خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا: سیره سیاسی امام رضا(ع) سرشار از ظرافتهای مبارزه با حاکمان جور است؛ مبارزهای که در عین پایبندی به اصول، با تدبیر و هوشمندی همراه بود. در شرایطی که مأمون عباسی با بحران مشروعیت روبهرو شده و برای جلب حمایت مردم به جایگاه امام رضا(ع) چشم دوخته بود، امام هشتم با اتخاذ سیاست «مقاومت هوشمندانه» نقشههای او را یکبهیک خنثی کرد.
نخستین عرصه این مقاومت، در ماجرای ولایتعهدی نمایان شد. مأمون قصد داشت با انتصاب امام رضا(ع) به عنوان ولیعهد، حکومت خود را مشروع جلوه دهد و از محبوبیت اجتماعی امام بهرهبرداری کند. اما امام رضا(ع) با اکراه و پس از تهدید به قتل، این پیشنهاد را پذیرفت و در همان حال شرطهایی مطرح کرد که عملاً نقشه مأمون را بیاثر ساخت. شرط امام مبنی بر عدم دخالت در امور سیاسی و حکومتی، پیام روشنی داشت: این ولایتعهدی ظاهری هیچ نسبتی با تأیید خلافت عباسی ندارد و مشروعیت حکومت از منظر امام رضا(ع) به رسمیت شناخته نمیشود.
مقاومت هوشمندانه امام تنها به سطح سیاسی محدود نماند. ایشان در خطبهها، مناظرات و مواضع اجتماعی خود، پیوسته حقیقت امامت را یادآور میشدند. حدیث «سلسله الذهب» در نیشابور نمونهای از این رویکرد است؛ حدیثی که نشان داد پذیرش توحید، مشروط به پذیرش ولایت امام معصوم است و بهطور غیرمستقیم، سلطنت مأمون را فاقد اعتبار معرفی کرد. در واقع، امام رضا(ع) با بهرهگیری از ابزار فرهنگی و اعتقادی، بنیان مشروعیت سیاسی عباسیان را زیر سؤال برد.
از سوی دیگر، امام رضا(ع) هیچگاه در برابر فشارهای مأمون منفعل نشد. حتی در مناسبتهایی مانند نماز عید، با شیوهای خاص و برخلاف انتظار دستگاه خلافت ظاهر شد تا نشان دهد استقلال سیاسی و دینی او خدشهناپذیر است. همین رفتارها سبب شد مأمون نه تنها به اهدافش دست نیابد، بلکه بیش از پیش رسوا گردد و در نهایت، راهی جز شهادت امام پیش روی خود نبیند.
امروز، بازخوانی این سیاست مقاومت هوشمندانه برای ما اهمیت ویژهای دارد. امام رضا(ع) به ما میآموزد که در برابر قدرتهای ظالم، هم باید مرزبندی اعتقادی و سیاسی را حفظ کرد و هم با بهرهگیری از ابزارهای فکری و فرهنگی، نقشههای آنان را برملا ساخت. مقاومت به معنای انفعال یا کنارهگیری نیست، بلکه به معنای استفاده از هر فرصت برای بیاثر کردن سلطهگران است. بدینسان، سیره امام رضا(ع) نه تنها تاریخ یک مبارزه سیاسی، بلکه الگویی جاودان برای هر زمان و مکان در برابر قدرتهای جور و سلطهطلب است.
به قلم: محمد حائری شیرازی
........................
پایان پیام
نظر شما