۱۷ شهریور ۱۴۰۴ - ۲۱:۴۶
اهل بیت (ع) والاترین مدیران عالم

دلایل قرآنی برای مدیریت اهل بیت (ع) بر عالم، شامل عصمت و طهارت آنان در آیه تطهیر، لزوم اطاعت مطلق از آنان به عنوان "اولی الامر"، و جایگاهشان به عنوان "صادقین" و "راسخون در علم" است. این آیات به همراه ماجرای مباهله، نشان‌دهنده شایستگی و توانایی الهی ایشان برای هدایت بشریت و مدیریت امور عالم هستند، زیرا از هرگونه خطا و نقص مبرا بوده و به علم الهی دسترسی دارند.

خبرگزاری‌بین المللی اهل بیت(ع)_ابنا: دلایل قرآنی که می‌توانند مبنایی برای تبیین مقام اهل بیت (ع) به عنوان مدیران عالم (یا به عبارتی، مدیران و راهبران الهی برای هدایت بشریت و جهان) باشند، از چند منظر قابل بررسی هستند. این دلایل معمولاً از طریق تفسیر آیات متعدد و احادیث نبوی که مفسر قرآن هستند، استخراج می‌شوند:

1. آیه تطهیر:
"إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا" (1): "خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و ناپاکی را از شما اهل بیت دور کند و شما را کاملاً پاک سازد."
دلالت بر مدیریت: عصمت و طهارتی که این آیه برای اهل بیت (ع) اثبات می‌کند، به معنای مصونیت از هرگونه خطا، گناه، اشتباه و نسیان در امور دینی و دنیوی است. یک مدیر عالم، باید از خطا و جهل مبرا باشد تا بتواند جهان را به درستی هدایت کند. وقتی خداوند اراده تکوینی بر تطهیر کامل آنان دارد، این طهارت شامل طهارت از هرگونه نقصی است که مانع از مدیریت صحیح شود. این عصمت، آنان را شایسته‌ترین افراد برای هدایت و رهبری معنوی و ظاهری عالم می‌سازد، چرا که در تصمیمات و احکامشان خطایی راه ندارد.

2. آیه اولی الامر:
"یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ" (2): "ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید پیامبر را و صاحبان امر (اولی الامر) از خودتان را."
دلالت بر مدیریت: اطاعت از "اولی الامر" در کنار اطاعت از خدا و رسول (ص) و بدون قید و شرط، نشان‌دهنده عصمت و در نتیجه شایستگی آنان برای رهبری و مدیریت جامعه است. اگر "اولی الامر" خطا یا گناه می‌کردند، خداوند اطاعت مطلق از آنان را واجب نمی‌ساخت. این اطاعت مطلق، دلیلی بر علم الهی و توانایی مدیریت کامل آنان بر امور بشریت است، چرا که دستورات آنان عین دستورات الهی است. این اطاعت، شامل جنبه‌های مختلف زندگی فردی و اجتماعی و هدایت به سوی سعادت می‌شود که خود نوعی مدیریت کلان بر هستی انسان‌هاست.

3. آیه صادقین:
"یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ" (3): "ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا پروا کنید و با راستگویان باشید."
دلالت بر مدیریت: منظور از "صادقین" در این آیه، کسانی هستند که در گفتار، کردار و عقایدشان کاملاً راستگو و مطیع حق هستند. این گروه، طبق روایات، اهل بیت (ع) هستند. همراهی با صادقین، یعنی پیروی از کسانی که همواره بر حق‌اند و هیچگاه به خطا و گمراهی نمی‌روند. چنین افرادی، شایسته‌ترین راهبران و مدیران برای هدایت بشریت به سوی کمال و حقیقت هستند، زیرا خود در مسیر صدق و حقیقت ثابت‌قدم‌اند.

4. آیه مباهله:
"فَمَن حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ" (4): "پس هر کس که با تو در باره او (مسیح) پس از آن علمی که به تو رسیده، ستیزه کند، بگو: بیایید فرزندانمان و فرزندانتان، و زنانمان و زنانتان، و خودمان و خودتان را فراخوانیم؛ سپس به درگاه خدا تضرع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم."
دلالت بر مدیریت: در ماجرای مباهله، پیامبر (ص) تنها علی (ع) را به عنوان "انفسنا" (جان پیامبر)، فاطمه (س) را به عنوان "نسائنا" و حسنین (ع) را به عنوان "ابنائنا" انتخاب کردند. این انتخاب، نشان‌دهنده عصمت و قرب بی‌نظیر آنان به پیامبر (ص) و خداوند است. افرادی که در این حد از طهارت و قرب قرار دارند، شایستگی لازم برای دریافت و ابلاغ حکمت الهی و مدیریت صحیح عالم را دارند. جان پیامبر (ص) بودن علی (ع) نشان‌دهنده هم‌شأنی ایشان با پیامبر در جنبه‌های الهی و هدایتی است که لازمه مدیریت عالم است.

5. آیات هدایت‌گری و امامت:
"اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لَّا شَرْقِیَّةٍ وَلَا غَرْبِیَّةٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَیٰ نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ" (5): "خداوند نور آسمان‌ها و زمین است؛ مَثَل نور او چون چراغدانی است که در آن چراغی باشد، و آن چراغ در حبابی بلورین، و آن حباب بلورین گویی ستاره‌ای درخشان است که از درخت پربرکت زیتونی که نه شرقی است و نه غربی افروخته شده باشد، [و] روغنش چنان روشن‌کننده است که نزدیک است خود به خود نور دهد، هر چند آتشی به آن نرسد؛ نوری است بر روی نور؛ خداوند هر کس را بخواهد به سوی نور خود هدایت می‌کند و خداوند برای مردم مثل‌ها می‌زند و خداوند به هر چیزی داناست."
دلالت بر مدیریت: در تفاسیر شیعی، اهل بیت (ع) مصداق نور الهی و هدایت‌گری هستند که خداوند از طریق آنان مردم را به سوی خود هدایت می‌کند. نور، نماد روشنایی، علم، و راهنمایی است. کسانی که منبع این نور الهی هستند، قطعاً شایستگی مدیریت و راهبری جامعه و عالم را دارند. آنان از علم لدنی و الهی برخوردارند که لازمه مدیریت صحیح است.

6. آیه راسخون در علم:
"وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ" (6): "و تأویل آن (آیات متشابه) را جز خدا و راسخون در علم نمی‌دانند."
دلالت بر مدیریت: طبق روایات، اهل بیت (ع) مصداق کامل "راسخون در علم" هستند، یعنی کسانی که علمشان ریشه‌دار و عمیق است و به تأویل و باطن قرآن واقفند. علم الهی و احاطه بر تأویل قرآن، توانایی و بصیرتی به آنان می‌دهد که برای مدیریت و رهبری عالم و تبیین معارف الهی ضروری است. مدیر عالم باید به تمام ابعاد و معانی هستی آگاه باشد.
این آیات، به همراه تبیین و تفصیل در روایات معتبر اسلامی، مبنایی قرآنی و روایی برای اثبات جایگاه اهل بیت (ع) به عنوان مدیران و راهبران الهی عالم فراهم می‌آورند که نه تنها شایستگی معنوی، بلکه توانایی علمی و عملی برای هدایت بشریت را نیز دارا هستند.


پی‌نوشت:
1.احزاب/آیه33
2.نساء/آیه59
3.توبه/آیه119
4.آل عمران/آیه61
5.نور/آیه35
6.آل عمران/آیه7

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha