۱۹ مهر ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۶
طرح یک مسئله بزرگ به نام انسان

انسان موجودی دو بعدی است: او دارای استعداد بی‌نهایت برای تعالی و فساد است. انتخاب مسیر به اراده و اختیار او بستگی دارد.

خبرگزاری بین المللی اهل بیت(ع)_ابنا: آیه ۳۰ سوره بقره یکی از عمیق‌ترین و کلیدی‌ترین آیات قرآن کریم است که صحنه‌ای تمثیلی و پررمزوراز از آغاز حیات انسان بر روی زمین را به تصویر می‌کشد.این آیه، تنها بیان یک واقعه تاریخی نیست، بلکه دریچه‌ای به فلسفه آفرینش، کرامت ذاتی انسان، مسئولیت او در برابر زمین و نیز آغاز آزمایش الهی است. تحلیل این آیه، کلیدی برای درک جایگاه انسان در نظام هستی و شناخت علل چالش‌ها و تضادهای موجود در زندگی بشر است.

متن آیه:

وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ ۖ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ

ترجمه:
و[یاد کن] هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در زمین جانشینی [=خلیفه‌ای] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «آیا در آن کسی را قرار می‌دهی که در آن فساد کند و خون‌ها بریزد، در حالی که ما با ستایش تو، [تو را] تنزیه می‌کنیم و تقدیست می‌نماییم؟» [خدا] فرمود: «من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید.»

تحلیل و بخش‌بندی مفاهیم آیه:

۱. اعلام یک تصمیم بزرگ: «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً»

· مفهوم «خلیفه»: کلیدواژه این آیه، «خلیفه» است. خلیفه به معنای جانشین، نماینده و کسی است که از طرف دیگری مسئولیت را به عهده می‌گیرد. انسان به عنوان خلیفه الله، نماینده و جانشین خدا بر روی زمین است. این بدان معنا نیست که خدا غایب است و انسان جای او را گرفته، بلکه به این معناست که خداوند مسئولیت آبادانی، حکمرانی عادلانه و اجرای قوانین الهی در زمین را به انسان سپرده است. این مقام، نشان‌دهنده کرامت، ظرفیت و شأن والای انسان است.

· مکان جانشینی: «فِی الْأَرْضِ»: این جانشینی در "زمین" رخ می‌دهد. زمین به عنوان صحنه آزمایش، تلاش، تعارض و پیشرفت انسان انتخاب شده است. این مکان، عرصه ظهور استعدادها، اراده و اختیار انسان است.

۲. پرسش فرشتگان: مواجهه عقل محدود با علم نامحدود

· سؤال یا اعتراض؟: سخن فرشتگان را نباید یک اعتراض جدلی دانست، بلکه آنان به عنوان موجوداتی فرمانبردار و پاک، درکی از پدیده "فساد و خونریزی" نداشتند. سؤال آنان ناشی از عقل محدودشان بود؛ آنان بر اساس داده‌های پیشین (شاید از موجوداتی مانند جن) یا ذات خود که فاقد تمایلات نفسانی است، این سؤال را مطرح کردند.
· بینش فرشتگان: آنان دو ویژگی منفی را پیش‌بینی کردند: «یُفْسِدُ فِیهَا» (در زمین فساد می‌کند) و «یَسْفِکُ الدِّمَاءَ» (خون‌ها می‌ریزد). این پیش‌بینی، در واقع اشاره به بزرگ‌ترین خطر و آزمون انسان دارد: "تمایل به تجاوز و ظلم" که ناشی از ترکیب عقل و شهوت در اوست. در مقابل، فرشتگان خود را موجوداتی می‌دانند که همواره در حال تسبیح و تقدیس خداوند هستند.

۳. پاسخ حکیمانه خداوند: «إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ»
این پاسخ کوتاه،اما پرمعنا و اساسی است. خداوند به جای توضیح مفصّل، به علم بی‌پایان خود اشاره می‌کند. این پاسخ چند لایه دارد:

· لایه اول: تأیید پیش‌بینی فرشتگان: خداوند وجود فساد و خونریزی را در آینده بشر انکار نمی‌کند. بلکه می‌فرماید من از چیزی که شما از آن بی‌خبرید، آگاهم. یعنی شما تنها جنبه منفی ماجرا را می‌بینید.
· لایه دوم: ظرفیت‌های پنهان انسان: خداوند به استعدادهای شگفت‌انگیز، عواطف انسانی، قدرت عشق، ایثار، شجاعت، خلاقیت، علم‌آموزی و معرفتی اشاره دارد که در انسان به ودیعه نهاده شده و فرشتگان از آن بی‌خبرند. انسان می‌تواند به مقام "عبد صالح" و حتی "نماینده خدا" برسد.
· لایه سوم: فلسفه آزمایش: خداوند به فرشتگان نگفت که انسان موجودی کامل و بی‌عیب است، بلکه فرمود من چیزهایی می‌دانم که شما نمی‌دانید. بخشی از این "چیزها"، همان "آزمایش الهی" است. زندگی دنیا صحنه کشمکش بین گرایش‌های فسادانگیز و توانایی‌های الهی انسان است و نتیجه این نبرد، ظهور هویت واقعی انسان است.

نتیجه‌گیری:
آیه ۳۰ سوره بقره،داستان آفرینش انسان را با عمق فلسفی بی‌نظیری روایت می‌کند. این آیه به ما می‌آموزد که:

1. انسان موجودی دو بعدی است: او دارای استعداد بی‌نهایت برای تعالی و فساد است. انتخاب مسیر به اراده و اختیار او بستگی دارد.
2. زندگی دنیا، صحنه مسئولیت‌پذیری است: مقام خلافت، یک عنوان تشریفاتی نیست، بلکه مسئولیتی سنگین در قبال خدا، خود، دیگران و طبیعت است.
3. حکمت الهی فراتر از درک ماست: بسیاری از وقایع و تقدیرات زندگی، بر اساس حکمتی است که ما از درک کامل آن عاجزیم و باید به علم و حکمت خداوند توکل کنیم.
4. این گفتگو، تکریم انسان است: حتی با وجود پیش‌بینی فساد، خداوند بر تصمیم خود برای آفرینش انسان تأکید کرد و او را به "خلیفه الله" ملقب ساخت. این نشان‌دهنده اعتماد و محبت الهی به این موجود است.

در نهایت، این آیه پیش‌درآمدی است بر داستان آدم و حوا در بهشت و هبوط آنان به زمین؛ سرآغازی که در آن، انسان با همه ظرفیت‌ها و ضعف‌هایش، مسئولیت خلیفه الله بودن را بر عهده گرفت و زمین را به عرصه جولان اراده، اخلاق و ایمان خود تبدیل کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha