه از دستش افتاد وبی اختیار نام خدا را بر زبان جاری ساخت. دختر فرعون گفت: آیا نام پدر مرا بر زبان آوردی؟ گفت: نه، بلکه نام کسی را بر زبان آوردم که پدر تو را آفریده است. دختر فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو کرد وفرعون صیانه را احضار کرد وگفت: مگر به خداییِ من اعتراف نداری؟ گفت: هرگز! من از خدای حقیقی دست نمی‏کشم وتو را پرستش نمی‏کنم.

فرعون دستور داد تا تنور مسی برافروزند وهمه بچه‏های آن زن را در حضورش در آتش افکنند. چون نوبت به طفل شیرخوارش رسید صیانه می‏خواست به ظاهر از دین برائت جوید که کودک شیرخوارش به زبان آمد وگفت: مادر صبر کن که تو بر حق هستی! فرعونیان آن زن وبچه شیرخوارش را در آتش افکنده، سوزاندند وخداوند در اثر صبر وتحمل آن زن در راه دین، او را در دولت امام مهدی زنده می‏گرداند تا هم به آن حضرت خدمت کند وهم انتقام خود را از فرعونیان بگیرد.

2. سمیه، مادر عمار یاسر

وی هفتمین نفری بود که به اسلام گروید وبدین سبب دشمن سخت به خشم آمد وبدترین شکنجه‏ها را بر او روا داشت.

او وشوهرش یاسر در دام ابوجهل گرفتار آمدند واو نخست آنها را اجبار کرد که پیامبر خدا را دشنام دهند، امّا آنها حاضر به چنین کاری نشدند. او نیز زره آهنی به سمیه ویاسر پوشانید وآنها را در آفتاب سوزان نگه داشت. پیامبر که گاه از کنارشان عبور می‏کرد آنها را به صبر ومقاومت سفارش می‏نمود ومی‏فرمود: (صبراً یا آل یاسر فان موعدکم الجنة): ای خاندان یاسر، صبر پیشه سازید که وعده گاه شما بهشت است. سرانجام ابوجهل بر هر یک ضربتی وارد ساخت وایشان را به شهادت رساند.

خداوند این زن را به پاداش صبر ومجاهدتی که در راه اعتلای اسلام نشان داد وبدترین شکنجه را از دشمن خدا تحمل کرد، در ایام ظهور مهدی آل محمد(ص) زنده خواهد نمود تا تحقق وعده الهی را ببیند ودر لشکر ولیّ خدا به یاوران آن حضرت خدمت کند.

3. نسیبه، دختر کعب مازنیه

او معروف به ام عماره واز زنان فداکار صدر اسلام است که در برخی از جنگهای پیامبر اسلام(ص) شرکت جسته ومجروحان جنگی را مداوا کرده است. او در جنگ احد بهترین نقش را ایفا کرد. با دیدن صحنه فرار مسلمانان وتنها گذاشتن پیامبر به دفاع از جان شریف پیامبر پرداخت ودر این راه بدنش زخمهای فراوان برداشت.

پیامبر عزیز این فداکاری را ستود وبه فرزندش عماره چنین فرمود: امروز مقام مادر تو از مردان جنگی والاتر است.

پس از فروکش کردن جنگ، نسیبه با سیزده زخم سنگین به همراه دیگر مسلمانان به خانه برگشت وبه استراحت پرداخت. با شنیدن فرمان پیامبر(ص) که فقط مجروحان جنگ باید به تعقیب دشمن بشتابند، نسیبه از جای برخاست وآماده رفتن شد، امّا به علت شدت خونریزی نتوانست شرکت کند. همین که پیامبر از تعقیب دشمن برگشت، پیش از آنکه به خانه برود، عبدالله بن کعب مازنی را برای احوالپرسی نسیبه وسلامتی وی به نزد او فرستاد وچون از سلامتی وی آگاه گشت شادمان موضوع را به پیامبر خبر داد. نسیبه از کسانی است که برای یاری امام مهدی(ع) زنده خواهد شد.

4. امّ ایمن

از زنان پرهیزکار وخدمتکار حضرت رسول(ص) است. پیامبر به او مادر خطاب می‏کرد ومی‏فرمود: (هذه بقیة اهل بیتی): این زن، باقی مانده‏ای از خاندان من است. وی همواره در کنار زنان مجاهد، در جبهه جنگ به مداوای مجروحان می‏پرداخت.

ام ایمن از شیفتگان خاندان امامت بود که در ماجرای فدک، حضرت زهرا(س) او را به عنوان شاهد معرفی کرد. وی پنج یا شش ماه پس از پیامبر از دنیا رفت.

خداوند به برکت مهدی آل محمد(ع) به هنگام ظهور، او را زنده می‏گرداند تا در لشکر گاه امام به خدمت گماشته شود.

5. امّ خالد

در روایت دو بانو بدین نام مشهور شده‏اند: ام خالد احمسیه وام خالد جهنّیه. شاید مقصود ام خالد مقطوعة الید (دست بریده) باشد که یوسف بن عمر، پس از به شهادت رساندن زید بن علی بن الحسین در کوفه، دست او را به جرم شیعه بودن قطع کرد. در کتاب رجال کشّی درباره شخصیت ومقام این زن فداکار از امام صادق(ع) مطلبی ذکر گردیده که حایز اهمیت است. ابو بصیر گوید: در خدمت امام صادق نشسته بودیم که ام خالد مقطوعه‏الید از راه رسید.

حضرت فرمود: ای ابابصیر، آیا میل داری که کلام ام خالد را بشنوی؟ من عرض کردم: آری ای فرزند رسول خدا، با شنیدن آن شادمان می‏گردم.... در همان موقع ام خالد به خدمت امام آمد وسخن گفت. دیدم وی در کمال فصاحت وبلاغت صحبت می‏کند. سپس حضرت پیرامون موضوع ولایت وبرائت از دشمنان با او سخن گفت.

6. زبیده

مشخصات کاملی از او نقل نشده است. احتمال دارد زبیده زن هارون الرشید باشد که شیخ صدوق(ره) درباره‏اش گفته است: وی یکی از هواداران وپیروان اهل بیت است. هنگامی که هارون دانست از شیعیان است قسم خورد که طلاقش دهد. زبیده کارهای خدماتی بسیاری داشت که یکی آبرسانی به عرفات است. همچنین نوشته‏اند وی یکصد کنیز داشت که پیوسته مشغول حفظ قرآن بودند وهمیشه از محل سکونت او صدای تلاوت قرآن شنیده شد. زبیده در سال 216 ق. رحلت کرد.

7. حبّابه والبیّه

از زنان والامقامی است که دوره زندگی هشت امام معصوم را درک کرد وپیوسته مورد لطف وعنایت ایشان قرار داشت. در یک یا دو نوبت به وسیله امام زین العابدین وامام(ع) جوانی‏اش به او بازگردانده شد. اولین ملاقات وی با امیرمؤمنان(ع) بود که از آن حضرت دلیلی بر امامت درخواست کرد.

حضرت در حضور وی سنگی را برداشت وبر آن مهر خود را نقش کرد واثر آن مهر در سنگ جای گرفت وبه او فرمود: پس از من هر که توانست در این سنگ چنین اثری بر جای بگذارد او امام است. از این رو حبابه پس از شهادت هر امامی نزد امام دیگر می‏رفت وآنان مهر خود را بر همان سنگ می‏زدند واثر آن نقش می‏بست. نوبت که به امام رضا(ع) رسید حضرت نیز چنین کرد. حبابه نه ماه پس از رحلت امام رضا(ع)زنده بود وپس از آن بدرود حیات گفت.

روایت شده است که وقتی حبابه به خدمت امام زین العابدین رسید یکصد وسیزده سال از عمرش سپری شده بود. حضرت با انگشت سبابه خود اشاره‏ای نمود وجوانی‏اش بازگشت.

همچنین نوشته‏اند: صورت حبابه از زیادی سجود سوخته واز عبادت همانند چوب خشکیده‏ای شده بود.

8. قنواء

دختر رشید هجری، یکی از شیعیان وپیروان علی(ع) و خود از یاران با وفای حضرت امام جعفر صادق(ع) است. وی دختر بزرگمردی است که در راه محبت ودوستی امیرمؤمنان به طرز دلخراشی به شهادت رسید. از گفتار شیخ مفید برمی‏آید که قنواء به هنگام ورود پدرش نزد عبیدالله بن زیاد شاهد قطع دو دست ودو پای پدر خود بوده وبه کمک دیگران بدن نیمه جان پدر را از دارالاماره بیرون آورده وبه خانه منتقل کرده است. روزی قنواء به پدرش گفت: پدر جان، چرا این همه خود را به رنج و مشقت عبادت می‏اندازی! پدر در جواب گفت: دخترم، پس از ما گروهی خواهند آمد که بینش دینی وشدت ایمانشان از ما، که این همه خود را به زحمت عبادت انداخته‏ایم، بیشتر است.

9. بانوان منتظِر

چهارمین گروه یاوران امام زمان بانوان پرهیزکاری هستند که پیش از ظهور بقیة‏الله رحلت کرده‏اند. به ایشان گفته می‏شود امام تو ظاهر گشته است، اگر مایلی می‏توانی حضور داشته باشی. آنان نیز به اراده پروردگار زنده خواهند شد.

رجعت زنان مربوط به گروه خاصی نیست وهر بانویی خود را با خواسته‏ها و شرایط زندگی در حکومت مهدی آل محمد(ع) تطبیق دهد ممکن است در آینده از رحمت خداوندی بهره‏مند گشته، برای یاری امام زنده شود. یکی از آن شرایط خواندن دعای عهد است که در فرد، نوعی آمادگی برای پذیرش حکومت آخرین ذخیره الهی ایجاد می‏کند. به فرموده امام صادق(ع): هر که چهل صبح دعای عهد را بخواند از یاوران قائم ما باشد واگر هم پیش از ظهور آن حضرت از دنیا برود خداوند او را از قبر بیرون آورد تا در خدمت آن حضرت باشد... .

انتظار فرج

یکی از شرایط حضور در حکومت بقیة‏الله وتوفیق دیدار با آن حضرت انتظار فرج است؛ یعنی آمادگی کامل برای پذیرش حکومت حق وآراستن به آنچه که مهدی(ع) می‏گوید ومی‏خواهد. انتظار فرج یعنی نفی هر گونه سلطه از بیگانگان ومبارزه با افکار انحرافی وفساد اخلاق ودر یک کلام، انتظار فرج یعنی بیزاری از دشمنان خدا وپیامبر ومعصومین قدس سرهما.

بی سبب نیست که انتظار از بهترین اعمال شمرده شده است، بلکه فرد منتظرِ دولت مهدی همانند کسی است که در پیش روی رسول خدا شهید گشته ودر خون خود غلتیده است واگر بر همان حالت انتظار از دنیا برود بسان کسی باشد که در خیمه مهدی فاطمه(س)می‏باشد.

ابو بصیر از امام صادق روایت کرده که آن حضرت روزی فرمود: آیا شما را خبر ندهم به چیزی که خداوند عملی را بدون آن از بندگانش قبول نمی‏کند؟ گفتیم: آری. فرمود: شهادت بر وحدانیت خدا و رسالت پیامبر(ص) واقرار به آنچه که خداوند فرموده، از دوستی ما و بیزاری از دشمنان و اطاعت و پیروی از ما. نیز داشتن ورع و پرهیزکاری وانتظار کشیدن برای قائم(ع).

آنگاه فرمود: به درستی که برای ما دولتی است، خداوند آن را هر زمانی که اراده کند برقرار می‏سازد. سپس افزود: هر کس که دوست دارد از یاران قائم(ع) ما باشد باید در انتظار به سر برد وخود را به ورع ومحاسن اخلاق بیاراید، واگر در همان حال بمیرد برای او اجری همانند کسی است که آن حضرت را درک کرده باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha