به گزارش خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا: حجتالاسلام و المسلمین محمدحسین امین، نویسنده و پژوهشگر دینی، در نوشتاری اختصاصی برای ابنا، به بررسی جایگاه انتقاد و انتقادپذیری در آموزههای اخلاقی اسلام پرداخته است؛ نوشتاری که با اتکا به مستندات قرآنی، روایی و عقلانی، به یکی از مهمترین نیازهای اخلاقی جامعه امروز پاسخ میدهد.
محمد حسین امین / نویسنده و پژوهشگر دینی
در جامعهای که مرز میان «نصیحت» و «تحقیر» گم شده، «نقد» اغلب به سکوت یا خصومت ختم میشود. آموزههای شیعه، بر پایه نصوص و سیره اهلبیت(ع)، نهتنها نقد را تجویز کردهاند، بلکه آن را وظیفهای انسانی، دینی و عقلانی میدانند. این نوشتار تلاشی است برای بازخوانی جایگاه نقد و نقدپذیری، آنگونه که دین خواسته، نه آنگونه که در فرهنگ عمومی ما گم شده است.
انتقاد؛ فریضهای نهفته در امر به معروف
قرآن کریم در یکی از روشنترین مواضع خود میفرماید: ﴿وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ﴾
در این آیه، اصل «نقد مؤمنانه» بهصورت یک وظیفه جمعی معرفی شده است. نقد مؤمنانه همان بازداشتن از خطا و سوقدادن به حقیقت است؛ امری که جوهرهاش خیرخواهی است، نه تحقیر یا تضعیف.
در نهجالبلاغه نیز امام علی(ع) مردم را چنین دعوت میکند:
«فَلا تَکُفُّوا عَن مَقَالٍ بِحَقٍّ أَو مَشُورَةٍ بِعَدلٍ»² یعنی از گفتن سخن حق و مشورت عادلانه خودداری نکنید.
در نگاه شیعه، انتقاد نه عملی اختیاری، بلکه بخشی از دینداری آگاهانه است؛ امری که نبودش، مقدمه فساد تدریجی جامعه است.
نقدپذیری؛ معیار عقلانیت و ایمان
پذیرفتن نقد، برخلاف ظاهر سادهاش، نشانهی بلوغ روانی و ایمان عمیق است. امام علی(ع) در یکی از معروفترین حکمتهایش میفرماید:
«رَحِمَ اللَّهُ امْرَءً أَهْدَی إِلَیَّ عُیُوبِی»³ خدا رحمت کند کسی را که عیبهای مرا به من هدیه دهد.
در این فرهنگ، نقد، نه حمله بلکه هدیه است. چه بسا انسانی که در تنهایی خود از دیدن عیوب خویش ناتوان باشد و تنها نقد مؤمنانه، او را به آگاهی برساند.
قرآن نیز در وصف اهل عقل میگوید: ﴿الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ﴾
پذیرش نقد، بخشی از قدرت تشخیص «احسن القول» است. تنها کسی که به سخن گوش میسپارد، توان اصلاح دارد.
چگونه نقد کنیم؟ اخلاق گفتوگو در نگاه اهلبیت(ع)
انتقاد در مکتب اهلبیت(ع)، حد و حدود دارد. اگرچه نیت اصلاح ضروری است، اما روش نیز به همان اندازه اهمیت دارد. در حقیقت این یک واقعیت است که بد حرف زدن مثل حرف بد زدن است و هر دو مسیر اشتباه است. امام صادق(ع) فرمود:
«مَنْ نَصَحَ لِأَخِیهِ فِی سِرِّهِ فَقَدْ زَانَهُ، وَمَنْ نَصَحَهُ عَلَانِیَةً فَقَدْ شَانَهُ»⁵ هر که برادرش را در خفا نصیحت کند، او را آراسته و هر که در جمع چنین کند، او را خوار ساخته است.
قرآن نیز میفرماید: ﴿ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ﴾
نقد، اگر با خشونت و تحقیر همراه شود، نهتنها اصلاح نمیآورد، بلکه دلها را میبندد. باید نقد را در لفافهی ادب پیچید تا دلپذیر شود.
مرز باریک نقد و غیبت؛ هشدار روایات
نقد سازنده با غیبت مرز باریکی دارد. نقد مؤمنانه باید مستقیم، مستند و با نیت اصلاح باشد. پیامبر اسلام(ص) فرمود:
«ذِکرُکَ أَخاکَ بِما یَکرَهُ غِیبَةٌ»⁷ یادآوری چیزی درباره برادرت که خوشش نمیآید، غیبت است.
اما در فقه شیعی، اگر سخن برای اصلاح شخص و نه بیآبرو کردن او باشد، مشمول غیبت نمیشود. به شرطی که تجاهر به عیبش داشته باشد. به همین دلیل است که امر به معروف، از این قاعده استثناست.
امام باقر(ع) نیز فرمودند: «الأمر بالمعروف والنهی عن المنکر فریضة عظیمه بها تقام الفرائض»⁸ امر به معروف، فریضهای بزرگ است که دیگر فرائض با آن پا میگیرند.
سیره معصومان(ع) در مواجهه با انتقاد
ائمه اطهار(ع) همواره از شنیدن نقد ابا نداشتند. امام علی(ع) در عهدنامه مالک اشتر بهروشنی هشدار میدهد:
«ولا یکن المحسن والمسیء عندک بمنزلة سواء؛ فإنّ ذلک تزهید لأهل الإحسان وتدریب لأهل الإساءة»⁹ او نقد و تفکیک بین عملکرد درست و غلط را سازوکار اصلی عدالت اجتماعی میداند.
امام صادق(ع) نیز در مقام هشدار نسبت به تمجیدهای سطحی فرمود: «إذا رأیتم العالم یحب الدنیا فاتهموه علی دینکم»¹⁰ اگر عالمی را دیدید که دنیا را دوست دارد، در دینتان به او اعتماد نکنید.
در مکتب اهلبیت(ع)، نقد از بزرگان نهتنها مجاز است، بلکه نشانه غیرت دینی و حفظ سلامت دین شمرده شده است.
پاورقیها
1. قرآن کریم، سوره آل عمران، آیه 104
2. نهجالبلاغه، خطبه 34
3. نهجالبلاغه، حکمت 76
4. قرآن کریم، سوره زمر، آیه 18
5. الکافی، ج2، ص653
6. قرآن کریم، سوره فصلت، آیه 34
7. صحیح مسلم، ج4، ص2000
8. الوسائل، ج16، ص120
9. نهجالبلاغه، نامه 53
10. الکافی، ج1، ص46
نظر شما