۲۸ مهر ۱۴۰۴ - ۱۳:۲۸
اهمیت خودسازی قبل از ورود به عرصه قدرت

در فرهنگ ما، خودسازی بدون تزکیه نفس و نزدیکی به خدا کامل نمی‌شود. وقتی انسان خود را در برابر خداوند مسئول بداند، از ظلم و فساد دوری می‌کند.

خبرگزاری بین المللی اهل بیت (ع) - ابنا: قدرت، مانند شمشیری دوگانه است؛ می‌تواند ابزاری برای ساختن باشد یا وسیله‌ای برای ویرانی. آنچه تعیین‌کننده جهت آن است، نه خود قدرت، بلکه کیفیت نفس و شخصیت کسی است که آن را در دست دارد. بنابراین، قبل از آنکه انسان به عرصه قدرت قدم بگذارد، باید خود را بسازد و آماده کند. خودسازی، نه تنها یک ضرورت اخلاقی، بلکه یک الزام عملی است تا قدرت به جای اینکه فرد را فاسد کند، او را به ابزاری برای عدالت، خدمت و تعالی تبدیل نماید.
 

۱. شناخت نفس و مبارزه با هوای نفس

اولین گام در خودسازی، شناخت نفس است. انسان باید نقاط ضعف و قوت خود را بشناسد و با هوای نفس مبارزه کند. هوای نفس، مانند دشمن پنهانی، انسان را به سوی غرور، حرص و خودخواهی می‌کشاند. وقتی کسی بدون این شناخت به قدرت برسد، هوای نفس او را به ورطه استبداد، ظلم و فساد می‌کشاند. تاریخ پر است از نمونه‌های حکمرانانی که به دلیل عدم کنترل نفس، به جای خدمت به مردم، به دنبال منافع شخصی خود بودند. بنابراین، خودسازی یعنی یاد گرفتن اینکه قدرت ابزاری برای خدمت است، نه وسیله‌ای برای برآوردن خواسته‌های نفسانی.
 

۲. تقویت اخلاق و فضایل انسانی

قدرت بدون اخلاق، خطرناک است. کسی که به عرصه قدرت وارد می‌شود، باید فضایل اخلاقی مانند عدالت، امانت، تواضع و شفقت را در خود پرورش دهد. عدالت، پایه حکومت است و بدون آن، جامعه به هرج و مرج می‌گراید. امانت، یعنی اینکه انسان خود را متعهد به حفظ حقوق مردم بداند. تواضع، او را از غرور قدرت دور نگه می‌دارد و شفقت، باعث می‌شود به درد و رنج مردم توجه کند. این فضایل، مانند سپری محافظتی، فرد را در برابر فساد و انحراف حفظ می‌کنند.
 

۳. دانش و بصیرت

خودسازی تنها به بعد اخلاقی محدود نمی‌شود؛ دانش و بصیرت نیز بخشی حیاتی از آن هستند. کسی که به قدرت می‌رسد، باید دانش کافی برای اداره امور داشته باشد. بصیرت، یعنی توانایی دیدن فراتر از ظاهر و درک عواقب تصمیمات. بدون دانش و بصیرت، قدرت به جای اینکه مشکل‌گشا باشد، مشکل‌ساز می‌شود. بنابراین، خودسازی شامل یادگیری، مطالعه و مشورت با اهل دانش است.
 

۴. مسئولیت‌پذیری و تعهد

قدرت، مسئولیت می‌آورد. کسی که خود را برای قدرت آماده می‌کند، باید مسئولیت‌پذیری را در خود پرورش دهد. این یعنی قبول کردن عواقب تصمیمات و پاسخگو بودن در برابر مردم. تعهد به ارزش‌های اخلاقی و انسانی، فرد را از سوء استفاده از قدرت بازمی‌دارد. خودسازی یعنی یاد گرفتن اینکه قدرت امانتی است که باید با صداقت و تعهد حفظ شود.
 

۵. تزکیه نفس و نزدیکی به خدا

در فرهنگ ما، خودسازی بدون تزکیه نفس و نزدیکی به خدا کامل نمی‌شود. وقتی انسان خود را در برابر خداوند مسئول بداند، از ظلم و فساد دوری می‌کند. تزکیه نفس، یعنی پاک کردن دل از آلودگی‌ها و پرورش تقوا. کسی که به خدا نزدیک است، قدرت را ابزاری برای اجرای عدالت و خدمت به بندگان او می‌داند.

خودسازی قبل از ورود به عرصه قدرت، نه تنها یک وظیفه فردی، بلکه یک ضرورت اجتماعی است. کسی که خود را نسازد، نه تنها به خود، بلکه به جامعه نیز آسیب می‌رساند. قدرت در دست فرد ناساز، مانند شمشیر در دست کودک است؛ خطرناک و ویرانگر. اما در دست فرد ساز، قدرت ابزاری برای ساختن، عدالت و تعالی می‌شود. بنابراین، قبل از آنکه به دنبال قدرت باشیم، باید به دنبال کمال نفس باشیم. هر کدام از ما عرصه ای برای فرمانروایی داریم، گاهی در لباس یک مدیر، گاهی در پوشش یک وزیر، گاهی کارفرمایی و حتی مادری هم می تواند عرصه قدرت باشد یا پناه محبت...

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha