خبرگزاری بینالمللی اهلبیت(ع) ـ ابنا: انگیزه را می توان به سه نوع تقسیم کرد:
الف) انگیزه های پنداری
ب) انگیزه های مادّی
ج) انگیزه های معنوی
در بخش اوّل، یک مشت خیالات و پندارها و خرافات و الفاظ بی محتوا ممکن است عامل حرکت یک جامعه شود که مصداق کامل آن را در یک جامعه بت پرستی می توان مشاهده کرد. پندار قداست بتها، خرافه مشکل گشائی و شفاعت آنها، پندار فهم و شعور برای آنها و بالاخره خرافه تقرّب به خدا بوسیله بتها، ایجاد حرکتی در جامعه بت پرستان می کند. امّا هنگامی که کارشان به بن بست می کشد و بتان را حتّی قادر بر دفاع از خودشان نمی بینند، تا چه رسد به عابدانشان! به مصداق: «فَرَجَعُوا إِلی أَنْفُسِهِمْ وَ قالُوا إِنَّکُمْ أَنْتُمُ الظّالِمُونَ» (۱) وجدان خفته آنها بیدار شده به این پندارهای پوچ و مسخره، می خندند و خویشتن را به خاطر این پرستش غلط و مضحک، محکوم می کنند و ظالم و ستمگر می شمرند!
به این ترتیب بُرد انگیزه های پنداری محدود و موقّت و فاقد هر گونه عمق و ریشه است؛ چرا که این انگیزه ها از جهل و تعصّب مردم مایه می گیرد و به محض پیدایش مختصری علم و آگاهی از اثر می افتد. امّا «انگیزه های مادّی»، از آنجا که از یک واقعیّت عینی مایه می گیرد اثری بیشتر و گسترده تر دارد، امّا با این حال هرگز عمیق نیست. فی المثل، کمتر افسری حاضر می شود به خاطر مزایا و حقوق و تشویق مادّی و ترفیع درجه که مهمترین اثرش نیز همان امتیازات مادّی است، جان خود را به خطر بیفکند، و اگر در جنگی درگیر شود که به حکم مسؤولیّت شغلی باید خود را به خطر افکند، باز تلاش می کند تا به هر وسیله شده خود را از مهلکه برهاند.
لذا در جنگهائی همچون جنگ ویتنام، سربازان و افسران آمریکائی، غالباً این سؤال را از خود می کردند که ما با چه انگیزه ای بجنگیم؟ و در این منطقه جهان، چه منافعی داریم که ارزش نثار خون داشته باشد!؟
امّا «انگیزه معنوی» که از روح ایمان به اللّه و ارزشهای والای الهی و انسانی سرچشمه می گیرد، و پشتوانه ای همچون معاد و زندگی جاویدان پس از مرگ در آغوش رحمت الهی، و بهشت جاویدان و «لقاء اللّه» دارد، قویترین و عمیقترین انگیزه هاست که تأثیرش فوق العاده نیرومند است. در اینجا مسأله معامله با خدا و دادن جان و مال در برابر جلب رضای او مطرح است: «إِنَّ اللّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ یُقاتِلُونَ فی سَبیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً فِی التَّوْراةِ وَ الانْجیلِ وَالْقُرْانِ وَ مَنْ أَوْفی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذی بایَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ» (۲)؛ (خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خریداری کرده، که [در برابرش] بهشت برای آنان باشد؛ [به این گونه که:] در راه خدا پیکار می کنند، می کشند و کشته می شوند؛ این وعده حقّی است بر او، که در تورات و انجیل و قرآن ذکر فرموده؛ و چه کسی از خدا به عهدش وفادارتر است!؟ اکنون بشارت باد بر شما، به داد و ستدی که با خدا کرده اید؛ و این است پیروزی بزرگ!) دقّت در بند بند این آیه خون را در عروق مؤمنان به گردش سریعی در می آورد، و تمام توان افراد باایمان را برای استقبال از چنین تجارت پرسود و عظیمی آماده می سازد.
یا چنان که در سوره «صفّ» آمده است: «یا أَیُّها الَّذینَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلی تِجارَة تُنْجیکُمْ مِنْ عَذاب أَلیم تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللّهِ بِأَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ، یَغْفِرُ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ یُدْخِلْکُمْ جَنّات تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الانْهارُ وَ مَساکِنَ طَیِّبَةً فی جَنّاتِ عَدْن ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ. وَ اُخْری تُحِبُّونَها نَصْرٌ مِنَ اللّهِ وَ فَتْحٌ قَریبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ» (۳)؛ (ای کسانی که ایمان آورده اید! آیا شما را به تجارتی راهنمائی کنم که شما را از عذاب دردناک رهائی می بخشد!؟ به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید، این برای شما [از هر چیز] بهتر است، اگر بدانید! [اگر چنین کنید] گناهانتان را می بخشد و شما را در باغهایی از بهشت داخل می کند که نهرها از زیر درختانش جاری است و در مسکنهای پاکیزه در بهشت جاویدان جای می دهد؛ و این پیروزی عظیم است! و [نعمت] دیگری که آن را دوست دارید به شما می بخشد، و آن یاری خداوند و پیروزیِ نزدیک است؛ و مؤمنان را بشارت ده [به این پیروزی بزرگ]!).(۴)
پی نوشت ها:
(۱). سوره انبیاء، آیه ۶۴.
نظر شما